تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 16 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):خدا داناست به هر رازى كه مردم در دل نهان داشته اند، و به نجواى آهسته رازگويان و به هر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826573388




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نگاهي به سريال «در مسير زاينده‌رود»عوامل جذابيت


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: حسن فتحي با ساخت سريال «در مسير زاينده‌رود» سه‌گانه خود را در سريال‌هاي مناسبتي تكميل كرد، اما اين آخري نتوانست به اندازه «شب دهم» و «ميوه ممنوعه»، رضايت مخاطبان را جلب كند. منظورم اعتراض اهالي اصفهان به لهجه اصفهاني و حواشي آن نيست بلكه در جذابيت‌هاي دراماتيكي است كه نسبت به 2 اثر قبلي كمرنگ‌تر است، اما در مسير زاينده‌رود يك تجربه تازه براي حسن فتحي محسوب مي‌شود كه از حيث فرم و ساختار دروني، تصوير متفاوتي را از يك سريال تلويزيوني به تصوير مي‌كشد و هوشمندي كارگردان را در انتخاب سوژه و نحوه پرداخت آن نشان مي‌دهد. اين تجربه‌گرايي و تنوع در ژانر لازمه يك كارگرداني حرفه‌اي است كه كارش را بلد است و به ابزار و عناصر اين حرفه آشناست. اولين نشانه اين هوشمندي را بايد در تغيير فضاي داستاني و انتخاب اصفهان به عنوان لوكيشن و جغرافياي اصلي قصه دانست كه حال و هواي متفاوتي را از يك مجموعه تلويزيوني خلق مي‌كند و با تركيب بازيگران پايتخت و شهرستاني، عناصر جذاب درام را در نظر مي‌گيرد. از سوي ديگر با روايت قصه‌اي پرتعليق كه ميان تراژدي و ملودرام در حركت است، پويايي بيشتري به آن مي‌بخشد. در مسير زاينده‌رود بين 2 موقعيت اصلي يعني نظام خانوادگي با مناسبات سنتي و نظام اجتماعي با مناسبات مدرن، قصه خود را روايت مي‌كند كه كشمكش و تضاد برساخته اين دوگانگي، هم موتور قصه را روشن مي‌كند و هم بازنمايي واقع‌گرايانه‌اي از لايه‌هاي دروني فرهنگ و هنجارهاي اجتماعي به تصوير مي‌كشد. ضمن اين كه اين تصوير واجد يك پشتوانه ايدئولوژيك و اخلاق‌گرايانه‌اي است كه خوشبختانه بيش از آن كه ضرورت مناسبتي بودن سريال باشد برآمده از مقتضيات دروني قصه است. خودخواهي و غرور، فخرفروشي، حرص و طمع و وسوسه‌هاي نفساني بشر كه به واسطه دستيابي به يك موقعيت پر از پول و شهرت در پس اين ماجرا نهفته است، بدون هيچ گونه شعارزدگي و تاكيدات زياد و صرفا به واسطه خلق درام و ساختار داستاني اثر به مخاطب عرضه مي‌شود و كارگردان به جاي مخاطب قضاوت نمي‌كند. يكي از مشكلات هميشگي سريال‌هاي مناسبتي، معناگرا و ماورايي اين است كه خارج از گفتمان قصه و بدون تناسب منطقي، دراماتيكي و روان‌شناختي با كليت اثر، مفاهيم اخلاقي و تربيتي را در ذهن مخاطب به توپ مي‌بندند و آن را در كسوتي زيباشناسانه و شمايلي باورپذير جلوي مخاطب نمي‌گذارند. در مسير زاينده‌رود، اما مسير خود را از اين عادت رسانه‌اي عوض كرده و داستان‌گويي را فداي اخلاق‌گرايي فرماليستي نمي‌كند. ضمن اين كه بشدت از قطب‌بندي مطلق شخصيت‌ها پرهيز كرده و در هر دو سوي خانواده قاتل و مقتول، كاراكترهايي را به تصوير مي‌كشد كه با نمونه‌هاي مقابل خود همسنگ بوده و واقعيت خاكستري آدم‌ها را بازنمايي مي‌كند. آقاي سماواتي را در برابر برادر بزرگ‌تر مسعود قرار دهيد تا يك نمونه از اين تناسب شخصيت‌پردازانه را درك كنيد. اين تمهيد علاوه بر واقع‌گرايي در شخصيت‌پردازي، زمينه لازم براي روايت جذاب داستان را فراهم مي‌كند كه با كشمكش‌هاي منطقي و دراماتيك پيش رفته و امتياز بزرگ آن در اين است كه هر چقدر سريال جلو مي‌رود، اين تعليق‌آفريني در يك ساختار موازي خود را مي‌گستراند و مخاطب را با خود همراه مي‌كند. فتحي براي اين كار از يك عنصر جذاب مثل قتل و قصاص بهره مي‌گيرد كه البته چيز تازه‌اي نيست، اما موقعيت مهران به عنوان يك فوتباليست مشهور اين مولفه تكراري را به عنصري تازه‌تر بدل مي‌كند كه كشش لازم را براي مخاطب در خود مي‌پروراند و او را پيگير ماجرا مي‌كند. حضور چند بازيكن سرشناس فوتبال در اين سريال را هم بايد به عناصر جذاب اين قصه افزود كه در نوع خودش تازه و خلاقانه است. اساسا در مسير زاينده‌رود، فارغ از مضمون و درونمايه اثر از حيث ظاهري و بهره‌گيري از جذابيت‌هاي تجاري و بيروني اثر هم بهره مي‌برد. مثلا همين استفاده نمادين و كوتاه از فوتباليست‌هاي مشهور و گره زدن قصه با واقعيت‌هاي موجود در اين حوزه. اين كار قصه را در شمايلي واقعي و رئال‌تر صورت‌بندي مي‌كند و شكلي مستندگونه به آن مي‌دهد. البته گاهي اين تمهيد به ضرر ساختار دراماتيكي سريال منجر شده و به دوپارگي آن منجر مي‌شود، اما توجه فتحي به سويه آسيب‌شناختي مناسباتي فوتبالي در كشور و بهره‌گيري اخلاق‌مدارانه از آن در بستر يك سريال مناسبتي، هوشمندي وي را در انتخاب و روايت قصه به اثبات مي‌رساند. انتخاب مهدي باقربيگي در نقش مسعود را هم بايد در جهت همين هوشمندي قرار داد. وي كه پس از بازي در نقش قصه‌هاي مجيد به شهرت و محبوبيت زيادي رسيده بود، اينك پس از سال‌ها دوري از عرصه بازيگري در اين سريال ظاهر شد تا ضمن تداعي و تجديد خاطرات تماشاگران، مسير تازه‌اي را در بازيگري بيازمايد. همچنين حضور مهدي سلطاني اردستاني كه پس از سال‌ها دوري از دنياي تصوير با نقش‌آفريني زيبا و قدرتمندانه شمايل يك مرد ايراني عاقل و پرجذبه را بخوبي بازي كرد كه بشدت تاثيرگذار بوده و در ذهن مي‌ماند. اصلا اين ويژگي در مسير زاينده‌رود است كه در آن با تصوير باورپذيري از آدم‌ها مواجه مي‌شويم كه خيلي بومي و ايراني هستند. در واقع اين سريال تصويري از هويت بومي و اصالت ايراني را با عقبه مذهبي و مومنانه آنها تركيب مي‌كند كه به همين دليل مخاطب مي‌تواند فارغ از نوع لهجه ـ كه چندان هم خوب از كار در نيامده و شايد يك مانع ارتباطي بين كاراكترها و تماشاگران فرض شود ـ با شخصيت‌هاي قصه ارتباط همذات‌پندارانه برقرار كند. از سينماي فتحي آنچه كه در اين سريال كم است، نوع ديالوگ‌پردازي‌هاي وي بود كه در اينجا كمتر مي‌توان سراغ و نشانه‌اي از آن گرفت. سيدرضا صائمي




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 330]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن