واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: از يوزارسيف تا جوان عاصيمصطفي زماني بازيگري که با بازي در نقش حضرت يوسف (ع) به شهرت رسيد تلاش کرده در سينما قالبي يکسان براي نقشآفريني نداشته باشد.
اولين تصاوير از بازيگري که نقش حضرت يوسف (ع) را در مجموعهاي به کارگرداني فرجالله سلحشور بازي کرد، خيلي دير منتشر شد، سلحشور ميخواست اين تصوير براي مخاطب تازه و جذاب باشد، بازي در نقشي تاريخي و در مجموعهاي پربيننده براي اين بازيگر تازهوارد و جوان شروعي خوب بود، او خيلي زودتر از چيزي که فکر ميکرد به شهرت رسيد و شناخته شد.طبيعي بود که زماني در تلويزيون محدود نشود و وارد سينما شود، اولين فيلم او "بدرود بغداد" تجربهاي متفاوت از سينماي مستقل ايران بود که با گروهي از جوانهاي بااستعداد سينما ساخته شد، زماني در اين فيلم نقش يک عراقي تحصيل کرده را بازي ميکرد که جنگ و حضور نيروهايي آمريکايي زندگياش را تغيير داده، او ديالوگهايش را به عربي و انگليسي ميگفت و تصويري از جواني عاصي و زخمخورده نشانمان ميداد.تصويري که با آنچه در "حضرت يوسف" از او ديده بوديم تفاوت داشت، بازي درونياش در "يوسف پيامبر" جايش را به يک بازي دروني داده بود، زماني با وجود ضعفهايي که داشت و ميتوان آن را به پاي کم تجربگياش نوشت در "بدرود بغداد" نمره قبولي ميگرفت. سال 88 سال پرکاري اين بازيگر جوان بود که خيليها گمان ميکردند ميتواند جاي خالي ستارهاي با چهرهاي تلخ را پر کند، در روزگاري که محمدرضا فروتن پا به ميانسالي ميگذاشت و بازيگري جوان براي نقشهاي عاصي و تلخ در سينماي ايران نداشتيم، اغلب نقشهايي با اين ويژگي به مصطفي زماني پيشنهاد ميشد.سال 89 هم سالي پرکار براي اين بازيگر جوان بود، هر چند فيلمهايش در گيشه آن طور که بايد نفروختند و مشخص شد مردم همچنان ترجيح ميدهند او ستاره تلويزيون باشد تا پرده نقرهاي سينما! انتخابهاي او نشان مياد که ميخواهد در سينمايي متفاوت کار کند و قرار نيست دلبسته پيشنهادهاي ميليوني شود که از او سيماي جواني عاشق پيشه در فيلمهاي جوان پسند ميسازند، مجموعه نقشآفرينيهاي زماني تاکنون قابل قبول است، ممکن است در بعضي فيلمها مثل "آل" به کارگرداني بهرام بهراميان کمتر موفق باشد و در "کيفر" ساخته حسن فتحي بيشتر.او با کارگردانهاي خوبي همکاري کرده اما نقاط ضعف بازياش همچنان در صحنههايي است که بايد فرياد بزند و رفتارهاي بيروني، تند و عصبي داشته باشد، صدا، لحن و بازي زماني در اين صحنهها افت ميکند. او صداي خوب و فيزيک مناسب دارد و ميتواند سيماي نسلي باشد که اين روزگار پر تب و تاب را ميگذراند.
در "کيفر" و "آل" اين گونه است، به دليل همين ويژگيهاي ظاهري او هميشه نقش جواني معصوم را بازي کرده که به دليل فضاي ملتهب اطرافش در شرايطي سخت قرار ميگيرد و گاه قرباني ميشود. چهره او شکنندگي، مظلوميت و تلخي را توامان دارد و اين کمک ميکند در نقشهايي بازي کند که براي بازيگر ديگري در سينماي ايران مناسب نيست، در "قصه پريا" به کارگرداني فريدون جيراني که اين روزها روي پرده است زماني چنين نقشي را بازي ميکند. سياوش جواني است با عقايد و اصول که دلبسته دختري معتاد ميشود، تلاش او براي نجات دختر به اعتياد و قرباني شدن او ميانجامد، قصه و موقعيت جذاب و در سينماي پس از انقلاب تازه است، فارغ از کيفيت فيلم تلاش مصطفي زماني براي خوب بازي کردن اين نقش ستودني است هر چند که بازياش يکسان نيست، صحنههاي بيماري و اعتياد خوب از کار درنيامده و اينها به فيلم لطمه زده است.سال 89 هم سالي پرکار براي اين بازيگر جوان بود، هر چند فيلمهايش در گيشه آن طور که بايد نفروختند و مشخص شد مردم همچنان ترجيح ميدهند او ستاره تلويزيون باشد تا پرده نقرهاي سينما! با اين حال تهيهکنندهها و کارگردانها به او اعتماد داشتند، مصطفي زماني سال 89 در فيلم "چرخ و فلک" با بهرام بهراميان همکاري کرد، اين طور که شنيده ميشود در اين همکاري مجدد او نقشي دشوار و خاص را بازي کرده است.در فيلم سينمايي "ملکه" به کارگرداني محمدعلي باشه آهنگر که درامي درباره جنگ است، زماني در نقشي کوتاه بازي کرده و ويترين تجربههايش نقشي تازه را اضافه کرده است، پارسال زماني در کنار همکاري با جيراني در "قصه پريا" که فيلمي خانوادگي و اجتماعي است و او در کنار باران کوثري و مهناز افشار دو بازيگر جوان سينما نقشآفريني کرده در فيلم سينمايي "اينجا تاريک نيست" هم بازي کرد، فيلمي که به نظر ميرسد متعلق به جريان سينماي بدنه است.
مصطفي زماني بازيگري است که مثل بسياري از ستارههاي سينماي ايران از تلويزيون آمده و طعم شهرت را در جعبه جادو چشيده اما خوشبختانه به اين قانع نيست که ستاره تلويزيون بماند، چهره، صدا و فيزيکش تداعي کننده ستاره ديگري نيست و هويت دارد، تلاشش براي همکاري در پروژههاي دشوار و خاص سينماي ايران و پل زدن ميان فروش و وجه هنري سينما هم مهم و قابل احترام است. اما او در هيچکدام از نقشهايش يک ستاره تمام عيار نبوده و هيچکدام از بازيهايش بينقص و ايراد نبوده است، براي اين ستاره جوان که در آغاز راه است، دهه 90 ميتواند دوراني پربار باشد، اگر در کنار انتخابهاي هوشمندانه به ارتقاي دانش بازيگري و توانش بيشتر توجه کند، مصطفي زماني ميتواند ستاره سينماي ايران در دهه 90 باشد.* * * فيلم سينمايي "قصه پريا" به کارگرداني فريدون جيراني با بازي مصطفي زماني، مهناز افشار، بيژن امکانيان، باران کوثري، ستاره اسکندري و... داستان آشنايي جواني با دختري معتاد و ازدواج آنها است.بخش سينما و تلويزيون تبيان منبع: مهر
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 569]