واضح آرشیو وب فارسی:فارس: با شهدای امور تربیتی/۲۸
شهید محمدکریمی: مسئولیت سنگین ادامه راه شهدا بر گردن شماست
در وصیتنامه شهید حمید محمدکریمی آمده است: به تمامی مسلمانان میگویم که مسئولیت سنگین در ادامه راه شهدا و راه سرخ حسین (ع) برگردن شماست.
به گزارش خبرنگار آموزش و پرورش خبرگزاری فارس، حمید محمدکریمی در سال 1340 در خانواده مذهبی متولد شد و در سن دو سالگی پدر خود را از دست داد؛ از دو سالگی مادرش که مفسر قرآن بود، تربیت وی را عهدهدار شد. وی در دوران نوجوانی علاقه زیادی داشت تا در مجالس مذهبی و قرآن شرکت کند و با صوت و قرائت و با تجوید عالی، قرآن میخواند و همچنین در معانی قرآن بسیار موفق بود؛ البته این به خاطر تسلط مادر شهید به قرائت و تفسیر آن بود که شهید تأسی از وی داشت، به طوری که موقع استخدام در آموزش و پرورش، به طور کامل به تفسیر قرآن مسلط بود. او در خواندن نماز و انجام فرایض دینی خود خیلی کوشا بود و از حُسن اخلاق بالایی برخوردار بود؛ حمید محمد کریمی 28 مهر سال 62 در مریوان به شهادت رسید. هنگام شهادت مردم و دوستان در اعلامیههای چاپی، وی را شهید معلم قرآن خطاب مینمودند. * وصیتنامه شهید: بسمرب الشهدا والصدیقین با درود و سلام بیکران به امام زمان(عج) و نایب برحقش خمینی بت شکن و ملت شهیدپرور ایران، میخواهم آنچه را در دل دارم تحت عنوان وصیت خود در موقع اعزام به خط مقدم جبهه با قلبی مملو از عشق به شهادت و قلمی آغشته به شیره قلبم بنویسم تا امر خداوند متعال را اطاعت کرده باشم. همانطور که خداوند الرحمان الرحیم آرزوی حضور در جبهه را برای مبارزه با کفر و الحاد برایم برآورده کرد، امید آن دارم که آنچه را در دست دارم ولی برای فروش به درگاه عظیمش بردهام با آنکه لایق به معامله نیست و از ارایه آن واقعاً شرم دارم به وعده خود قبول کند اگر لطف و کرم بیپایانش شامل حال من شد و در راهی که با بصیرت کامل و آگاهانه انتخاب کردهام لیاقت آن را پیدا کردم که به فیض عظیم الهی نایل شوم و در راه تحقق بخشیدن آرمانهای الهی و اسلامی شهید شوم آنچه را در دل دارم بیان کنم. مادر عزیزم که در طول 22 سال زندگیم را به عنوان تنها فرزند خود تربیت کردید، میدانم چه زحماتی را برای بزرگ کردن من متحمل شدهاید از اینکه نتیجه و ثمره زندگیتان را در را خدا دادید باید افتخار کنید و از خدا بخواهید که این اسماعیل شما را به خاطر ائمه اطهار(ع) به قربانی قبول کند. ای مادرم! ما به این جهان به خاطر جهان دیگر آمدهایم و چند صباحی بیش زنده نیستم و باید بالاخره روزی بمیرم چه بهتر آن که در راه خدا و اسلام و قرآن کشته شویم تا شاید از گناهان در پیشگاه حضرت تعالی کم گردد و با شهادتمان کاری برای اسلام کرده باشیم و شاید مواخذه فردی مثل من که در حیات خود کاری برای اسلام نکرده است این چنین راحتتر گردد. ای خمپارهها و مسلسلها درک کنید که کشته شدن مانند حسین (ع) برایم آرزوی دیرین است و این طور مردن برای هر مسلمانی برازنده و سزاوار است تا در مقابل دشمنان اسلام و قرآن تن به ذلت و خواری بدهد. مادر عزیزم از زحماتی که برایم کشیدهاید نمیتوانم تشکر کنم و خود آگاهم که کاری که در قبال لطف و محبت شما انجام ندادهام. عاجزانه از شما تقاضا دارم که مرا حلال کنید و بعد از شهادت من با مقاومت و بردباری خود خاری به چشم دشمنان اسلام و انقلاب اسلامی باشید و مانند زینب(س) راه شهدا را ادامه بدهید و اگر برای از دست دادن فرزند خود غمگین شدید به یاد علی اکبر حسین (ع) گریه کنید و صبور و بردبار باشید که خدا با صابران است. البته مرا میبخشید زیرا میدانم گفتن این سخنان برای شما لازم نیست. دایی عزیزم که برای من به جای پدر بودید مرا حلال کنید زیرا نتوانستم حتی کوچکترین خدمتی در مقابل خوبیهای شما و زحمات شایانتان انجام دهد اما خدا ان شاءالله عوضش را در این دنیا و جهان آخرت خواهد داد تقاضا دارم برای شهادت من ناراحت نباشید زیرا این افتخار نتیجه نان حلالی است که با رنج زحمت به ما دادید و باید شکرگزار باشید که در صف خانواده شهدا پشت سر امام حسین (ع) قرار گرفتید و این امیدی برای بخشیدن در آخرت است. دایی بزرگوارم، مادرم را بعد از خدا به تو میسپارم و امیدوارم که راه شهدا را ادامه دهید به طوری که مورد رضایت خداوند متعال باشد. مادر بزرگم شما حق زیادی را بر گردن من دارید مرا حلال کنید زیرا هیچ کاری در برابر آن همه خدمتتان انجام ندادهام در عوض من هم از خدا میخواهم که آرزوی دیرینه شما یعنی زیارت قبر شش گوشه اباعبدالله الحسین(ع) را برآورده کند زیرا از وقتی که به یاد دارم تکه کلام شما زیارت کربلا و شهیدان گلگون کفن آن میباشد. در خاتمه از همه کسانی که بر گردان من حقی دارند حلالیت میطلبم تا شاید از کوله بار گناهانم در پیشگاه حضرت تعالی کم گردد. در ضمن از تمامی اهل خانوادهام و تمامی برادرانی که در سنگرهای پشت جبهه در مسجد و مدرسه با هم بودم میخواهم تا جان در بدن دارند برای انقلاب اسلامی فقط به خاطر خدا پشتیبان باشند و مشت محکمی بر دهم منافقان و کافران و دنیاطلبان باشند و نیز به تمامی مسلمانان میگویم که مسئولیت سنگین در ادامه راه شهدا و راه سرخ حسین (ع) برگردن شماست و در مورد آن مواخذه خواهید شد. و همچنین بر شماست که اسلحه شهیدان را زمین نگذارید و زیرا این انقلاب اسلامی برای بارور شدن احتیاج به خون دارد و نیز همیشه امام را از ته دل دعا کنید که ایشان نعمتی بزرگ برای تمامی مسلمانان است. والسلام علیکم و رحمتالله و برکاته حمید محمدکریمی انتهای پیام/
94/01/28 - 11:42
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 62]