محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1842811412
مؤذنی در گفتوگوی مشروح با فارس: زیربنای سیاسی جهت دهنده داستان است/ نفرت از فرهنگ آمریکایی در کتاب/ پایانی بر خاطرات آمریکادیدهها
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: مؤذنی در گفتوگوی مشروح با فارس:
زیربنای سیاسی جهت دهنده داستان است/ نفرت از فرهنگ آمریکایی در کتاب/ پایانی بر خاطرات آمریکادیدهها
نویسنده رمان «ارتباط ایرانی» گفت: سوژه سیاسی لایه زیرین است همان طور که پی ساختمان زیر است و دیده نمیشود، اما این دیده نشدن دلیل بر کم اهمیت بودن آن نیست، زیر بنای سیاسی سوژه تعیین کننده و جهت دهنده داستان است.
خبرگزاری فارس - حسام آبنوس: علی مؤذنی، نویسندهای توانمند در عرصه ادبیات است که از وی آثار بسیاری تاکنون به مخاطبان ارائه شده که از این بین میتوان به «دوازدهم»، «ظهور»، «نه آبی، نه خاکی» و «ارتباط ایرانی» اشاره کرد. به بهانه انتشار چاپ دوم رمان «ارتباط ایرانی» از سوی سوره مهر گفتوگویی با او ترتیب دادیم تا در مورد این رمان و فضای داستانی و محتوای آن از زبان خودش بشنویم. «ارتباط ایرانی» عنوان اثری از علی موذنی است که نویسنده در آن به اختلافهای فرهنگی دو ملت ایران و آمریکا در سالهای پیروزی انقلاب اشاره کرده و فرهنگ آمریکایی را فرهنگی نشان داده که نه تنها هیچ قرابتی با فرهنگ اصیل ایرانی - اسلامی ندارد بلکه با روحیات یک ایرانی مسلمان نیز در تعارض است و هیچ ایرانی نمیتواند این فرهنگ را تاب بیاورد. او در این گفتوگو به نحوه خلق اثرش و تغییری که در مسیر خلق آن ایجاد شده اشاره کرده، همچنین به تفاوت فرهنگی میان دو ملت و فراز و نشیبهایش نیز پرداخته و در مجموع یک گفتوگوی خواندنی را رقم زده است. فارس: در مورد رمان «ارتباط ایرانی» کمی توضیح دهید، چگونه شد که این موضوع یعنی تفاوت فرهنگی میان ایران و آمریکا را دستمایه خلق یک اثر کردید؟ مؤذنی: من ابتدا به موضوع رسیدم بعد مضمونیابی کردم. زندگی نوجوانی که به آمریکا میرود و با همسری آمریکایی بر میگردد به ایران و بعد هم همسر آمریکاییش پس از مدتی باز میگردد به کشورش و این رابطه تمام میشود. برای من این سوال پیش آمد که چرا مهرداد و رندی با وجود تمایل دو طرفه برای با هم بودن تن به جدایی میدهند؟ کندو کاو در چرایی جدایی این دو مرا به مضمون تفاوتهای فرهنگی رساند. البته رنگ و لعاب رمان با واقعیت قضیه خیلی متفاوت است و دقایق و ظرایفی دیگر دارد که ناشی از حذف و اضافههای صورت گرفته است. طرح اصلی رمان هم خیلی گستردهتر بود، به این صورت که پایان رمان فعلی آغاز یک سری ماجراهای دیگر را در خود داشت که ادامه ندادم. فارس: مثلا چه نوع ماجراهایی؟ البته اگر مایلید توضیح بدهید. مؤذنی: مثلا قرار بود رندی برود با شاه مصاحبه کند. قرارش هم از وقتی این دو در آمریکا بودند، با دفتر شاه هماهنگ شده بود و اصلا علت سفر آنها به ایران همین بود. قرار بود مهرداد هم به عنوان عکاس همراه با رندی در این مصاحبه حضور پیدا کند و در یادداشتهام بود که یا در تخیل یا واقعا به شاه بگوید من پسر همان کسی هستم که تو به زور بازنشستهاش کردی و او هم مرا ناخواسته تبعید کرد به مدرسه «راندولف میکن آکادمی» و در آن جا غربتی را تجربه کردم که تو اکنون در حال ضعف سیاسی داری آن را تجربه میکنی، آن هم در کشوری که تا همین یک سال پیش کشور خودم مینامیدیش و ... *اسیر کرشمههای شخصیتها شدم فارس: اینهایی که میگویید جالب بوده. پس چرا آنها را ننوشتید؟ مؤذنی: مجبور بودم برای شناخت این دو شخصیت خودم را در نوشتن رها کنم. رها کردن همان و اسیر کرشمههای شخصیتها شدن همان که نتیجهاش شد همین رمان منتشر شده. *زیر بنای سیاسی جهت دهنده داستان است فارس: هر چند سوژه داستان شما بیشتر یک سوژه فرهنگی است، اما سوژه سیاسی داستان نیز قابل توجه است که در سایه سوژه فرهنگی آن به چشم نمیآید، این در سایه قرار گرفتن خواست شما بوده یا اینکه ناخواسته سوژه سیاسی به گوشه رانده شده است؟ یعنی خواستید نشان دهید که اتفاقات سیاسی یک دوره این تاثیرات فرهنگی بر جامعه ایرانی را بر جای گذاشته است؟ مؤذنی: اگر منظور شما از در سایه قرار گرفتن سوژه سیاسی کم اهمیتتر بودن آن نسبت به سوژه فرهنگی است، نمیپذیرم. سوژه سیاسی لایه زیرین است همان طور که پی ساختمان زیر است و دیده نمیشود، اما این دیده نشدن دلیل بر کم اهمیت بودن آن نیست، چرا که بدون آن اصلا ساختمانی پابرجا نمیماند. همین که دور سوالاتی از این دست شروع شود که چرا مهرداد به آمریکا رفته، متوجه میشویم که زیر بنای سیاسی سوژه تعیین کننده و جهت دهنده داستان است. در واقع داستانی که اتفاق میافتد و ما ظواهرش را در تقابل مهرداد و رندی میبینیم، زیربنایی کاملا سیاسی دارد. یعنی پدر مهرداد بنا به قولش در رمان که میگوید «... من از رفتار شاه فهمیدم که تا قدرت دست اوست، بنای همه چیز در این جا بر تحقیر است، تحقیر ملت و تاریخ ، چرا که او یک خودبزرگ بین است و در لوای حکومت چنین موجودی هیچ چیز رشد نمیکند و همه چیز سیر نزولی دارد ...»، تصمیم میگیرد مهرداد را به آمریکا بفرستد. تصمیمش غلط است یا درست، تاثیرش را در نوع زندگی مهرداد نشان میدهد. مهرداد به جایی میرود که در آن دوران قدرت غالب است، چه نظامی و چه فرهنگی، و در آن جا احساس غربت و حقارت را با خود حمل میکند و همین احساسات است که منجر به تصمیمگیریهای او در طول زندگی هشت سالهاش در آمریکا میشود. فارس: به این فکر کردید که سوژه سیاسی آن را به صورات یک اثر مستقل دوباره بنویسید؟ چون سوژه آن یعنی خیانت شاه به اطرافیان که ناشی از بدبینی او بود خود موضوعی است که جای کار دارد. مؤذنی: وقتی فصل آخر رمان نوشته شد، دیگر دست و دلم به نوشتن نرفت. احساس میکردم این متن به تمامیتی رسیده که اضافه بر اینچه را که هست، نمیپذیرد. کار را دادم به چند دوست داستان نویس. نظر آنها هم همین بود. برای همین بخشهایی را که توقع ِ ادامه رمان را بر میانگیخت، حذف کردم و موضوع شاه را در کتابی دیگر به نام «شب نامه» ادامه دادم که پنج جلد است و وقایعش از سال 1339 شروع میشوند و به بیست و دوم بهمن 1357 ختم میشوند. *دو راوی با فرهنگ متفاوت در داستان فعالیت میکنند فارس: راوی رمان «ارتباط ایرانی» یک راوی اول شخص است که بین رندی و مهرداد در رفت و آمد است. مؤذنی: فرمایش شما را تصحیح میکنم. راویان رمان دو نفرند که در قالب اول شخص داستان را روایت میکنند. هر یک از این دو راوی با جنسیت مختلف و فرهنگ متفاوت در داستان فعالیت میکنند. بنابراین ما دو راوی داریم که هر کدام روایت اول شخص ِ خود را به عهده دارند. *به راحتی کارم فکر نمیکنم فارس: به هرحال ، نکته بارز این اثر نحوه روایت داستان است. یعنی حدیث نفسی که هرکدام از کاراکترها در قبال حوادث و رویدادها دارند بخش عمده و اصلی داستان را تشکیل میدهد. خواننده میتواند با تضادهای رفتاری هر شخصیت در این حدیث نفسها روبرو شود. آیا این نحوه بیان ریشه در انتخاب راوی داستان (که در بالا اشاره شد) دارد یا اینکه خیر. بفرمایید چگونه به این نحوه روایت رسیدید در حالی که راوی دانای کل یک راوی در دسترس و سهلتری میتوانست باشد و نیازی نبود که شما خصوصیات شخصیتی هرکدام از راویها را نیز در نظر بگیرید تا روایت آنها باور پذیر شود. منظورم این است که شاید این طور، نوشتن داستان برای شما هم سادهتر میشد. مؤذنی: به عنوان داستاننویس به راحتی کارم فکر نمیکنم، بلکه همیشه دنبال زاویه دیدی هستم که بتواند بالقوههای موضوع را برایم بالفعل کند. فقط به همین ترتیب است که به نوشتن رغبت پیدا میکنم. ضمن این که من با تفاوت فرهنگی دو تا آدم طرف بودم که خواه نا خواه هر کدام، همان طور که عرض شد، به نمایندگی بخشی از فرهنگ خودش عمل میکرد. پس میطلبید جای این که مثلا داستان را بسپرم به یک دانای کل، از خود ِ شخصیتها دعوت کنم روایت داستان را به عهده بگیرند و خودشان از خودشان بگویند و مخاطب را بیواسطه درگیر افکار و احساسات خود کنند. *نسترن با پشت کردن به رندی، نفرت خود را از فرهنگ آمریکایی نشان میدهد فارس: کمی وارد داستان شویم. آنجا که نسترن به عنوان مترجم میان مادر مهرداد و رندی ایفای نقش میکند دچار یک بهت میشود. بهتی ناشی از سخنان رندی که به رابطهاش با 8 مرد اشاره میکند و بکارت و پاکدامنی دختران ایرانی را دیوانگی خطاب میکند. این بهت با سکوت نسترن و تنها گریه کردن وی به عنوان نماد دختر ایرانی همراه است و به نوعی این ذهنیت را ایجاد میکند که وی نتوانست از ایدهای به نام پاکدامنی دفاع کند و تنها به سکوت اکتفا کرد. با توجه به این که نسل امروز نسبت به این مسائل (پاکدامنی) کمتر آگاهی دارند و یا حساسیتی ندارند چرا جوابی از سوی نسترن یا مادر مهرداد به رندی داده نمیشود تا این شبهه(دیوانگی خواندن بکارت) بر طرف شود؟ مؤذنی: توجه داشته باشید که بهت یا گریه نسترن ناشی از ضعف نیست، بلکه ناشی از وقاحتی است که رندی به خرج میدهد. گریه نسترن وقتی است که با رندی در عین حفظ ادب و مهمان نوازی بحث میکند و به او میگوید که تو خودخواهی و روابطت با برادر من روابط عاشقانهای نیست و به او توصیه میکند روابط ِ خودش با مردها را برای خودش نگه دارد و آن را این طور وقیحانه جار نزند و در مقابل اصرار رندی برای ترجمه حرفهایش مقاومت میکند و میگوید من مادرم را دوست دارم و نمیخواهم او را به خاطر خواست تو که دوستت ندارم، آزرده کنم و تازه بعد از این بحث است که مینشیند و سرش را میگذارد روی میز و گریه میکند، گریهای که از خشم است، خشم ِ خواهری که احساس میکند برادرش فریب خورده یا ازدواجی نامناسب کرده. اتفاقا به نظر من نسترن با رفتاری که نشان میدهد، خیلی خوب از پاکدامنی خود و فرهنگ خود دفاع میکند. مگر حتما باید شرح کشافی درباره پاکدامنی قرائت میشد تا نفی ادعاهای رندی بشود؟ درست است که رندی لجبازانه رفتار میکند، اما در بیان ِ عرفِ پذیرفته شده جامعه خود که صداقت دارد. نسترن هم با رفتار و گفتار خود به مقابله با او بر میخیزد. وقتی رندی میگوید: «این طبیعی است که شما از شیوه زندگی من خوشتان نیاید، چون متقابلا من هم از شیوه زندگی شما خوشم نمیآید. آنچه برای شما مقدس است، برای من مسخره است. مثل همین بکر بودن. این را به هر دختر آمریکایی بگویید، بهتان میخندد. من واقعا تعجب میکنم که این مساله چرا باید در ازدواج این قدر اهمیت داشته باشد؟» و نسترن پاسخ میدهد: «برای من هم عجیب است که چرا برای تو اهمیت نداشت ...» بنابراین ، فرمایش شما وقتی صحت پیدا میکرد که ببینیم نسترن مجذوب سخنان رندی شده و عنقریب است که تحت تاثیر ادعای رندی به فرهنگ خودی پشت کند، اما توجه بفرمایید، او به مادرش میپیوندد و اتفاقا با پشت کردن به رندی، نفرت خود را از او و فرهنگ او باز مینمایاند: «بلند شد و دوباره پیشبندش را بست و رفت کنار مادرش، و هر دو انگار من نباشم، شروع کردند به صحبت و من برای آنکه مجال بیاعتنایی ندهم، پتو را برداشتم و از آن جا بیرون آمدم ...» *نمی پذیرم شخصیتهای این رمان نماد گروه یا قشر یا طبقهای از جامعه یا فرهنگ باشند فارس: مادر مهرداد به عنوان نماد زن سنتی در داستان در مواجهه با سخنان رندی سکوت میکند و حتی به خاطر اینکه زبان نمیداند نسترن بخشی از سخنان رندی را برایش ترجمه نمیکند و به نوعی در جهل به سر میبرد، این نحوه مواجهه این سوال را ذهن ایجاد میکند که زن سنتی اگر از مسئلهای پیروی کرده به خاطر بیاطلاعی از دنیای پیرامونیاش است و امروز ضرورتی ندارد از آن باورها پیروی کرد زیرا بخشی از آن باورها ریشه در جهل نسل گذشته دارد. نظر شما در این باره چیست؟ و بهتر نبود روش بهتری در این مواجهه اتخاذ میشد؟ مؤذنی: من اصلا نمیپذیرم که شخصیتهای این رمان نماد گروه یا قشر یا طبقهای از جامعه یا فرهنگ باشند. من دنبال پرداخت تیپ نبودهام که اگر بودم، پرداختی دیگر از این رمان به دست میدادم. برعکس، شخصیت پردازی کردهام و شخصیت هرچند حامل بخشی از فرهنگی است که در آن پرورده شده، لزوما قشر یا طبقه اجتماعی را نمایندگی نمیکند. از نظر من نه مهرداد و نه رندی نمایندگی کامل فرهنگ خودشان را به عهده ندارند. آنها حامل بخشی از ویژگیهای فرهنگی خودشانند. مثلا مهرداد آدم مذهبیای نیست. رفتاری از مذهبی بودن هم از خود نشان نمیدهد جز یک جا که جای خالی اذان صبح را در هنگام سحر احساس میکند، چرا؟ چون همیشه صبحها به صدای اذان چشم میگشوده. او در نوجوانی به آمریکا میرود و در آن جا خواسته یا ناخواسته عرف جاری آن جا را میپذیرد و همین امر باعث میشود که بر خلاف سفارش مادرش، تن به ازدواج با یک دختر آمریکایی بدهد. همین طور رندی. او فقط میتواند نمایندگی بخشی از فرهنگ آمریکایی را به عهده بگیرد نه همه آن را. در خصوص مادر مهرداد هم همین است. او نماد یک زن سنتی نیست، اما زنی است که در این فرهنگ بارآمده و بسیاری از مختصات آن را به خود پذیرفته و بسیاری را هم نپذیرفته. اما حالا فرض را بر این بگذاریم که به فرمایش شما مادر مهرداد نماد زن سنتی است. با این فرض، نسترن هم باید ادامه مادر باشد و هر حرف و حرکت او یادآور مادرش خواهد بود. بنابراین نیازی نیست مادر مهرداد حتما طرف صحبت رندی باشد. دخترش کفایت میکند، چرا که پرورده همین مادر است و در مواجهه با رندی همان کاری را میکند که مادرش میکرد. در واقع وقتی نسترن مدعی میشود که رندی خودخواه است و مهرداد را عاشقانه دوست ندارد و ...، چیزی جز آنچه مادرش میگفت را نمیگوید. فارس: مطرح کردن مسائلی چون حمام آفتاب، ارتباط با 8 مرد پیش از ازدواج و ... تحت عنوان تفاوت فرهنگی آن هم در قالب ادبیات چه ضرورتی دارد؟ مؤذنی: به نظر من این رفتارها طبیعیترین و ممکن الوقوعترین رفتاری است که از زنی که در آن فرهنگ بارآمده، سر میزند. او دلیلی نمیبیند گذشتهای را که داشته، مخفی کند، چرا که آن را جزء تجربههای خود میداند و طبق عادتی که با آن بار آمده، از آفتاب استفاده میکند، اما همین اعمال و رفتار او که در جغرافیای زندگی خودش طبیعی است، در این جغرافیا بی حیایی و هرزگی قلمداد میشود. ضمن این که برای رسیدن به تقابلِ معنایی در داستان، باید رندی به عنوان یک شخصیت داستانی دست به تحرکاتی بزند که به تقابل داستانی منجرشود ... فارس: درست می فرمایید ، اما ادبیات قوه خیال خواننده را درگیر میکند و یک خط متن به اندازه یک فیلم سینمایی در ذهن خواننده تصویر ایجاد میکند. مؤذنی: به نظر من فرمایش شما وقتی صحیح است که متن به سمت و سویی برود که بخواهد تخیل خواننده را در آن جهت فعال کند. اگر در رمان شرح و توصیفی از اندام رندی به دست داده میشد یا وارد جزئیاتی چنین می شدیم، اتفاقی که میفرمایید، میافتاد. اما در این جا او فقط دراز میکشد توی آفتاب بی هیچ توصیفی. اگر به همین مقدار، مخاطبی ذهنش فعال شود و به سمتی برود که شما میفرمایید، به نظرم آن ذهن بیمار است و برای فعالیتهای مخرب خود نه نیاز به خواندن متن دارد نه نیاز به دیدن فیلم. *«مرگ بر آمریکا» نه به عنوان یک شعار سیاسی، بلکه جمله پایانی خاطرات آمریکا است فارس: با توجه به اینکه در پایان کتاب دوربین مهرداد روی عبارت «مرگ بر آمریکا» بسته میشود و با این کار میخواهید نشان دهید که فرهنگ آمریکایی و افعال رندی به عنوان نماینده این فرهنگ ناپسند است. در حالی که امروز عدهای در داخل شعار «مرگ بر آمریکا» را تندروی میدانند شاید دیگر آن پیام مورد نظر شما منتقل نشود و خواننده آن را دریافت نکند. با توجه به این مسئله حتی ممکن است نتیجه معکوس بر جای بگذارد. مؤذنی: فرضیهای که میفرمایید، از نظر من بسیار بعید است. عرض کردم، رندی حامل بخشی از فرهنگ آمریکایی است که در رمان «ارتباط ایرانی» در برخورد با فرهنگ ایرانی نامناسب مینماید. دوربین مهرداد «مرگ بر آمریکا» را شکار میکند نه به عنوان یک شعار سیاسی، که به این دلیل که چند سالی در آن جا زیسته و این زیستن ِ ناخواسته او را در شرایطی نامساعد قرار داده، چه زمانی که طی یک سال، سه سال تحصیلی در راندولف میکن آکادمی را جهشی طی کرده، چه هنگام کار در کارخانه چوببری که کتک خورده و از روی ناچاری ضاربش را بخشیده، چه سه سالی را که در بیولوژی در عین فلاکت روانی درس خوانده و چه ازدواجش با رندی که ظاهرا عاشقانه هم بوده. در واقع او به خاطرات هشت سالهاش که به اجبار اتفاق افتاده، مرگ میفرستد نه به فرهنگ آمریکایی که مثل هر فرهنگی خوب و بدهای خودش را دارد. شعار پایانی «مرگ بر آمریکا» برای مهرداد بیشتر از آن که سیاسی باشد، جمله پایانی خاطراتی است که او در آمریکا گذرانده است. فارس: جناب مؤذنی بابت وقتی که در اختیار ما گذاشتید از شما تشکر میکنم. مؤذنی: از شما هم تشکر میکنم. انتهای پیام/و
94/01/25 - 12:34
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 136]
صفحات پیشنهادی
گفتوگوی مشروح فارس با احمد واعظی تأکید رهبری بر استفاده از گویش محلی در مداحی/ نزدیک بود از تفقد حضرت آقا غش
گفتوگوی مشروح فارس با احمد واعظیتأکید رهبری بر استفاده از گویش محلی در مداحی نزدیک بود از تفقد حضرت آقا غش کنماحمد واعظی از ذاکران اهلبیت ع که مدیحهسرایی او در شب میلاد حضرت زهرا س مورد توجه مردم و رهبری قرار گرفت در این باره میگوید شخص حضرت آقا جوری حقیر را مورد تفقد قگفتوگوی فارس با رایزن فرهنگی ایران در اتریش با کارت خبرنگاری به لبنان رفتم/ ماجرای حضور در درسهای خصوصی علام
گفتوگوی فارس با رایزن فرهنگی ایران در اتریشبا کارت خبرنگاری به لبنان رفتم ماجرای حضور در درسهای خصوصی علامه فضلالله آشناییام از اتریش زیاد استرایزن فرهنگی ایران در اتریش درباره فضای فکری و فعالیتهای خود پیش از حضور در محل خدمتش به نکات جالب اشاره کرد به گزارش خبرنگار کتابشریفزاده در گفتوگوی مشروح با فارس: هنر مدرن جلوه هنر دینی را ندارد/ مؤلفههای هنر اصیل دینی
شریفزاده در گفتوگوی مشروح با فارس هنر مدرن جلوه هنر دینی را ندارد مؤلفههای هنر اصیل دینیاگر ما بخواهیم هنری به نام هنر دینی داشته باشیم مهمترین نکته این است که باید به هنرهای سنتی خود بازگردیم نسبت به آنها شناخت پیدا کنیم هر چه این شناخت عمیقتر باشد ما میتوانیم آثار ماندگاگفتوگوی مشروح فارس با ابوالفضل بهرامپور تفسیر نسیم حیات را با عنایت حضرت زهرا(س) نوشتم/ خاطراتی ناگفته از شه
گفتوگوی مشروح فارس با ابوالفضل بهرامپورتفسیر نسیم حیات را با عنایت حضرت زهرا س نوشتم خاطراتی ناگفته از شهید بهشتیابوالفضل بهرامپور مترجم و مفسر قرآن کریم میگوید به سفارش آیتالله بهشتی به مدرسه آلمانیها در قلهک رفتم و در کلیسا اسلام را تدریس میکردم آنجا ایرانیهایی بودگفتوگوی فارس با مسئول انتشارات راه فردا تمرکز بر روی موضوعات کلیدی افغانستان/ هجمههای فرهنگی بیگانه و سریال
گفتوگوی فارس با مسئول انتشارات راه فرداتمرکز بر روی موضوعات کلیدی افغانستان هجمههای فرهنگی بیگانه و سریالهای مبتذل نوپا بودن صنعت چاپ در افغانستانمسئول انتشارات راه فردا گفت برای بوجود آوردن توسعه فرهنگی و سیاسی در افغانستان در همه ابعاد مستلزم فراگیری فرهنگ توسعه هستیم و دحفاران مسلح غیرمجاز، یکی از پرسنل حفاظت میراث فرهنگی فارس را زخمی کردند
حفاران مسلح غیرمجاز یکی از پرسنل حفاظت میراث فرهنگی فارس را زخمی کردند شیراز –ایرنا – مدیر کل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری فارس گفت حفاران غیرمجاز و غارتگران اموال تاریخی - فرهنگی در نزدیکی تنگ چوگان کازرون با شلیک گلوله یکی از پرسنل یگان حفاظت میراث فرهنگی فارس را زخمی کدر گفتوگو با فارس مطرح شد کتاب «اصطلاحشناسی و مبانی ادبیات داستانی دفاع مقدس» شاکری در آستانه چاپ
در گفتوگو با فارس مطرح شدکتاب اصطلاحشناسی و مبانی ادبیات داستانی دفاع مقدس شاکری در آستانه چاپاحمد شاکری از انتشار کتاب جستاری در اصطلاحشناسی و مبانی ادبیات داستانی دفاع مقدس خبرداد احمد شاکری در گفتوگو با خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس پیرامون تازهترین تالیفتوسعه فعالیتهای فرهنگی ایران در حوزه کشورهای خلیج فارس
چهارشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۸ ۰۸ رییس بیست و هشتمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با هیاتی از کشور عمان که برای برنامهریزی بهتر فضای نمایشگاهی و حضور موثر به ایران سفر کردهاند دیدار کرد به گزارش ایسنا سیدعباس صالحی در این دیدار که امروز چهارشنبه 19 فروردین انجام شد گفتدر گفتوگو با فارس عنوان شد تفتی: داستانهای «میکائیل» زنجیروار به هم مربوطند/ سریالی سوار بر موج ال
در گفتوگو با فارس عنوان شدتفتی داستانهای میکائیل زنجیروار به هم مربوطند سریالی سوار بر موج التهاببازیگر سریال میکائیل گفت به نظر من ورود به زندگی یک افسر پلیس کامبیز دیرباز و ترسیم اتفاقاتی از خلاءهای زندگی خانوادگی او و دیگر ماجراها در سریال میکائیل چنان زنجیروار اتفاق میایزدی گنابادی در گفتوگو با فارس: مرزهای فرهنگی و زبانی، بیش از مرزهایی که به زور تفنگ ایجاد شدهاند ارزشمند ا
ایزدی گنابادی در گفتوگو با فارس مرزهای فرهنگی و زبانی بیش از مرزهایی که به زور تفنگ ایجاد شدهاند ارزشمند استیک شاعر ایرانی گفت برای من مرزهای فرهنگی و زبانی بیش از مرزهایی که به زور تفنگ ایجاد شدهاند ارزشمند است و در حقیقت این گونه مرزها مقدم بر مرزهای جغرافیایی است به گزشمار بازدیدکنندگان مکانهای تاریخی فرهنگی فارس از مرز یک و نیم میلیون نفر گذشت
شمار بازدیدکنندگان مکانهای تاریخی فرهنگی فارس از مرز یک و نیم میلیون نفر گذشت شیراز- ایرنا- معاون گردشگری اداره کل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری فارس گفت از 25 اسفند 93 تا روز نهم فروردین ماه جاری یک میلیون و 612 هزار و 465 نفر از گردشگران و مسافران نوروزی از مکانهای تاریخدبیرکل «کنگره علمای یمن» در گفتوگوی تفصیلی با فارس مطرح کرد مردم یمن شهادتطلبند/برپایی جنگ نرم علی
دبیرکل کنگره علمای یمن در گفتوگوی تفصیلی با فارس مطرح کردمردم یمن شهادتطلبند برپایی جنگ نرم علیه مردم یمن مبارزه انقلاب یمن با تفرقهافکنی مذهبی انقلاب اسلامی و حزبالله الهامبخش یمنیهاانقلاب مردم یمن پیش از آنکه انقلابی سیاسی باشد انقلابی فرهنگی و مردمی است و این چیزی است کاشعری در گفتوگو با فارس: یارانه فرصت رشد از موسسات فرهنگی را میگیرد/ پیشنهادم برای اداره باغ کتاب تشکلهای ف
اشعری در گفتوگو با فارس یارانه فرصت رشد از موسسات فرهنگی را میگیرد پیشنهادم برای اداره باغ کتاب تشکلهای فرهنگی استمدیر سابق باغ کتاب گفت به جای اینکه برای موسسات فرهنگی زیرساخت را فراهم کنیم و امکانات اساسی را به وجود بیاوریم با دادن یارانه آنها را فقط به اندازهای که سر پاگفتوگوی نوروزی فارس با گلعلی بابایی خاطرات تلخ نویسنده دفاع مقدس از نوروز جبهه/ در تعطیلات نوروز جلد دوم
گفتوگوی نوروزی فارس با گلعلی باباییخاطرات تلخ نویسنده دفاع مقدس از نوروز جبهه در تعطیلات نوروز جلد دوم گردان نهم را آماده میکنمیک نویسنده و راوی دفاع مقدس گفت در فرصت تعطیلات نوروز جلد دوم کتاب گردان نهم را بازبینی میکنم تا برای انتشار آماده شود گلعلی بابایی نویسنده کتاب &lگفتگوی نوروزی فارس با محمدحسین نیرومند: فیلمنامه لانه جاسوسی آمریکا را نوشتم/ نگارش جلد دوم «مدیریت چشم
گفتگوی نوروزی فارس با محمدحسین نیرومند فیلمنامه لانه جاسوسی آمریکا را نوشتم نگارش جلد دوم مدیریت چشم مخاطب حوزه فرهنگ کشور نگاه انقلابی نداردپژوهشگران هنر انقلاب گفت سال گذشته کار تحقیقی پیرامون لانه جاسوسی آمریکا قبل و بعد از تسخیر انجام دادم که حدود 8 ماه طول کشید محمدحسینحنیف در گفتوگو با فارس عنوان کرد بنیاد شعر و ادبیات داستانی تکلیف کتابها را روشن کند/ قرار بود آثار را به نا
حنیف در گفتوگو با فارس عنوان کردبنیاد شعر و ادبیات داستانی تکلیف کتابها را روشن کند قرار بود آثار را به ناشری دیگر واگذار کنندنویسنده رمان کلاه جادویی و مجسمه مسی گفت بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان با تغییر سیاستی که در فعالیتهای خود به هر دلیلی ایجاد کرده باید برای کتااولويت هاي ميراث فرهنگي فارس درسال 94 اعلام شد
۱۷ فروردين ۱۳۹۴ ۱۴ ۵۰ب ظ اولويت هاي ميراث فرهنگي فارس درسال 94 اعلام شد موج- مديرکل ميراث فرهنگي صنايع دستي و گردشگري فارس گفت توسعه گردشگري مذهبي و سلامت همچنين معرفي داشته هاي فرهنگي و ميراث معنوي استان فارس در ابعاد ملي و بين المللي در اولويت برنامه هاي امسال قرار دارد ب-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها