تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836728746
اعتراف جدید مهراب قاسمخانی
واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:
اعتراف جدید مهراب قاسمخانی
مهراب قاسم خانی طنز نویس کشورمان در پست جدید خود نوشت:
روز نو : به گزارش روز نو، مهراب قاسم خانی طنز نویس کشورمان در پست جدید خود نوشت:
اواخر سال هفتاد و هفت بود كه يه روزى پيمان اومد خونه و گفت بعد از ظهر با مهران مديرى قرار داره. البته اون زمان پيمان فيلمنامه نويس مطرحى بود ولى من يه نقاشى بودم كه براى كسب درآمد كاراى ديگه اى هم در كنار نقاشى انجام ميدادم كه يكى از اون كارا دكوراسيون بود و البته سابقه طراحى لباس يه فيلم سينمايى رو هم داشتم. خلاصه كه اون روز آويزون پيمان شدم كه منم ميام و رفتم كه از نزديك مهران مديرى ببينم. قرارشون هم توى لوكيشن كار جديدى بود كه مهران ميخواست بسازه. اونا مشغول حرف زدن بودن و منم مشغول ذوق كردن كه يهو مهران از من پرسيد كه كار شما چيه؟ منم درجا الكى گفتم طراح صحنه هستم. نميدونم چرا همچين دروغ احمقانه اى گفتم ولى احتمالاً فقط ميخواستم كم نيارم. تا اين رو گفتم مهران خوشحال شد و گفت چقدر جالب. ما همين امروز داشتيم دنبال يه طراح صحنه ميگشتيم براى اين كارمون و دست من رو گرفت و برد پيش تهيه كننده و بهش گفت طراح صحنه مون هم پيدا شد. يه ربع بعدش من گيج از اتاق بيرون اومدم. به گزارش ستاره نیوز قاسمخانی در ادامه نوشت : برگه اولين قرارداد طراحى صحنه ام هم توى دستم بود. هيچ كسى هم ازم نپرسيد كه اسم كاراى قبليت چى بود. رفته بودم مهران مديرى ببينم، شدم طراح صحنه اش. بعدش تنها حرفى كه تونستم بزنم اين بود كه از مهران پرسيدم تصوير برداريتون كى شروع ميشه و اونم گفت فردا صبح و من به زور به شوخيش خنديدم... البته اگه مهران رو ميشناختم نميخنديدم. فردا صبحش سريال ببخشيد شما شروع شد و منم طراح صحنه اش بودم.
تاریخ انتشار: ۲۴ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۰:۳۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روز نو]
[مشاهده در: www.roozno.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]
-
گوناگون
پربازدیدترینها