تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 8 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هر كس به خدا توكل كند، دشوارى ها براى او آسان مى شود و اسباب برايش فراهم مى گردد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1818987377




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

شب افتتاح


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
شب افتتاح
شب افتتاح بسياري از هنرمندان علاوه بر فعاليت هنري خود،در کار کتاب و نشر نيز فعال هستند که هنرمندان سينما و تئاتر و از جمله بازيگر ان هم در ميان آنها ديده مي شوند. تعداد بسياري از سينما گران يا تئاتر پيشگان به فعاليت هايي از قبيل نوشتن فيلمنامه ،نمايشنامه و داستان و نشر مقالات خود به صورت کتاب يا در نشريات مختلف و همچنين ترجمه مي پردازند . از ميان بازيگراني که در زمينه ترجمه فعال هستند ليلا حاتمي و همسرش علي مصفا است که اين مقاله به معرفي کتابي با ترجمه ليلي حاتمي اختصاص دارد. مجموعه «100سال سينما...100فيلمنامه »که نشر ني به انتشار آن مي پردازد ،در شماره 38خود فيلمنامه «شب افتتاح »نوشته (و به کارگرداني )«جان کاساويتس» و با ترجمه ليلا حاتمي را به چاپ رسانده است. در ابتداي کتاب درباره اين مجموعه «100سال سينما ...100فيلمنامه»چنين آمده است :«خيلي ها اعتقاد دارند که «فيلمنامه »يک اثر مستقل نيست،بلکه صرفاً ماده خامي است براي به تصوير کشيده شدن توسط کارگردان . بي شک اغلب فيلمنامه ها با چنين تعريفي سازگارند . ولي فيلمنامه هايي هم هست که با آثار ادبي باب برابري مي کند؛مي شود آنها را بارها خواند و از خواندنشان لذت برد. قصد ما در اين مجموعه در کنار اهداف آموزشي تلاش براي انتشار متن هايي با اصالت و ظرافت ادبي است؛آثاري که بتوانند هويتي مستقل از فيلم ها داشته باشند...»در هر جلد از اين سري مجموعه يک فيلمنامه به همراه زندگينامه نويسنده و کارگردان فيلم و چند نقد وجود دارد.اما درباره «شب افتتاح» و نويسنده و کارگردان آن «جان کاساويتس»:«جان کاساويتس در ايران نام چندان آشنايي نيست. در حالي که در اروپا و آمريکا نام او را اغلب در کنار وودي آلن ،ويم وندرسن و جيم جارموش (که در ايران کاملا شناخته شده و محبوب اند )قرار مي گيرد . «شب افتتاح »يکي از بهترين فيلم هاي کاساويتس و از شاخص ترين فيلم هايي است که به تئاتر مي پردازد؛به احساس بازيگر روي صحنه و دلهره او هنگام ايفاي نقش »برگرفته از مقدمه کتاب دنياي يک زن)همچنين در بخشي ديگر از اين مقدمه چنين مي خوانيم:«قهرمان فيلم با دغدغه تنهايي روبه روست :تنهايي يک انسان (در مفهوم عام )تنهايي يک زن (در آستانه پيري)تنهايي يک بازيگر روي صحنه ،جايي که هيچ کس نمي تواند به کمکش بيايد. او با کراگردان ،بازيگر مقابل،نقش ،و در نهايت خودش در کشمکش است و اين کشمکش ها در مسيري در اماتيک به شکلي با شکوه و به ياد ماندني به صحنه تئاتر کشيده مي شود »(برگرفته از مقدمه کتاب دنياي يک زن )گفتني است متن فارسي اين فيلمنامه که از فيلم پياده شده ،از نسخه فرانسه ترجمه شده و سپس ديالوگ ها با متن انگليسي مطابقت داده شده اند. متن فيلمنامه که توسط ليلا حاتمي از فرانسه به فارسي برگردانده شده، بيشترين بخش کتاب را به خود اختصاص داده است . فيلمنامه «شب افتتاح»، «جان کاساويتس»از زبان فرانسه به فارسي ترجمه پس از مطابقت دادن مترجم با من انگليسي آن در 179صفحه از اين کتاب به چاپ رسيده است . همان طور که در ابتدا نيز اشاره شد در ادامه علي مصفا بازيگر و همسر ليلا حاتمي ترجمه بخش ديگري از متون چاپ شده در کتاب را به عهده داشته است. جان کاساويتس (1929-1989)کارگردان ،بازيگر ،فيلمنامه نويس و تهيه کننده آمريکايي ،متولد نيويورک و پسر کوچک يک خانواده مهاجر يوناني ،نيکلاس و کاترين کاساويتس بود. او در لانگ آيلند بزرگ شد، مدارس عمومي را گذارند و يک خوره فيلم از آب در آمد، شيفته کمدي هاي فرانک کاپرا و موزيکال هاي ديک پاول بود. در کالج موهاک ودانشگاه کلگيت ،هر دو متعلق به ايالت نيويورک، در رشته ادبيات انگليسي تحصيل کرد، بي آنکه مدرکي بگيرد، و سپس تحت تأثير نمايشنامه هاي «رابرت ئي .شرود»در آکادمي هنرهاي دراماتيک نيويورک ثبت نام کرد و در سال 1950فارغ التحصيل شد. کارنامه بازيگر ي اش با ايفاي نقش کوچکي در فيلم «تاکسي»ساخته «گريکوري راتوف»در سال 1952آغاز شد . راتوف سپس او را به عنوان دستيار مدير صحنه براي پروژه موفق تئاتري اش «فصل پنجم»(1953)استخدام کرد. کاساويتس در همان سال در نمايش کوتاهي به نام Paso Dolbe»در مجله تلويزيوني «اومينوس»در نقش ماتادوري جوان بازي کرد. پس از آن نقش هاي تلويزيوني بسياري از پي آن آمد و کاساويتس در نقش يک جوان بزهکار روان پريش تثبيت شد. در سال 1958نخستين فيلمش «سايه ها»را ساخت که هم داستان و هم ديالوگ هاي آن توسط بازيگراني به شکل بداهه ساخته شده که نام هاي واقعي شان را به شخصيت ها بخشيده اند . کاساويتس وقتي ديد پخش کننده هاي آمريکايي به فيلم علاقه اي نشان نمي دهند، آن را به اروپا فرستاد و در آنجا آن را به عنوان پيشگام سبک «سينما وريته »و پيش قراول موج نوي آمريکا به گرمي گرامي داشتند . فيلم برنده جايزه منتقدان جشنواره و نيز در سال 1960شد . در سال 1961تحت حمايت يک کمپاني انگليسي «لايون اينترنشنال »در آمريکا به نمايش در آمد. کمپاني پارامونت که تحت تأثير موفقيت «سايه ها »قرار گرفته بود، کاساويتس را استخدام کرد که مجموعه اي از فيلم هاي کم هزينه سطح بالا بسازد، که نخستين آنها «بلوز ديروقت »(1961)بود.در اواسط دهه 1960او در مجموعه اي از فيلم هاي تلويزيوني ظاهر شد که براي بازي در نقش يک قاتل بي رحم «دوازده مرد خبيث»رابرت آلدريچ (1967)کانديداي اسکار نقش دو شد. بسياري از منتقدان معتقدند که حتي بهترين فيلم هاي کاساويتس نيز به شدت ناموزون اند، «پالين کيل »معتقد است که «نوعي حالت پوشيدگي »در کارگرداني او به چشم مي خورد:«صحنه هاي او اغلب چنان شکل نگرفته و سرگردان است که معنايي را به وجود نمي آورد .»«درک مالکوم»موافق است ولي اضافه مي کند که «اين غير متعارف بودن آزارنده تکرارهاي به ظاهر بي پايان، جرقه هايي از شناخت را به وجود بياورد.»بنا به نوشته کارنت بيوگرافي، ،رفتار کاساويتس در زندگي واقعي کاملا فرق دارد با «منش تودار و کم حرفي که معمولا در فيلم ها منعکس مي شود . او دمدمي مزاج ،پرشور و پر حرف ...خوش مشرب و صميمي است .»از سال 1954با جينا رولندز از دواج کرد و صاحب يک پسر و دو دختر بودند. (برگرفته از متن کتاب ،جان کاساويتس ،صفحه 215).اما در فصل ابتدايي کتاب پس از شناسنامه فيلم، متن کامل فيلنامه وجود دارد و در پي آن، در فصول بعدي چهار نقد از نقدهاي نوشته شده در مورد فيلم به چاپ رسيده است.در بخشي از نخستين نقد به چاپ رسيده در کتاب با نام «بازيگر» نوشته صفي يزدانيان چنين مي خوانيم:« دوست داشتن و اميد. اينها مفاهيم و واژه هاي کليدي دوران تازه زندگي زن اند. شب افتتاح با صداي او روي تصوير ثابت تماشاگران آغاز مي شود که پرسش اصلي فيلم نيز در آن نهفته است: «همه مي خواهند که دوست شان بدارند.» در چيدن فصل نخستين اثر او بيش از همه شخصيت هاي اصلي داستان مي خواهند بگويند که هنوز دوستش دارند يا نه، و يک بار در توجيه تن زدن از بازي به زن نويسنده ي نمايش که از او مي پرسد اين متن در نظرش چه کم دارد تنها مي گويد :اميد .»(برگرفته از کتاب ،بازيگر ،صفحه 183)دومين نقد موجود در کتاب «آن به آن »نام دارد و نوشته ليزا کتزمن در فيلم کامنت 1989، و ترجمه مهران مهاجر است. در جايي از اين نقد آمده است :«در نگاه کاساويتس ،کيمياي تئاتر و دگرش نفس يکي است، هر دوي اينها همزاد يا آئينه زندگي هستند . کاساويتس دل مشغولي صوري اش درباره محدوديت هاي واقع گرايي تئاتري را که به عنوان يک معضل روايي مطرح مي شود (معضلي که ميرتل در مقام يک هنر پيشه بايد با آن رو به رو گردد)را چنين عرضه مي کند: وي تمايل واقعي گرايي براي تبديل تئاتر به «نسخه بدل لخت »زندگي را جسورانه در تقابل با واقع گرايي روان شناختي قرار مي دهد که صرفا در قالب سينما بيان شدني است .»(برگرفته از متن کتاب آن به آن صفحه 197)همچنين در جايي ديگر مي خوانيم :«کاساويتس در جريان کارش پي برد که چگونه شيوه نگاه عادت گون ما به ديوانگي و به هنجاري را تغيير دهد. نبوغ کاساويتس در اين بود که در اين نقطه نايستاد؛ او نيروي شفا بخش لحظه را در شکل خاص نمايشي خود دنبال کرد . شب افتتاح يک شاهکار است، زيرا کاساويتس در اين فيلم لحظه اي را خلق مي کند -لحظه اي که براي خود او نور ايمان است -که در آن آدم هاي روي صحنه و پشت صحنه روي پرده و پشت پرده از بنيادين ترين و جاوداني ترين معضل آگاهي بشري دوري نمي جويند بلکه به استقبال آن مي روند: با يقين به ميرايي، چگونه در زمان بزنيم ؟»(برگرفته از کتاب آن به آن، صفحه 200)نقدي ديگر با عنوان «شخصيت هاي پيچيده »نوشته «ريموند کارني »در فيلم کامنت (1989)است که «علي مصفا - بازيگر و هنر مند ديگري که علاوه بر فعاليت هنري خود به ترجمه نيز مي پردازد -آن را به فارسي برگردانده است. در بخشي از اين متن چنين آمده است :«صحنه هاي کاساويتس عرصه هايي است که در آن مجريان مرد و زن سرنوشت فوق العاده پيچيده خود را رقم مي زنند، هيچ فيلمساز آمريکايي تا اين حد به تماشاچيانش اعتماد نکرده تا به کنه پيچ و خم هاي آشکارا عميق بازي ها ي تحليل نشده و خالص از اظهار نظر شخصيت هايش پي ببرند .»(برگرفته از متن کتاب ،شخصيت هاي پيچيده، صفحه 204)در بخشي ديگر آمده :کاساويتس هميشه طر ح داستان را نيرويي آسان کننده مي دانست و در فيلم هايش آن را به حداقل مي رساند . ازمفروضات طر ح داستان آن است که شخصيت بداند چه کاري لازم است انجام شود و قابليت انجام آن را به شيوه اي کما بيش سرراست داشته باشد. اما شخصيت هاي کاساويتس هيچ مقصدي براي اميال شان، بيش از آنچه ما در زندگي روزمره خود داشته باشيم، ندارند »(برگرفته از متن کتاب شخصيت هاي پيچيده، صفحه 205)آخرين نقد موجود در کتاب «جينا رولندز ؛زن هوشيار »نام دارد که بورلي واکر در 1989بازهم در فيلم کامنت نوشته مژگان محمد آن را به فارسي برگردانده است. در فصل پاياني کتاب زندگينامه کامل «جان کاساويتس »جاي دارد که از کتاب Directors World Filmنقل شده و مجيد اسلامي آن را به فارسي ترجمه کرده است . فيلمشناسي جان کاساويتس نيز پايان بخش اين کتاب از سري مجموعه «100سال سينما ...100فيلمنامه »است. منبع: نشريه نقش آفرينان شماره 58
#سرگرمی#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 316]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سرگرمی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن