واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یادداشت مهمان/
بهترین عنوان برای سریال «فوق سری» همان «قورباغه و قناری» است
بهترین عنوان برای سریال «فوق سری» همان نام قبلیاش یعنی «قورباغه و قناری» است که لااقل می توان قرابتی فرمیک و محتوایی با عنوان اثر در آن جست.
خبرگزاری فارس- گروه رادیو و تلویزیون: سریال «فوق سری» از اساس به دنبال سرگرم کردن مخاطب عام بر پایه فعل و انفعلات دزد و پلیسی است و کپی نازل از نمونههای این ژانر است که هیچ احترامی را از ابتدا برای ذهن و درک مخاطب قائل نمیشود و تنها برای گذر سریال از هر ابزار بیمنطقی برای پیشبرد قصه بهره میبرد، از تغییر چهره بسیار سهل الوصول و ابتدایی مرد بدل تا فرار متهم از موقعیت، از گستاخی و هتاکی عروس خانواده تا مناسبات نابهنجار خانوادگی و... تکلیف مخاطب را از قسمتهای نخست روشن میکند که با مضمونی با محتوا و بر پایه اصول و قوانین موقعیت سازی قصه همراه نخواهد شد. این سریال که قصد دارد با هدف نحوه پیشگیری و برخورد باعاملان فروش مواد مخدر و همچنین آگاهی بخشیدن به خانوادهها درباره چگونگی نفوذ تولیدکنندگان و پخش کنندگان مواد مخدر در بین جوانان عرضه شود در عمل به یک کمدی فانتزی مبدل شده که نه تنها این هدف پیگیری نمی شود بلکه چهره ای ضعیف و مقهور از پلیس ایران نشان میدهد که حتی در کنترل یک ریزه خوار خلافکار عقیم می ماند، پلیسی که نه تدبیر دارد نه چشم اندازی در دستگیری متهمان و نه در تاکتیکهای فنی و اطلاعاتی کارآمد عمل میکند نه در مهار و کنترل آنان و صرفا به دو سرهنگ می پردازد که هنوز درگیر کل کلهای خانوادگی خود اسیرند، سرهنگی که تدبیر و تدبر لازم را برای مدیریت خانه خود را ندارد، میخواهد از یک باند قاچاق چی مواد مخدر برآید. پلیسی که حتی همکار او نمیفهمد او یک بدل قلابی است چگونه می خواهد از پس ترفندهای متهمان جانی برآید یا وقتی یک خلاف کار کوچک، فرمانده ستاده مبارزه با مواد مخدر را با یک عمل جراحی اغوا می کند چه انتظاری از پلیس باهوش در ذهن مخاطب متبادر میشود؟ پلیسی که حتی در مقابل کولیگری و گستاخی و بی ادبی عروس خانواده که خود محرک و معلم این بی اخلاقی در میان خانواده است عاجز است و در مقابل او و همسر مرد بدلی هیچ تدبر انتظامی ندارد و مانند یک فرد عام شکست خورده به آشکار کردن اطلاعات اقدام میکند بسی شگفتی و کمدی است یا مردی که خواهان عفو فرزند اعدامی اش است با چه تصوری از یک سرهنگ تقاضای ناجی شدن برای فرزند قاتلش را دارد و حال به راحتی در رستوران تحت نظر نیروی پلیس وارد میشود و گردنکشی میکند و به گونهای معجزه آسا مرد بدل از شلیک های مستمر جان سالم بدر می برد. همه اینها دلایلی برای ضعف عمده این سریال پلیسی است که چندان سابقه محکم و چفت وبست داری در ایران ندارد و نه تنها به اقتدار و هستی آزمایی نیروی انتظامی کمکی نمی کند بلکه به نمایش پلیسی سنتی و ناکارآزموده مبادرت می ورزد. «فوق سری» مهمترین ضربه ای را که در ضعف اثر دریافت می کند ناشی از فیلمنامه تخیلی و غیر واقعی است که به فیلم فارسی های دهه 50 سینما شبیه است و هیچ قرابتی در چارچوب، شخصیت پردازی و درام کار به سریالهای پلیسی و جنایی ندارد وفقط اگر لباس های دو شخصیت پلیس را حذف کنیم به نظر می رسد تقلا و درگیری های دو گروه خلاف کار و ناشی است که مدام در حال فریب یکدیگرند .این پلیس به شدت از نیروی مقابل خود که همان باند به اصطاح حرفه ای تبهکار(مجید باستان ) است جا مانده است به شکلی که حتی تمهیدات ابتدایی آنان تاکنون بر تدابیر پلیس حرفه ای تر و حساب شده تر جلوه کرده است . حال این گروه در همه جا ، نیروی انتظامی را اغوا می کند مثلا در بازرسی ها به راحتی عبور می کنند و مرد بدل کار(ناصر پاپتی)با کمال وقاحت به تمسخر پلیس می پردازد و اطلاعات به آنان نمی دهند و این سرهنگ رییس ، دست تنها با دو مامور وردست خانم و اقا یکه بی یاور است و هیچ نیرو و یگانی در خدمت آنهانیست. از فرم ورود آنان به زندان گرفته و نحوه دیالوگ های مقتدرانه «باستان» تا زندانی کردن ناصر پاپتی در مکانی لا معلوم، انگار که انان هم خود خلاف کارند که زندان و زندان بانی در اختیار ندارند. خودشان و هفت تیرشان تنها با تبهکاراند در جدالند و مردی که مسئول دریافت اطلاعات از سرهنگ در بند (سرهنگ نصرالهی) است منت سر پلیس می گذارد و طوری برخورد می کند که رییس ستاد فرماندهی باید ناز خرش باشد. اینها سریال پلیسی را به یک مجموعه کمیک بدل می کند ، به اینها اضافه کنیم که در کجای جهان با همه پیشرفت های پزشکی می توان سراغ داشت که عمل جراحی پلاستیک به این تبحر انجام شود که حتی همسر، فرزندان و پلیس انتظامی فرق شخص اصلی را با بدل تشخصی ندهند و همین سوراخ قصه نوید میدهد که این فیلمنامه تنها بر اساس هوش هیجانی فیلمساز و سازندگان بنا شده است و امید بر آن دارند که مخاطب را تنها با تعلیق و موقعیت های هجو گونه همراه خود کنند و تعجب از این جاست که چرا نشان دادن این بی اقتداری و بلاهت پلیس ، مورد رصد ناظر انتظامی سریال قرار نگرفته است و باز هم معلوم نیست که اعتراض مهدی فخیم زاده نسبت به سانسور بی محابا چه سیاستی در پی دارد، ایا می خواهد با این ادعا از سریال خود دفاع و نتیجه را توجیه پذیر کند ؟با این تفاسیر بهترین عنوان برای این سریال همان «قورباغه و قناری» است که لااقل می توان قرابتی فرمیک و محتوایی با عنوان اثر در آن جست. یادداشت از: محسن سلیمانی فاخر انتهای پیام/
94/01/18 - 14:36
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 51]