واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: مصرف گرایی اقتصادی بجای مصرف گرایی فرهنگی - پیمان پاکزاد* هر زمان پای منافع اقتصادی به میان می آید، فرهنگ رنگ می بازد و به رغم اهمیتی که بارها به آن تاکید شده رنگ پول بر سرمایه گذاری فرهنگی غلبه می کند.
کاهش سرانه مصرف فرهنگی کشور از عوارض مصرف گرایی اقتصادی است که در جامعه کنونی نمود عینی پیدا کرده است.
مصداق این موضوع رویکرد،محتوا ومضمون تبلیغات های مختلف رسانه ای است که مردم را تشویق به مصرف گرایی اقتصادی و گرایش به مد و کالای های لوکس و بعضا کاذب می کند و خبری از تبلیغات فرهنگی نیست.
مروری بر تبلیغات تجاری و بازرگانی رسانه های مختلف هم به عینه نشانگر تقویت مصرف گرایی و ترغیب مردم برای خرید کالاهای غیرضروری یا روزمره است و تبلیغات فرهنگی یا نیست یا حداقل است.
زمانی مصرف پدیده ای مخصوص جوامع پیشرفته صنعتی و غرب بود، اما امروزه به مدد گسترش رسانه های ارتباط جمعی پدیده ای جهانی شده است.
رسانه های ارتباط جمعی امروزه، نقش بسیار مهمی در شکل دادن به ارزش ها و نگرش ها و تمایلات مردم در جامعه دارند، پیام های رسانه ای می توانند ارزش های جدیدی را ایجاد و تبلیغ کنند، کاربردهای آن را به نحو اغراق آمیز نشان دهند و محیطی فرهنگی برای به کارگیری آن توسط افراد جامعه فراهم کنند.
به زعم بسیاری، نقش رسانه های ارتباطی در گسترش پدیده های اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی بسیار زیاد است به نحوی که امروزه ایدئولوژی مرتبط با مصر ف گرایی در تبلیغات و پیام های بازرگانی برای کالاهای مصرفی مشاهده می شود.
مطابق با همین روند، جامعه ایران در سالیان اخیر همراه با گسترش شهرگرایی، رشد صنعت، و تولید انبوه کالاها و به مدد رسانه های ارتباطی و موج تبلیغات کالاها با پدیده مصرف گرایی به طور عام و مصرف کالاهای فرهنگی به طور خاص به اشکال گوناگون مواجه شده که در این سبد مصرفی کالا، میزان مصرف فرهنگی اندک است.
اما از طرفی متاسفانه اراده برای تقویت سرمایه گذاری اقتصادی در جامعه کنونی بیشتر است و فرهنگ را زمینه ای سرمایه گذاری نمی دانند.
بر این اساس این نگرش از سال ها پیش تاکنون موجب کاهش سرانه مصرف فرهنگی در ایران شده و برای رفع این کاستی تحول و تحرک جدی برای بالا بردن سطح مصرف فرهنگی نیاز مبرم جامعه است.
مطالعات میدانی نشان داده در جامعه ای که مصرف فرهنگی بالا دارد، فضیلت فرهنگی افزایش یافته و به ازای آن آسیب های اجتماعی به شدت کاهش یافته و پیشرفت های اقتصادی قابل توجهی حاصل شده است.
اصلاح جامعه از مسیر و کانال اصلاح فرهنگ امکان پذیر است، در جامعه ای که زندگی دیجیتالی در حال شکل گیری و ذائقه فرهنگی جامعه هم در حال تغییر است، باید نیازها و ذائقه های جدید شناسایی شود تا با رویکرد مناسب سیاست گذاری های لازم فرهنگی هم صورت گیرد.
شاخص های یک جامعه فرهنگی میزان مطالعه، تعداد کتابخانه ها، عناوین کتاب های چاپ شده، سینماها، سالن های تئاتر، مجموعه های فرهنگی است، وقتی افراد جامعه برای تماشای فیلم پا در سینما و تئاتر می گذارند، تعداد فیلم های ساخته شده در سال، خواندن شعر، گوش دادن به موسیقی، تعداد نشریات، فرهنگ روزنامه خوانی و استفاده از اینترنت از جمله مهمترین شاخص های فرهنگی و نشانه های مصرف فرهنگی در جامعه است.
تعداد مساجد، کانون های فرهنگی و هنری، تعداد دانشگاه ها و دانشجو، تعداد مدارس و دانش آموزان و گرایش مردم به ورزش از دیگر شاخص ها و جنبه های فرهنگی است.
با متداول شدن مصرف فرهنگی در جامعه در میان مدت و درازمدت نه فقط از آسیب های اجتماعی کاسته می شود بلکه اقتصاد و صنعت هم رونق یافته و تاثیر خود را در زندگی مردم نشان می دهد.
غنی شدن اوقات فراغت جوانان و خانواده ها، ایجاد اشتغال، بالا رفتن سطح متوسط سواد جامعه و اطلاعات مردم، ارتقای سطح فرهنگ به خصوص فرهنگ عمومی جامعه، کاهش طلاق، اعتیاد به مواد مخدر از جمله فواید مصرف گرایی فرهنگی در جوامع است.
در نهایت می توان گفت همواره تاثیرات فرهنگی خود را در بهبود وضع اقتصادی و معیشتی مردم و همچنین کاهش آسیب های اجتماعی و فرهنگی به صورت مستقیم و غیرمستقیم نشان می دهد.
* خبرنگار ایرنا در آذربایجان شرقی
26/12/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 54]