تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 15 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):بدبخت‏ترين مردم پادشاهانند و خوشبخت‏ترين مردم كسى است كه با مردم بزرگوار معاشرت...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1838139945




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

خيام از ديد علامه جعفري


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: تاریخ انتشار یکشنبه 27 اردیبهشت 1388 تعداد مشاهده : 121 خيام از ديد علامه جعفري خبرگزاري فارس:استاد جعفري در آغاز پژوهش خويش درباره شخصيت خيام مي‌كوشد تا رباعيات او را براساس درونمايه فلسفي و فكري آن‌ها دسته‌بندي كند. از اين رو ايشان رباعيات منسوب به خيام را به چهار و دسته مهم تقسيم مي‌كند. به دليل شهرت عالم‌گير حكيم عمر خيام، كتاب‌ها، رساله‌ها و مقاله‌هاي بسياري درباره وي به تحرير درآمده است، اما در غالب اين آثار عمدتاً به جنبة شاعري و رباعيات او پرداخته شده و بعد فلسفي، كلامي و مذهبي تاليفات او مغفول مانده و يا به صورت بايسته مورد بررسي و تحليل قرار نگرفته است. از اين رو خيام در روزگار ما بيشتر به عنوان شاعر و رباعي سرا شناخته شده تا حكيم و فيلسوف و دانشمند و عالم دين، حال آن كه وي در عصر خويش به عنوان فيلسوف و منجم و رياضيدان و حتي عالم دين شناخته مي‌شد نه به عنوان شاعر، چنان كه لقب امام، حكيم، حجة‌الحق و... كه در كتابهاي معاصران خيام درباره او به كار رفته است، گواه چنين اشتهاري است. هم نظامي عروضي نويسندة كتاب چهار مقاله كه بنا به تصريح خود در سال 506 هـ در كوي برده فروشان شهر بلخ با وي ديدار داشته است، چنين القابي را دربارة وي به كار مي‌برد1 هم علي بن زيد بيهقي مولف تتمه صوان الحكمة2. حتي يك قرن بعد از درگذشت خيام هم بعد فلسفي وي غلبه داشته، گرچه دراين هنگام رباعيات او نيز شهرتي داشته است. چنان كه از كتاب مرصادالعباد نجم‌الدين رازي بر مي‌آيد در قرن هفتم خيام همچنان به عنوان فيلسوف شناخته مي‌شد، هر چند نجم‌الدين رازي به نكوهش عقايد وي مي‌پردازد و رباعيات خيام را مبناي داوري خود درباره ‌او قرار مي‌دهد، اما در عين حال او را فلسفي مي داند. 3 و اين مويد آن است كه در اين قرن وي همچنان به عنوان فيلسوف شهرت داشته است. غالب كساني كه در عصر ما به بحث و پژوهش درباره خيام پرداخته‌اند، رباعيات او را در محور تحقيقات و داوري‌هاي خود قرار داده‌اند و بدون توجه به آثار ديگر خيام كه حاوي ديدگاه‌هاي فلسفي و كلامي اوست، به تبيين محتوا و درونمايه رباعيات وي برخاسته‌اند، و به همين سبب افكاري را به وي نسبت داده‌اند كه با فحواي ديگر آثار بازمانده از وي سازگاري ندارد. در اين ميان زنده‌ياد استاد علامه محمدتقي جعفري تنها پژوهشگري است كه كوشيده است بر مبناي كتاب‌ها و رساله‌هاي فلسفي و كلامي خيام به بررسي و تحليل رباعيات منسوب به او بپردازد و تشابه و تضاد محتواي رباعيات او را با آثار ديگر وي باز نمايد. چنين شيوه‌اي در مطالعه و تحليل رباعيات خيام در نوع خود، شيوه‌اي است علمي و راهگشا كه دستاورد‌هاي آن مي‌تواند در روشن ساختن ابهامات موجود درباره شعر و شخصيت خيام، سودمند و تاثيرگذار باشد. در حقيقت استاد جعفري بيشتر از طريق بررسي آراي فلسفي، كلامي و اشارات مذهبي موجود در كلام خيام به تحليل شخصيت وي و بازشناسي مضامين رباعيات او پرداخته‌اند، و به همين دليل به نتايج متفاوتي در خيام‌شناسي دست يافته‌اند كه در نوع خود تأمل‌برانگيز است. استاد جعفري بر اين عقيده است4 كه نمي توان رباعيات خيام را بدون توجه به تفكرات فلسفي وديدگاه‌هاي كلامي و اعتقادات مذهبي وي مورد بررسي قرار داد. اگر از منظر تاليفات فلسفي و كلامي وي به تامل در رباعيات او بپردازيم ناگزير تنها بخشي از رباعيات منسوب به او را با نظام اعتقادي و بينش فلسفي وي سازگار خواهيم يافت مگر اين كه معتقد باشيم كه خيام انسان چندشخصيتي بوده است. بدين معني كه در هستي‌شناسي، فيلسوفي بوده كه به اصالت و عظمت حيات و آفرينش اعتقاد داشته و آن را وابسته به خداوند هستي آفرين مي‌دانسته، ولي از ديدگاه ادبي جهان را فاقد هدف و زندگي را بيهوده تلقي مي‌كرده است. او يا اين كه بر اين عقيده باشيم كه آن دسته از رباعيات وي كه داراي مضامين پوچگرايانه و عشرت جويانه است به دوره‌اي از حيات وي تعلق داشته و آن گروه از رباعيات كه محتواي آنها باديدگاه فلسفي و كلامي و مذهبي آثار ديگر وي هم سويي و هم خواني دارد متعلق به دوره كمال فكري و علمي او بوده است. استاد جعفري در آغاز پژوهش خويش درباره شخصيت خيام مي‌كوشد تا رباعيات او را براساس درونمايه فلسفي و فكري آن‌ها دسته‌بندي كند. از اين رو ايشان رباعيات منسوب به خيام را به چهار و دسته مهم تقسيم مي‌كند. دسته اول مشتمل بر رباعياتي است كه محتواي آن‌ها را بي‌وفايي دنيا، سرعت گذر ساليان عمر و منتهي شدن همه طراوت‌ها و شادابي‌ها به پژمردگي و افسردگي تشكيل مي‌دهد. دسته دوم در برگيرنده آن گروه رباعيات است كه مؤيد محدوديت معرفت بشري و ناتواني انسان از كشف اسرار هستي و نا محدود بودن رازهاي آفرينش است. دسته سوم آن دسته از رباعياتي را شامل مي‌شود كه مبلغ لذت‌پرستي، دم غنيمت‌شماري و خوش باشي است و بالاخره، دسته چهارم، مشتمل بر رباعياتي است كه متضمن مفاهيم پوچ‌گرايانه و مروج بي‌اساس و بي‌هدف بودن آفرينش است. به اعتقاد استاد جعفري: با توجه به ديدگاه‌هاي فلسفي و كلامي و هم با عنايت به القاب و عناويني كه معاصران خيام درباره او به كار برده‌اند، رباعيات گروه سوم و چهارم را به سبب تناقض فكري و شخصيت علمي و اعتقادات كلامي و مذهبي خيام نمي‌توان در شمار سروده‌هاي وي قلمداد كرد. براي اثبات چنين مدعايي لازم است به اجمال، تفكرات فلسفي و كلامي خيام را براساس استنباط تفصيلي استاد جعفري از نظر بگذرانيم. انديشه‌هاي فلسفي و كلامي خيام چنان كه پيش از اين اشاره كرديم، در تاريخ فلسفه و علم، نام خيام به عنوان فيلسوف و دانشمند ثبت شده است. اگر از پاره‌اي رباعيات او كه فاقد استحكام انديشه‌هاي فلسفي است بگذريم او را در قامت يك فيلسوف و دانشمند خواهيم يافت. ديدگاه‌هاي فلسفي وي همانند ديگر فلاسفه مبتني بر پذيرش اصول كلي و مبادي بنيادي هستي‌شناسي است. در اينجا با مرور به تاليفات فلسفي و كلامي وي به پاره‌اي از جوانب نگرش فلسفي و اعتقادي او اشاره مي‌كنيم. 1- خيام در آثارش و به طور خاص از رساله‌اي كه در پاسخ قاضي ابو نصر نسوي نوشته و ضمن كتاب «الكون و التكوين» وي آمده است5 به صراحت بر اين اصل فلسفي تاكيد مي‌كند كه: وجود خداوند احتياج به علت ندارد، بدين معني كه اگر كسي كه مفهوم واجب‌الوجود را به درستي دريابد، حكم قطعي به هستي او به دنبال آن مفهوم قطعيت خواهد يافت، و نيازي به اقامه برهان و آوردن علت نخواهد بود زيرا او ضروري الذات است. 2- خيام به گواهي آثار فلسفي خود بر اين عقيده است كه همه خيرات عدل از فيض خداوندي بر موجودات،جاري مي‌گردد، چنان كه هستي همة موجودات مستند به وجود آن ذات اقدس است. خيام در رساله «الكون و التكوين» به صراحت بدين نكته تاكيد ورزيده است، بر اساس آنچه در اين رساله آمده اين فيض عبارت است از: وجود حق محض كامل كه هر ممكني فيض خود را از او مي‌گيرد، پس وجود و فيض الهي سبب به وجود آمدن اين موجودات است. اگر از ما پاسخ سئوال از علت وجود او مطالبه شود، مي‌گوييم: براي وجود او علتي نيست زيرا وجود از آن خداوند است چنان كه ذات واجب‌الوجود علت ندارد، همچنان وجود جميع صفات خداوندي علتي ندارد. 6 3- خيام درآثار فلسفي خود نسبت شرّ را به خداوند دفع مي‌كندو هستي را سرشار از خيرات معرفي مي نمايد، وي منشا بروز شرّ را تضاد مي‌داند و بر اين عقيده است كه اسناد تضاد به ذات خداوند منتفي است، حاصل قول خيام بر اساس استنباط استاد جعفري اين است كه اولاً، روابط و اموري كه از لوازم وجود مخلوقات است نسبت مستقيم به خداوند ندارد و تضاد و شرّ و عدم از اين قبيل امورند. ثانياً، اگر هم نسبت غير مستقيم را مانند نسبت مستقيم بدانيم، اين پاسخ وجود دارد كه نسبت شر به خير در عالم هستي، نسبت بسيار بسيار اندك به بسيار بسيار زياد است. خيام در ضمن اين پاسخ و سخن، مانند ديگر فلاسفه الهي به دفع اشكال شرّ مي‌كوشد و نسبت دادن آن را به خدا منتفي اعلام مي‌كند. گر چه پذيرش شرّ بسيار اندك از سوي او كه به طور غير مستقيم و بدون ارتباط با ذات خداوندي در هستي وجود دارد مي‌تواند مورد تأمل ونقد قرار‌گيرد. اما آنچه هست تاكيد او بر نفي شرّ واعتقاد به خيرات كثير، قطعاً با مضامين آن دسته رباعيات منسوب به وي كه جهان را سرشار از شرّ و بيهودگي مي‌داند در تعارض آشكار قرار مي‌گيرد. 4- خيام در همان رساله‌اي كه در پاسخ به سئوالات قاضي ابونصر نسوي نگاشته است، تكليف را دستوري صادر شده از طرف خداوند متعال براي تحريك انسان‌ها در جهت كمال مي‌داند، و مي‌افزايد، تكليف انسان‌ها را از ظلم و جور مانع مي‌آيد و از ارتكاب زشتي‌ها و فرو رفتن در افراط و زياده روي در برخورداري از قواي بدني باز مي‌دارد. او بدين ترتيب به ضرورت تكليف و مكلف بودن انسان دراجتناب انسان از زشتي‌ها و ناشايست‌ها تاكيد مي‌كند و آدمي را به فلاح و پرهيز از گناه فرا مي‌خواند. چنين تبيين نظري با آنچه از پاره‌اي از رباعيات منسوب به او دربارة عشرت‌طلبي باده‌گساري و لذت‌جويي برمي‌آيد به طور بنيادي ناسازگار و متعارض است. 5- آنچه نيز كه خيام در رسالات خود درباره ضرورت بعثت انبياو منافع اوامر و نواهي الهي و نبوي بيان داشته است (رساله الكون و التكوين، ص 79، 80، 81) به وضوح او را متكلمي معتقد به مباني دين نشان مي دهد كه ديدگاه كلامي و فلسفي وي مغاير با محتويات پاره‌اي از رباعيات منسوب به اوست. 6- استاد جعفري پس از بحث درباره تفكر فلسفي خيام نكته ديگري را نيز درباره وي مورد توجه قرار مي‌دهد كه براي شناخت ابعاد شخصيت خيام شايسته اعتنا است و آن القاب و عناوين پرعظمتي است كه معاصرانش درباره وي به كار برده‌اند القابي نظير: امام، الامام الاجل، حجه الحق علي الخلق، فيلسوف و نظاير آن‌ها است. استفاده از اين القاب درباره حكيم عمر خيام مؤيد آن است كه معاصرانش او را به عنوان فردي حكيم، وارسته و برخوردار از كلمات معنوي و مقامات ديني و احياناً عرفاني مي‌شناختند. اطلاق چنين القاب و عناويني به كسي كه مبلغ پوچگرايي و معتقد به لذت پرستي و بيهودگي نظام آفرينش و منكر جهان ديگر باشد نه با موازين فرهنگ روزگار او سازگار است و نه مي‌تواند قابل توجيه باشد. 7 توجه به مشرب فلسفي، ديدگاه كلامي و ديني خيام و نيز تلقي معاصر از وي هر پژوهنده بي‌غرضي را ملزم مي‌كند تا رباعيات منسوب به او را در پرتو مباني فلسفي كلامي و ديني او مورد بررسي و تحليل قرار دهد. از مجموع مباحث و پژوهش‌هاي استاد جعفري درباره‌خيام كه در فصول مختلف كتاب تحليل شخصيت خيام به تفصيل آمده است، مي‌توان به جمع بندي زير دست يافت: 1- آن دسته از رباعيات خيام كه متضمن مفاهيم پوچ گرايانه و مغاير با اعتقادات فلسفي و كلام اوست، در ادوار بعد به او نسبت داده شده است. 2- رباعياتي مروج عشرت‌طلبي و لذت‌جويي است به دليل مغايرت با مباني اعتقادي خيام به ويژه آنچه وي درباره «تكوين» و منافع اوامر و نواهي خداوند و هدف از بعثت پيامبران گفته،سازگاري ندارد نمي‌تواند سرودة وي باشد. 3- رباعيات ياد شده، احتمالاً يا از آن خيام‌هاي ديگري است كه به دليل تشابه اسمي و شهرت افزون‌تر حكيم عمر خيام به وي نسبت داده شده است و يا از آن شاعران ديگري است كه بعدها به نام وي نوشته شده است. پژوهش‌هاي خيام‌شناسان نيز مؤيد آن است كه تنها تعدادي از اين رباعيات كه امروزه به نام وي اشتهار يافته در شمار سروده‌هاي او قرار دارد. 4- سرانجام تنها دوگروه از رباعيات را كه بيانگر گذر عمر، بي‌وفايي دنيا و يا محدوديت معرفت بشري در شناخت حقايق هستي و حيرت انسان در برابر تنوع و عظمت واقعيات جهان آفرينش است، مي‌توان از سروده‌هاي حكيم عمر خيام دانست. كلام آخر اين كه: هر شعري كه با مباني فلسفي و اعتقادي خيام در تعارض نباشد ممكن است از جمله سروده‌هاي وي باشد، و هر آنچه با مسلمات فكري و بنيان‌هاي اعتقادي وي سازگار نيست، ازآن ديگران است و به وي نسبت داده شده است. پي‌نوشت ها‌: 1. نظامي عروضي سمرقندي، احمد بن عمر: چهار مقاله،تصحيح علامه محمد فرويني، به اهتمام دكتر محمد معين، انتشارات جام، چاپ اول 1372، ص 100 - 101 2. بيهقي، ابوالحسن علي بن زيد: تتمه صوان الحكمه ص 66 به بعد، به نقل از ذبيح‌الله صفا، تاريخ ادبيات، خلاصه ج 1و 2، انتشارات خوارزمي، چاپ سوم 1362، ص 294-295 3. رازي نجم الدين مرصاد العباد، تصحيح دكتر محمدامين رياحي، انتشارات علمي و فرهنگي، چاپ دوم 1365، ص 31 4. جعفري، محمدتقي: تحليل شخصيت خيام، سازمان انتشارات كيهان، چاپ سوم، 1372، ديدگاه‌هاي استاد جعفري در خلال اين مقاله از صفحات فصول مختلف اين كتاب اخذ شده است، ارجاع به يكايك آن‌ها لازم به نظر نرسيد. 5. الكون و التكوين ص 74 - 75 به نقل از تحليل شخصيت خيام ص 59 6. براي ديدن متن كلام خيام، نك همان ماخذ ص 62 7. براي مطالعه تفصيل اين مطلب و اقوال مختلفي كه بدانها استناد شده است، نك: تحليل شخصيت خيام، ص 32 تا 37 نويسنده : مهناز ابهري ............................................................................................................. انتهاي پيام/




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 129]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن