واضح آرشیو وب فارسی:فارس: به مناسبت نوزدهم جمادیالاول
نویدی که علامه حلی در عالم برزخ به فرزندش داد
علامه حلی به فخرالمحققین گفت: فرزندم! بیش از این در فراق من محزون مباش، زیرا من به تمام آرزوهاى خویش رسیدم و از بالاترین درجات و نعمات خداوندى بهرهمند شدم و من تعهد مىکنم براى آسایش حال تو دعا کنم.
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، فخرالمحققین در روز نوزدهم جمادیالاول سال 682 هجرى در شهر حله دیده به دنیا گشود، علوم مقدماتى و متداول عصر و سپس علوم عالیه معقول؛ یعنى فلسفه، کلام، منطق، فقه، اصول، حدیث و غیره را نزد پدر علامهاش فرا گرفت و پیش از آنکه به حد بلوغ برسد، در انواع آنها ورزیده شد؛ یعنى تقریباً از تحصیل آنها بىنیاز شد. محمد که نام فخرالمحققین است، فرزند یکی از بزرگترین علما و فقهای جهان تشیع و برجستهترین نویسنده کتابهای فقهی یعنی «علامه حلی» است، کنیهاش ابوطالب و گاهی او را به «فخرالدین» و «فخرالاسلام» نیز میشناسند. او نیز نابغهاى از نوابغ ارزنده شیعه است و در تمام کتب فقهى و علمى مورد توجه خاص دانشمندان بزرگ و مجتهدان تراز اول قرار گرفته است، فقیه عظیمالشأن «شهید اول» سرآمد شاگردان فخرالمحققین است. *رویای راهگشا به مناسبت سالروز ولادت علامه محمد فخرالمحققین به حکایت رویای راهگشای ایشان اشاره میشود: فخرالمحققین در حاشیه دلیل 151 کتاب «الفین»(1) این چنین مىنویسد: آنگاه که در موقع پاکنویس کتاب حاضر به این دلیل رسیدم، آن موقع با یازدهم جمادىالآخر سال 726 هجرى همزمان بود و من در ناحیه آذربایجان به سر مىبردم، به ذهنم آمد که دلیل مزبور مشابه ادّله خطابى است و شایسته نیست که آن را در ردیف ادّله برهانى قرار داد. به همین مناسبت، در پاکنویس آن توقف کردم، همان شب پدرم، علامه را در خواب دیدم، در حالى که از شدت ناراحتى، حزن و اندوه سراپاى مرا فرا گرفته بود. به مجرد ملاقات پدر، به شدّت گریستم و از تعداد اندک مددکاران و زیادى دشمنان، کارشکنى مخالفان، دروغسازى و تهمتهاى نارواى آنان که به من نسبت مىدادند، به پدر بزرگوارم شکایت کردم و اظهار داشتم: کارشکنى و آزار آنان آن قدر مرا به ستوده آورده است که ناچار جلاى وطن کرده و به اراضى آذربایجان روى آوردهام. پدرم فرمود: بس کن، عزیزم! با این شکوهها و نالهها بند دلم را پاره کردى! من تو را به خداى بزرگ سپردهام، او تکیهگاه و پشتیبان هر کسى است که پشتیبانى ندارد، اوست که پاداش بدى را به خوبى مىدهد، او سلطان دانا و دادگرى است که بر هر چیزى تواناست، ذرههاى کوچک از دیدگاه تیزبین او دور نیست، مطمئنم که بهرههاى آخرت برایت از نعمتهاى زودگذر دنیوى ارزندهتر است و هر کس کارهاى آخرتش را به تأخیر اندازد، او زیانکار است و تو سود خواهى برد. آیا نمىخواهى به نعمتهایى دست یابى که در بهشت بدون دسترنج در اختیار تو قرار بگیرد، به خدا سوگند! هر گاه ستمکار از زیانى که خواهد برد و ستمدیده از سودى که در اثر صبر و بردبارى نصیبش مىشود، آگاه بود مظلوم بر پایدارى و استقامت خود خوشحال و ستمگر از کرده خویش پشیمان و بیمناک مىبود. فرزندم! بیش از این در فراق من محزون مباش، زیرا من به تمام آرزوهاى خویش رسیدم و از بالاترین درجات و نعمات خداوندى بهرهمند شدم، اکنون کمتر بیتابى کن و من تعهد مىکنم براى آسایش حال تو دعا کنم. در اینجا گفتار پدرم پایان یافت. آنگاه اشکالى را که در دلیل 150 به ذهنم خطور کرده بود، به پدرم عرضه داشتم و در همان رؤیا، جواب کافى دریافتم. سپس فخرالمحققین در این کتاب، تمام گفتههاى علامه حلى را در پاسخ این سؤال بیان مىکند. *پینوشت: -کتاب «الالفین الفارق بین الصدق والبین فی امامة أمیرالمؤمنین(ع)»، عنوان یکی از مهمترین کتب کلامی شیعه پیرامون اصل امامت است، این کتاب در یک مقدمه دو مقاله و یک خاتمه توسط علامه حلی نوشته شدهاست، وی در این کتاب برای اثبات امامت علیبن ابیطالب یکهزار دلیل و در رد مخالفان نیز یکهزار دلیل دیگر ارائه کرده است. انتهای پیام/
93/12/19 - 12:34
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 85]