واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
مذاکره در وقت اضافی وبلاگ > تاجیک، نصرت اله - اگرچه ایران و آمریکا از ابتدا اذعان کردند که مذاکرات سختی پیشرو دارند و هریک دیگری را متهم میکرد که باید تصمیم سختی بگیرد اما اکنون هر یک، دیگری را مورد خطاب قرار میدهد که اراده سیاسی برای نیل بهتوافق را نداشته است. به نظر میرسد بررسی اینکه چرا ایران و غرب و مشخصا «ایران و آمریکا» تا به حال در این مدت به توافق نرسیدهاند، الان دردی را دوا نکند. بنابراین بررسی روشمندی که مشخص کند این وضعیت حاصل نبود یا کمبود اراده سیاسی یک یا هر دوطرف بوده یا مسایل فنی منجر به شرایط کنونی شده یا کارشکنیهای طرفهای ثالث مسبب اصلی بوده را باید به فرصتی دیگر واگذار کرد.
باتوجه به اینکه حتی مقامات آمریکایی نیز اعلام کردهاند ایران پایبند به توافقاتی بوده که تاکنون صورت پذیرفته، آنچه ضروری است بررسی اهداف و نیات طرف آمریکایی در رسیدن دوطرف مذاکرهکننده به این نقطه است که ابتدا تحلیلهای موجود در این زمینه را خلاصه کرده و به نظریات سهدسته تحلیلگر اشاره میکنم و سپس به پاسخگویی به این سوال که اصل مقاله است، میپردازم:
١- دسته اول به زمان دوربرگردان آمریکایی اشاره کرده و معتقدند این امر در مذاکرات عمان اتفاق افتاده ولی یا طرف ایرانی متوجه آن نشده یا حمل بر صحت کرده و نخواسته متوجه شود و بنابراین در مذاکرات روز آخر وین این عقبگرد آمریکایی نمود پیدا کرده است.
٢- دسته دوم میگویند مشکلات داخلی آمریکا و بههمخوردن صحنه کنگره و سنا در آمریکا به ضرر اوباما و فشار لابی صهیونیستی و عربی (سعودی) باعث این دوربرگردان آمریکایی شده است.
٣- دسته سوم نظرشان این است که ایران، در تجزیه و تحلیل سیاسی دچار برآورد اضافی از میزان علاقه و سرمایهگذاری آمریکا برای رسیدن به تفاهم بهنفع خودش شده. این دسته اشاره میکنند که ایران تمایل مذاکرهکنندگان آمریکایی و مشخصا «جان کری»، وزیر خارجه آمریکا برای رسیدن به تفاهم را معادل خواست حاکمیت آمریکا تلقی کرده است.
اگر این دو ادعا درست باشد، بیانگر اشتباه محاسبه دست اندرکاران سیاست خارجی کشور است. اما با شناختی که از بدنه وزارت امور خارجه دارم و وجود کارشناسان خبره سایر دستگاههای درگیر در سیاست خارجی، در صورتیکه از دیدگاهها و توانمندیهای کارشناسی آنان استفاده شود بعید بهنظر میرسد چنین اشتباهاتی از سوی طرف ایرانی صورت گیرد. نهتنها من، بلکه هیچ تحلیلگری تا اطلاعات دقیقی از روند مذاکرات نداشته باشد، نمیتواند به میزان صحتوسقم هر یک از سهسناریوی بالا پی ببرد. هر سه آنها میتوانند هم درست باشند و هرکدام وزن خاص خودشان را داشته باشند و امور دیگری، باعث ایجاد شرایط کنونی باشد. اما من معتقدم حتی با فرض صحت نظریات دستههای اول و سوم که ایران را مقصر نشان میدهند، تفاهم با آمریکا در شرایط کنونی هم عملی نیست و هم بهنفع ایران نخواهد بود.
زیرا از زمانیکه تحولات کنگره و سنا به ضرر دموکراتها رقم خورد و احتمال جایگزینی جمهوریخواهان در دولت آینده بهجای دموکراتها افزایش یافت، وقت آمریکا برای مذاکره تمام شد و این چندمدت بدون هدف و البته بدون امیدواری به دستاوردی در وقتاضافی مذاکره میکرد. دموکراتها هم باید خودشان را برای مبارزات داخلی انتخابات ریاستجمهوری آماده کنند و هم دیگر سرمایهگذاری در زمینه مذاکره با ایران و رسیدن به تفاهم برایشان سودآور نیست. آنها بهدنبال سرمایهگذاری روی سیاستی نیستند که در بهترین حالت، نتیجهاش عاید حزب جمهوریخواه شود و در بدترین حالت چندماه بعد از استقرار رقیبشان در کاخ سفید مورد بازنگری قرار میگیرد. البته تنها دغدغه آمریکاییها مخصوصا «زمانیکه روابطشان با روسیه به سردی گراییده»، نزدیکشدن تهران و مسکو است. بنابراین طرف ایرانی نیز باید واقعگرا باشد و بهتر است ضمن استفاده از مزیتهای نسبیاش در سیاست خارجی برای تفاهم، مشکلات داخلی را از طریق بهبود سیستم خدمات مدیریت، ایجاد و تقویت اراده ملی برای رویارویی با مشکلات، بهادادن به تولید ملی، پرهیز از عوامگرایی و فریب افکار عمومی، صداقت و روراستی با مردم، دگرگونی در نظام اداری کشور و مقابله با فساد سیستمی از طریق توانمندیهای داخلی حل کند و امیدی به حل تمامی مشکلات از طریق تفاهم با غرب و آمریکا نداشته باشد. منبع: روزنامه شرق مورخ 27/11/93
سه شنبه 28 بهمن 1393 - 14:20:01
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]