واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
۱۲ اصل اساسی در گفتوگو با کودکان را بیاموزیم «مذاکره» با بچهها به شیوهای «ظریف» و «دیپلماتیک»!
جام جم سرا: ارتباط کلامی و گفتوگو از ابتداییترین و سادهترین ولی بااهمیتترین راههای ایجاد رابطه بین بشر است. گفتوگوی صحیح در رفع بسیاری از مشکلات، انتقال مفاهیم، ارتباط عاطفی و... نقش بسزایی دارد و اینها نکاتی است که دیپلماتها بخوبی بر آنها واقفند و از آنها در دیدارها و مذاکراتشان استفاده میکنند.
از آنجا که تمرکز ما معطوف به کودک است قصد داریم اصول گفتوگو با کودکان را با شما در میان بگذاریم.
اصل ۱:
قبل از دستور دادن و راهنمایی کردن ارتباط ایجاد کنید. این بدان معناست که در ابتدای کلام از جملات امری یا نصیحتگونه استفاده نشود. ارتباط چشمی مناسب با کودک برقرار و تمرکز او را روی صحبتهای خود جلب، سپس شروع به گفتوگو کنید. در ایجاد ارتباط چشمی توجه کنید که کودک حس کنترل نکند بلکه ایجاد ارتباطی عاطفی مدنظر باشد.
اصل ۲:
کودک را مخاطب قرار دهید. در مواردی که کودک نیاز دارد مطلب را مستقیما از جانب شما دریافت کند با نامیدن اسم او توجهاش را به خود جلب کنید؛ برای مثال مریم جان،.....
اصل ۳:
از جملات کوتاه و مختصر استفاده کنید. بسیاری از افراد در بیان درخواستهای خود از حاشیهچینی و مطالب پراکنده استفاده میکنند. به همین دلیل شنونده متوجه نمیشود کدام قسمت از مطلب هدف گفتوگو است. بنابراین از قاعده جمله اول استفاده کنید؛ یعنی اولین جمله شما بهتر است حاوی عبارت راهنماییکننده باشد. چنانچه به توضیح طولانی از انتظارهای خود بپردازید کودک در برابر والدین ناشنوا میشود و احساس میکند خود شما هم کاملا مطمئن نیستید چه درخواستی از او دارید.
اصل ۴:
از عبارات ساده استفاده کنید. بسیاری از والدین به فرض اینکه کودکانی باهوش دارند از دایره لغاتی استفاده میکنند که برای کودک ملموس نیست. برای اینکه بتوانید با کودک در حد سن خود صحبت کنید باید به صحبتهای او پیرامون مسائل مختلف به دقت گوش دهید و از واژههای ملموس او استفاده کنید.
اصل ۵:
از کودک بخواهید درخواست شما را بازگو کند. اگر کودک نتوانست به هدف شما برسد نقص از برقراری گفتوگوی شما با کودک بوده است. باید زمان بیشتری صرف کنید تا نحوه گفتوگوی خود با کودک را تنظیم کنید و به صورت بسیار خلاصه و اجمالی به بیان هدفتان بپردازید.
اصل ۶:
استدلال کنید. کودکان از سنین ۲ یا ۳ سالگی میتوانند با استدلال روبرو شوند. مهم است که استدلالها متناسب و در اندازه فهم کودک باشد. بسیاری از والدین با استفاده از اصول پزشکی، دینی، عرف و... به استدلال با کودک میپردازند که این مورد جز ایجاد اضطراب و نگرانی برای کودک، ارمغانی دیگر ندارد. برای مثال، روش اشتباه این است: «چون میخواهی بروی بیرون پس باید لباس بپوشی. این کلام با قدرت و زور گفته شده است» اما روش درست بدین گونه است: «بدون لباس بیرون بروی سرما میخوری و اگر با استدلال دلایل کافی ارائه شود، کودک کمتر مقاومت میکند و به خواسته شما گوش میسپارد».
اصل ۷:
از عبارات منفی استفاده نکنید و مثبت باشید. استفاده از عبارات منفی، اثر منفی در ذهن کودک بر جای میگذارد. اگر به کودک خود بگوییم دروغ نگو اثری که بر جای میگذارد بسیار متفاوتتر از این است که بگوییم وقتی راست یا حقیقت میگویی من خوشحالتر میشوم یا به جای اینکه به کودک بگوییم «ندو» بهتر است بگوییم: «داخل خانه راه میرویم و بیرون میدویم».
اصل ۸:
رهنمودهایتان را با عبارت «درخواستی» بیان کنید. به جای اینکه گفتوگوهای خود را امرانه و دستوری بیان کنید از جملات درخواستی و مودبانه استفاده کنید. اگر به کودک خود به جای عبارت «پیاده شو» بگوییم «لطفا پیاده شو» کودک زودتر به خواسته شما عمل میکند. این روش در مورد کودکانی که لجباز هستند و از امر و نهی آزار میبینند بسیار کارساز است.
اصل ۹:
استفاده از عبارت «وقتی... آنگاه» نه عبارت «اگر.... آنگاه» استفاده از جملات شرطی بالا، انگیزه کودک را بر انجام خواسته شما روز به روز کمرنگ و کمرنگتر میکند. کودکی که شرطی رشد کند در مقابل هر کار یا عملی از شما نتیجه و آنگاه میخواهد. به جای عبارت «اگر دندانهایت را مسواک زدی، آن وقت داستان میخوانم» میتوان عبارت مناسب «وقتی دندانهایت را مسواک زدی، آن وقت داستان میخوانم» را به کار برد. این نوع عبارات و تعابیر بسیار بهتر از جملات شرطی عمل میکند.
اصل ۱۰:
برای بیان گفته یا خواستهتان سراغ کودک بروید و صرفا او را صدا نزنید. اگر هنگام بیان خواسته یا رهنمودتان نزد کودک بروید کودک به جدی بودن درخواست شما پی میبرد. صدا کردن کودک از راه دور، این حس را در او ایجاد میکند که مساله آن چنان جدی و با اهمیت نیست و تنها به منزله یک ترجیح یا اولویت تلقی میشود. برای مثال به جای اینکه به او بگویید «تلویزیون را خاموش کن» از عبارت «پسرم وقت شام است. لازم است مدتی تلویزیون را خاموش کنی» استفاده کنید.
اصل ۱۱:
به کودک حق انتخاب دهید. کودک از اینکه محدودیت انتخاب داشته باشد ناراحت و ناراضی میشود. برای اینکه حس کودک به سمت و سوی اجبار و الزام از جانب والدین سوق پیدا نکند، به کودک حق انتخاب دهید. برای مثال «مریم جان! میخواهی پیراهن سفیدت را بپوشی یا بنفش؟»
اصل ۱۲:
مطابق سطح رشد بچهها با آنها صحبت کنید. امروزه بسیاری از والدین میانگارند که به جای کودک با فردی بالغ صحبت میکنند بنابراین سوالها و مسائلی که مطرح میکنند درخور کودک نیست. در این حالت کودک نهتنها از گفتوگو با پدر و مادرش لذت نمیبرد بلکه ترجیح میدهد از مصاحبت با آنها فرار کند. باید توجه داشت هر چه سن کودک کمتر باشد، راهنمایی نیز باید کوتاهتر و سادهتر بیان شود.
یکی از شایعترین پرسشهای والدین این است که چرا این کار را کردی؟ جواب این سوال خیلی پیچیدهتر از این است که بگوییم «بگذار درباره کاری که کردی با هم صحبت کنیم.» (دکتر محمود تلخابی - دکترای تعلیم و تربیت در آموزش و پرورش شناختی/زندگی مثبت) 522
یکشنبه 19 بهمن 1393 10:43
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]