واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نگاهی به فیلم شیفت شب
نجیبانهترین فیلم نیکی کریمی با قهرمانی که مثل کوه ایستاده است
شخصیت ناهید خیلی به دل مینشیند و در خرده روایتها، مشکلات زنان، طلاق، اشباهات نسلی، صریحا نقد میشود. با این توصیف فیلم غیر از مومنانه بودن، خیلی هم نجیب است. تمام تلاش درام متمرکز بر تلاش نجیبانه ناهید است تا شوهرش را از ورطه شکست و سیاهی نجات دهد.
خبرگزاری فارس - گروه سینما: فیلم «شیفت شب» مومنانهترین اثر کارنامه نیکی کریمی است. عبارت مومنانه را نمیتوان اغراق آمیز برشمرد، برایش دلیل قطعی دارم. این اغراق توام با ارجاع است. زمانی که ناهید(لیلا زارع) با تلفن در مورد ساعت بازپخش سریال های ترکی gem،rubix،river با یکی از از اقوامش صحبت میکند به این نکته اشاره میکند که سریالهای ترکی شبکههای فارسیزبان مذکور را در بازپخش هم تماشا میکند. کافیست به یکی از سریال های مشهور شبکههای مذکور اشاره کنیم تا بکارگیری لفظ مومنانه موجهتر به نظر آید. مثلا در سریال ترکی «ایزل» که بارها از مجموعه شبکههای فارسی زبان پخش شده است، قهرمان زن سریال، همسرش را به دلیل شرایط ناپایدار مالی رها میکند. پرسوناژ «ناهید» که مخاطب سریالهای ماهواره ای از جنس موصوف است، در قبال موقعیت نابسامان شوهر رفتار معکوس و وارونه ای، نسبت به آنچه در مکارههای فارسیزبان پخش میشود از خود بروز میدهد. ناهید به همین دلیل میشود قهرمان فیلم. قهرمانی که کابوی نیست، تنومند، شوایتزنگر، ژان کلود ون دام، استیول سیگال نیست. این زن همان موجودی است که در فرهنگ غلط زن ستیز، ضعیفه اطلاق میشود. اما در فیلم کریمی، ضعیفه، قویه است و اوج شکنندگی در کاراکتر مرد بروز پیدا میکند. از فمنیست و ادابازی عملگرایه فوق تصور مرسوم در فیلم های کریمی، خبری نیست. قهرمان ما خانم خانهداری است که مثل کوه، پشت مرد خویش، مردانه میایستد. خب با این اوصاف، با توصیفی که از کاراکتر زن در این فیلم ارائه شد، فیلم نیکی کریمی مومنانه است؛ بدون بند کردن به موضوعات رادیکال، بند بازی کردن، قر و غر سر دستی. شخصیت ناهید خیلی به دل مینشیند و در خرده روایتها، مشکلات زنان، طلاق، اشباهات نسلی، صریحا نقد میشود. با این توصیف فیلم غیر از مومنانه بودن، خیلی هم نجیب است. تمام تلاش درام متمرکز بر تلاش نجیبانه ناهید است تا شوهرش را از ورطه شکست و سیاهی نجات دهد. حالا آنانی که در برج میلاد راه میروند و به سازنده اثر متلک میگویند که تو بهتر بود بازیگر بمانی فیلم نسازی، توقعات دیگری از نیکی کریمی دارند مثل سوت پایان. برخی رفقا علاقهمندکریمی فیلمی رادیکال، اغراقآمیز و تا حدودی سیاه بسازد. واقعیت این است که تصویر این زن که رنج شوهرش را با همه وجود درک میکند، در مشکلات همسرش شریک میشود، تصویری اینجایی، بومی و نجیبانه از زن ایرانی است. «لیلا زارع» در این فیلم به معنای واقعی میدرخشد و رنج رنجورانه ناهید را فوقالعاده به نمایش میگذارد. راستی سیاهی نیز در این فیلم هست. شخصیت نزولخور با اجرای فوق العاده امیر آقایی، سمبل همان سیاهی است. اما قدرت پروتاگونیستی زن بر نزولخواری میچربد که سمبل سیاهیهاست. مغموم ماندن نزولخوار و شکستناپذیری لیلا زارع در مقابل آنتاگونیست، حتی مخاطب مرد را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. در سطور پیشین عنوان شد که لیلا زارع قهرمان این فیلم است در عین اینکه شاخصههای مرسوم قهرمانی را ندارد. قهرمانان، نیازی به کنش قهرمانی ندارند. یکی از وجوه قهرمانی، جستجوگری است. این شمایل قهرمانی خیلی پست مدرن و آوانگارد هم نیست، خیلی کلاسیک است. مثل قهرمانهای هیچکاک، مثل قهرمانان وایلدر و هاکس. جستجو میکنند و تاثیرشان به اندازه است. لیلا زارع در این فیلم از دریچه جستجوگری به مرز قهرمانی میرسد و استحقاق جایزه نقش اول زن و کسب سیمرغ برازنده اوست. یادداشت: علیرضا پورصباغ، عضور انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی انتهای پیام/
93/11/21 - 11:12
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 99]