واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
نگاه انتقادی به «بوفالو» و «این سیب هم برای تو» دو فیلمیکه نتوانست منتقدان را راضی کند این روزها جشنواره فیلم فجر با نمایش 35 فیلم بلند (24فیلم بلند سینمایی در بخش سودای سیمرغ و 11 فیلم در بخش نگاه نو) در 29 سینمای تهران و سه استان کشور در حال برگزاری است. بهصورت موجز و کوتاه نگاهی داریم به دو اثر که یکی را کارگردانی کهنهکار کارگردانی کرده است و دیگری را کارگردانی جوان.
«بوفالو»، ایده ای خوب، اجرایی ناتمام به عنوان اولین فیلم بلند می شود به کاوه سجاده چی نمره قبولی داد. دست کم به عنوان کارگردان در اجرا و هدایت بازیگران موفق بوده و تلاش کرده روایت خود را به سبک و ساختار سینمای مدرن نزدیک کند. قاب بندی ها و فرم بصری فیلم جذابیت های لازم را دارد و فیلمساز تلاش کرده از قابلیت های نمادین و طبیعی بافت جغرافیایی اثر در جهت بسط معنایی فیلمش استفاده کند. مثلا در میان این نشانه های طبیعت گرایانه می توان به مرداب اشاره کرد که هم به عنصر مکانی درام بدل می شود و هم به کمک پیام فیلم آمده و مرداب گونگی آدمی را در سقوط اخلاقی اش بازنمایی می کند. گویی این که مرداب خود به شخصیت اصلی قصه بدل شده و جان می گیرد. مانورهای تصویری و بازنمایی های بصری از داخل و بیرون مرداب و آنچه از ماهیت آن برمی آید به مهم ترین سویه داستان بدل شده تا این گزاره اخلاقی را به تصویر بکشد که حرص و طمع همچون مردابی است که آدمی را در خود فرو برده و می بلعد. در جایی بهرام بوفالو (پرویز پرستویی) همین وضعیت را در خوابی که دیده بود برای شکوه (سهیلا گلستانی) تعریف می کند. فیلم در یک روایت اخلاقی فارغ از شعارزدگی، داستان شکوفه و پیمان است که مرتکب دزدی شده اند. این زوج جوان به بندرانزلی می روند تا شخصی را ملاقات کنند غافل از این که طمعشان پرخطر است. ایده فیلم خوب است، خوب هم شروع می کند و عناصر قصه و شخصیت ها را هم معقول می چیند اما از نیمه های راه مدام در عرض پیش رفته و درام به جلو حرکت نمی کند. این درجازدگی موجب می شود هم ریتم قصه کند و کشدار شود و هم تاثیرگذاری معنای فیلم بر مخاطب از عمقش کاسته شود. پرویز پرستویی در این فیلم یک نقش منفی متفاوت را بازی می کند که کمتر از او سراغ داریم و او هم با توانایی همیشگی اش بخوبی از پس نقش برمی آید گرچه در اندک سکانس هایی تن صدا و لحن پرستویی که این بار کرد و اهل سنندج است و به شمال کوچ کرده ما را به همان سیمای آشنای او در چند فیلم شناخته شده اش می برد. اما سهیلا گلستانی نیز بازی قابل قبولی از کاراکتر شکوفه به نمایش می گذارد. یک فیلمفارسی شیک عجیب است که سیروس الوند که فیلمساز متوسطی است و دست کم یک فیلم خوب به نام «یک بار برای همیشه» را در کارنامه خود ثبت کرده است چطور یک بازگشت ناپخته به ملودرام های احساسی / فانتزی خام دستانه داشته است. نه فقط روایت و شخصیت پردازی که حتی قصه هم تکراری و نخ نما شده است؛ بی وفایی یک مرد به خاطر موقعیت اقتصادی بهتر دوست نامزدش و ازدواج با او و انتقامگیری دختر و درنهایت اقدام انقلابی / اخلاقی دختر در پایان فیلم برای رهایی پس از زندان. «این سیب هم برای تو» فارغ از منطق روانشناختی در قالب تیپ سازی های کلیشه ای به طرح کاراکترهایی می پردازد که در یک مثلث عشق و انتقام درنهایت می خواهد شدت وفاداری زنانه را به نامردی های مردانه به رخ بکشد. بازی های فیلم تصنعی، شخصیت های تیپیکال و سطحی و در نهایت قصه ای که یک فیلمفارسی شیک است و به جای متاثر کردن تماشاگر موجب خنده او می شود چیزی برای منتقدان به جا نمی گذارد تا درباره آن بیشتر بنویسند. امید است سیروس الوند - که امسال به گفته خودش پس از چهار سال فیلم نساختن با یک اثر در جشنواره حاضر شده است - دست کم فقط برای یک بار دیگر هم که شده است تجربه موفق یک بار برای همیشه را تکرار کند. سیدرضا صائمی / جام جم
 
پنج شنبه 16 بهمن 1393 ساعت 01:34
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 75]