محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1832184691
نفیسه روشن از زندگی هیجان انگیز با همسرخلبانش گفت
واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: نفیسه روشن از زندگی هیجان انگیز با همسرخلبانش گفت
بعد از گذشت دو سال هنوز نتوانسته اند یک سفر درست و حسابی با هم بروند
قرار بر این بود که یک گفتگوی دو نفره با نفیسه روشن و همسرش داشته باشیم. چند باری قرارمان بر هم خورد، همه کار کردیم تا یک گفتگوی دو نفره در مورد دو شغل سخت داشته باشیم؛ بازیگری و خلبانی. هر دو شغلی که مستلزم ماموریت های کاری طولانی است و زندگی با یکی از آنها سخت است، چه برسد که دو نفر باشند و دو شغل سخت.
همینطور که می بینید، در لحظه های آخر باز هم نشد که همسر نفیسه روش ما را در این گفتگو همراهی کند. خودش تنها آمد و عذرخواهی کرد از پرواز دقیقه 90!
درست همانطور که خودش می گوید، زندگی با یک خلبان خیلی سخت است. برنامه ریزی برای سفر سخت تر. بعد از گذشت دو سال هنوز نتوانسته اند یک سفر درست و حسابی با هم بروند.
زندگی با یک خلبان چطور است؟
نفیسه روشن: زندگی با یک خلبان خیلی سخت است. مثالش همین برنامه و قرار امروز ما است یا مثال دیگرش برنامه ریزی برای سفر است. یک هفته می شود که برنامه سفرمان را می ریزیم، چمدان هم می بندیم و در فاصله یک تماس تلفنی همه چیز بر هم می ریزد. مخصوصا در فصل های پر سفر که هیچ خبری از مرخصی نیست.
فصل هایی مانند تابستان یا عید نوروز. گاهی اوقات من، هم مرد خانه ام و هم زن خانه. یکسری مسئولیت ها بر دوش خود من است. اوایل ازدواج پول آب و برق خانه را نمی دادم و منتظر می نشستم که خودش بیاید بدهد اما بعد از یک مدت متوجه شدم که پرداخت نکردن قبض ها می تواند منجر به قطع شدن آب و برق شود. (خنده) خیلی سخت است.
یکی از پررنگ ترین سختی هایش کجاست؟
نفیسه روشن: یکی از پررنگ ترین سختی هایش نبودنش در لحظه هایی است که من انتظار دارم کنار من باشد. مثلا همین عید امسال نبود. من وقت زیادی را گذاشتم و با وسواس زیاد هفت سین انتخاب کردم و چیدم اما لحظه سال تحویل کنار من نبود. چهارشنبه سوری نبود. خیلی از مراسم و زمان هایی که من دوست دارم کنارم باشد، نیست. از سوی دیگر اگر از بهنام بپرسند زندگی با یک بازیگر چطور است، جواب می دهد خیلی سخت! خیلی وقت ها او هست و من نیستم و ماجرای یکی بود، یکی نبود داستان زندگی من و بهنام است.
چطور این مشکلات را مدیریت می کنید؟
- خدا را شکر هر دوی ما عاشق کار هم هستیم. همانقدر که او اطلاعات سینمایی به من می دهد و خبرهای پیش تولیدهای سینما و تلویزیون را به من می دهد و گاهی اوقات من را تعجب زده می کند! با این اطلاعات دادن در مورد کار من، می خواهد بگوید که به فکرم هست و دوست دارد که من در کارم پیشرفت کنم. یادم هست که سر سریال «دربند» بودم.
سریالی که سال گذشته دهه فجر از شبکه سه سیما روی آنتن رفت. برای این سریال، 60 روز پشت سر هم شمال بودم. سخت است که 60 روز همسرت را نبینی. اما خب کنار آمد. جالب تر اینجا بود که من 12 ظهر به تهران رسیدم و او 6 صبح برای 15 روز ماموریت کاری رفت. روی هم رفته 75 روز همدیگر را ندیدیم.
به خاطر علاقه ای که به هم داریم به شغل همدیگر احترام می گذاریم. از سوی دیگر من می دانم که همسرم سکاندارهواپیمایی است که چند صد نفر مسافر دارد و باید محیط آرامی برای او فراهم شود و آرام باشد. خاطرش از زمین و زمینی ها گرم باشد که بتواند با آرامش سر کارش باشد. به همین خاطر ما سعی می کنیم که با آرامش زندگی کنیم و این آرامش را به یکدیگر منتقل کنیم.
زمان هایی که عصبانی می شوید چه کار می کنید؟
نفیسه روشن:زمانی که خیلی عصبانی می شوم، سعی می کنم کتاب بخوانم یا فیلم ببینم. کارهایی که حواسم را پرت کند. البته بیشتر از اینها خواب برایم لذتبخش است. من همیشه وقت هایی که عصبانی می شوم، می خوابم و وقتی از خواب بلند می شوم، همه چیز از اول آغاز می شود. چشمم را دوباره باز می کنم و با خودم می گویم که من می توانم لحظه و روزم را یک جور دیگر شروع کنم.
در این دو سال به بچه دار شدن فکر کرده اید؟
نفیسه روشن: در تمام این دو سال به بچه دار شدن فکر نکردیم. در این دو سال تمام کارهایی که دوست داشتم انجام دهم را انجام دادم و او همیشه مشوقم بود. خیلی از همکارانم با او دوست هستند و رابطه خوبی با آنها دارد. خدا را شکر می کنم، چرا که حس می کنم مهمترین بخش زندگی آن بخشی است که با کسی همراه می شوی. اینکه ان همراه چه کسی باشد خیلی مهم است. او یار و همدم من است و فکر می کنم حالا دو دوست خوب هستیم اما هنوز ویژگی های یک پدر و مادر خوب را نداریم. فعلا به بچه دار شدن فکر نمی کنیم.
آیا واقعا به خاطر شغل همسرتان دائم در سفر هستید؟
نفیسه روشن: خیلی ها فکر می کنند اگر یک آشنایی را در یک راه و ترابری داشته باشند، می توانند دائم در سفر باشند. اصلا اینطور نیست. اول اینکه اگر همسر من دائم در سفر است، سفرهای کاری است و تفریحی نیست که من بتوانم کنارش باشم و زمانی را با هم بگذرانیم و برویم گردش. دائم فکرش حفظ جان کسانی است که به عنوان مسافر در هواپیما حضور دارند و یک دنیا چشم انتظار دارند. به هر حال مدیریت یک هواپیما و سالم رساندن آن به مقصد خیلی مسئولیت سنگینی است.
می دانید وقتی روی زمین باشید و وسیله نقلیه تان خراب شود، یک ترمز می زنید و کنار می ایستید و منتظر کمک می مانید اما اگر خدای ناکرده اتفاق بدی در ارتفاع 25 تا 30 هزار پایی بیفتد، پای هیچ کس روی زمین نیست. من این درک را نسبت به شغلش دارم. خیلی کم فرصت این دست داده که ما با هم به مسافرت برویم.
اتفاق افتاده که من می خواستم به مشهد بروم و خلبان همان هواپیما همسرم بوده، در همان زمان یک ساعته که در دست داشتیم، همدیگر را دیدیم اما خیلی کم پیش آمده که با هم به مسافرت برویم. فکر می کنم که شاید دو یا سه بار شده که جدا از کارمان، با مرخصی به مسافرت برویم.
کدام یک از سفرهای دو نفره تان برایتان به یادماندنی تر است؟
نفیسه روشن: اولین سفری که با هم رفتیم و خیلی برای من جذاب بود، سه سال پیش بود. ما نامزد بودیم و من برای شرکت در جشنواره نوروزی کیش دعوت شده بودم. من و مادرم قرار بود برویم. بلیط را برای ما صادر کرده بودند و قرار شدکه بلیط ها را از خود فرودگاه تحویل بگیریم. از آنجایی که من خیلی دختر مغروری هستم و هر اتفاقی را با جزییات تعریف نمی کنم، خیلی کلی به بهنام زنگ زدم و گفتم قرار است برویم کیش.
او هم گفت سفرتان به سلامت، من هم فردا پرواز دارم اما برنامه ام را از شرکت نگرفتم. به فرودگاه رفتم و با دوستانم تماس گرفتم که بپرسم از کجا باید بلیط را تحویل بگیرم. رفتم بلیط را گرفتم و با بهنام تماس گرفتم که اگر فرصتی هست او را در فرودگاه ببینم. از من اسم ایرلاین و ساعت پرواز را پرسید و وقتی جواب دادم، گفت که این پرواز من است. برای من خیلی حس خوبی داشت اما او کمی دستپاچه شده بود. فکر می کردم که شوخی می کند اماوقتی با اتوبوس به هواپیما رسیدیم، متوجه شدم که نه؛ واقعا او بالا ایستاده است و خیلی ذوق زده شدم.
همان اول آمد و سلام کرد و سعی کرد مادرم را آرام کند چرا که مادر من از پرواز می ترسد اما خب تمام مدت پرواز فقط از پنجره بیرون را تماشا می کرد. نمی دانم آن موقع فقط از پرواز می ترسید یا اینکه می دانست دامادش پشت هواپیما نشسته است. (خنده) خاطره خیلی شیرینی بود و برای من ثبت شد. دفعات بعدی کمی تکراری شده بود اما دفعه اول اتفاق جالبی بود.
برخورد سفرهای هوایی تان چقدر نسبت به گذشته فرق کرده است؟
نفیسه روشن: این دیدگاه که هواپیماهای ایران همیشه سقوط می کنند، دیدگاه اشتباهی است. من بارها و بارها دیده ام که قبل از پرواز تمام موارد چک می شود. دور تا دور هواپیما را بررسی می کنند. بهنام می گوید: «جان من برای خودم خیلی مهم است چرا که من هم خانواده ای دارم که چشم انتظار من است، به همین خاطر خیلی احتیاط می کنم.» نه تنها من، همه می گویند که بهترین خلبان های دنیا ایرانی هستند.
همین آخرین پرواز، ایرباس که روی زمین نشست، خلبان ایرانی بود و زمانی که روی زمین نشست، پرچم ایران را تکان داد. این برای من خیلی افتخارآمیز است. مردم همان موقع دیدند که بهنام می آید و می رود. بعدها به گوشم رسید که مسافران پرواز این برداشت را کرده اندکه خانم روشن یک بازیگر است و به همین خاطر به کابین خلبان دعوت شده اند. خیلی از عکس هایی که بازیگران را در کابین هواپیما می بینیم. بعدها به صورت رسمی اعلام شدکه من و بهنام با هم ازدواج کردیم؛ تا من را می بینند که وارد هواپیما می شوم، با خودشان می گویند که خب سالم می رسیم، همسر خلبان خودش در هواپیما است.
این شوخی ها را با من می کنند یا همین تابستان سفری به مشهد داشتم، در راهرو که می رفتم چهار یا پنج نفری بودند که پشت سر من بودند و دائم با خودشان می گفتندن که الان سقوط می کنیم و ... همان موقع حس کردم که یکی از آنها به دیگری ضربه ای زد و گفت که آرام تر، همسر خانم روشن، خلبان همین هواپیما است. برخوردهای بامزه ای در طول پرواز می شود. حتی اگر با ایرلاین های دیگر سفر کنم هم مردم می گویند چون همسرش کاپیتان هواپیما است، با این پرواز سفر می کند. بعد از ازدواج سفرهای هوایی بامزه ای داشتم.
زمانی که خبر سقوط هواپیما را می شنوید نگران می شوید؟
نفیسه روشن: از شنیدن هر خبر سقوط هواپیمایی که می شنوم، خیلی نگران می شوم. یادم هست زمانی که خبر سقوط هواپیمای اخیر را شنیدم سر صحنه سریال «کپی برابر اصل» بودم. زمانی که این اتفاق افتاد، در وایبر به من خبر رسید و من می دانستم که همسرم همان موقع صبح پرواز داشت! یکی از دوستان صمیمی ام به من زنگ زد و پرسید که می دانی هواپیما سقوط کرده؟ آن موقع هیچ کار دیگری به جز گریه کردن نمی توانستم انجام دهم. مرخصی گرفتم و دیگر نمی توانستم کار کنم، موبایل بهنام هم خاموش بود و اطلاعات پرواز هم جواب درستی نمی داد. حالم خیلی بد بود.
وقتی بعد از نیم ساعت شماره اش را روی گوشی دیدم، فقط گفتم خدا را شکر. بعد با هم صحبت کردیم و گفت که ما در حال استارت زدن بودیم که آن هواپیما جلوی ما به زمین خورد و ما مجبور بودیم صبر کنیم و اتفاقات دیگر. خیلی ناراحت شدم که آن همه عزیز از بین رفت. همکاران زیادی را از دست داد و کاپیتان آن هواپیما استاد بهنام بد و اما خب از سوی دیگر خدا را شکر کردم که این اتفاق برای بهنام نیفتاد.
فکر کنم همه ما این میزان از خودخواهی را داریم که دوست نداشته باشیم اتفاق بدی برای عزیزمان بیفتد. من این را بعد از مرگ هنرمندعزیزمان مرتضی پاشایی دیدم. آن مراسم باشکوهی که برای او برگزار شد. ناراحتی می تواند فقط برای از دست دادن عزیزت نباشد. وقتی کسی که محبوب دل تان است از دنیا برود، ناراحت می شوی.
برای سفر چه وسیله ای را ترجیح می دهید؟
نفیسه روشن:برای مسافرت هواپیما را ترجیح می دهم. از همان دوران کودکی عاشق هواپیما بودم. مادرم همیشه تعریف می کند و می گوید که هیچ وقت فکر نمی کرد که من همسر یک خلبان بشوم. از همان دوران کودکی وقتی با هواپیما سفر می کردم، مرا از بغل مادرم می گرفتند و به کابین خلبان می بردند! یکی از بازی های بچگی من در پرواز این بود که آخر از همه می رفتم و تمام پاکت های پرواز را دانه به دانه جمع می کردم و آخر سر به مهماندار می دادم! گاهی اوقات هم به عشق صابون های کوچک به دستشویی هواپیما می رفتم.
ماشین شخصی را هم در حالی که چند ماشین پشت سر هم باشیم ترجیح می دهم. مسافرت های دسته جمعی|. مسافرت تنهایی با یک ماشین را دوست ندارم. نسبت به سفر با کشتی فوبیا دارم. بعد از تماشای تایتانیک، فکر می کنم که تمام کشتی ها غرق می شوند! به نظرم قطار هم خیلی کند است.
اگر وسیله ای وجود نداشته باشد چطور؟
نفیسه روشن:اگر هیچ وسیله نقلیه ای نباشد، ترجیح می دهم با اسب مسافرت کنم. شاید این علاقه من به اسب به کودکی ام بازگردد. از همان دوران بچگی، تمام لوازم التحریر مدرسه ام، عکس اسب داشت. از کلاسور بگیرید تا کیف و جامدادی و ... یک اسب سفید شاخدار. دوران کودکی من امکانات زیادی نبود که بچه ها بتوانند سوارکاری یاد بگیرند.
تا زمان دانشگاه که یک دوره سوارکاری رفتم اما به خاطر کلاس های دانشگاه و کار فرصت آموزش دیدن را نداشتم تا اینکه درسم تمام شد و فرصت پیدا کردم. از همین دوس ال پیش تصمیم گرفتم سراغ کارهایی بروم که دوست داشتم. یکی از آنها سوارکاری بود. بهار، تابستان و حتی پاییز که هوا خیلی سرد نیست، تمام تفریح من سوارکاری است. حتی اگر نتوانم سوارکاری کنم، می روم و اسب ها را تماشا می کنم. حس خوبی دارد. با یک موجود زنده ای طرف هستید که می فهمد و همان موقع به حس هایت جواب می دهد.
واقعا اسب حیوان نجیبی است؟
نفیسه روشن: اینکه همه می گویند اسب حیوان نجیبی است را نمی فهمم، به نظرم خیلی هم حیوانا نانجیبی است. خیلی هم خودخواه است. شاید به خاطر این باشد که هر چه بارش کنی و از او سواری بگیرید، صدایش درنمی آید، نهایتا معصومانه نگاهت می کند و یک گوشه می ایستد اما اگر بیش از اندازه سوارش باشید و خسته اش کنید و هر دو دستش را خسته کنید، چهار نعل می رود و یک گوشه خیلی شیک، تو را پایین می اندازد!
اگر هم سواری درست از او نگیرید، لج می کند و یک جای سم روی شست پایتان می گذارد. یک بار در حال تمرینات پیشرفته بودم که اسب خودم هم نبود. یک اسب آموزشی بود. سوار شدن روی هر اسبی فرق می کند، از شرایط سنی اش بگیرید تا تربیتی. وقتی اسب خودتان را سوار شوید، آن وفاداری را به صاحبش دارد.
اسب آموزشی که من سوارش بودم، سن زیادی داشت و خیلی هم بی حوصله بود. یک دور روی دست راست سواری کردم و یک دور روی دست چپ، زمانی که قرار شد دور آخر را بزنیم، حس کردم خسته شده است. به همین خاطر تصمیم گرفتم دور آخر را بزنم اما خیلی شیک در محور مرا به زمین پرت کرد و به سمت اصطبلش رفت.
از حال و هوای سریال «کپی برابر اصل» بگویید؟
نفیسه روشن: چیزی که تا همین لحظه از بازخوردهای مردم گرفته ام، متوجه شدم که راضی هستند. بعد از مدت ها یک سریال دیدیم که کنار یک داستان خانوادگی با دعوا و کشمکش های معمول، مسائلی بیان می شود که به درد می خورد. قشر خاصی از مردم همیشه با حقوق در ارتباط هستند. خیلی از مردم گذرشان به مسائل حقوقی نمی افتد مگر اینکه مشکل دادگاهی داشته باشند. خیلی به مشکلات ورثه، امور دادیاری، وکالت و ... به مردم نکته می دهد و همه می گویند که حیف همین 14 قسمت است.
فکر می کنم همانطور که سریال «125» ساخته می شود و به معضلات زندگی آتش نشان ها که خیلی هم قشر زحمتکشی هستند، سه سری سریال تولید می شود؛ باید در حوزه حقوقی هم کار ساخته شود چرا که مردم به شدت از سریال ها تاثیر می گیرند و می توانند چند نکته اضافی یاد بگیرند. به نظرم کار خوبی است و خودم هم دوستش دارم چرا که «شیده» بخشی از من است.
یازده سال پیش که دانشجوی حقوق بودم و کارورزی می کردم و دوست داشتم کانون وکلا حتما قبول شوم و ... تکراری از زندگی گذشته من بود اما بازی کردنش خیلی سخت بود. هر کسی یکسری ویژگی هایی دارد که برای خودش است اما وقتی در قالب یک فیلمنامه قرار می گیرید، باید از آن ویژگی ها دور شوید. باید خودی شوید که در یک چارچوب قرار گرفته است. یک جاهایی برای من جذاب بود و یک جاهای دیگر سخت.
زندگی تان چقدر درگیر حاشیه است؟
نفیسه روشن: مدتی است که یک حاشیه عجیبی توسط تعدادی از همکارانم برایم پیش آمده. نمی دانم باید اسم آن را چه چیزی بگذارم. برای من این حاشیه را درست کرده بودند که نفیسه روشن ازدواج کرده است و همسرش به او اجازه کار کردن نمی دهد! دو هفته پیش یکی از همکارانم را دیدم که با تعجب از من پرسید مگر تو می توانی کار کنی؟ به شهرستان هم بیایی؟ در جواب گفتم که آره. قبل از این هم 60 روز شمال بودم.
بعد گفت که برای یک سریال خیلی خوب شبکه 3 دنبال من می گشتند و دستیار کارگردان آن سریال گفته بود نفیسه روشن ازدواج کرده است و همسرش اجازه نمی دهد برای کار به شمال بیاید! در حالی که من سر کار دیگری 60 روز شمال بودم. فکر می کنم که تمام این اتفاقات از روی بخل و حسادت است.
اتفاقاتی که شبیه این است؛ همین چند روز پیش بود که رستوران آقای کاظمی را سوزاندن! خب رستوران را می توان بازسازی کرد اما ضربه ای که با این حرف ها به حیطه کاری زده می شود را نمی توان جبران کرد. من دوست دارم که همینجا این خبر را تکذیب کنم و هر کسی که این حرف را شنید، تماس بگیرد و از خود من بپرسد که آیا من می توانم بازی کنم یا نه؟
چطور حقوق خواندید اما بازیگر شدید؟
نفیسه روشن: از 9 سالگی در کانون پرورش فکری کودکان کار می کردم. دوران دبستان و دبیرستان همیشه در تئاترهای مدرسه کار می کردم و عاشق هنر بودم اما پدرم همیشه می گفت که بهتر است مثل دکتر اصفهانی باشی. او یک دکتر و خواننده خوب است. می توانی یک وکیل خوب باشی و بازیگری را ادامه دهی و در آنهم خوب باشی.
اگر خدای ناکرده در بازیگری به مشکلی برخوردی، یک تحصیلات آکادمیک از یک شغل دیگر را داشته باشی که بتوانی یک کار دیگر را هم انجام دهی. با هم شرط کردیم که آنها در هنر مرا سر صحنه ببرند و مشوق من بودند. من هم همیشه قول می دادم درسم را بخوانم و واقعا جزو شاگرداول ها بودم. چند ترمی بورسیه شدم و با تخفیف خیلی زیادی ترم بعدی را ثبت نام کردم. یک قول دو طرفه بود که جواب هم داد.
چرا وکالت را ادامه ندادید؟
نفیسه روشن:هیچ وقت پیش نیامد که دو شغله بودن را حفظ کنم. حقوق، رشته ای است که برای وکیل شدن یا قاضی بودن باید جذبه ای را داشته باشید. اعتماد به نفس و روحیه محکمی که با چهار قطره اشک و آه و ناله دلت برای آنها نسوزد. خوب قضاوت کنید و حق را به کسی بدهید که واقعا سزاوارش هست. من این روحیه را نداشتم.
در همان دوره کارورزی، دلم به حال مجرمی که گریه می کرد می سوخت! همان موقع به من گفتند که به درد این شغل نمی خورم. هنر لطافتی دارد که با روحیه من سازگار است. من به عشق، دوستی، مهربانی و معرفت اعتقاد دارم و به همین خاطر خودم را در این سو محکمتر کردم. خیلی وقت ها به طراحی، دکور یا حتی نقاشی فکر کردم اما به بازیگری که مهندس یا دکتر باشد، فکر نکردم.
آنها شغل های سختی است که به خوبی می تواند درگیرت کند. اگر بخواهی متخصص خوبی باشی، به نظرم خیلی درگیر می شوید اما اگر صرفا گرفتن یک مدرک شرط باشد، هر مدرکی می تواند گوشه خانه بماند و خاک بخورد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 50]
صفحات پیشنهادی
گفتگویی متفاوت و خانوادگی با نفیسه روشن!+تصاویر
گفتگویی متفاوت و خانوادگی با نفیسه روشن تصاویر ساعتی با نفیسه روشن نشستیم و از زندگی با یک خلبان سفر و کار و زندگی و پرسیدیم گفتگویی که همه چیز در آن وجود دارد قرار بر این بود که یک گفتگوی دو نفره با نفیسه روشن و همسرش داشته باشیم چند باری قرارمان بر هم خورد همه کار کدر گفت و گو با فارس ویژگی «ملوچ» آموزش زندگی در قالب داستان است
در گفت و گو با فارسویژگی ملوچ آموزش زندگی در قالب داستان استکارگردان مجموعه انیمیشن عروسکی ملوچ گفت در این مجموعه سعی شده مشکلات و نوع روابط و حتی مسائل تربیتی و روانشناسی کودکان به شکل یک داستان برای مخاطب کودک مطرح شود «مهدی خرمیان» با اشاره به هدف گذاری های صورتگفتمان انقلاب اسلامی نوعی فاصلهگذاری با گفتمان روشنفکری جعلی است -
سینمای انقلاب در گفتگو با یامینپور-1 گفتمان انقلاب اسلامی نوعی فاصلهگذاری با گفتمان روشنفکری جعلی است شناسهٔ خبر 2427995 شنبه ۲۷ دی ۱۳۹۳ - ۰۹ ۴۳ هنر > سینمای ایران مدیر پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی در گفتگویی از رویکردهای شهید آوینی نسبت به مسایل جامعه گفتمان انقلاب اسلامیاین ترشی های هیجان انگیز (2)
این ترشی های هیجان انگیز 2 اگر بادنجانخور باشيد حتما تا به حال ترشي بادنجان را كه شكمش با سير و سركه پر شده امتحان كردهايد اما اين بار پيشنهاد ديگري برايتان داريم مجله سیب سبز - ستاره سمايي مطلب مرتبط این ترشی های هیجان انگیز 1 بادنجان با پوست ممنوع اگر بادنجانخور باشهتل شگفتانگیز در دل کویر/ عکس
هتل شگفتانگیز در دل کویر عکس هتل ۴ کورنرز در منطقهای کویری و بسیار شگفت انگیز واقع شده است و دارای سکوت و آرامش و چشم اندازی فوق العاده است آفتاب به گزارش فارس هتل 4 Corners در منطقه کویری بسیار شگفت انگیز واقع شده است و توسط معماران و طراحان ورنت برنت ماراواهتل شگفتانگیز در دل کویر
هتل شگفتانگیز در دل کویر هتل ۴ کورنرز در منطقهای کویری و بسیار شگفت انگیز واقع شده است و دارای سکوت و آرامش و چشم اندازی فوق العاده است فارس هتل 4 Corners در منطقه کویری بسیار شگفت انگیز واقع شده است و توسط معماران و طراحان ورنت برنت ماراوان السید و ریک جویرکوردهای شگفت انگیز Star Citizen ادامه دارند | عنوان انحصاری PC می درخشد + لینک دانلود تریلر جدید
استودیوی Cloud Imperium Games با پروژه جاه طلبانه Star Citizen تمام رکوردها را می شکند این استودیو به طور رسمی اعلام کرد که میزان کمک های مالی طرفداران برای ساخته شدن این بازی از مرز 70 میلیون دلار عبور کرده است تاکنون بیش از 734700 نفر در تامین مخارج بازی شرکت کرده اند اینفیسه روشن:وقتی دیدم خلبان هواپیما نامزدم بود،ذوق زده شدم+تصاویر
نفیسه روشن وقتی دیدم خلبان هواپیما نامزدم بود ذوق زده شدم تصاویر ساعتی با نفیسه روشن نشستیم و از زندگی با یک خلبان سفر و کار و زندگی و پرسیدیم گفتگویی که همه چیز در آن وجود دارد قرار بر این بود که یک گفتگوی دو نفره با نفیسه روشن و همسرش داشته باشیم چند باری قرارمان بر هم۱۶ درخت شگفتانگیز جهان را بشناسید + تصاویر
۱۶ درخت شگفتانگیز جهان را بشناسید تصاویر شماری از درختان در مقام زیبایی بر دیگران پیشی گرفته و خالق صحنههایی رویایی و شگفت انگیز شدهاند در ادامه همراه با شما و در سفری خاطره انگیز به دیدار این درختان زیبا میرویم درخت رودودِندرون با 125 سال قدمت در کانادا - درخت باشکوهی کهدبیرکل جمعیت مبارزه با استعمال دخانیات در گفتوگو با فارس: سیگار را بستهای ۶۰۰ تومان وارد میکنند، ۴۵۰۰ تومان
دبیرکل جمعیت مبارزه با استعمال دخانیات در گفتوگو با فارس سیگار را بستهای ۶۰۰ تومان وارد میکنند ۴۵۰۰ تومان میفروشند مالیات هم نمیدهنددبیر کل جمعیت مبارزه با استعمال دخانیات گفت بر خلاف قانون مصوب مجلس هنوز استعمال دخانیات در اماکن عمومی و ادارات ادامه دارد باراز عرضه اینفواید شگفت انگیز عرق کردن
سلامت و پزشکی فواید شگفت انگیز عرق کردن عرق کردن در هوای گرم و هنگام انجام فعالیت بدنی باعث خنک شدن بدن و کاهش دمای آن می شود ولی فایده این نعمت خدادادی به همین یک مورد ختم نمی شود امام صادق عليه السلام سه چيز زندگى را تيره مىكند فرمانرواى ستمگر همسايه بد و زن بروش های شگفت انگیز آب کردن شکم
روش های شگفت انگیز آب کردن شکم تمام خم شدنها بلند کردن اجسام و چرخیدنهایی که حین مراقبت از باغچه انجام میدهید باعث خوش فرم شدن شکمتان شده و باعث سوزاندن 350 کالری در هر ساعت میشود چقدر خوب بود اگه میتوانستید غیب شدن شکمتان را مشاهده کنید در این مقاله 10 راه ساده برای اگفتوگو با داوود روشنی قربانی اسید پاشی
گفتوگو با داوود روشنی قربانی اسید پاشیداوود روشنی قربانی اسید پاشی با حضور در خبرگزاری فارس به سوالات خبرنگاران حوزه اجتماعی پاسخ گفت عکس جواد هادی 1393 10 27 - 08 45 دریافت کل گزارش تصویریناگفتههای 7 محبوب آبیها در فیلم مستند زندگی فرهاد مجیدی
ناگفتههای 7 محبوب آبیها در فیلم مستند زندگی فرهاد مجیدیزندگی فرهاد مجیدی بازیکن اسبق تیم ملی فوتبال و محبوبترین اسطوره باشگاه استقلال به زودی در قالب فیلمی مستند برای اکران کلید میخورد به گزارش خبرگزاری فارس از دهه هفتاد که استقلالیهای دو آتیشه نام فرهاد مجیدی و آن شعادریاچه صورتی پدیده ای شگفت انگیز در غرب آفریقا+تصاویر
عجایب گردشگری دریاچه صورتی پدیده ای شگفت انگیز در غرب آفریقا تصاویر دریاچه رتبا صورتی در سنگال و یکی از جاذبه های توریستی درغرب آفریقاست و برخلاف تمام دریاچه های دنیا صورتی رنگ است این دریاچه به خاطر رنگ جالب آن مورد توجه قرار گرفته است به گزارش خبرنگار اقتصادی باشگاه خبرنهتل شگفتانگیز در دل کویر +تصاویر
چشم اندازی فوق العاده هتل شگفتانگیز در دل کویر تصاویر به گزارش سرویس علمی جام نیوز به نقل از مشرق هتل 4 کورنرز در منطقهای کویری و بسیار شگفت انگیز واقع شده است و دارای سکوت و آرامشی و چشم اندازی فوق العاده است هتل 4 Corners در منطقه کویری بسیار شگفت انگیز واقع شده استروستای صور در بناب، نمونه ای شگفت انگیز از معماری صخره ای ایران زمین | معرفی جاذبه های گردشگری ایران
تاریخ خبر 1393 11 01-انسان وقتی که نخستین بار چشمش به آبادی می افتد بخصوص زمانی که رشته های دود از فراز خانه های پلکانی شکل در پهنه آسمان آبی محو می شود بیشتر محسور طبیعت زیبای آن می گردد خانه های ایوان داری که در دوسوی دره آغاتلو پراکنده اند اکثراً بر شالوده و بنیان تأسیس-
سینما و تلویزیون
پربازدیدترینها