تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 7 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نماز، از آيين‏هاى دين است و رضاى پروردگار، در آن است. و آن راه پيامبران است. ب...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1818813034




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

-ریشه اصلی فتنه ۸۸


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:

برگزیده سرمقاله‌های روزنامه‌های صبح سه شنبه ریشه اصلی فتنه ۸۸ روزنامه‌های صبح امروز ایران در سرمقاله‌های خود به مهمترین مسائل روز کشور و جهان پرداخته‌اند از جمله «روز جمهور»،«ماهیت فتنه 88»،«ریشه اصلی فتنه ۸۸»،«پاسخ به دو سؤال درباره 9 دی»،« 9 دی! به‌گوشی یوم‌الله؟!»،9« دی یوم‌الله اکبر»،«نشانه شناسی 9 دی»،«اعتماد و امید،ضرورتی برای حل مشکلات کشور»،«بازی با منافع ملی»و... که برخی از آنها در زیر می‌آید.
 

کیهان:روز جمهور «روز جمهور»عنوان یادداشت روز روزنامه ه کیهان به قلم محمد ایمانی است که در آن می خوانید؛رویداد روز 9 دی 1388 پاسخ متقارن و متناسب انقلاب اسلامی به طرح انقلاب مخملی در ایران است. در این روز دو مدعا به هم رسیدند و در ترازوی واقعیت نهاده شدند. آمریکا و غرب تا آن زمان انقلاب های مخملی و رنگی متعددی را در کشورهایی مانند اوکراین، گرجستان، قرقیزستان، لبنان و...- با شدت و ضعف ها و تشابه و تمایزهایی- به پیش برده بودند. رسانه های غرب با اتفاقات تلخی که قبل از انتخابات 22 خرداد 88 تدارک شد و بعد از آن به مدت 8 ماه تداوم پیدا کرد، این انگاره از پیش مهیا را برساختند که جنبش تازه ای در مقابل انقلاب اسلامی پدید آمده و حاکی از دگرگونی اعتقادی ملت ایران است. همان سال نشریه اکونومیست با بررسی رفتار یکی از سران فتنه و حامیان وی نوشت «او قصد دارد بنیان های انقلاب اسلامی را به چالش بکشد.» رویداد 9 دی 88 به عنوان روز «جمهور» و «جمهوری اسلامی» در چنین متنی اتفاق افتاد. البته طی روزهای اخیر طیف ها و رسانه هایی- مثل همان روزها- دوست دارند پشت به واقعیت بنشینند یا به روش استتار کبک از تمام هیکل خود، چشم خویش را بپوشند و نبینند و با این سبک به انکار و کتمان بپردازند. اما رویداد 9 دی آن قدر پرارتعاش و اثرگذار بود که رسانه ها را در غرب مبهوت و مقهور خود کرد. روزنامه نیویورک تایمز چند روز بعد اذعان کرد «این تظاهرات، بزرگترین اجتماع در تهران از زمان تشییع پیکر آیت الله خمینی در سال 1989 [1368] به این طرف است... سیاستمداران آمریکایی تحلیل اشتباهی نسبت به ثبات ایران دارند و خیال می کنند حکومت رو به نابودی است. یک نکته روشن است. بخش اعظم جامعه ایران از اتفاق روز عاشورا ناراضی اند. بسیاری در غرب به خاطر تمرکز زیاده از حد روی مخالفان، چشم بر حقیقت مسلم بسته اند. وجود یک اپوزیسیون جدی در ایران محل تردید است... نظرسنجی دانشگاه مریلند و واکنش های گسترده به حوادث عاشورا نشان می دهد اکثریت مردم ایران حامی جمهوری اسلامی هستند.» فوران واقعیت و بروز و ظهور اجتماعی یک ملت بزرگ در نهم دی در حالی بود که جریان فتنه مدعی جنبش، آرایه ها و شاخ و برگ خود را فرو ریخته می یافت و حقیقت گروهکی آن به همراه برخی عناصر افراطی حزبی به شکلی انگشت نما به نمایش درمی آمد. از 25 خرداد تا 18 تیر و از 27 شهریور (روز قدس) تا 6 دی (روز عاشورا) همه دیدند که چگونه کاریکاتور جنبش آب رفت و باد دمیده در کالبد ادعای تقلب تهی شد. اکنون می شد واقعیت و مجاز «انقلاب» و «جمهور» را نظاره کرد که مردم واقعی کجا ایستاده اند و برای چه دست به بسیج اجتماعی زده اند. جمعیت 40 میلیونی که 22 خرداد تشخیص دادند رفتن آنها «پای صندوق»- فارغ از رای به این یا آن نامزد- سرمایه گذاری برای اقتدار و امنیت و پیشرفت و سربلندی ملی است، در مدت 8 ماه به چشم دیدند که کسانی از دل این حماسه و فرصت بزرگ می خواهند تهدید علیه امنیت ملی بسازند و آن را پای جمهور بنویسند و به نام جمهور به جنگ اسلام بروند؛ چنان که علنا در روز 13 آبان روی هویت «اسلامی» در عبارت جمهوری اسلامی خط کشیدند. بنابراین همان عقبه ملی با بصیرت و تشخیص و اقدام به موقع این بار در «کف خیابان» حاضر شد تا فرصت طلبان و بدخواهان و دشمنان نتوانند «جمهور» را مصادره به مطلوب کنند. برای یک ملت بزرگ که مقدسات اسلامی و امام حسین علیه السلام را همه چیز خود می داند و پای آن بهترین عزیزان خود را فدیه داده تا برای شعار «بابی انت و امی یا حسین»(ع) گواه از جنس جان آورده باشد، پذیرفتنی نبود که طایفه ای نگون بخت به بهانه رای و انتخابات و ادعای تقلب، به قتل عام برترین ارزش ها و فضیلت ها دست یازند. خبط و خباثت روز عاشورا، به دردناکی خنجرزدن به قلب یک ملت و آتش افکندن در جان او بود. فتنه گران در رویداد روز عاشورا و سپس مردمان خداجو خواندن اوباش حرمت شکن، گور خود را کندند. «لعن علی عدوک یا حسین- خاتمی و کروبی و میرحسین»، بروز اجتماعی چنان انزجاری بود. بنابراین باید به ماجرای سال 88 و 9 دی آن سال از منظر دقیق تری نگریست. فتنه خط قرمز نظام است چون خط قرمز جمهور است. فتنه خطر قرمز نظام است چون به تصریح قرآن کریم «الفتنهًْ اکبر من القتل» و «الفتنهًْ اشدّ من القتل». فتنه قتل عام ارزش ها و فضیلت ها و منافع و مصالح یک ملت بود، همچنان که دشمن ترین دشمنان ملت ایران در آمریکا و انگلیس و اسرائیل را امیدوار کرد که می توانند منفذی در داخل پیدا کنند و شبیخون بزنند. فتنه خط قرمز است چون یک فرصت و سرمایه گذاری بزرگ ملی را تبدیل به نقطه طمع و طراحی های تازه دشمنان و ایجاد تهدیدهای بزرگ کرد. فتنه خط قرمز است چون به تصریح رهبر معظم انقلاب، «رای مردم حق الناس است». همان مقتدای حکیمی که در مقابل برخی اشرافیت طلبان و انحصارطلبان سیاسی- از جمله در دوره سازندگی و بعد از آن- همواره بر مشارکت حداکثری و حضور همه سلایق تاکید کردند، با دو تعبیر در حقیقت دو روی یک سکه را بازگو کردند. «فتنه خط قرمز است»، روی دیگر تعبیر «رای مردم حق الناس است» می باشد. اینکه سیاست بازان وقتی پیروز یک انتخابات می شوند، رای مردم را حق الناس بدانند اما هنگامی که شکست می خورند زیر میز بازی و قواعد دموکراسی و اخلاق و انصاف و مصلحت ملی بزنند، در حقیقت با مردم دروغ می گویند. اینکه فلان رجل سیاسی- با سابقه ریاست جمهوری- و قبیل او در خفا بگویند تقلب را قبول ندارند اما پای ادعای تقلب بایستند و به التهاب و هیجان عمومی دامن بزنند تا به آن بی ثباتی و آشوب افکنی بزرگ ختم شود فقط یک معنا می تواند داشته باشد و آن اینکه در حضیض فتنه سقوط کرده اند و حاضرند جمهوریت و اسلامیت- جمهوری اسلامی- را یکجا پیش پای هواپرستی و جاه طلبی خود قربانی کنند که امیر مومنان(ع) فرمود «انما بدأ وقوع الفتن اهواء تُتّبع و احکام تبتدع... جز این نیست که شروع فتنه ها، هوا و هوس هایی است که پیروی می شود و بدعت هایی که می آورند.» چنین کسانی که به قانون تن نمی دهند و برای مصالح عمومی و منافع ملی نیز کمترین ارزشی قائل نیستند و خودخواهی و خودکامگی پیشه می کنند طبعا «خط قرمز نظام» و «خط قرمز جمهوریت» هستند. آنها با زیر پا نهادن حق الناس، خود را منعزل از چارچوب جمهوریت و اسلامیت کرده اند. بنابراین از تعبیر و حکم حکیمانه «رای مردم حق الناس است» دقیقا حکم «فتنه خط قرمز نظام است» استخراج می شود. و البته منع حضور فتنه گران در مناصب «جمهوری اسلامی»، کف محدودیت ها برای این طیف است چه اینکه ارتکاب گناه بزرگی که از قتل بزرگ تر و شدیدتر شمرده شده و دست یازیدن به جرم بغی- سرکشی علیه حاکمیت و مردم- مستوجب مجازات های بزرگ است. بنابراین نمی شود مدعی جمهوریت و مشارکت حداکثری بود اما به «حق الناس» و «خط قرمز حاکمیت» بی اعتنایی کرد. از سوی دیگر کاربست تحریم ها علیه ملت ایران، هم یکی از نتایج بد عملی گروهی از فتنه گران و هم نشأت گرفته از آدرس ها و گراهایی بود که برخی دیگر از سران فتنه به دشمنان دادند؛ گروهی دشمن را تشجیع کردند و گروهی گرای دقیق دادند. چنان که رابرت گیتس وزیر وقت دفاع آمریکا (رئیس اسبق سیا) پس از حوادث روز قدس اعلام کرد «ما چنین شکاف هایی را در 30 سال گذشته ندیده بودیم. به همین دلیل احتمالا تحریم بیش از گذشته جواب می دهد» و روزنامه لس آنجلس تایمز و مجله تایم با اشاره به مواضع برخی عناصر فراری نماینده جنبش سبز در خارج نوشتند «برخلاف غرور ملی ایرانی ها، اپوزیسیون سبز از فشار تحریم های غرب راضی است» و «سبزها از آمریکا خواستند برای کمک به آنها بر فشار تحریم های اقتصادی بیفزاید.» لس آنجلس تایمز بود که نوشت «نمایندگان جنبش سبز می گویند تحریم ها باید هرچه شدیدتر اعمال شود اما نه به صورت تدریجی عمل کند بلکه برای اثرگذاری باید به صورت شوک وارد شود که فلج کند و نه به صورت واکسن.»! این هم جرم بزرگ و خیانت کم سابقه ای است که یک طبقه سیاسی خودکامه و خودخواه، غیر از کشیدن ترمز پیشرفت ملت و تبدیل اتحاد آن به تفرقه، گرای فشار و خرابکاری اقتصادی را برای تنگ کردن زندگی جمهور (مردم) بدهند. بنابراین به این معنا آنان حتی در نقطه معارضه دولت جدید نیز قرار می گیرند هر چند که مدعی و متظاهر به حمایت از او هستند. با چنین طایفه ای نمی توان از سر تغافل مواجه شد بلکه بر اساس منطق قرآنی باید منافقین را دشمن داشت. «هم العدو فاحذرهم قاتلهم الله. آنان دشمنند پس از آنان برحذر باش، خدا آنان را بکشد.» خداوند منافقان را «مذبذبین بین ذلک»- سرگردان میان ایمان و کفر- معرفی می کند که حاضر نیستند جبهه خود را مشخص کنند و به جبهه مومنان بپیوندند. بنابراین حکم می کند «انّ المنافقین فی الدّرک الاسفل من النار» جایگاه آنها در پست ترین و عمیق ترین جای جهنم است «الاالذین تابوا و اصلحوا... مگر آنها که بازگردند و جبران و اصلاح کنند و به خدا پناه ببرند و دین خود را خالص کنند.» (آیات 143 تا 146 سوره نساء) صورت مسئله شفافی با مقدمات و اجزای روشن وجود دارد که بر اساس آن می توان به نتایج و استدلال ها و احکام صریح رسید. تحریم های خصمانه و ظالمانه را همان رژیم های مستکبری (از جمله آمریکا و انگلیس) علیه ملت ایران اعمال کرده اند که در طول 2 دهه گذشته از افراطیون مدعی اصلاح طلبی و سران فتنه سبز و تجدید نظرطلبان پشیمان از انقلاب حمایت کرده اند. مفهوم این واقعیت این است که طیف مذکور در نگاه دشمنان ملت ایران در تراز دیگر ابزارهای خصومت غرب (تحریم، ترور، حمله نظامی و...) ارزیابی می شوند. آیا می شود گفت آمریکا از سر اعتدال و انسان دوستی و خیرخواهی به انواع این گزینه ها دست یازیده است؟ اگر آمریکا، «مستکبر» و دشمن شماره یک ملت هاست بنابراین باید نتیجه گرفت طبقه سیاسی فزونخواه و نقش آفرین فتنه های 78 و 88، ابزار استکبار برای «استضعاف» و اجحاف و ستم علیه ملت ایران است که مورد حمایت متکبران قرار گرفته است. چنین طایفه ای را باید در انزوا نگاه داشت و معامله دشمن با او کرد. مگر اینکه در تراز قرآنی توبه کنند و طمع شیاطین را ناامید سازند؛ اتفاقی که معکوس آن رخ داده و حاکی از حرکت در سراشیبی اسفل السافلین می کند. رسالت:ماهیت فتنه 88 «ماهیت فتنه 88»عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم محمدکاظم انبارلویی است که در آن می خوانید؛فتنه سال 88 یک نقطه عطف در نبرد نرم دشمن علیه ملت ما بود. طی 8 ماه آشوب و اغتشاش، حوادثی به وجود آمد که صدها کتاب در مورد آن در داخل و خارج کشور نوشته شده است. هزاران گزارش صوتی و تصویری در رسانه های غربی و فضای مجازی وجود دارد تا از نزدیک ماهیت این حادثه مورد بررسی و مداقه قرار گیرد. اسناد مشهود این توطئه به قدری گویاست که نیازی به اسناد غیرمشهود برای اثبات ادعاها نیست. ما در انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری با یک ضلع رقیب روبه رو نیستیم. اگر دقیق بخواهیم نگاه کنیم با یک "جنبش" روبه رو هستیم. شناسایی رهبران این جنبش در داخل و خارج، واکاوی شعارهای آنان، تحلیل سازماندهی و تقسیم کار آنها، ارتباط آنها با سرویس های بیگانه و بالاخره بررسی اهداف آنها کمک می کند پس از 5 سال تصویر روشن تری از فتنه سال 88 داشته باشیم؛ 1- فتنه، کودتا علیه رای ملت بود هنوز رای گیری پایان نیافته بود و مردم در تهران و برخی شهرهای بزرگ در پای صندوق های رای بودند که آقای موسوی طی مصاحبه ای با خبرنگاران داخلی و خارجی، خود را پیروز انتخابات معرفی کرد. با اعلام نتایج انتخابات، "دروغ تقلب" رمز فرمان آشوب شد و کشور را هشت ماه دچار تلاطم اردوکشی های خیابانی کرد. آشوب برای غلبه بر حریف نبود. بازخوانی شعارهای شورش های خیابانی نشان می دهد آنها اسلامیت و جمهوریت نظام را هدف قرار داده اند. لذا فتنه 88 ضربه توامان به جمهوریت و اسلامیت نظام بود. به شعارهای زیر توجه کنید و ببینید کدامین آنها ناظر به اعلام نتایج انتخابات بود؛ - مرگ بر جمهوری اسلامی - استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی - نه شرقی، نه غربی، دولت سبز ملی - نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران - مرگ بر اصل ولایت فقیه - انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است هرکسی که کوچکترین هوش سیاسی داشته باشد، می فهمد این شعارها معطوف به براندازی نظام است و هیچ یک ناظر به مسائل و اشکالات مطرح در مورد نتایج انتخابات نیست. موسوی و کروبی می خواستند رئیس جمهور کشوری شوند که آرزوی مرگ آن را داشتند. شعارهای یادشده محترمانه ترین شعارها بود. در درگیری های خیابانی، شعارهای موهنی داده شد که نمی توان آنها را در اینجا ذکر کرد. این شعارها نشانگر عمق کینه و لجاجت و دشمنی کسانی بود که حب جاه، آنها را کر و کور کرده بود و حاضر نبودند ببینند چه اتفاقی در کشور رخ می دهد. 2- فتنه یک همگرایی تمام عیار با اهداف دشمنان اسلام بود کنگره آمریکا بارها خبر تصویب کمک به اپوزیسیون داخلی را عنوان و منتشر کرده بود. بنیادهای آمریکایی مانند سوروس، کارنگی، صندوق حمایت از دموکراسی (NED) و ... رسما بدون پرده پوشی، حمایت خود را از جنبش سبز اعلام کردند. یحیی کیان تاج بخش نماینده سوروس در آشوب های 18 تیر 78 و فتنه 88، در دادگاه، نقش این بنیادها را در براندازی نظام جمهوری اسلامی توضیح داد. او از ارتباط خود با تاجزاده و حجاریان در دادگاه پرده برداری کرد. در دادگاه از ارتباط جان کین مغز متفکر سرویس اطلاعات خارجی انگلیس مربوط به ام آی 6 رونمایی شد. شمار زیادی از اعضای سفارت انگلیس در آشوب های خیابانی دستگیر شدند. اظهارات محمدحسین رسام تحلیلگر ارشد بخش سیاسی سفارت انگلیس در تهران و متهم به جاسوسی برای بیگانگان، بسیاری از حقایق پشت پرده آشوب های خیابانی را روشن کرد. او توضیح داد به همراه توماس برن دبیر دوم سیاسی سفارت انگلیس و خانم شون مورفی دیپلمات سفارت استرالیا در دفاتر تبلیغاتی موسوی تردد داشته و در آشوب های خیابانی نیز مشارکت داشته است. آقای دومینیک روودز دبیر سوم سفارت انگلیس در دو مقطع لباس سبز پوشید و در میان اغتشاشگران ظاهر شد. او گفت: سایمون گس سفیر انگلستان هر روز صبح با اعضای سفارت و تمام بخش سیاسی سفارت جلسه داشت و گزارش اغتشاشات را دریافت می کرد و دقیقا دستور می داد چه باید بکنند. هر کسی که مشروح اظهارات دادگاه فتنه 88 در مورد محاکمه جاسوسان و وابستگان به سفارتخانه ها را دنبال کرده باشد، می تواند جرم مشهود آنها را در کف خیابان هم ببیند. در حقیقت می توان گفت فتنه، دعوت از بیگانگان برای براندازی نظام بود. بی بی سی و رادیو آمریکا سنگ تمام گذاشتند و اخبار بیرون روی موسوی و کروبی از خیمه انقلاب را به روز منتشر می کردند. 3- فتنه، رونمایی از همکاری منافقین، مارکسیست ها، سلطنت طلب ها و بهائی ها با سران فتنه بود شمار زیادی از منافقین و بهائی ها و سلطنت طلب ها در آشوب های خیابانی در حین ارتکاب جرم آتش زدن اموال عمومی و خصوصی و قتل و غارت دستگیر شدند. آنها در محاکمات علنی به جرم خود اعتراف کردند. آنان که مجالی در خارج از کشور داشتند، با بی بی سی و رادیو آمریکا و شبکه های امپریالیستی و صهیونیستی رسانه های دشمن هر روز مصاحبه داشتند و علیه نظام و مردم، هتاکی و اهانت می کردند. این امر مخفی نیست که وزیر ارشاد دولت اصلاحات به همراه برخی روزنامه نگاران، زینت بخش صفحه تلویزیون بی بی سی بودند و رسما نقش براندازی جمهوری اسلامی را مطابق طراحی سرویس های امنیتی انگلیس در بعد رسانه ای ایفا می کردند. محصول همکاری موسوی و کروبی با گروه های ضدانقلاب ده ها کشته و 22 شهیدی است که از فتنه بر روی دست مردم باقی ماند. این روی فتنه و حوادث دلخراش آن در حقیقت اتهام قتل را به جرایم سران فتنه افزود. نتیجه این همکاری این شد که در خارج، صفوف ضدانقلاب از گوگوش تا سروش در یک خط علیه نظام قرار گرفتند. 4- خسارت های مادی فتنه88 برآورد خسارت های مادی فتنه 324 هزار میلیارد تومان است که می توانست دو میلیون و 162 هزار فرصت شغلی پدید آورد. - فتنه سرمایه گذاری خارجی را به خطر انداخت. - در ایجاد رابطه اقتصادی با دنیا اخلال ایجاد کرد. - از همه مهم تر تحریم ها را تشدید کرد که نمی توان خسارات آن را احصا نمود. 5- سازمان فتنه و رجال سیاسی سبز فتنه سال 88 از روی انقلابات رنگی در جهان که توسط سیا مدیریت می شود، کپی برداری شده بود. رنگ سبز، رنگی بود که این جنبش را فارغ از هر طرز تفکری در کنار هم قرار می داد. وقتی منافقین، سلطنت طلب ها و بهائیان در کنار حزب مشارکت، سازمان مجاهدین انقلاب و مجمع روحانیون مبارز برای اتصال به هم از این رنگ استفاده می کردند، خود به خود در یک سازمان به نام "فتنه" در کنار هم قرار می گرفتند. مجمع روحانیون مبارز روز 30خرداد 88 رسما اعلام راهپیمایی به عنوان اعتراض به نتایج انتخابات کرد. این روز درست همان روزی بود که منافقین با نظام در زمان امام(ره) اعلام جنگ مسلحانه کرده بودند. آنها زمانی متوجه خبط خود شدند که دیگر دیر شده بود. در هیچ مقطعی از آشوب، موسوی و کروبی حاضر نشدند مرز خود را با ضدانقلاب و سرویس های اطلاعاتی دشمن مشخص کنند و از آنها تبری جویند. آنها برعکس مشتاق این پیوند نانوشته بودند و عملا از فتنه گری ها و آشوب آفرینی خط نفاق و کفر و الحاد سود می بردند بدون اینکه بخواهند هزینه ای پرداخت کنند. این رسوایی آنقدر بالا گرفت که در تیرماه 88 نتانیاهو اعلام کرد: "ما موسوی و جریان سبز را تحسین می کنیم. آنها مورد احترام ما هستند." کمی نگذشت که اوباما رئیس جمهور آمریکا نیز گفت: "موسوی منشا الهام بخش آن دسته از هموطنان خود شده که خواهان گشایش به سوی غرب هستند." اکنون 5 سال از آن حوادث تلخ می گذرد، غبارها فرونشسته است، چهره خائنین به ملت را بهتر می توان دید و دشمنان نظام، نان تحریم را در تنور فتنه پختند و اقتدار و امنیت ملی را به چالش کشاندند. هرکسی که اندک اطلاعی از فقه و قانون داشته باشد، می داند که جرم اصلی سران فتنه، بغی و افساد فی الارض است. آنها باید روزی در محکمه الهی محاکمه و به اتهام همین جرایم، مجازات شوند. هرکس که کمترین فهم سیاسی داشته باشد، می داند که سران فتنه هنوز بر سر موضع خود هستند. کسانی هم که برای رفع حصر می کوشند، دنبال بازتولید فتنه می باشند، چرا که آنها کمترین کاری درباره اینکه موتور فتنه را خاموش کنند، در کارنامه سیاسی خود ندارند. لذا باید هوشیار بود و تحرکات این جماعت را رصد کرد و به دنبال مجازات سران فتنه بود. انقلاب نباید از یک سوراخ 10 بار گزیده شود. امروز 5 سال است که از قیام حماسی و تاریخی 9 دی می گذرد.ارزش کار بزرگی که مردم در 9 دی ماه در پاسداشت جمهوریت و اسلامیت نظام و طرد فتنه گران انجام دادند در تاریخ ایران ماندنی و به عنوان یک نقطه عطف یاد می شود.یاد شهدای مظلوم فتنه سال 88 و حضور حماسی ملت در این روز بزرگ را گرامی می داریم. قدس:پاسخ به دو سؤال درباره 9 دی «پاسخ به دو سؤال درباره 9 دی»محمد مهدی شیر محمدی است که در آن می خوانید؛ یکم: کجا؟ چرا دشمنان نظام اسلامی و بازماندگان فتنه گران از گرامیداشت 9 دی عصبانی هستند؟ و چرا این روز گرامی است؟ پاسخ به این دو پرسش را باید در آثار و ثمرات 9 دی و 9 دی ها، جستجو کرد. دوم: عصبانیت دشمن این روزها در آستانه سالروز «یوم ا... 9 دی» عصبانیت رسانه های استکباری و بیگانه از تلاش برای گرامیداشت این روز بارز است. رسانه های طاغوتی و استعماری به ویژه بی بی سی در خارج از کشور و دنباله های داخلی آنها، راهپیمایی 9 دی 88 را تخطئه می کنند. همین تخطئه به قاعده راهبردی بنیانگذار انقلاب اسلامی معیار بارزی از اهمیت 9 دی است. ایشان فرمودند؛ «ببینید دشمن هرجا از کار شما عصبانی بود، بدانید کار شما درست است و هرجا از شما تعریف کرد بدانید کار شما ایراد دارد.» سوم: حسادت از محورهای برجسته رویکرد رسانه ای دشمن به 9 دی و راهپیمایی های مشابه آن مانند 23 تیر 1378 و نیز 22 بهمن، روز قدس و... «حکومتی» توصیف کردن آن است. آنان سعی دارند با این برچسب چنین اجتماعاتی را تخطئه کنند. بدبخت ها نمی دانند چنین اجتماعاتی به ویژه راهپیمایی 9 دی 88 که با فوریت و در فرصتی اندک و تنها 3 روز بعد از عاشورای آن سال(6 دی 88) برگزار شد، یک نشانه پیوند وثیق مردم با نظام اسلامی است. شاید هم از روی حسادت این امتیاز را تخطئه می کنند. راستی آیا مثلاً دولت خبیث انگلیس می تواند چنین اجتماعاتی را برای نشان دادن رابطه دولت و ملتش به نمایش بگذارد. فراموش نمی کنیم که در برابر برگزاری جشن تولد ملکه انگلیس و نیز جشن ازدواج نوه او چه اجتماعاتی از اعتراضات مردمی برگزار شد. دولتی که قلمروش در آستانه تجزیه است و با تزریق ارعاب و هراس از آینده اقتصادی مردم اسکاتلند را به همراه با لندن سوق می دهد. آیا دولت بی ملت ایالات متحده آمریکا، در برابر اجتماعاتی از جنس 99 درصدی و فرگوسنی، می تواند ظرف 3 روز یک اجتماع مردمی در حمایت از خود برپا کند. فراموش نمی کنیم که در انتخابات میاندوره ای اخیر آمریکا، به رغم تمهیدات طولانی چند روزه برای ثبت نام و دریافت کارت های الکترال، میزان مشارکت مردم اسباب شوخی رسانه های مرتجع عرب نیز قرار گرفت و بوق های دیکتاتورهای عرب به مرگ مردم سالاری در آمریکا خندیدند. چهارم: منتظر بودیم برخی رهبران انقلاب جوانان مصر و نهضت حوثی ها در یمن، تصریح کرده اند که برای قیام آماده بودیم. اما فتنه 88 سدی برای آغاز حرکت «مجاهده مدنی» در بدنه جامعه بود. منتظر بودیم ایران اسلامی چگونه از پس این فتنه بر می­ آید. شعله های فتنه که فروکش کرد، انقلابیان آتشی برای سوزاندن بت های جاهلی و متکی بر استکبار جهانی برانگیختند. فرو افتادن دیکتاتورهای مرتجع عرب و بلاد اسلامی، البته هنوز به پایان نرسیده است. کارد الان به استخوان آل جهل در عربستان هم رسیده است و جهان در انتظار دور دیگری از قیامهای مختاری برای قتل یزیدیان است و این همه از شکوفایی از برکات پیوند «امت و ولایت» است که از عاشورا سرچشمه گرفت و در 9 دی انعکاسی دوباره یافت. پنجم: پیوند امت-امامت اجتماعاتی مانند 9 دی 88 و 23 تیر 78 که به صورت دفعی و برای فرونشاندن شعله های فتنه ای رخ می دهد و نیز اجتماعاتی مانند اربعین، روز قدس و 22 بهمن که در تقویم جاری معین شده است، همانند انتخابات، «تظاهر مردم سالاری دینی» و از «ظهورات پیوند امت و امامت» و «سرمایه اجتماعی نظام اسلامی» است. صحنه ای است که در آن« اشداء علی الکفار و رحماء بینهم» عینیت اجتماعی می یابد. آحاد امت در یک همبستگی قلبی، رفتاری و گفتمانی ضمن آنکه مطالبه یک حقی را ابراز می کنند «بت های ذهنی» طواغیت و فتنه گران را درهم می شکنند. از این رو، علت عصبانیت دشمن از چنین اجتماعاتی بیشتر آشنا می شود. 9 دی هم پشت دشمن را می شکند و هم نظام اسلامی را مستحکم می کند. سیاست روز:ریشه اصلی فتنه ۸۸ «ریشه اصلی فتنه ۸۸»عنوان سرنقاله روزنامه سیاست روز به قلم محمد صفری است که در آن می خوانید؛برخی در تلاش هستند ریشه اتفاقات فتنه ۸۸ را در جای دیگری جست وجو کنند و دنبال آن هستند القا کنند ریشه آن اغتشــاشات و آشــوب هــای سـاختــار شکن و ضــدارزشی اقدامات سران فتنه و افراطیون اصلاح طلب نبوده بلکه طرف مقابل یعنی رئیس جمهور پیروز انتخابات ۸۸ است. مستند آنهارا هم مناظره هایی می دانند که میان موسوی و احمدی نژاد در صدا و سیما پخش شد. البته این اشکال و انتقاد جدی به هر دوطرف مناظره وارد است که اظهارات آنها باعث تحریک احساسات افکار عمومی و هواداران دو طرف شد. هر دو طرف باید شرایط حساس انتخابات را درک می کردند و از بیان برخی مسائل پرهیز می نمودند که آنها خود نیز اسیر فضای احساسی شدند. اما ادامه آن دیگر رفتاری احساسی نبود. در این زمینه هم رهبر معظم انقلاب اسلامی در آیین گرامیداشت سالگرد رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی در مرقد امام راحل(ره) تذکر جدی و قاطع به نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری دادند. اما ریشه فتنه ۸۸ جای دیگری است که در ادامه به آن اشاره خواهد شد. فتنه ۸۸ همچون فتنه ۷۸ تبعات منفی برای کشور به همراه داشت. بذر فتنه در سال ۷۸ سر از خاک بیرون زد و در آن سال زمینه های آن برای سال ۸۸ آماده شد. ۱۰ سال برنامه ریزی برای چنین اتفاقی، زمان کمی نیست. بزنگاه در انتخابات ۸۸ مهیای ایجاد فتنه شد و جرقه آن هم بهانه مناظره هایی بود که برای نخستین بار صدا و سیما برگزار کرده بود. در حالی که جمهوری اسلامی ایران گفت وگوهای هسته ای را هم همراه داشت و این گفت وگوها در زمان ریاست جمهوری پیشین مراحل حساس و دشواری را سپری می کرد، چنین اتفاقی می توانست، ایران اسلامی را در شرایط ضعف و سرنوشت سازی قرار دهد. توان جمهوری اسلامی ایران در مدتی که کشور دچار آشوب و فتنه بود، صرف پایان دادن به آن شد. حتی پس از فروکش کردن «فتنه» هزینه های آن همچنان بر دوش کشور سنگینی می کند، اما مردم و نظام اسلامی توانستند از آن اغتشاشات سربلند بیرون بیایند. نکته مهم آن اتفاقات، که البته بسیار ناراحت کننده و سنگین بود، سردمداری افراد و شخصیت هایی بود که، چهره موجهی داشتند و حتی مسئولیت های حساسی را هم پیش از آن برعهده داشتند. زخم خنجر از خودی، سنگین و طاقت فرسا است و این زخم هیچگاه از یاد نمی رود و درد آن همیشه با زخم کهنه همراه است. حال آن شخصیت ها، بازی خوردند و فریب بزرگی را باور کردند، یا این که مهره هایی بودند تا اهداف پلید و توطئه های دشمنان خارجی و داخلی را پیاده کنند، در اصل موضوع و ماجرا تفاوتی ایجاد نمی کند، چرا که، نتیجه هر یک از آنها فتنه ای بود که هزینه های بسیاری را به کشور تحمیل کرد. حضور ۴۰ میلیون نفر از مردم پای صندوق رأی انتخابات ریاست جمهوری و مشارکت ۸۵ درصدی مردم، بی سابقه و بی نظیر بود. اما چنین فرصت مغتنمی برای نشان دادن اقتدار نظام اسلامی تبدیل به فتنه شد. وضعیت امنیت کشور به هم ریخت، همه دستگاه های امنیتی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی مستقیم درگیر آن شدند و انرژی بسیاری صرف شد تا به سرانجام مطلوب برسد. در این میان برخی افراد و مسئولین هم به خاطر رفتارها و عملکرد نامناسب خود، باعث شدند تا فتنه طولانی تر هم شود، به گمان این که برخوردهای تند آنها آتش فتنه را زودتر خاموش خواهد کرد. از سوی دیگر برخی شخصیت ها و مسئولینی هم بودند که اگر نگوییم با فتنه همراهی کردند، اما فتنه را هم تقبیح ننمودند که این رفتار هم باعث طولانی تر شدن آن شد. سیاست براندازی نظام اسلامی که سال هاست در دستور کار دشمنان داخلی و خارجی قرار دارد، جان گرفت و با قوت بیشتری پیگیری شد. و از همه مهمتر در اتفاقات فتنه ۸۸، شناخته شدن ماهیت برخی افراد، شخصیت ها و گروه های سیاسی در کشور بود. پرده از چهره آنها افتاد و پرده دری سران فتنه، چهره آنها را نمایان ساخت. پس از گذشت ۵ سال از آن اتفاقات تلخ و ناگوار اصلاح طلبان و سران فتنه هنوز متنبه نشده اند. گذشت زمان هم نمی تواند این زخم را کهنه کند و به فراموشی سپرده شود. فتنه ۸۸ یک اتفاق و رخداد تلخ و ناهنجار بود که با اعلام برائت و عذرخواهی هم از یاد نخواهد رفت. اگر اصلاح طلبان اعتقاد دارند که هزینه هسته ای شدن از جنگ ۸ ساله بیشتر بود، باید به آنها گفت و فهماند که فتنه هایی که در سال های ۷۸ و ۸۸ و به ویژه ۸۸ ایجاد شد و باعث و ریشه اصلی آن هم اصلاح طلبان افراطی بودند، هزینه آنها از جنگ و دفاع مقدس که هیچ، از کل سال های تحریم های آمریکا علیه ایران بسیار بیشتر است. اصلاح طلبان تندرو توجه داشته باشند که فتنه ۸۸ باعث شد تحریم ها علیه ایران افزایش یابد و توطئه های سیاسی و امنیتی هم گسترش پیدا کند. این روند اکنون هم ادامه دارد و تبعات آن را مردمی تحمل می کنند که در ۹ دی ماه که امروز سالروز گرامیداشت آن است، به صحنه آمدند و خواب های پلید و فتنه دشمنان داخلی و خارجی را پریشان کردند. اصلاح طلبان از هر چه که تصورش را بکنید سخن می گویند اما از سخن گفتن درباره ۹ دی ماه ابا دارند. چرایی این سکوت معنا دار را باید از زبان خود اصلاح طلبان شنید، شاید فردا روزی لب به سخن بگشایند. وطن امروز:9 دی! به گوشی یوم الله؟! « 9 دی! به گوشی یوم الله؟!»عنوان سرمقاله روزنامه وطن امروز به قلم حسین قدیانی است که در آن می خوانید؛ از سررسیدم که پر از عکس پرکشیده هاست، «غدیر» را با تقدیر غم ورق زدم، «عاشورا» را با آشوب اشک، «تاسوعا» را بی دست، «زینب» را با پیام، «رقیه» را با عشق و چند برگ آن طرف تر، صفحه «9 / 10» را برداشتم و با آن موشک درست کردم و انداختمش از پنجره اتاق بیرون تا بلکه «بچه های کربلای 4» امشب در شلمچه، خیلی هم بی دفاع نباشند. آه! دل من امشب پیش «حاج حسین خرازی» است. چند روز دیگر در «کربلای 5» همه بدنش می پیوندد به آن دست شهیدش. به موشکم گفتم هوای بچه های آدم را داشته باش. در شرق ابوالخصیب، محسن و محمد و حبیب دارند پرپر می شوند. آری! از پنجره اتاق، موشکم را انداختم بیرون تا «بیرونی» در تقاطع «انقلاب ـ ابوریحان» قبل از آنکه بمیرد، معنای «بصیرت عاشورایی» را بفهمد. ابوریحان به موشک من گفت: آن زمان که «حکیم بوعلی» نسخه «شفا» می پیچید، غربی ها در صف بیمارانش بودند. موشک من رفت و از راسته کتابفروشی ها، کتاب وصیتنامه شهدا را پیدا نکرد اما یک جلد «نهج البلاغه» خرید که ترجمه هیچکس نبود؛ تجربه «این عمار» بود به زبان روزگار. بعضی ها «علی» را «ترجمه سلیس» می کنند به زبان مادری اما موشک من، مردی را می شناسد که «علی» را «تجربه نفیس» می کند، منتها نه در کوچه تاریخ «کوفه» بلکه در همین خیابان انقلاب اسلامی. جای «بلال» خالی! موذن زاده داشت اذان می گفت به لهجه ایرانی. همان حوالی، موشک من رفت و افتاد حیاط خانه «آقا» و از قول من به «سیدعلی» که داشت وضوی نماز ظهر را با همان دست مجروحش می گرفت، گفت: من مستاجر نیستم؛ خانه ام «بیت رهبری» است اما «آقا»! «دشمن به آتش می کشم، گر تو لبت را تر کنی، من چون گلی در دست تو، کاش مرا پرپر کنی، بر رشته های معجر زهرا، قسم سیدعلی، خنجر به حنجر می زنم، گر تو هوای سر کنی». موشک من که روز «9 دی» سرنشینش بود، رفت و رفت و رفت تا رسید بهشت زهرا؛ قطعه سرداران. نشست کنار مزار «حسن طهرانی مقدم» و گذاشت تا سیدالشهدای غدیر برایم فاتحه بخواند. «حسن باقری» همان جا به موشک من گفت: گاهی زنده ها برای مرده ها فاتحه می خوانند و گاهی شهدا برای «زنده/ مرده ها» اما موشک من هر چه گشت، «حاج احمد» را پیدا نکرد. سراغش را گفتم از «عباس کریمی» بگیرد. آمارش را داشتم از پشت پنجره. «حاج عباس» گفت: برادر احمد رفته، پرچم اسلام را بکوبد انتهای افق. سرش خیلی شلوغ است. تا «ظهور»، به ما گفته که به هیچکس وقت ملاقات ندهیم. گاهی با خدا جلسه دارد، گاهی با خون خدا، گاهی با بقیه.. الله، گاهی با حضرت ماه، گاهی هم با «برادران دستواره». بهشت هست و نیست. از ما هم زنده تر است «متوسلیان». در سررسیدم که پر از عکس پرکشیده هاست، شهیدی هست اما صفحه کوچک سررسید، گنجایش سرش را نداشت. به موشکم گفتم برو «جزیره» و سلام نسل مرا به «محمدابراهیم» برسان. «موشک 9 دی» هنوز به «طلائیه» نرسیده بود که «مجنون» شد. موج، او را گرفت، کنترلش از دستم خارج شد و از اوج آسمان افتاد روی زمین. آخر، نقطه صفر مرزی چشمش به استخوانی افتاد که از دل خاک بیرون زده بود. موشک من گفت: کدام مادر، جگرگوشه اش را اینجا جا گذاشته است؟! گفتم: پلاک ندارد؟! گفت: نه! گفتم: آن مادر را می شناسم؛ «مادر شهید گمنام». از سررسیدم، گشتم و گشتم تا شماره «طهرانی مقدم» را پیدا کردم. زنگ زدم بهشت زهرا که هوای موشک ما را داشته باش. در «جزیره» حسابی «مجنون» شده. گفت: ولش کن! بگذار راحت باشد! گفت: از تهران تا «اتاق بیضی» چند کیلومتر است؟! گفتم: نمی دانم! گفت: اندازه اش دست ماست؛ موشک 9 دی، الان دارد سوختگیری می کند. کارش که تمام شد، بردش را می رسانیم هر کجا که «آقا» بخواهد. از سررسیدیم که پر از عکس پرکشیده هاست، نگاه می کنم به جای خالی یک برگ... خدایا! چقدر دلم برای «9 دی» تنگ شده. چند شب بعد که از جنوب برگشت، برایش می خواهم «جشن تولد» بگیرم با 2 شمع؛ یکی به نام «عباس» و یکی به نام «حسین». 9 دی، 9 دی، 9 دی... به گوشی یوم الله؟!

جوان:9 دی یوم الله اکبر 9« دی یوم الله اکبر»عنوان سرمقاله روزنامه جوان به قلم دکتر یدالله جوانی است که در آن می خوانید؛همه چیز و از جمله تمامی روزها متعلق به خداوند متعال است. اما در این میان، در بعضی از روزها به دلیل وقوع یک امر، آن روز از دیگر روزها متمایز و به یوم الله معروف می شود. به مومنین امر شده تا ایام الله را پاس دارند و با یادآوری ایام الله از کنار آن درس ها بگیرند و عبرت ها بیاموزند. روز 9 دی از این روزهای خاص الهی است و به حق می توان آن را «یوم الله اکبر» نامید. دلیل نامگذاری 9 دی به «یوم الله»، این است که در روز 9 دی سال 1388، جهانیان شاهد تجلی قدرت خداوند در سرزمین ایران بودند، در این روز ملت ایران با هدایت الهی و در پرتو نصرت حضرت حق بزرگ ترین، پیچیده ترین و شکننده ترین توطئه علیه انقلاب اسلامی را در هم شکست و دشمنان اسلام، انقلاب و نظام ولایی را ناکام کرد. فتنه 88، توطئه ای بزرگ علیه انقلاب اسلامی و ملت ایران بود، توطئه ای متفاوت از تمامی توطئه های پیشین که تا آن مقطع علیه انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی طراحی شده و به مرحله اجرا درآمده بود. حوادث سال 88 به دنبال انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری با یک دروغ بزرگ آغاز شد و این حوادث کشور آرام و با ثبات ایران را به وادی ناآرامی ها و در گیرشدن با یک بحران عمیق سوق داد. هدف اصلی از دروغ بزرگ، متهم سازی نظام دینی به فساد سیاسی و غیرقابل اعتماد بودن مسئولان در امانت داری از آرای مردم در انتخابات و در نهایت ضروری بودن انجام یک تغییرات اساسی در حوزه قدرت سیاسی به دست مردم بود. دشمنان خارجی برای شکل گیری چنین حوادث و بحرانی در ایران، قریب دو دهه کار کرده بودند. برنامه ریزی دشمنان برای این امر از زمانی آغاز شد که تمامی توطئه ها و ترفند هایشان برای شکست انقلاب و فروریختن جمهوری اسلامی با دستان پرتوان ملت ایران خنثی شد. شکست تمامی توطئه های دشمنان علیه انقلاب و نظام در دهه اول عمر جمهوری اسلامی، آنان را به این جمع بندی رساند که جمهوری اسلامی را تنها و تنها همان نیرویی می تواند به زیر بکشد که آن را بر پا ساخته است و آن نیرو چیزی نیست مگر ملت ایران؛ ملتی که بزرگ ترین انقلاب مردمی دوران معاصر را پدید آورده و بر اساس مبانی، اصول و آرمان های انقلابش، جمهوری اسلامی را در ایران مستقر کرده است. دشمنان بر اساس یک برنامه ریزی بلندمدت به دنبال آن بودند مردم ایران را از موقعیت پشتیبانی و همراهی با نظام اسلامی و پیروی از ولایت فقیه با ترفندها و خدعه های رنگارنگ خارج سازند و آنان را در مقابل نظام و ولایت، آن هم با شعار آزادی خواهی، عدالت طلبی و حق خواهی قرار دهند. دشمنان و در رأس آنان امریکایی ها و صهیونیست ها، به خوبی این مطلب را فهم کرده بودند تا زمانی که مردم در ایران، پشتیبان ولایت فقیه باشند، ایران در برابرشان فرونخواهد ریخت و تسلیم زیاده خواهی ها و خواسته های آنان نخواهد شد.
آری اساس فتنه و توطئه 88 جداسازی مردم از نظام ولایی با ترفند دروغ بزرگ مبنی بر انجام «تقلب» در انتخابات بود. هدف این دروغ، فروریختن اعتماد عمومی نسبت به نظام و مسئولان آن و علامت سؤال گذاشتن بر عدالت و مشروعیت الهی ولی فقیه زمان بود. اولین بیانیه میرحسین موسوی در روز شنبه 23 خرداد 88، در بردارنده نکاتی است که تأمل در آن این نقشه شیطانی را آشکار می سازد. موسوی در این بیانیه از موضع حق طلبی و دفاع از حقوق مردم با ادعای انجام تقلب در انتخابات می نویسد: مردم اکنون به دنبال آنند تا ببینند این تقلب با دستور کدام مقامات انجام گرفته است! در واقع موسوی، انجام تقلب را قطعی گرفته و مردم را ضمن فراخوان به اردوکشی خیابانی برای واداشتن نظام به پذیرش «ابطال انتخابات»، آنان را برای شناسایی عاملان اصلی این تقلب ادعایی، جهت می دهد. اما در این صحنه موسوی تنها نیست. عمده احزاب و گروه های مدعی اصلاح طلبی و چهره های برجسته این جریان، موسوی و کروبی را در به ثمر نشستن این دروغ بزرگ همراهی می کنند. این جریان در این میدان، دو نیروی دیگر را همراه دارد، یکی نظام سلطه و متحدانش با تمام توانشان در حوزه های تبلیغاتی، رسانه ای، سیاسی و حتی کمک های مالی و دیگری تمام اپوزیسیون و جریان ضدانقلاب خارج و داخل که از یک طرف مدعیان انجام تقلب در انتخابات و خواسته آنان مبنی بر ابطال انتخابات را تأیید و از طرف دیگر تمام توان و ظرفیت های خود را برای ایجاد اغتشاش، ناآرامی و بر هم زدن ثبات ایران فعال می کنند. بنابراین فتنه 88 سه بازیگر اصلی دارد؛ نظام سلطه و متحدانش، جریان ضدانقلاب داخل و خارج کشور و جریانی که با عبارت هایی چون «تجدیدنظرطلبان»، «استحاله شده ها»، «ریزش های انقلاب» و «انقلابیون فرسوده و پشیمان از مبارزه» قابل توصیف هستند. در این صحنه بسیار پیچیده، طراح اصلی نظامی سلطه است و افراد جریان سوم، خواسته و ناخواسته، آگاهانه یا ناآگاهانه در پیوند با دشمنان اسلام و انقلاب و همچنین جریان ضدانقلاب روی نظام شمشیر کشیده و با ادعای دروغین «تقلب»، مردم را برای مقابله با نظام، به صحنه فرا می خوانند. نقش آفرینی جریان سوم دراین توطئه بزرگ، به توطئه ماهیت فتنه داد. بازیگری موسوی، خاتمی و کروبی با سوابقی روشن در انقلاب و اداره کشور از یک طرف و همراه شدن احزاب و گروه هایی چون مجمع روحانیون مبارز، سازمان مجاهدین، حزب مشارکت و کارگزاران با این افراد از طرف دیگر در پازل دشمنان قسم خورده انقلاب و نظام اسلامی، تشخیص توطئه را برای عده ای دشوار ساخت. سکوت برخی از خواص و سخنان مبهم و دوپهلوی برخی دیگر از آنان، امر را بر بخشی از جامعه مشتبه نمود. مردم ایران با نفاق پیچیده ای در سال 88 مواجه شدند؛ نفاقی که نمونه هایش در تاریخ اندک است. برای پدید آمدن چنین نفاقی در جامعه انقلابی ایران، دو نیروی شیطانی دست در دست یکدیگر نهاده و سالیان متمادی کار کردند. شیطان بزرگ، امریکا و ایادی اش از یک طرف و شیطان درونی هر انسان از طرف دیگر، کار را به جایی رساندند که با نفوذ روی انسان های ضعیف الایمان قدرت طلب، از افراد با سابقه خدمت، افراد خائن به انقلاب، نظام اسلامی و ملت درست کردند و این خائن های دست پرورده دو شیطان درون و برون، با رویکردی منافقانه، فتنه 88 را در یک پیوند نانوشته با دشمنان خارجی پدید آورده و تأمل در اعترافات عطریان فر، عضو برجسته کارگزاران در دادگاه حوادث پس از انتخابات مبنی بر اینکه آنان به یک نفاق سازمانی مبتلا شده بودند از یک طرف و اعترافات عضو دیگر کارگزاران یعنی آقایی مبنی بر پدید آمدن یک انحراف فکری از 10 یا 11 سال قبل در جریان مدعی اصلاحات از طرف دیگر، اهداف فتنه و فتنه گران را آشکار می سازد. دقت در این بخش از اعترافات آقایی که می گوید، ریشه این حوادث و مشکلات به آنجا بر می گردد که انحرافات فکری ما به «پروژه» تبدیل شد و برای پیاده سازی این پروژه، از خطوط قرمزی مانند استفاده از کمک خارجی عبور کردیم و اموری اینچنین مباح گردید، عمق فتنه و توطئه را آشکارتر می سازد. آری فتنه ساز، از دشمنان خارجی برای رسیدن به اهداف شیطانی خود، کمک هایی را دریافت کرد که افرادی چون کیان تاجبخش در دادگاه بخش های اندک از آن را افشا کردند. اما این توطئه بزرگ و پیچیده هم با بصیرت عاشورایی ملت ایران در روز 9 دی 88 در هم شکسته شد. مدعیان حق طلبی در روز عاشورای 88 ماهیت یزیدی خود را نمایان ساختند و در پی این رسوایی بزرگ فتنه گران بود که ملت همیشه در صحنه بار دیگر حماسه ای بزرگ خلق کرد و 9 دی را به روز بصیرت و میثاق با ولایت تبدیل کرد. در روز 9 دی ملت ایران لیاقت خود را در برخورداری از نصرت الهی به نمایش گذاشت و با نزول نصرت الهی، پیروزی ملت بر فتنه رقم خورد. این یوم الله اکبر بر همه حق طلبان مبارک باد. حمایت:آزمون بصیرت «آزمون بصیرت»عنوان سرمقاله روزنامه حمایت به قلم محمد حسن قدیری ابیانه ست که در آن می خوانید؛ماجرای فتنه سال 88 با رمز تقلب سازماندهی شد و بر اساس دستورالعمل های جنگ روانی و انقلاب های رنگی تدارک گردید. مهره های استکبار در ایران و جهان، همه بسیج شدند تا این توطئه رنگین و در حقیقت ننگین را علیه انقلاب، کشور و ملت ما به نتیجه برسانند. یکی از مقامات سازمان سیا زمانی اعلام کرده بود اولویت ما، استخدام نیروهایی است که زمانی در نظام، دارای مسئولیت بوده و روزگاری از پیروان امام(ره) محسوب می شدند. ظاهراً دشمنان ما در این برنامه ریزی پیشرفت هایی داشتند و افرادی که در نظام صاحب منصب بودند به این فتنه، پیوسته و یا از اول وارد این بازی شدند. کمیته صیانت از آراء از سوی برخی در انتخابات 88 تشکیل شد تا چنانچه مردم به نامزد مورد نظرشان رأی ندهند، به بهانه صیانت از آراء ادّعای تقلب را مطرح کنند و در راستای اهداف دشمنان وارد عمل شوند. از قبل هم مشخص بود که چنین برنامه ای تدارک دیده شده است. در این فتنه تمام دشمنان داخلی و خارجی کشور هماهنگ اقدام کردند و از آشوب ها حمایت نمودند. در کنار ضررهای هنگفتی که از ناحیه فتنه به انقلاب وارد شد، رو شدن دست این عوامل را باید از دستاوردهای انقلاب به حساب آورد. پایبندی و عدم پایبندی بسیاری به ارزش ها و اصول در این فتنه مشخص گردید و نقاب از چهره مدّعیان دروغین انقلاب برداشته شد. در واقع می توان فتنه را سنگ محک یاران انقلاب دانست که به وسیله آن، سره از ناسره جدا شد. آمریکا و هم پیمانانش و تمام ارتجاع عرب، گروهک های ضدّ انقلاب، بهائیان، سلطنت طلبان و عوامل رژیم گذشته و حتی گروه های تروریستی منطقه مانند جندالشیطان تحت رهبری عبدالمالک ریگی، از این فتنه و عوامل و سران آن حمایت کردند. جالب اینجاست که فتنه گران، حمایت استکبار، جنایتکاران و تروریست ها را برای خود، امتیاز و اعتبار تلقّی نموده، به اتّکا همین حمایت ها بود که احساس کردند قادرند در مقابل نظام اسلامی بایستند اما ندانسته، نیّات باطنی خود را آشکار کردند. در آن ایّام، دشمنی این جماعت با بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و حتیّ با اسلام به نمایش گذاشته شد. نمونه آن، هتک حرمت روز عاشورا، کشیدن چادر از سر بانوان و آتش زدن مساجد بود اما با این تمایز غلیظ، باز هم عدّه ای دست از نفاق برنداشته و یکی از سران فتنه با گستاخی تمام، آشوبگرانی که در روز عاشورا به رقص و پایکوبی پرداخته بودند را مردم خداجوی خطاب کرد!سوال مهم در اینجا این است که آیا آنان واقعاً معتقد بودند که تقلبی صورت گرفته بود؟ مصطفی تاجزاده در زندان در گفتگویی که با دوستان خود داشت اینگونه اقرار می کند: حتی اگر یک میلیون رأی، متقلبانه به صندوق ها ریخته شده باشد باز هم تفاوت، آنقدر فاحش است که نشان می دهد انتخابات را واگذار کرده ایم. اما وی و دیگر دوستانش همان هایی بودند که دائم بر طبل تقلّب می کوبیدند. مشخص است که فتنه گران اعتقادی به تقلب نداشتند اما در عین حال دم از تقلّب می زدند. در حقیقت قصد آنان برهم زدن انتخاباتی بود که در آن، بازنده شده و نیز عدم تمکین به رأی آحاد مردم بود. در حالی که معنای جمهوریت، خلاف نیّات پنهانی آنان بود. آنان به خوبی واقف بودند که تقلبی صورت نگرفته زیرا پیش از این خود آنها از مسئولین و مجریان انتخابات بودند و به اینکه تقلب یازده میلیونی امکان پذیر نیست، علم داشتند. یکی از دلایل محکمی که بیانگر علم آنان به عدم تقلب بود عبارت است از شکایت نکردن آنان به شورای نگهبان. فتنه گران اصولاً دلیلی بر وقوع تقلب نداشتند بنابراین شکایت هم نکردند. طرفه آنکه سران و حامیان فتنه ابداً اعتقادی به مردم سالاری، جمهوریت، جامعه مدنی، احترام به آراء عمومی نداشتند و شعارهای زیبای آنان در دوران اصلاحات، دروغی بیش نبود. آنان ثابت کردند در صورتی چنین شعارهایی را می پذیرند که خود بر مسند حکوم�





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن