تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 29 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):برترین اعمال دوست داشتن در راه خدا و دشمنی در راه اوست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1831101012




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

تاريخ پژوهشي سينماي ايران بر پايه اصول علمي


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
تاريخ پژوهشي سينماي ايران بر پايه اصول علمي
تاريخ پژوهشي سينماي ايران بر پايه اصول علمي نويسنده: حميد خاکبازان وقتي به تاريخ نامه‌ها نگاه مي‌افکنيم عموماً آن ها را همراه با اشکالات بسيار در منظر و صحت وقايع و تحليل آن مي‌يابيم. چرا که اين کتاب‌ها توسط افرادي به نگارش درآمده است که عمدتاً در دربار شاهان و سلاطين حضور داشته‌اند و از عطاهاي ايشان برخوردار بوده‌اند. لذا آنجا که به ذکر حوادث مربوطه با سلاطين و يا دشمنان ايشان پرداخته‌اند به افراط و تفريط روي آورده يا چشم از موضوعاتي بسته‌اند. از همين روي کتاب‌هاي ايشان قابليت هديه به سلطان وقت را داشته است و حال من و شماي محقق مي بايست از ميان هزاران ورق ونقل قول‌هاي مختلف حقيقت ماجرا را کشف کنيم و در معرض ديد و نظر مخاطبان قرار دهيم. کاري سخت و دشوار که جز با تلاش فراوان و بکارگيري معيارها و شاخص‌هاي سنجش درست از نادرست ميسر نخواهد شد. متاسفانه بسيارند تاريخ نامه‌هايي که عليرغم سستي و نادرستي مطالب مورد استناد مورخان ديگر قرار گرفته و اشتباهاتي که يا از روي عمد و يا به لحاظ منافع شخصي و گروهي و يا اغراض سياسي صورت گرفته نسل به نسل انتقال يافته و امروز، بازشناسي واقعيت از خيال، کاري بس دشوار است. و حتي در برخي موارد به لحاظ ادامه منافع گروه يا نژاد خاص بررسي و تحقيق در آن با ممانعت ها و محروميت هاي شديد محقق و يا تهمت‌هاي بزرگ به گوينده‌ي آن روبروست. از همين دست است ماجراي هولوکاست و يا تخيل زيبا و دوست داشتني حقوق بشر در بوسني، غزه، افغانستان، عراق و ...اينک سي سال از انقلاب شکوهمند اسلامي ايران مي گذرد و چه بسيارند افرادي که حداقل با نوشتن خاطرات به تاريخ نگاري مشغولند. از سوي ديگر نهادهايي وجود دارند که بر له يا عليه انقلاب به تاريخ نگاري مشغولند. گرچه به نظر مي رسد در زمانه‌اي که دنيا چون دهکده اي کوچک شده است و با فشار يک دکمه کوچک سيلي از اطلاعات در مقابل و دسترس شما قرار مي گيرد. کار تاريخ نگاري بسيار ساده شده است. مي توان اطلاعات را در کنار يکديگر قرار داد و کتاب تاريخي جديدي را تاليف کرد! اما در اين ميان نکته مهم آن است که حجم زياد اطلاعات دليل آساني تاريخ نگاري نيست، بلکه تجربه و علم نشان داده است که افزايش داده‌ها به افزايش پيچيدگي و صعوبت تحليل در سيستم منجر مي شود، از سوي ديگر حجم زياد و فراوان داده‌هايي که لزوماً بر حقيقت منطبق نيستند محقق را از راه راست در کشف حقايق منحرف مي‌نمايد از اينجاست که موضوع پيرايش داده‌ها بر مبناي اصول و معيارهاي سنجش علمي جايگاهي رفيع مي يابد. لذا پيش از هر گونه قضاوت و داوري مي‌بايست مجموعه‌اي از روش‌ها، معيارها و شاخص‌ها را يافت که با ورود اطلاعات بدان همچون سنگ محک معيارها مشخص و جايگاه آن تبيين گردد. اين مقدمه از آن روي مطرح گرديد که در نگاه و منظري که به تدوين تاريخ سينماي پس از انقلاب داريم نکاتي را لحاظ نمائيم که کمترين خدشه به راه و نتايح حاصله از آن وارد باشد. هم از اين روي تاريخ نگار سينماي ايران در اين راه با بايدها ونبايدهايي روبروست که در صورت عدم توجه به آن ارزش نگارش خود را کم بها يا بي‌بها مي‌يابد. بسيار جاي دريغ و افسوس است. در زماني که بهره عمرها کم و غفلت‌ها فراوان گشته است دست بکاري زنيم که امکان انجام بهينه آن براي ما وجود داشت. اما نکته ديگر آنکه به دنبال آنيم تا روشي ارائه دهيم که توانايي نقد تاريخ نگاري‌هاي ديگر داشته باشد و خواننده يا محققي که يا در زمان ماست و يا پس از ما خواهد آمد آن را به درستي در روش و نظر سنجيده و نقد کند چرا که به فرمايش اميرالمومنين علي عليه اسلام سخن تا زماني که نگفته‌اي اسير توست و هنگامي که بر زبان آوردي تو اسير اويي. اثر مکتوب عمري طولاني دارد که به مراتب بيش از عمر ما در زمان حيات مان است. پس از ما افرادي خواهند بود با تفکراتي شبيه يا مغاير و متضاد با منافعي که منافع، در مقابل آن رنگ باخته است، با روش‌هايي که توسعه يافته‌تر از روش هاي ما در طرح و بيان وقايع و مطالبند، لذا داوري در مورد ما و آثار ما در طي سالها ادامه خواهد يافت و يقيناً تعريفي که از شخصيت‌ها در طول زمان مي شود (تعريف تاريخي ايشان) با تعريف آنها در زمان حال يکسان و يکنواخت نيست. تعريف و تمجيدها در محدوده زماني خاصي صورت مي گيرد و پس از آن حصارهاي محافظت گروهي و جناحي از ميان برداشته خواهد شد و اصولاً طبق اصل والاي هستي خورشيد حقيقت هيچگاه زير ابر پنهان نمي‌ماند. اغراض شخصي و يا رازها بر ملاخواهد شد. آنها که بزرگي را به خود بسته‌اند. از جايگاه خويش به زير کشيده خواهند شد و اين سنت الهي و وعده خداوند است. در اينجا عوامل لازم براي تبيين دقيق تاريخ سينماي ايران را به دو دسته تقسيم مي‌نمائيم: الف) آن دسته از عواملي که به صورت زنجيره‌اي بر يکديگر تاثير گذارند. اين عوامل در قالب دوران هاي سينمايي مورد تجزيه و تحليل قرار مي‌گيرند. دوران هاي سينمايي حرکت کلي سينما را شکل مي‌دهند. هر دوران از ماموريت و ارزش‌هاي خاصي برخوردار است که تصميمات و وزارتخانه‌اي و فرايندهاي کلان از حمايت، هدايت، نظارت، نحوه توليد، تشويق ها و تنبيه‌ها، سانسور، جهت‌گيري‌هاي کلي، جشنواره‌ها، وام‌ها، تخصيص تجهيزات منحصر به فرد به فيلمها، اعطاي يکطرفه پرداخت‌هاي خاص، نحوه اکران، آزادي بيان اعطاي آزادي و نحوه کنترل‌ها به صنوف و بسياري موارد ديگر از ويژگي هاي يک دوران به شمار مي آيد که طبيعتاً تک تک عوامل و سياست‌هاي متخذه در شکوفايي يا اضمحلال سينما تاثيرگذار است. ب) آن دسته از عواملي که در بيان واقعي و بدور از انصاف حوادث و يا رويدادها تاثيرگذار است و در پناه توجه نام به آن مي توان تحليلي حقيقي از واقعيت در گذر را به مخاطب ارائه داد به گونه‌اي که نقش اغراض شخصي و يا منافع گروهي و اجتماعي و نيز سفارش‌ها در آن به حداقل رسيده باشد. از جمله مواردي که در اين بخش مورد ارزيابي قرار مي گيرد چگونگي بررسي صحت منابع مورد استفاده در نقل استنادات است. دوران ها و چگونگي شناخت يک دوران تمامي حوادث تاريخي، رفتارهاي اجتماعي، و يا حتي گفتارها و عملکردهاي شخصي افراد را مي‌بايست در شرايط سياسي و فضاي فرهنگي، اجتماعي زمان وقوع سنجيد. چرا که در غير اين صورت بسياري از ايمپالس‌هاي تاثيرگذار بر يک حرکت يا تصميم از چشم تاريخ نگار دور خواهد ماند و يا ميزان خطاي حاصله در نتايج بسيار بالا خواهد بود. چه بسا فضاي اجتماعي و يا خواسته‌هاي سياسي گروه ها و يا فشارهاي وارده بر تاريخ نگار موجب آن شود که عليرغم تمايل، سخني ناصواب و يا دور از انصاف به رشته تحرير درآيد و يا از سوي ديگر بسياري از رفتارها در زمان و شرايط خاص موضوعيت دارند و پس از سپري شدن زمان و يا تغيير در رفتارهاي اجتماعي و يا گذر فشارهاي سياسي، موضوعيت آن از بين مي‌رود. در هر دو مثالهاي بسياري وجود دارد. برخي از تاريخ نگاران سينماي قبل از انقلاب معترفند که تاريخ نگاري ايشان سياسي بوده و اگر در حال حاضر بخواهند مجدداً رويکردي به تاريخ نگاري داشته باشند سخنان ديگري خواهند گفت و تاريخ سينماي قبل از انقلاب را از نو خواهند نوشت، از سوي ديگر باز هم شاهد بوده‌ايم که گاه نمايش يک فيلم در شرايط سياسي يا فرهنگي و اجتماعي خاص براي مدتي محدود، ممنوع گرديده است و پس از تغيير فضا، انقضاء دوران يا تغيير ارزش‌هاي مطرح در هر دوران مجوز پخش آن صادر گرديده است. لذا حتي عملکرد افراد را نمي‌توان خارج از محدوده دوران خاص مورد ارزيابي قرار داد. به عبارت ديگر هرگونه تحليل يا قضاوت در مورد نيکي يا پليدي و زشتي رويدادها يا عملکرد افراد مي‌بايست در چارچوب زماني و ارزشي دوران‌هاي خاص سينمايي صورت پذيرد.عامل تشديد شوندگي در دوران‌ها بطور معمول جزئيات فرهنگي، سياسي و اجتماعي بر يکديگر تاثير مي‌گذارند و اگر دوران سينمايي طولاني باشد اين تاثير تشديد شونده است. حوادث اجتماعي همانند يک سري حلقه‌هاي بهم پيوسته در يکديگر موثرند. آنچنان که پس از اين توضيح خواهيم داد فراز و نشيب نتايج حاصل از دوران‌ها با موضوع تشديد وقايع اجتماعي نسبت مستقيم دارد. از سوي ديگر گاه يک شعار سياسي، در يک دوره خاص، موجب مي شود حرکتي عظيم در جهت تحقق آن شعار صورت پذيرد و يا شايد القاء يک فضا، خواه مثبت يا منفي توسط فرايندهاي به هم پيوسته يا به هم وابسته سلسله حوادثي را ايجاد نمايد که بر يکديگر اثر مثبت يا منفي تشديد شونده داشته باشند. اين موضوع را مي‌توان سبقت فرايندها از يکديگر در فضاسازي‌هاي اجتماعي ناميد. به عنوان مثال وقتي نام نويسنده‌اي بر سر زبانها مي‌افتد بسياري در فضايي که ممکن است تفاخر هم در آن نقش داشته باشد سعي به خواندن آثار او خواهند داشت اين موضوع خود فروش کتاب را بالا مي‌برد و موجب چاپ‌هاي متعدد مي‌گردد که خود فضاي تبليغاتي را گسترش مي‌دهد. وقتي در فيلمسازي يک نوع نگاه يا يک شعار خواه بحق يا ناحق در فضاي سينما طنين‌انداز و دائماً تکرار مي شود صرف نظر از اينکه اين شعار درست باشد يا غلط - خاصه که منافع عده‌اي خاص را در برگيرد و جنبه روشنفکرانه و پيشرو نيز داشته باشد. به صورت يک اصل مسلم جلوه مي‌نمايد. از هر زباني شنيده مي‌شود در حاليکه نقد درستي بر آن صورت نمي‌گيرد و يا اجازه نقد درست داده نمي‌شود. در هياهويي اين چنين، وظيفه تاريخ‌نگاري از خبرنگاري جدا مي‌شود. تاريخ نگاري مي‌بايست به دلايل گفته و يا ناگفته و مخفي نظر کند و هياهوي عمومي که عمدتاً با التهابات نيز همراه است در بيان او تاثيري نداشته باشد. به عنوان مثال بحث مخالفت نظارت در سينما از موضوعات فراگيري است که با دامن زدن برخي از رسانه‌هاي خارجي آغاز گرديد. منافع مالي - اعتباري و روشنفکري برخي از اهالي سينما از يک سو و وجود آئين نامه هاي ناکارآمد و طولاني بودن مراحل پاسخگويي از سوي ديگر منجر به يک جريان عمومي گرديده است که حاصل آن زير سئوال رفتن اصل نظارت بود. جداي از اينکه روش‌هاي اعمال نظارت چگونه است و يا چگونه بايد باشد محدوده آن در کجا صواب و در کجا ناصواب است، اصل نظارت براي نظام‌هاي هدفمند پذيرفتني و بلکه از لوازم و شرايط هدفمندي است. در اينجا وظيفه تاريخ نگار جدا نمودن منافع شخصي از منافع اجتماعي و تفکيک حد و حدودهاست. به ديگر سخن، تفاوت تاريخ نگاري و خبرنگاري از همين نقطه آغاز مي‌شود. خبرنگار سعي مي‌نمايد‌آنچه را که اتفاق مي‌افتد به کم و کاست به اطلاع همگان برساند به بيان موفقيت‌ها، شادي‌ها، ناکامي‌ها و اتفاقات آنگونه که انجام گرديده است. خبرنگار واقعيت را بيان مي‌کند همانگونه که هست، کار او انتقال برش‌هايي از واقعيت در محدوده کوتاه زماني است. متاسفانه در اين محدوده زماني، حقيقت مجال خود نمايي ندارد. ريشه علل يا حوادث گاه تا سال‌ها بعد روشن نمي‌شود. به دليل مخفي نگاه داشتن همين علل و ريشه‌هاست که برخي از اسناد محرمانه وزارت خارجه انگليس و يا آمريکا تا 50 سال بعد نيز منتشرنمي‌شود. تاريخ نگاري ادامه کار خبرنگاري در محدوده وسيع‌تري از زمان است. در خبرنگاري فرصت ريشه‌يابي حوادث نيست در تاريخ نگاري نگاه ما به حوادث کم رنگ تر از نگاه ما به ريشه و علل مبدعه آن است. از اينجاست که معتقديم تاريخ نگاري سينما جمع‌آوري خبرهاي سينمايي نيست و بلکه مي‌بايست بسيار فراتر از آن چه تا به حال بدان پرداخته شده مورد توجه و تامل قرار گيرد. چگونه مي‌توان دوره‌هاي تاريخ سينماي ايران را شناخت و آنها را از يکديگر تفکيک نمود؟ مسلم است که تاريخ سينماي ايران دوره‌هاي مختلفي را پشت سر نهاده است اين دوره‌ها با ويژگي‌هاي خاصي از هم متمايز مي‌شوند. شاخص‌هاي سنجش هر دوره را بر اساس موارد زير مي‌توان تعريف نمود: 1- ارزش هاي حاکم در سياست گذاري‌ها مهم‌ترين عامل در تعريف يک دوره ارزش‌هاي بنياديني است که مد نظرسياست گذاران و مديران اجرايي در نظام سينمايي کشور قرار گرفته است. ارزش‌ها فضايي را تعريف مي‌کند که تنها در محدوده آن مي‌توان حرکت کرد. ارزش‌هاخواه مثبت خواه منفي، محدوده تصميم‌گيري‌هاي اجرايي را تعيين مي‌نمايند. هيچ آئين نامه و يا فرايندي نمي‌تواند با ارزش ها در تضاد و تخالف باشد و اگر چنين شد آن تصميم و يا فرايند از جنس اين مجموعه يا دوره نخواهد بود حتي اگر به لحاظ محدوده زماني در کنار يکديگر قرار گيرند. ارزش‌ها پايه‌هاي تخلف ناپذير يک بنا هستند و اصلي‌ترين شاخص براي تفکيک دوره‌ها از يکديگرند. به عنوان مثال تضاد در ارزش‌هاي مطروحه در سينماي قبل از انقلاب با پس از انقلاب اسلامي بزرگترين مشخصه براي تفکيک دوران‌هاي کلان سينمايي است. اصولاً به دليل تغيير همين ارزش‌هاست که انقلاب به پا مي‌شود و به دنبال آن سينما هويت ديگري را مي‌پذيرد. اگر قبل از انقلاب نيز فيلمي با ارزش‌هاي انقلاب اسلامي ساخته مي‌شد در دسته بندي دوران انقلاب قرار مي‌گرفت و اگر در حال حاضر فيلمي با ارزش‌هاي آن دوره ساخته مي‌شود. گرچه به لحاظ زماني بيش از 30 سال با دوره گذشته فاصله دارد اما از همان دسته به شمار مي‌آيد. نکته قابل توجه در تعريف ارزش‌ها آن است که منظور، از بيان ارزش‌ها آن چيز است که براي سياست گذاران و مجريان تخلف از آن امکان ناپذير است. خواه اين موضوع از ارزش‌هاي الهي باشد يا خير. به عنوان مثال در دولت آمريکا حمايت از صهيونيزم يک ارزش و يک بايد تخلف ناپذير است تمامي سياستگذاري‌ها، استراتژي‌هاي و فرايندها مي‌بايست در چارچوب اين ارزش قرار گيرد. گرچه از نظر ما صيهونيزم، نژاد پرستي و بي‌عدالتي در فکر و عمل مذموم و ضد ارزش است. در اينجا سعي تاريخ‌نگار بر آن است که نه از ديدگاه خود بلکه از ديدگاه بنيان گذاران يک مکتب يا نظام، ارزش هاي مد نظر را براي آنها را با عملکردها مقايسه نمايد. 2- ماموريت دومين شاخص براي تفکيک دوران‌هاي مختلف بررسي ماموريت آنها و در محدوده مورد بحث ما بررسي ماموريت سينما در دوران‌هاي مختلف است. به عبارت ديگر با بررسي ماموريت‌ها مي‌توان به تفکيک دوران‌ها پرداخت. اما تعريف ما از ماموريت علت وجودي هر جريان يا حرکت است ماموريت دليل حيات و فلسفه وجودي هر سازمان يا جريان و دوران است در حقيقت چرايي آن را توضيح مي‌دهد. ماموريت پاسخ به نيازهايي است که ايجاد گشته و هدف از تشکيل يک سازمان و يا ايجاد يک جريان، پاسخگويي به اين نيازهاست. بنابراين قبل از هرگونه بررسي بايد مشخص شود چه نيازهايي منجر به تشکيل يک سازمان و درحيطه مورد بحث ما ايجاد يک جريان يا دوره سينمايي جديد گرديده است. ماموريت به اين سئوال پاسخ مي‌دهد که چرا هستيم؛ اگر نبوديم چه اتفاقاتي مي‌افتاد چه جاي خالي‌اي وجود داشت که با حضور ما آن جاي خالي پر شده است؟!به قول مولوي «آمدنم بهر چه بود» سينما مي‌خواهد چه کند و چه نيازي را پاسخ گويد اين سئوالي است که پاسخ آن مي‌تواند شاخصي براي تعيين دوره‌هاي سينمايي قبل و بعد از انقلاب باشد. گرچه اين دسته‌بندي‌ها خود به زير مجموعه‌هاي بيشتري تفکيک مي‌شوند که در محورهاي بعدي به آن خواهيم پرداخت. اهميت ماموريت را در موارد زير مي‌توان خلاصه نمود: - ماموريت يک هدف دراز مدت است وساير اهداف را تعيين کرده و مورد تاکيد قرار مي‌دهد. - مبنا و معيار تخصيص منابع محسوب مي‌شود. - جو شناخته شده‌اي را بر دوران‌هاي سينمايي حاکم مي‌کند و راهنماي تدوين برنامه‌ها وفعاليت واحدها و افراد قرار مي‌گيرد. - به عنوان چارچوبي براي تعيين فرايندها و فعاليت‌ها عمل مي‌نمايد. - زمينه انعطاف‌پذيري‌ها در يک دوره خاص را فراهم مي‌آورد و برنامه ارزيابي فعاليت‌ها و نتايج حاصله را جهت‌دهي مي‌نمايد. 3- چشم انداز از ديگر شاخص‌هاي تفکيک دوران‌هاي مختلف سينماي ايران مقايسه چشم اندازهاست چشم انداز آن گونه هدف درازمدتي است که بر مبناي آن، اهداف کوتاه مدت و ميان مدت تبيين مي‌شود. چشم‌انداز تعيين مي‌کند که به کجا مي‌رويم به قول مولوي «به کجا مي‌روم آخر ننمايي وطنم؟!» به عبارت ديگر چشم‌انداز تصويري از آينده دوران‌هاي سينمايي ماست که رهبران و مسئولين سينمايي در هر دوران قصد داشته‌اند در زماني مشخص بدان دست يابند. به عبارت ديگر آرزوهاي آتي آنها در شرايط حرکتشان بوده است. در بررسي چشم‌انداز دوران‌هاي مختلف است که مي‌توان به تاريخي تحليلي و علمي از سينماي ايران دست يافت. از همين روي آمار و اطلاعات مي‌بايست در راستاي چشم‌انداز مورد توجه قرار گيرد و نتايجي که به استراتژي و چشم‌انداز مرتبط نباشند نمي‌تواند در ارزيابي و تاريخ‌نگاري علمي بکار آيد. چرا که خارج از برنامه و خود روي هستند. چنين نتايجي از درجه اعتبار خارج هستند. 4- استراتژي از مقايسه استراتژي‌هاي تعيين شده در هر دوران مي‌توان به تفاوت دوران‌هاي سينمايي با يکديگر پرداخت. سياست هاي جزئي از سياست‌هاي کلان يا استراتژي بر مي‌خيزد، تمامي تصميمات متخذه در عرصه هدايت، حمايت، نظارت، بيرون سپاري، آزادسازي فعاليت‌ها يا محدود نمودن آن، تغيير محدوده‌هاي رفتاري در سينما، گسترش ياکاهش توليد فيلم، ميزان سرمايه در گردش سينما، ميزان حمايت هاي سرمايه‌اي نظيروام و کمک‌هاي بلاعوض، توليد فيلم در گونه‌هاي مختلف سينمايي، سفارش توليد فيلم و يا به عبارت ديگر مشارکت فارابي در فيلمسازي، نحوه اختصاص جوايز، انتخاب افراد شاخص در جشنواره‌ها، نحوه اختصاص جوايز، انتخاب افراد شاخص در جشنواره‌ها، نحوه حضور بين‌المللي، ايجاد فضاهاي نمايشي، آموزش، ارتقاء سطح تخصصي، تعيين محدوده‌هاي پرداخت دستمزدها در هنر صنعت سينما، واردات فيلم‌هاي خارجي، تعيين محدوده‌هاي نظارت و ارزشيابي، فرهنگ‌سازي و ساير سياست‌هاي اجرايي، همه و همه از استراتژي به ارزش‌هاي مجموعه وصل است و از آن تبعيت مي‌کند. اين ارزش‌هاي مجموعه سيستم هستند که استراتژي را تعيين مي‌کنند و اين استراتژي است که فرايندهاي اجرايي را جهت مي‌دهد. به عنوان مثال اگر ارزشي نظير احترام به حقوق متقابل بين جامعه، انقلاب، مردم و سينما در ارزش‌هاي يک دوران تعريف شده باشد، در اين صورت راهبردهاي کلان، اين ارزش را روشمند و اجرا پذير مي‌نمايند. نحوه اجرايي شدن آن را تعريف و حد و حدودهاي آن را تبيين مي‌نمايند. در اين صورت امور مربوط به توليد، پخش و محتواي فيلم‌هاي سينمايي به گونه‌اي رقم مي‌خورد که در تضاد با زماني است که سينما هدفي جز خود ندارد. به عبارت ديگر وقتي در استراتژي کلان متخذه توسط برنامه ريزان و رهبران سينمايي انتظارات و مطالبات مردم و انقلاب از سينما تعيين نشود و يا ارزشمند شمرده نشود و يا به عبارتي اين خيابان يک طرفه تعريف شود، فيلم‌هايي ساخته خواهد شد که کمترين بهايي را هم در نزد مردم نخواهد داشت و نتيجه آن قهر مردم از سينما خواهد بود. در اين نگاه ارزش در خارج از سينما تعريف نمي‌شود، سينما براي سينما، هنر براي هنر، فلسفه براي فلسفه و علم براي علم في نفسه در دورن خود ارزشمند محسوب مي‌شوند. لذا سينما به موضوعاتي خواهد پرداخت که عمدتاً جشنواره پسند و بي‌اعتنا به مردم و انقلاب است. اما در نگاه اول يعني زماني که در سياست‌هاي کلان حقوق متقابل داراي جايگاه بوده و دو سويه تعريف مي‌شود نوع سياست‌هاي اجرايي از هدايت تا نظارت تغيير مي‌کند. نمونه‌اي از اين دست را در چرخش سياست‌هاي دولت اصلاحات مي‌توان شاهد مثال آورد که در جايگاه خود به طور مفصل بدان خواهيم پرداخت. ارزش‌ها در اين نوع نگاه با نگاه پيشين متفاوت است و لذا استراتژي‌ها متفاوت مي‌شوند و به تبع آن سياست‌هاي اجرايي در اداره کل نظارت و ارزشيابي و بنياد فارابي تغيير مي کنند. در نگاه اول ارزش علم، هنر، فلسفه و سينما به خدمت‌گذاري و خدمت‌رساني به مردم تعريف مي‌شود. در نگاه دوم از ارزشي با مفهوم درون گرد سينما براي سينما فيلمهاي جشنواره‌اي، سياه و ديگر پسند منتج مي‌شود که هيچ ارتباطي با دردها و مشکلات و شادي‌ها و موفقيت‌هاي مردم ندارد، اصولاً اگر مردم مدنظر آن دسته از فيلمها هم قرار گيرند به عنوان ابزار خواهند بود نه هدف از اين رو معتقديم پيش از هرگونه تحليل راجع به دوران‌ها و فيلمهاي ساخته شده در آن دوران‌‌ها مي‌بايست به فضاي ايجاد شده توسط استراتژي حاکم بر آن دوران توجه نموده از آنجا که استراتژي مخصوص نظام‌هاي توسعه يافته و آموزش‌پذير است. کمتر مي‌توان رويکرد استراتژيک را در دوران‌هاي مختلف سينمايي مشاهده کرد اما به لحاظ اينکه عمده استراتژي‌ها نا نوشته‌اند - حداقل در کشور ما - عدم تدوين آن را بصورت مکتوب نمي‌توان معادل با نفي استراتژي دانست. 5- فرايندها و عملکردها از ديگر عوامل و معيارهاي سنجش هر دوران فرايندهاي طراحي شده براي دسترسي به اهداف براساس استراتژي است. خواه اين استراتژي به صورت مکتوب موجود باشد و خواه تنها در ذهن رهبران دوران‌هاي سينمايي قرار داشته باشد. به هرحال فرآيندهاي اجرايي سينما از يک سو به استراتژي و از سوي ديگر به نتايج متصل هستند. معمولاً سياست‌هاي متخذه و فرايندهاي اجرايي عملکرد دوران‌هاي مختلف سينمايي پس از انقلاب را در دفترچه سياست‌هاي اداره کل نظارت و ارزشيابي مي‌توان مشاهده کرد. نکته: آنچه را که تا به حال درباره عوامل شناخت دوران‌هاي سينماي ايران مطرح نموديم مي‌توان تحت عنوان کلي توانمندسازهاي نظام سينماي ايران دسته‌بندي نمود.اما از ديگر مشخصه‌ها و معيارهاي شناخت دوران‌هاي مختلف سينما دسته‌بندي نتايج حاصله است. در معيارهاي بخش نتايج موارد زير از عوامل معيارهاي شناخت به حساب مي‌آيند. نتايج حاصله از عوامل توانمندساز دوره‌هاي سينمايي / نوع توليدات هر دوره/ ميزان نيرو سازي / ميزان جذب مخاطبين و نوع آنها / اثرات اجتماعي سينما / نتايج کليدي عملکرد نظام سينمايي / رضايت اهالي و خانواده سينما / ميزان موفقيت با عدم موفقيت در فضاسازي و امنيت اجتماعي / و همسويي با اهداف نظام است که بررسي آن نياز به مقاله‌اي جداگانه دارد. منبع: سي نما رسانه،شماره414/س
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 408]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن