تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 9 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):پيش از آن كه زبانت تو را به زندان طولانى و هلاكت درافكند، او را زندانى كن، زيرا هيچ چ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

سود سوز آور

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

مبلمان اداری

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1802726767




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

داستان خاله سوسکه و تفاوت کودکان امروز


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:


داستان خاله سوسکه و تفاوت کودکان امروز فرهنگ > تئاتر - حسین قره:

نمایشی در تالار هنر به روی صحنه است بانام «خاله‌سوسکه» نمایشی که با استفاده از تکنیک‌های مختلف نمایشی تلاش دارد تا کودکان را ضمن سرگرمی با یک عمل (اکت) نمایشی درگیر کند. ماجرا از این قرار بود، خاله‌سوسکه‌ی این قصه در اواخر نمایش دربند گرفتار است، همیشه خورشید خانم به او کمک می‌کرده است، اما این بار پشت ابر مانده است و باید کودکان مخاطب نمایش با «فوت» کردن ابرها را کناری بزنند و خورشید را از دست ابرها خلاص کنند تا خورشید بتواند خاله‌سوسکه را نجات دهد. اتفاقی یا رویداد نمایشی که صحنه و سالن را یکی کرده و مخاطب و اجراکننده را مجاب می‌کند تا عمل نمایشی شکل‌گرفته و نمایش ادامه پیدا کند. این نمایش مسئله و دغدغه‌ای برای من مخاطب ایجاد کرد، آیا تئاتر کودک و نوجوان کماکان باید با همان شیوه‌های که برای نسل‌های قبل (هرچند ناقص) اجرا می‌شد، اجرا شود. آیا کماکان گروه اجرا حق‌دارند روی صحنه بایستند و یک روایت را برای مخاطبان خود یعنی کودکان روایت کنند و آن‌ها فقط بیننده و شنونده کار باشند یا باید آن‌ها را در اثر و شکل‌گیری اثر مشارکت داد. همه به‌خوبی می‌دانیم که کودکان امروز کودکی بسیار متفاوتی با نسل‌های قبلی ازجمله پدر و مادران خود دارند. انیمیشن‌هایی که امروز کودکان با آن‌ها بمباران می‌شوند، فضای فکری و نوع تعقل کردن و دایره واژگان آن‌ها را بسیار متفاوت کرده است، به گمان بعضی این شرایط مطلوب نیست و به گمان عده‌ای‌ دیگر این شرایط مطلوب است اما باید هدایت شود. بعضی اینکه کودکان طبقه متوسط حتماً یکی از وسایل الکترونیک را دارند و می‌توانند با آن کار کنند، حتی در بعضی از موارد بهتر از پدر و مادرشان وسایل الکترونیک را می‌شناسند، تقبیح می‌کنند و معتقدند که کودکی این نسل ازمیان‌رفته است و آن‌ها جهان واقعی پیرامون خود را نمی‌شناسند و در جهان بازی‌های الکترونیک غرق‌شده‌اند. دیگرانی هستند که این فرآیند را موجب افزایش پیچیدگی‌های مغز کودکان دانسته ولی معتقد هستند باید نظم و نسقی به زمان بچه‌ها داد و آن‌ها را در استفاده از وسایل الکترونیک محدود کرد و حذف این وسایل از زندگی بچه‌ها را یک خطا در جهان امروز می‌دانند. همه می‌دانیم امروز در تمام ایران دیدن فیلم‌های انیمیشن یا کارتون تقریباً در همه کشور همه‌گیر است، شبکه‌های تلویزیونی که مرتبط با کودکان هستند و دی‌وی‌دی‌هایی که در بازار موجود است امکان دسترسی کودکان شهرستان‌ها و روستاها را با پدیده آسان کرده است. قطعاً آنچه پشت این کالای فرهنگی است آموزش یا پیشنهاد نوعی آداب یا سیر و سلوک زندگی و چگونه زندگی کردن است. به‌عنوان مثال انیمیشن «خانواده کوردزها» خانواده غارنشینی که از تغییر وحشت دارد،‌خانواده‌ای که به تاریکی عادت کرده است و به اندک دل‌خوش داشته است، خانواده‌ای که برای بقا، ترس در آن حاکم شده و ترس ممنوعیت به دنبال آورده است و البته اگر ممنوعیت ادامه داشته باشد نابودی خانواده بدون دیدن فردا و آیند حتمی است، اما در جریان این انیمیشن تغییر اتفاق می‌افتد و پدر خانواده به‌عنوان اصلی‌ترین منع‌کننده خانواده خود به برداشتن ممنوعیت‌ها رضایت می‌دهد. غرض از اشاره کوتاه به همه این نکات این است که به‌هر تقدیر ما با مخاطبی بسیار متفاوت از آن روزها مواجهیم، مخاطبی که اکثر مواقع پرسش‌هایی مطرح می‌کند که باعث شگفتی پدر و مادر و اطرافیان می‌شود، کودکانی که جواب‌هایی به پرسش‌ها می‌دهند که پدر و مادرها و اطرافیان فکرش را هم نمی‌کنند. پس مخاطب تغییر کرده است با سطح دیگری از آگاهی و سطح دیگری از تخیل، آیا می‌شود کماکان با همان شیوه برای این مخاطب نمایش اجرا کرد. آیا می‌شود چون گذشته از منظر یک بزرگ‌تر به بچه‌ها نگاه کرد و به آن‌ها قصه‌های بسیار دور عامیانه و کهن را عرضه کرد. قطعاً نمی‌شود، یعنی اولین ایراد که پیش می‌آید این است که مخاطب جلوتر از گروه اجراست و اجراها بیشتر برای پدرها و مادرهای کودکان نشست در سالن که همراهی‌شان می‌کنند، ساخته‌وپرداخته شده است. (نشانه این مطلب که گفته‌شده این است که وقتی روای این دست از نمایش‌ها از کودکان پرسشی را می‌پرسد، آن‌ها جواب‌های درست می‌دهند و انگار تا انتهای قصه را خوانده‌اند.) به گمان ناگزیر هستیم تا به سمت نمایش‌هایی حرکت کنیم که خلاق‌تر و جلوتر از انیمیشن‌هایی که کودکان می‌بینند، باشند. نمایش‌هایی که مخاطب کودک خود را به بخشی از نمایش تبدیل می‌کند و آن را جلو می‌برد نمایشی که البته برای مخاطب تئاتر آشناست و در تئاترهای تجربی بسیار آزموده شده است. ما باید تئاتر کودک را به سمت تئاتر خلاق و تجربی حرکت دهیم، نمایشی که گروه اجرا فقط سخنگو نیست بلکه مشارکت دهند کودکان و مخاطبان به شکلی فعال است. فارغ از این پیشنهاد یا ضرورت که در این اندک به آن پرداختیم، نمایش خاله‌سوسکه به کارگردانی زهره پرتویی اگرچه تمام تلاشش را کرده بود تا با ساختارهای غالب ذهن بچه‌ها بازی کرده و مثلاً کمک کند تا گرگ قصه شنگول‌ومنگول گرگ خوبی شود، یا خر خراط قصه روایت دیگری از همین خاله‌سوسکه سواد یاد بگیرد و... اما در اجرا گاهی به دام جذابیت‌هایی می‌افتاد که بزرگ‌سالان نشسته در سالن را به خنده می‌انداخت درحالی‌که کودکان از آن بی‌بهره بودند. بازیگران نمایش در بعضی از لحظات به سمت بداهه گویی بی‌هدف می‌رفتند که برای این نمایش بیهوده و بی‌فایده بود. با تمام این اوصاف اما این گروه که مخاطب خود را در نمایش مشارکت داده بود و از آن‌ها می‌خواست در یک عمل نمایشی با گروه اجرا شریک شوند تا قهرمان قصه نجات پیدا کند، کار بسیار سنجیده‌ای‌ بود، چراکه این تجربه یعنی مشارکت جمعی کودکان برای حل مشکلی کدر ذهن و روانشان باقی می‌ماند و از هر پند و نصیحتی تأثیرگذارتر است. اما نکته عجیبی که من در اجرای روز هنرمندان این کار دیدم، به گمان هنرمندانی (بزرگ‌سال) تنشی را به سالن می‌دادند که مخاطب کودک را سردرگم کرده بود، این رفتار برای دیگران و پدرها و مادرها بسیار عجیب بود. یادمان باشد تالار هنر، تالار کانون فکری کودکان و نوجوانان ویکی دو جای دیگر و مخاطبانشان تمام سرمایه تئاتر کودک است، اگر رفتاری کنیم که این سرمایه به هر دلیلی از دست برود و دیگر پدر و مادر راضی نشود که بچه‌اش را به تئاتر بیاورد و ترجیح بدهد بدون هیچ هزینه در خانه بماند و برای بچه‌اش انیمیشن بگذارد و یا او را با بازی‌ای سرگرم کند، سرمایه همه گروه‌های تئاتر کودک از دست رفت است، نه یک گروه. باید از این مخاطب ارزشمند حمایت و پشتیبانی کرد. 5757

کلید واژه ها: تئاتر - تئاتر عروسکی - تئاتر کودک و نوجوان -




سه شنبه 23 دی 1393 - 13:00:39





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 25]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن