محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1842147324
خمسه:اگر داود رشیدی نبود؛اجازه دفن در قطعه هنرمندان را نمی دادند!
واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی:
خمسه:اگر داود رشیدی نبود؛اجازه دفن در قطعه هنرمندان را نمی دادند! علیرضا خمسه و خنده‌هایش آنقدر شناخته شده هست که دیگر نیاز به معرفی نباشد. خود می‌گوید اجرا و بازیگری را از 13 سالگی با اجرای تئاتر‌های خانگی آغاز کرده است و بعد از آن کم‌کم متوجه می‌شود به بازیگری بسیار علاقمند است.
علیرضا خمسه و خنده‌هایش آنقدر شناخته شده هست که دیگر نیاز به معرفی نباشد. خود می‌گوید اجرا و بازیگری را از 13 سالگی با اجرای تئاتر‌های خانگی آغاز کرده است و بعد از آن کم‌کم متوجه می‌شود به بازیگری بسیار علاقمند است.در دانشگاهی ملی هم با مهدی هاشمی کارش را آغاز می‌کند و به سرعت بعد از بازی در فیلم سینمایی یزدگرد سوم بهرام بیضایی پله‌های ترقی را طی می‌کند او هنوز هم با وجود همه کارنامه درخشانش، همچنان به بازی در بخش کودک علاقمند است و همین امسال هم دو کار سینمایی برای کودکان دارد. یکی «وروجک‌ها» ساخته فرزاد اژدری و یکی هم «جنجال عروسی» که رضا خطیب‌سرایی ساخته و اولین فیلم جدی سه بعدی ایران است و ظاهرا همین الان هم کارهای فنی‌اش در فرانسه در حال انجام است. می‌گوید: «سعی می‌کنم هر سال کاری برای کودکان اجرا کنم و انشاالله هر چقدر در توانم باشد باز هم این روند را ادامه خواهم داد.»*معمولا سینمایی‌ها خودشان از تماشای فیلم شروع کرده‌اند. شما خودتان هم فیلم باز بودید؟ کدام سینما می‌رفتید؟ بیشتر چه فیلم‌هایی را تماشا می‌کردید؟من بیشتر فیلم‌های کمدی می‌دیدم، مخصوصا نورمن ویزدم و جری لوئیس، نوروز که می‌شد بیشتر سینماهای تهران فیلم‌های کمدی نشان می‌دادند و من مشتری پروپا قرص آنها بودم. همان ابتدای 13 سالگی‌ام که نمایش کار می‌کردم کار کمدی انجام می‌دادم و گرایش درونی‌ام کمدی بود که بعدها ژانر غالب کارهای من شد.*الان از آن فیلم‌هایی که دیده‌اید فیلمی در خاطرتان باقی مانده که برایمان تعریف کنید؟اولین فیلم که در زندگی‌ام دیدم و روی من خیلی تاثیر گذاشت فیلم اسپارتاکوس بود. من خیلی بچه بودم و وقتی اسپارتاکوس می‌مرد من دوست داشتم جای بچه‌اش باشم که انتقام می‌گیرد.*به جز نورمن ویزدم کمدین دیگری را هم دوست داشتید؟باستر کیتون که به مرد چهره‌سنگی یا صورت‌سنگی معروف بود. کمدی او را خیلی دوست داشتم. تبعا چارلی چاپلین را هم خیلی دوست داشتم اما باستر کیتون شخصیت محبوب من بود. بعدها وودی آلن را شناختم و سپس کمدین‌های دیگری هم اضافه شدند.*جریان این تئاتر بازی کردن‌ها در 13 سالگی چی بوده؟من 13 سال داشتم که احساس کردم به بازیگری علاقمند شده‌ام. با دو تا از پسرخاله‌هایم یک گروه سه نفری تئاتری تشکیل دادیم و در خانه، تئاتر تمرین می‌کردیم. در همان خانه هم برای همسایه‌ها تئاترهایمان را به نمایش می‌گذاشتیم. از همان زمان گرایش به بازیگری‌ام شروع شد. برای همین در دوران دبیرستان هم آن را پیگیری کردم و عضو گروه تئاتر دبیرستان شدم.*شما در دانشگاه روانشناسی خوانده‌اید، چطور بازیگری را ادامه دادید؟بله، من بعد از دیپلم و سربازی در رشته روانشناسی وارد دانشگاه ملی شدم که الان دانشگاه شهید بهشتی است. من آنجا هم با این حال تئاتر را رها نکردم و عضو گروه تئاتر دانشگاه شدم. در آنجا دو مربی تئاتر داشتیم، یکی از آنها مهدی هاشمی بود و دیگر همسر پرویز پورحسینی، مرحوم ناهید ارسباران که ایشان فوت کرده است. این دو نفر در آن زمان مربی تئاتر بودن دو یک گروه تئاتری هم تشکیل داده بودند که از آن گروه گلاب آدینه و مدیا کاشیگر که اکنون مترجم، شاعر و فعال فرهنگی است شناخته شدند. مهدی هاشمی من را برای گروه حرفه‌ای‌اش که تئاتر پیاده نام داشت انتخاب کرد. سال 54 با ورود به این گروه وارد کار حرفه‌ای تئاتر مهدی هاشمی، سوسن تسلیمی و داریوش فرهنگ شدم و دیگر از فعالیت‌های دانشجویی تئاتری بیرون آمدم. دیگر از آن سال تا اوایل انقلاب با تئاتر پیاده نمایش‌های زیادی را روی صحنه بردیم. سال 57 هم درسم تمام شد.*چی شد که برای ادامه تحصیل به فرانسه رفتید؟آن موقع روانشناسی می‌خواندم و یکی از دوستانم گفت اگر می‌خواهی در کار بازیگری رشد کنی بهتر است بروی فرانسه و رشته تئاتر و سینما را در آنجا بخوانی. برای همین عازم فرانسه شدم و یکسال‌ونیم در مدرسه ون‌سن، آتلیه اگوستوبوال و آتلیه سیته یونیورسیته پاریس، دوره‌های مربوط به پانتومیم، حرکات بدنی و بازیگری را فراگرفتم بعد از این مدت احساس کردم کشورم به حضور ما نیاز دارد برای همین درسم را نصفه و نیمه رها کردم و به ایران برگشتم.*اولین نقشه سینمایی چطور به شما پیشنهاد شد؟اولین فیلم سینمایی که بازی کردم سال 60 بود به نام «مرگ یزدگرد» ساخته بهرام بیضایی و آقای مهدی هاشمی چون مربی و دوست من بود برای این فیلم من را به آقای بیضایی معرفی کرد و در آن فیلم سینمایی من نقش سرباز داشتم. بعد از آن دیگر جذب کار حرفه‌ای شدم و الان 33 سال است که در این حرفه مشغول فعالیت هستم.*چطور وارد تلویزیون شدید، کسی شما را معرفی کرد یا مسوولی بازی‌های شما را دیده بود؟آن زمان یک همکلاسی در پاریس داشتم به نام مریم معترف که الان کارگردان و بازیگر تئاتر است. در آن دوره که من پاریس بودم او کارمند تلویزیون بود و ایشان باعث شد من به تلویزیون معرفی شوم.*فکر می‌کنم یکی از اولین کارهایتان مجموعه «هوشیار و بیدار» بود میخواستم درباره مرحوم یوسف بیک که در آن مجموعه نقش هوشیار را داشت هم بگویید. این زوج شما چطوری شکل گرفت؟بله این مجموعه سال 64 شکل گرفت و از سال 65 تا 67 هم پخش شد. ایشان یکی از کمدین‌هایی بود که قبل از من فعالیت می‌کرد و قبل از انقلاب در تئاتر، شوها و کمدی‌های تلویزیونی حضور داشت در سال 64 که تازه وارد کار حرفه‌ای شده بود با ایشان گروهی تشکیل دادیم که آقای محمد عیوضی و صادق عبداللهی نویسنده و کارگردان بودند و ما دعوت به کار شدیم. در هوشیار و بیدار تجربه‌های خوبی داشتیم که ماندگار شد به خصوص برای بچه‌های آن دوره هنوزم که هنوز است. خیلی‌ها من را به اسم بیدار می‌شناسند. شکل برنامه نو بود و موضوعاتی که به شکل سئوال و جواب مطرح می‌شد برای مخاطب تازگی داشت. من سال‌ها بعد که خودم نویسنده و کارگردان شدم یک برنامه تلویزیونی داشتم به اسم «جمعه تعطیل نیست» که این آخرین باری هم بود که دیدمش و وقتی خبر فوتش را شنیدم خیلی متاثر شدم بیشتر تاثرم از این بود که در مراسم تشییع ایشان هیچکدام از همکارانش نیامدند شخصیتی که در دهه‌های گذشته بسیار محبوب بود در زمان فوتش یک هنرمند فراموش شده بود. به طوری که حتی حاضر نبودند او را در قطعه هنرمندان دفن کنند که پس از تلاش‌های آقای داوود رشیدی این اتفاق افتاد.*شما فیلم‌های زیادی بازی کردید، بدون در نظر گرفتن مساله فروش و نگاه مردم، خودتان کدام یک از بازی و فیلم‌هایتان را دوست دارید؟فیلم «جیب‌برها به بهشت نمی‌روند» را خیلی دوست داشتم. «آپارتمان شماره 13» و «من زمین را دوست دارم» هم مورد علاقه من بود. چون نقش یک موجود غیرزمینی را بازی می‌کردم برای همین خیلی دوستش داشتم. فیلم »بیست» نیز چون نقش کاملا جدی داشتم را هم به عنوان تجربه متفاوت دوست داشتم. همچنان هم «مرگ یزدگرد» بهرام بیضایی که اولین فیلم من بود را فراموش نمی‌کنم و جزو بهترین فیلم‌هایی می‌دانم که در آن حضور داشتم.مجله تماشاگراناخبار مرتبط :علیرضا خمسه به همراه دخترانش/عکسبیوگرافی علیرضا خمسه +عکس همراه با دخترشحضور مجدد «علیرضا خمسه» در سریال سیروس مقدم+تصاویر
شنبه 20 دی 1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 77]
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها