محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1843594802
فاطمه معتمد آریا : از کودکی برای بازیگری تربیت شدم
واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: فاطمه معتمد آریا : از کودکی برای بازیگری تربیت شدم
گفتگویی خواندنی با بانوی سینمای ایران "فاطمه معتمد آریا"
"زاون، من از این به بعد مادر تو هستم و این تنها چیزی است که میتوانم به تو ببخشم. کاری کن همیشه به اصفهان بیایم؛ چون مهمترین دلیل من برای آمدن به این شهر لاجوردی که در جهان بینظیر است امیدواری دوباره در زندگی است..." شبی از شبهای اسفند ٩٢ بود. فاطمه معتمدآریا پشت میکروفن ایستاد. او و محمدعلینجفی به اصفهان آمده بودند تا در چهارمین شب جشنواره ملی فیلم کوتاه تجلیل شوند؛ جشنوارهای که دبیرش زاون قوکاسیان بود. معتمدآریا آن شب این جملات را خطاب به مردی گفت که این روزها روی تخت بیمارستان "آ کاها"ی وین با بیماری دستوپنجه نرم میکند. او همانجا "زاون قوکاسیان" را بزرگترین هدیه خداوند به خود دانست. این دوستی توام با احترام یک بازیگر با یک منتقد، در تاریخ سینمای ایران اگر نگوییم بیسابقه، لااقل کمسابقه بوده است؛ دوستیای که یکی از نتایج خوبش انتشار کتاب «نقش آبی سیمین» (فاطمه خانم معتمدآریا آکتریس سینما) بود که یکبار سال ٨٣ توسط نشر چشمه روانه کتابفروشیها شد و بهتازگی هم چاپ دومش با افزودن گفتوگوی دوباره زاون با معتمدآریا منتشر شده است.میدانیم که زاون قوکاسیان این روزها بیمار است و در وین بستری است. بهتر است برای شروع گفتوگو از کتاب «نقش آبی سیمین» بگویید که او درباره شما گردآوری کرده و بهتازگی تجدید چاپ شده است...زاون قوکاسیان برای گردآوری کتاب «نقش آبی سیمین» تلاش بسیاری کرد و چهارسال زحمت کشید. این کتاب سال ٨٦ به چاپ اول رسید ولی چاپ دوم کتاب در سال ٨٨ اجازه پخش پیدا نکرد. سال ٩٣ با هم قرار گذاشتیم بهدلیل این توقف پنجساله بعد از برگشت زاون از اتریش دوباره با هم صحبت کنیم.از وضعیت زاون اطلاع دارید؟الان هفتهای یکبار به زاون تلفن میکنم تا حالش را بپرسم ولی او مجال نمیدهد و از کارهای جدید و حالم و سلامتیام میپرسد. زاون قوکاسیان انسان شریف و بزرگی است. سهم عظیمی در اعتلا و رشد فرهنگ و هنر بهخصوص ادبیات و سینما دارد. اگر همه امورات و اتفاقات فرهنگی در اصفهان به دست زاون به وجود نیامده باشد حتما دستی در هدایت آنها داشته است.آخرین تصویری که از زاون در ذهن دارید، مربوط به چه زمانی است؟آخرین تصویری که از زاون دیدم او به هوش بود و تلاش میکرد حرف بزند. این روزها احساس میکنم انرژی صدها شاگرد و دوست و همکار زاون همراه اوست. اصفهان بیزاون نصف جهان است اما همه جهان خواهد بود با حضور بیمثالش.
چندسالی کمتر از شما در سینمای ایران شنیده بودیم. فکر میکنم «قصهها» اولین فیلمی بود که بعد از مدتها از شما در جشنواره تورنتو دیدم. چطور شد یک دفعه سر از آذربایجان درآوردید؟ آیا آشنایی خاصی با کارگردان، الچین موسیاوغلو، داشتید؟خیر. در کل آشنایی قبلی با ایشان نداشتم. آقای موسیاوغلو. که کارهای من را از طریق فیلمبردارشان دیده بودند سناریو را برایم فرستادند. من هم پس از خواندن فکر کردم بعد از چندسال دوری اجباری از کار شروع خوبی میتواند باشد، برای همین قبول کردم.به نظرم آمد که این اولینبار است در فیلمی غیرایرانی بازی کردهاید. بازیکردن در فیلمی غیرایرانی برای شما چه مشکلات و دردسرهایی داشت؟ آیا تفاوت خاص فرهنگیای بین بازی در یک فیلم ایرانی و آذربایجانی احساس کردید؟راستش بعد از بازی در پنجاهوچند فیلم خیلی فرق نمیکند که کجا بازی کنم. این، اولینکارم در خارج از ایران نبود، قبلا در ویدیوآرتهایی با خانم سوفیکال کار کرده بودم که برایم خیلی دلنشین بود؛ البته کار کوتاهی بود. این اولینباری بود که در فیلمی بلند کار میکردم. مسلما از نظر فرهنگی ما با هم تفاوتهایی داشتیم، از نظر تجربی هم خیلی متفاوت بودیم اما برای من سادهتر از کارهایی بود که در ایران انجام داده بودم.این سوال را از این جهت پرسیدم که صدای شما برای بیننده ایرانی بار خاطرهای را منتقل میکند. اما ممکن است این صدا در یک فیلم آذربایجانی متفاوت باشد. به این مساله هم فکر کرده بودید؟فکر کرده بودم؛ آنچه برای تماشاگران فارسیزبان در رابطه با صدای من جذابیت دارد یا برایشان دوستداشتنی است بهدلیل حسی است که پشت صدا میشنوند. شاید مهم نباشد به چه زبانی صحبت میکنم. مهم، حسی است که میتوانم به تماشاچی منتقل کنم. فکر کنم اگر فارسیزبانها هم این فیلم را انشاءالله ببینند برایشان خیلی فرق نکند که به چه زبانی صحبت میکنم. بهخصوص که این فیلم به زبان آذری است که همه ما دوست داریم و اگر بلد هم نباشیم تا حدودی میفهمیم و حس میکنیم.از بُعد معنایی، متوجه شدم که کارگردان الچین موسیاوغلو، فیلم را تقدیم به تمامی مادران دنیا کرده. دانستن این نکته که کاراکتر شما باید نمادی از مادربودن باشد تا چه حد در کارتان تاثیر گذاشت؟ آیا باعث شد که بهگونهای خاص از کاراکترپردازی فکر کنید؟ به چه شکل سعی کردید مادر بودن را در یک کاراکتر نشان دهید؟اگر حقیقت را بخواهید، مهمترین وجه این کار برایم در زمان خواندن سناریو، ضد جنگ بودن آن بود. چون خودم در جاها و انجمنهای مختلف برای صلح کار میکنم و سعی میکنم نفرتی را که از جنگ دارم منتقل کنم. این فیلم هم فرصت خوبی بود. چیزی که در این کار برای من جذاب بود اول از همه ضدجنگبودن آن است و اینکه به قول خود کارگردان با صدای خیلی آهسته از جنگ صحبت کرده و بعد وجه مادرانه این کار است که به شکل نمادین از دیدگاه کارگردان در این کار وجود داشت. این زن فقط مادر یک پسر یا مادر یک منطقه نیست، بلکه نمادی از مادر همه جهان است؛ به این معنا که کسی است که هستی ما را حفظ میکند.
از بعد فرمی، در بخشهای زیادی از فیلم کاراکتر شما در پسزمینه طبیعت قرار گرفته. با وجود آنکه دوربین روی صورتتان زیاد زوم میکند، کمتر میتوان احساسات شما را از طریق چهرهتان خواند. از طریق طبیعت و میزانسن احساسات شما را بهتر میتوان درک کرد. این نمونه ارتباط بین کاراکتر و محیط را در سینمای آنتونیونی هم دیده بودم. با این تفاوت که کمتر به یاد میآورم در کارهای آنتونیونی تمامی فیلم بر دوش یک نفر باشد. اگر ممکن است مقداری از نحوه تمریناتتان بگویید. آیا تجربه بازیکردن در پلانهای تکی را دشوار یافتید؟راستش من بازیگری هستم که از تئاتر آمدهام و متکی بر استفاده از همه وجوه انسانیام برای یک کار هستم. یعنی فکر نمیکنم فقط صورتم یا چشمم یا دستم میتواند حسی را منتقل کند. من هیچگاه در هیچ فیلمی بدل نداشتهام چون به نظرم حتی نشستن یا حرکت پای یک بازیگر میتواند بیشترین حس را به تماشاچی منتقل کند. وقتی در لانگشات بهعنوان بازیگر از من استفاده میشود برایم ایدهآل است که در لانگشات بتوانم بیشترین حس را به تماشاچی منتقل کنم. این کار برایم نهتنها سخت نبود که لذتبخش هم بود. زمانی که در عمق طبیعت قرار میگرفتم، اگر دقت کنید خیلی از نماهای فیلم حتی از پشت سر من است و من را در دشتی عظیم شبیه شیئی کوچک نشان میدهد. اما از همانجا هم که نگاه میکنید از فیزیک یا حرکت دست و پا در لانگشات متوجه میشوید که الان حالش خوب است یا بد.کاراکتر شما تا حدی من را یاد «گیلانه» خانم بنیاعتماد انداخت. خاطرم هست در آن فیلم هم شما نقش زنی مسنتر از خود و درگیر جنگ را بازی کردید. نظرتان راجعبه این دو فیلم چیست؟ آیا در حین اجرای این نقش به «گیلانه» هم فکر میکردید؟راستش را بگویم، اولین چیزی که کارگردان این فیلم زمان توافقمان برای بازی در فیلم با من مطرح کرد این بود که نمیخواهم حتی یک ذره این کاراکتر را شبیه گیلانه ببینید. خود من هم نمیخواستم این اتفاق بیفتد این اولین مبنایی بود که برای این کار گذاشته بودیم. شاید چیزی که باعث میشود گیلانه برای تماشاچیان یادآوری شود، یکی منطقه کوهستانی محل فیلم است و دیگری مادری که فرزندش را از دست داده. در صورتی که موضوع دو فیلم با اینکه ضدجنگ است یا در زمان وقوع جنگ اتفاق میافتد با هم شباهتی ندارند. در یکی، گیلانه خودش را فدای زحمتی میکند که برای پسرش میکشد و خودش به باقیمانده جنگ تبدیل میشود. در اینجا نبات بهتنهایی سعی میکند سرزمینی را نجات بدهد و زندگی ببخشد بدون اینکه از کسی توقع داشته باشد.«نبات»، فیلم انتخابی آذربایجان برای اسکار بود. کمی از پروسه انتخاب فیلم در آذربایجان برایمان بگویید. تا چه حد با پروسه انتخاب فیلم در ایران برای اسکار متفاوت بود؟طبیعتا تولیدات آذربایجان از ایران کمتر است و شاید یک مقدار راحتتر باشد. البته شکل بوروکراسی آذربایجان در کار سینما، از ایران پیچیدهتر است. اما به نظرم تعداد فیلمهایی که انتخاب میکردند محدودتر از فیلمهایی بود که در ایران ساخته میشود. ما حدود ٧٠ فیلم در سال میسازیم و در آذربایجان بین هفت تا ١٠فیلم در سال ساخته میشود.واکنشها به فیلم در جشنوارهها چطور بود؟حقیقتا برخورد مردم غیرقابل تصور بود. اولینبار فیلم را در ونیز دیدم و در هر نمایش فیلم که در سالنهای مختلف حضور مییافتم، برخورد مردم با این فیلم حیرتانگیز بود. همانطور که میدانید ابتدای این فیلم نیاز به کمی صبوری دارد. وقتی فیلم ادامه پیدا میکند آرام در مخاطب نفوذ کرده و او را تحتتاثیر قرار میدهد. در پنج، شش فستیوالی که حضور داشتم به نظرم تماشاچیها اکثرا سینمارو بودند و فیلم را خوب میشناختند و برخوردشان بینظیر بود؛ بهخصوص خانمها. گاهی خودم در سینما با مردم گریه میکردم. اجازه نمیدادند من از سالن بیرون بیایم و اشک میریختند. خیلی بابت حس انساندوستانه یا صلحطلبیای که در فیلم وجود دارد تحتتاثیر قرار گرفته بودند.شما در چندسال اخیر داور جشنوارههای مختلف سینمایی در ابوظبی، روتردام، دوبی، سوئد، استونی، هند و چین بودهاید. تجربه داوری در جشنوارهها را چگونه دیدید. آیا در نگاه شما نسبت به سینما تغییری هم ایجاد کرد؟من در کره بودم نه چین. به نظرم سینما خانوادهای بزرگ است که به یمن اتفاقات تکنولوژیک و وجود اینترنت، ارتباطات ما هم خیلی نزدیک شده است. به همین دلیل هر جای دنیا که باشم احساس نمیکنم که از ایران یا سینمای ایران دور شدهام بلکه فکر میکنم چقدر تجربه و شناخت از سینما دارم که میتوانم با همتایان خودم در جاهای دیگر دنیا تقسیم کنم. فایده حضور در داوریها دیدار رودررو و نزدیکتر با دستاندرکاران سینمای جهان است؛ چیزی که من را بهروز نگه میدارد و میتوانم از اتفاقات سینمای دنیا یا دیدگاههای مختلف، بهخصوص فیلمسازان جوانی که در دنیا متولد میشوند، آگاه شوم.شما از معدود بازیگران سینمای ایران هستید که هم در تلویزیون، هم در تئاتر و هم در سینما حضوری فعال داشتهاید. این تجربه کار همزمان در سه رسانه چه تاثیری در شیوه بازیگریتان گذاشته است؟خوشبختانه شانس بزرگی که داشتهام این بوده که از کودکی برای بازیگری تربیت شدهام. در نوجوانی که اولین اجراهای حرفهای تئاترم را انجام میدادم برخوردم را با کارم طوری رقم زدند که با آن بزرگ شدم. در نتیجه هیچگاه فکر نکردم برای اینکه بخواهم در تلویزیون یا تئاتر یا سینما فعالیت کنم باید کار خاصی انجام دهم یا از محدودهای جدا شوم. باید بگویم تمام سلولهای وجودیام با حرفهام ساخته شده یا ساخته میشود. برای همین در هر جایی که از آن استفاده میکنم، برایم لذتی وافر و عشقی بینهایت به همراه میآورد اما نمیتوانم کتمان کنم که بازیکردن در هر کدام از این سه رسانه قواعد و اصول متفاوتی دارد.وضعیت سینمای امروز ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟ در جایی خواندم که گفته بودید به آینده سینمای ایران خوشبین هستید و تغییرات محسوسی را نسبت به گذشته حس میکنید. آیا وضعیت جدید انتظاراتتان را برآورده کرد؟بعد از اینکه اجازه کار پیدا کردم، فقط با کسانی کار کردم که فیلمهای اول و دومشان بوده است. در سه کاری که انجام دادم میانگین سن بچهها به سیوچندسال نمیرسد. اینها کسانی هستند که باعث میشوند من به سینمای ایران امیدوار شوم. بچههای بسیار فهیم و بامطالعه که سینمای روز ایران و دنیا را خیلی خوب میشناسند و بیشتر از همه سودای کار متفاوت در ذهنشان میچرخد. این بخش امیدواری من برای سینمای ایران است.آیا اتفاقاتی را که در چندروز گذشته پیرامون «خانه پدری» در ایران رخ داد دنبال میکردید؟ تعبیرها و برچسبزنیهای نامناسب تغییری در نظر شما ایجاد کرده؟بهطور مرتب این اتفاقات را دنبال میکردم. مصاحبه کوتاهی هم انجام دادم که چاپ خواهد شد. به نظرم بزرگترین اشتباه سیاستگذاران سینمای ما یا کنترلکنندههای وضعیت سینمای ما این است که سینما را در وجه سیاسیاش بررسی میکنند. سینمای ما سینمای باهویت، باشرف و باوجودی است. این دور از انصاف است که بعد از سیوچندسال تلاشی که در سینمای ایران شده و الان جزو سینماهای برتر دنیا ثبت شده و خیلی از فیلمهای ایرانی تاریخ مهمی را در سینمای دنیا بهخصوص در سینمای آسیا و سینماهای نوین جهان رقم زدند، در ورطه سیاسی نگهش میدارند و بررسی میکنند و برایش تصمیم میگیرند و قضاوت میکنند. این بزرگترین اشتباه است. بعد هم نمیشود جلوی جریان جاری موجود را گرفت، سینمای ما سینمای پویایی است. یک فیلم، دو فیلم، یا ١٠فیلم را کنترل کنند، بالاخره سیاستگذاران دوباره تغییر میکنند و ١٠فیلم جدید ساخته میشود که نمیتوانند کاری کنند. اگر بخواهند اینطور بررسی و نگاه کنند به نظر من اصلا نمیتوانند بگویند سینما وجود داشته باشد. چون سینمای ما، سینمای باهویت و قانونمندی است. در جامعه ما بزرگترین هنری که بعد از انقلاب همپای مردم رشد کرده و با تمام سختیها خودش را سر پا نگه داشته، سینما بوده. در نتیجه باید از آن محافظت کرد.در کارنامه شما دو فیلم توقیفی «صد سال به این سالها» و «پریناز» به چشم میخورد. چه خبر از این فیلمها؟ آیا به اکران این فیلمها میتوان امیدوار بود؟البته با سیاستهایی که وجود دارد چیزی قابل پیشبینی نیست. تضاد خیلی عجیبی در تصمیمگیریها وجود دارد. گاهی پرمسالهترین فیلمها ممکن است اکران شود بدون اینکه کسی با آن مشکل داشته باشد. و گاهی اوقات فیلمهایی مثل همینها که اشاره کردید باید در انتظار بمانند. مهم این است که ببینیم چه جریانی قرار است فیلمها را نشان دهد.به نظرتان چالشهای آینده سینمای ایران در زمینه هویت چیست؟به نظرم دورهای که ما سپری میکنیم دوره خیلی خاصی است، چون همه کسانی که در سینما کار میکنند و زحمت میکشند و کسانی که برای سینمای ایران این همه تلاش کردهاند دیگر چیزی برای پنهانکردن ندارند. همهچیز عیان و علنی است. اگر نخواهیم حقانیت و صداقت سینمای ایران را بپذیریم دچار مشکل خواهیم شد. الان نسل من که نسل گذشته سینمای ایران به حساب میآید همه کارهایش را انجام داده و کار دیگری ندارد. نسل جدید مانند نسل ما مهارپذیر نیست.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 44]
صفحات پیشنهادی
فاطمه معتمدآریا در عروسی دختر رستم!
فاطمه معتمدآریا در عروسی دختر رستم مراسم شبچراغ نمایش ماجرای به شوی رفتن بانوگشسب دختر رستم دستان به کارگردانی مریم معترف روز پنجشنبه 4 دی ماه با حضور فاطمه معتمدآریا بازیگر شناخته شده کشور و دیگرهنرمندان عرصه تئاتر تلویزیون و سینما در تماشاخانه سنگلج برگزار میشود خبرگزاریشبچراغ نمایش ˝... به شوی رفتن بانوگشسب...˝ با حضور فاطمه معتمدآریا
شبچراغ نمایش ˝ به شوی رفتن بانوگشسب ˝ با حضور فاطمه معتمدآریا خبرگزاری پاناک مراسم شبچراغ نمایش ˝ ماجرای به شوی رفتن بانوگشسب دختر رستم دستان˝ به کارگردانی مریم معترف روز پنجشنبه 4 دی ماه با حضور فاطمه معتمدآریا بازیگر شناخته شده کشور و دیگرهنرمندان عرصه تئاتر تلویزوین وسینفاطمه معتمدآریا از مرتضی احمدی گفت / یک استثنا را از دست دادیم
فاطمه معتمدآریا از مرتضی احمدی گفت یک استثنا را از دست دادیم فرهنگ > سینما - مراسم شبچراغ نمایش بانو گشسب با حضور فاطمه معتمدآریا و جمعی از هنرمندان تئاتر در تماشاخانه سنگلج برگزار شد به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین معتمد آریا در این مراسم که پنجشنبه شب چهارم دی مابازی در مقابل فاطمه معتمدآریا برایم تجربهی بسیار خوبی بود
بازیگر فیلم بهمن در گفتگو با باشگاه خبرنگاران بازی در مقابل فاطمه معتمدآریا برایم تجربهی بسیار خوبی بود شیرین یزدان بخش گفت بهمن فیلم فوق العادهای در تاریخ سینما است شیرین یزدان بخش بازیگر سینما در گفتگو با خبرنگار سینما باشگاه خبرنگاران در خصوص فیلم بهمن گفت من در فیفاطمه معتمدآریا چراغ اجرای «بانو گشسب» را روشن کرد -
فاطمه معتمدآریا چراغ اجرای بانو گشسب را روشن کرد شناسهٔ خبر 2449327 جمعه ۵ دی ۱۳۹۳ - ۱۱ ۰۳ هنر > تئاتر مراسم شبچراغ نمایش بانو گشسب با حضور فاطمه معتمدآریا و جمعی از هنرمندان تئاتر شب گذشته در تماشاخانه سنگلج برگزار شد به گزارش خبرگزاری مهر معتمد آریا در این مراسم با ابشبچراغ نمایش «به شوی رفتن بانوگشسب» با حضور فاطمه معتمدآریا -
شبچراغ نمایش به شوی رفتن بانوگشسب با حضور فاطمه معتمدآریا شناسهٔ خبر 2447211 یکشنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۳ - ۱۳ ۴۰ هنر > تئاتر مراسم شبچراغ نمایش ماجرای به شوی رفتن بانوگشسب دختر رستم دستان پنجشنبه 4 دی با حضور فاطمه معتمدآریا برگزار میشود به گزارش خبرگزاری مهر این نمایش که نوشتهفاطمه معتمد آریا : هیچ غمی برای مرتضی احمدی ندارم!
فاطمه معتمد آریا هیچ غمی برای مرتضی احمدی ندارم معتمدآریا جزو معدود بازیگرانی است که هم کار طنز و هم کار جدی را خوب بازی میکند مراسم شبچراغ نمایش بانو گشسب با حضور فاطمه معتمدآریا و جمعی از هنرمندان تئاتر در تماشاخانه سنگلج برگزار شد معتمد آریا در این مراسم که پنجشنبه شب چهارمفاطمه معتمد آریا,هانیه توسلی وسیامک انصاری 4شنبه با ابله می آیند!
فاطمه معتمد آریا هانیه توسلی وسیامک انصاری 4شنبه با ابله می آیند اولین قسمت مجموعه ابله به کارگردانی کمال تبریزی چهارشنبه 17 دی وارد شبکه نمایش خانگی میشود رئیس هیات مدیره شرکت تصویر گستر پاسارگاد با اعلام این خبر گفت همزمان با شروع عرضه سریال ابله شبکه همراهان پاسارگاد نیزفاطمه معتمدآریا از مرتضی احمدی گفت +تصاویر
فاطمه معتمدآریا از مرتضی احمدی گفت تصاویر معتمدآریا با اشاره به این که برای اولین بار است برای افتتاح یک اجرا و چنین مراسمی شرکت میکند گفت متشکرم از خانم معترف که مرا برای این کار دعوت کرد و انشاالله که چراغ اینجا و تئاتر مملکت همیشه روشن بماند اگر بگذارند او پس از روشن کرداظهارات معتمدآریا در پی درگذشت مرتضی احمدی
جمعه ۵ دی ۱۳۹۳ - ۱۱ ۳۴ فاطمه معتمدآریا در مراسم شبچراغ نمایش بانو گشسب با اظهار تاسف از درگذشت مرتضی احمدی گفت که ما یک استثناء را از دست دادیم به گزارش ایسنا این بازیگر سینما و تئاتر در این مراسم که شامگاه 4 دی ماه در تماشاخانه سنگلج برگزار شد پس از روشن کردن دو چراغ این سسخنان معتمدآریا در پی درگذشت عمو مرتضی
سخنان معتمدآریا در پی درگذشت عمو مرتضی فاطمه معتمدآریا در مراسم شبچراغ نمایش بانو گشسب با اظهار تاسف از درگذشت مرتضی احمدی گفت که ما یک استثناء را از دست دادیم این بازیگر سینما و تئاتر در این مراسم که شامگاه 4 دی ماه در تماشاخانه سنگلج برگزار شد پس از روشن کردن دو چراغ این سسخنان معتمدآریا در پی درگذشت مرتضی احمدی
سخنان معتمدآریا در پی درگذشت مرتضی احمدی خبرگزاری پانا فاطمه معتمدآریا در مراسم شبچراغ نمایش ˝بانو گشسب˝ با اظهار تاسف از درگذشت مرتضی احمدی گفت که ما یک استثناء را از دست دادیم ۱۳۹۳ جمعه ۵ دي ساعت 12 11 به گزارش سرویس فرهنگی پانا این بازیگر سینما و تئاتر در این مراسم که شامگمعتمدآریا: مرتضی احمدی، یک استثتا بود که ما از دست دادیم
معتمدآریا مرتضی احمدی یک استثتا بود که ما از دست دادیم فاطمه معتمدآریا در مراسم شبچراغ نمایش بانو گشسب با اظهار تاسف از درگذشت مرتضی احمدی گفت که ما یک استثناء را از دست دادیم به گزارش نامه نیوز این بازیگر سینما و تئاتر در این مراسم که شامگاه 4 دی ماه در تماشاخانه سنگلج برعکس دیدنی از کودکی مهراوه شریفی نیا در کنار مادرش
عکس دیدنی از کودکی مهراوه شریفی نیا در کنار مادرش مهراوه شریفی نیا نوشت يك عكس قديمى پيدا كردم كه به نظرم جذاب تر از عكس هاى جديده چون در نگاه مادر مهرِ عجيبى موج مى زنه فكر مى كنم اينجا من يك ساله باشم و مادرجان عزيزدل بيست و سه ساله ا مهراوه شریفی نیا بازیگر سینما و تلوی۲۸۰۰ مددجوی بروجردی از دوره های آموزشی تربیتی بهره مند شدند -
معظمی گودرزی ۲۸۰۰ مددجوی بروجردی از دوره های آموزشی تربیتی بهره مند شدند شناسهٔ خبر 2451089 یکشنبه ۷ دی ۱۳۹۳ - ۱۶ ۰۰ استانها > لرستان بروجرد - مدیر کمیته امداد شهرستان بروجرد از بهره مندی بیش از دو هزار و ۸۰۰ مددجوی بروجرد از دوره های آموزشی تربیتی طرح فلاح خبر داد به گزارشفعالیتهای آموزشی برای توسعه پایدار در تعلیم و تربیت ایجاد شود
بیانیه آیچی ناگویا در زمینه آموزش برای توسعه پایدار فعالیتهای آموزشی برای توسعه پایدار در تعلیم و تربیت ایجاد شود خبرگزاری پانا کشورهای عضو کنفرانس جهانی آموزش برای توسعه پایدار در پایان سومین روز این کنفرانس بیانیه آیچی ناگویا را صادر کردند ۱۳۹۳ يکشنبه ۷ دي ساعت 15 21 به گرئیس حوزه هنری استان مرکزی: ارتقای سطح تربیتی هنرمندان مهمترین سیاست حوزه هنری است
رئیس حوزه هنری استان مرکزی ارتقای سطح تربیتی هنرمندان مهمترین سیاست حوزه هنری استرئیس حوزه هنری استان مرکزی گفت ارتقای سطح تربیتی هنرمندان مهمترین سیاست حوزه هنری است رضا میرزایی امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در اراک اظهار داشت ارتقای سطح تربیتی هنرمندان از مهم&zwn-
سینما و تلویزیون
پربازدیدترینها