تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):شعبان ماه من است. هر كه ماه مرا روزه بدارد، روز قيامت شفيع او خواهم بود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804637294




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

جنگ نفت و توقع غیرعادی ما از عربستان!


واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:


یادداشت وارده؛
جنگ نفت و توقع غیرعادی ما از عربستان!
هشت سال دفاع مقدس از ایران و ایرانی یک مبارز واقعی و یک مدیر جنگ تمام عیار ساخت، اما ظاهراً ما فقط در جنگ‎های نظامی رشد پیدا کردیم و هنوز قواعد جنگ‎های پنهان اقتصادی از جمله جنگ نفت را به‌خوبی فرا نگرفته ایم.





محمدرضا سبزعليپور؛ رئيس مركز تجارت جهاني ايران   چند هفته ای است که بحث کاهش قیمت نفت و کسری بودجه و عداوت برخی از کشورهای غربی و عربی و همچنین درخواست های ما از عربستان و نهایتاً انتقاد شدید از حاکمان این کشور بالا گرفته و در این بین بحث ها و مطالباتی نیز مطرح می شود که تعجب غالب صاحب نظران سیاسی و اقتصادی ایران و جهان از جمله بنده حقیر (که البته بطور اشتباهی وارد جمع صاحب نظران شده ام) را برانگیخته است. چند روزی است که با خود کلنجار می روم تا به شکلی ظریف به این موضوع بپردازم و گفتنی ها و انتقادات وارده در این خصوص را باز هم بطور ظریف بیان کنم.
مع الوصف همچنان‎که چندی قبل طی مصاحبه ای در رسانه ها عرض کردم، مجدداً برای شروع این یادداشت معروض می دارم که در جهان امروز فی الواقع حرف اول و آخر در عرصه اقتصاد و سياست را «دانايي‌محوري و مدیریت صحیح» مي‌زند. لکن چنانچه کشوري نتواند اقتصاد و ديپلماسي خود را با اين مشخصه و ويژگي تعريف کند، حتي اگر بر روي دريايي از نفت و گاز و ديگر منابع طبيعي غني خوابيده باشد، چرخ آن در عرصه اقتصاد و سياست جهاني لنگ مي زند و روز به روز از قافله توسعه علمي و اقتصادي فاصله مي گيرد. آمارها بيانگر آن است که 62 کشور صادرکننده مواد خام با 36% سهم منابع انساني، 20%سهم منابع فيزيکي و 44%سهم منابع طبيعي جهان، حدوداٌ 8/4% از کل ثروت جهاني را توليد مي كنند. در صورتی که 100 کشور در حال توسعه با سهم منابع انساني 56 درصدي، سهم منابع فيزيکي 16 درصدي و سهم منابع طبيعي 28 درصدي، نزديك به 16% از کل ثروت جهاني را کسب كرده اند. اما این در حالي است که 29 کشور صنعتي و پردرآمد جهان با سهم منابع انساني 67 درصدي و سهم منابع فيزيکي16 درصدي و سهم منابع طبيعي17 درصدي، چيزي بيش از 80% از کل ثروت جهاني را به خود اختصاص داده اند!
با عنایت به آمار فوق، کاملاً مشخص و مبرهن می باشد که داشتن نفت و منابع طبیعی و همچنین خام فروشی این ذخایر، هرگز تضمینی بر قوی بودن، ثروتمند بودن و داشتن اقتصاد سالم و پیشرفته در هیچ‎یک از کشورهایی که از این امتیاز و موهبت الهی بهره برده اند نمی باشد. ایران عزیزمان نیز از این قاعده مستثنی نیست، زیرا حداقل طی یکصد سالی که از عمر فروش نفت در این کشور می گذرد، هیچ اتفاق خاص اقتصادی در ایران رخ نداده است تا ما را در بین کشورهای مطرح دنیا مطرح‌تر کند! فقط با فروش نفت و سایر ذخایر طبیعی توانسته ایم امورات کشور را به پیش ببریم و به‎قول معروف نانی سر سفره مردم بیاوریم تا روز خود را سپری و منتظر فردا باشند تا ببینند که پولی در کار خواهد بود یا خیر؟!
صدها و به‌طور قطع هزاران میلیارد دلاری که طی یکصد سال گذشته از بابت فروش نفت و سایر ذخایر طبیعی به خزانه دولت‌ها سرازیر شده، هنوز موجب نگشته تا همه مردم ایران ثروتمند شوند و فقیری وجود نداشته باشد، بلکه متأسفانه سیاست‎های غلط اقتصادی و برخی سوءمدیریت‌ها باعث شده است تا فاصله طبقاتی بین فقیر و غنی به عمیق‌ترین شکاف‎های زمانه مبدل شود. این درآمدهای هزاران میلیاردی هنوز نتوانسته جلوی بیکاری، رکود، تورم، گرانی مسکن، کاهش ارزش پول ملی، ورشکستگی کارخانه‎ها و ده‎ها مورد دیگر را بگیرد. این درآمدهای نجومی سهم چندانی از ثروت جهانی را به ما نداده است. البته شاید خیلی ها با نظر نگارنده مخالف باشند و بگویند که برعکس، ایران یکی از ثروتمندترین کشورهای دنیا می باشد و دلیل آن را هم وجود ده‎ها و شاید صدها میلیارد بشکه نفت و گاز در زیر خاک ایران اعلام کنند. باید بگویم که بله، این منابع ثروت محسوب می شود اما تا زمانی که زیر خاک می باشند، ولیکن وقتی که از زیر زمین خارج و به قیمت های پایین فروخته و درآمد حاصل از آن هم به درستی بکار گرفته نمی شود و با چشمی به هم زدن نیز تمام پول ها از بین می روند، پس دیگر نمی توان نام آن را ثروت نامید. ثروت تعریف خاص خود را دارد که از بحث فعلی ما خارج می باشد.
باز هم شاید عده ای از دوستان بر نگارنده خرده بگیرند که اگر تحریم ها نبود و دست و بالمان بسته نبود، چه و چه می کردیم و کاری می کردیم کارستان و از ایران هم گلستان می ساختیم! در پاسخ به این دوستان نیز باید عرض کنم که بنده حقیر راجع به ده سال گذشته بحث نمی کنم بلکه راجع به صد سال گذشته یعنی یک قرن صحبت می کنم. تحریم ها از ده سال پیش به این طرف شدت گرفته، خوب طی نود سال گذشته چه کرده و چه گلی بر سر ایران و ایرانی زده ایم؟ البته قصد نگارنده این نیست که با قلمفرسایی و نگارش این یادداشت، دولت حال حاضر را به‎خاطر اشتباهات و یا گناهان دولتمردان نود و هشت سال پیش دادگاهی کند، بلکه بحث کاملاً کلی است و فعلاً قصدم گرفتن انگشت اتهام به‌سوی شخص و یا دولت خاصی نیست.  
در کل باید عرض کنم که تمام کشورهایی که اقتصادشان وابسته به درآمد نفت می باشد، اقتصادی کاملاً شکننده دارند. حال می خواهد کشور ثروتمند قطر باشد یا ایران عزیزمان و یا روسیه ابرقدرت! تنها ایران وابسته به نفت را تحریم های چندین و چند ساله به چالش نکشیده اند، بلکه تحریم های إعمال شده کشورهای غربی طی فقط چند ماه گذشته، روسیه قدرتمند را که از اهرم نفت و گاز بهره می برد نیز پنچر کرده و شدیداً درگیر نموده است که نتیجه ملموس آن فرار سرمایه ها، کاهش شدید ارزش روبل در برابر دلار، کاهش سرمایه گذاری و... می باشد.    
اما واقعیت امر این است که چه بخواهیم و چه نخواهیم، درآمدهای نفتی یکی از منابع مهم و اصلی تأمین بودجه ایران می باشد که با کم و زیاد شدن قیمت نفت، فراز و نشیب‎هایی در عرصه اقتصاد ایران و به تبع آن در زندگی مردم رخ می دهد. در همین راستا، دست بر قضا همچنان‎که همه می دانیم، در پاییز سال جاری سقوط بهای نفت در بازارهای جهانی، دولت روحانی را با چشم انداز کسری بودجه شدید روبرو کرده است. میزان سقوط بهای نفت در طی ماه‎های گذشته بیش از 50 دلار در هر بشکه بوده و قیمت آن را از حدود ۱۱۰ دلار به 60 دلار در هر بشکه رسانده است. این در حالی است که دولت ایران بودجه سال جاری خود را بر مبنای قیمت ۱۰۰ دلار در هر بشکه تنظیم کرده است. به اعتقاد نگارنده، کاهش قیمت نفت باعث نیمه تمام ماندن طرح ها و پروژه های عمرانی و تشدید وضعیت رکود در کشور خواهد شد و این واقعه درست زمانی اتفاق می افتد که اولاً دولت در تنظیم بودجه سال 93 با کسری بودجه روبرو بوده و ثانیاً هنوز بخشی از درآمدهای نفتی بلوکه شده ایران در سایر کشورها به خزانه کشور تزریق نشده و این مشکلات را طی ماه‎های آینده دوچندان خواهد کرد و قطعاً همین کاهش شدید بهای نفت، تحقق وعده ‌های اقتصادی دولت تدبیر و امید را نیز بیش از پیش دشوارتر خواهد ساخت.
از طرفی ادامه کاهش قيمت نفت پس از عدم توافق وزرای نفت کشورهای عضو اوپک موجب نگرانی کشورهای منطقه خاورميانه از جمله ایران شد و شواهد امر نشان مي دهد که بزرگترین صادرکننده نفت خاورمیانه یعنی کشور عربستان سعودي نگرانی خاصی در مورد وضعيت بازار نفت ندارد. همین رخدادها نشان دهنده این است که دولت تا پايان سال حتماً با کسري بودجه 40 الی 50 درصدی ناشي از کاهش درآمدهاي نفتي مواجه خواهد شد. هرچند دولت اعتقاد دارد که کسري بودجه ناشي از کاهش قيمت نفت در نيمه دوم سال جاري را از راه درآمدهاي مازاد فروش نفت در نيمه اول سال آینده جبران خواهد کرد، وليکن همچنان صاحب نظران اقتصادی اعتقاد دارند که دولت توان جبران کسري بودجه خود را به اين سادگي ها ندارد.
بر همين اساس «بلومبرگ» و کارشناسان برجسته نفت در جهان پيش بيني کرده اند که بهاي نفت احتمالاً تا پايان سال جاري ميلادي و حتي سه ماهه اول سال 2015 به کمترين ميزان خود طي سال هاي گذشته يعني حتی زیر 50 دلار برسد. در صورتي که چنين اتفاقي رخ دهد، به‌طور قطع قميت نفت ايران هم در بازارهاي جهاني به کمتر از بشکه اي 50 دلار تنزل مي يابد که خود مشکلی به مشکلات دولت ایران خواهد افزود. شواهد امر نشان می دهد که مشکل به‌وجود آمده در بازار نفت قطعاً سیاسی بوده و راهکار اقتصادی هم ندارد؛ هرچند که ایران مشکل قیمت نفت را توطئه و نقشه ای از پیش برنامه ریزی شده از طرف چند کشور غربی و عربی به رهبری عربستان سعودی می داند.
پس باید گفت که جنگ نفت به رهبری عربستان بر علیه ایران آغاز شده است و ناخواسته کشورمان را درگیر جنگ دیگری جدای از جنگ اقتصادی چند سال گذشته غرب و فشار تحریم ها کرده است. نکته قابل توجه این است که در طی روز بارها از زبان مسئولان و رسانه های داخلی، رهبری عربستان در جنگ نفت بر علیه ایران را می شنویم و همچنین از زبان دولتمردان و سایر مسئولان انواع حرف‎ها و جملات منفی بر علیه عربستان و حکام آن سلطان‎نشین منتشر می شود، اما نکته تعجب برانگیز این است که علی‌رغم وجود جنگ نفت بین ایران و عربستان، گهگاه به گوش می رسد که دولتمردان ایرانی از مقامات عربستانی گله می کنند که مثلاً چرا آقای «النعیمی» وزیر نفت عربستان از پیشنهاد ایران در خصوص کاهش میزان تولید حمایت نکرد و یا شاه عربستان و یا سایر مقامات آن کشور این کار مورد علاقه ایران را انجام نداده و یا بر خلاف خواست ایران عمل کردند و ده‌ها انتقاد دیگر!
به‎نظر نگارنده، هشت سال دفاع مقدس از ایران و ایرانی یک مبارز واقعی و یک مدیر جنگ تمام عیار ساخت، اما ظاهراً ما فقط در جنگ‎های نظامی رشد پیدا کردیم و هنوز قواعد جنگ‎های پنهان اقتصادی از جمله جنگ نفت را به‌خوبی فرا نگرفته ایم؛ زیرا اگر طبق گفته خودمان، جنگ نفت به رهبری عربستان بر علیه ما به راه افتاده، پس هردو کشور عملاً درگیر جنگ پنهان نفت می باشند. لذا عقل حکم می کند که هر حاکمی ابتدا فکر منافع کشور و ملت خود باشد، از همین رو حکام عربستانی نیز بهترین کار را انجام می دهند و اول فکر منافع سیاسی و اقتصادی خود هستند و پیشبرد اهداف خود را در اولویت کار دارند؛ همچنانکه دولت ما نیز باید فقط و فقط منافع ایران و ایرانی را در نظر داشته باشد ولاغیر. آیا در جنگ با عراق، ما از صدام حسین و یا دولتمردان اسبق عراق انتظار داشتیم که به ما کمک کرده و یا از پیشنهادات ما در مجامع بین المللی حمایت کنند؟ اگر نه، پس چرا حالا از دولتمردان عربستان سعودی چنین انتظاراتی را داریم!؟ آیا این خواسته های ما، توقع زیادی از عربستان سعودی نیست؟ آیا وقتی‎که وارد زمین فوتبال می شویم، از دروازبان تیم مقابل انتظار داریم که توپ های ما را نگیرد و یا جلوی دروازه خود را باز بگذارد تا ما به او گل بزنیم؟ آیا چنین درخواستی معقول و منطقی می باشد؟ قطعاً خیر! پس خواهش نگارنده از دولت و دولتمردان این است که در رسم و رسوم بازی و نحوه مبارزه در جنگ های پنهان تجدیدنظر کنند.
و اما حقیقت ماجرا و پشت پرده "جنگ نفت و جنگ قیمت" چیست؟
چند روز پیش "اشپیگل" طی گزارشی در این خصوص نوشته بود: واقعیت امر این است که ایالات متحده آمریکا با بهره جستن از فن‌آوری بحث‌انگیز "فراکینگ" (استخراج نفت و گاز از درون سنگ‎های زیرزمینی) نفت بی‌سابقه‌ای را استخراج می‎کند. میزان استخراج نفت آمریکا از سال ۲۰۰۸ تاکنون به دوبرابر رسیده و از این طریق سهم خود در تولید جهانی نفت را ۱۰ درصد افزایش داده ‌است. در نتیجه، بازار جهانی نفت با چنین حجمی از استخراج، به‎طور قابل توجهی اشباع گردیده است. تنها دو کشور آمریکا و عربستان مسبب اشباع بازار و عرضه بیش از تقاضا و در نتیجه سقوط قیمت نفت نیستند؛ بلکه شورشیان لیبی، سیاست های اقتصادی دولت نیجریه، ضعف شاخص های اقتصاد جهانی و خلأ قدرت در کارتل نفتی اوپک نیز در سقوط قیمت نفت نقش به‌سزایی دارند.
کاهش شدید قیمت نفت موجب کسری بودجه عربستان سعودی نیز شده و بر همین اساس "ملک عبدالله" پادشاه این کشور روز پنجشنبه ٢٥ دسامبر (برابر با ٤دی) با صدور سه فرمان، بودجه اضطراری دولت برای سال مالی آینده را به هیأت وزیران این کشور ابلاغ کرد. درآمد دولت عربستان در سال مالی آینده ٧٥٠ میلیارد ریال سعودی (حدود ١٩١ میلیارد دلار) پیش بینی شده است که در مقایسه با درآمد ٨٥٥ میلیارد ریال سعودی سال گذشته، چیزی حدود ١٤ درصد کاهش نشان می دهد. البته گفته می شود که ذخیره صندوق ارزی این کشور حدود ۷۰۰ میلیارد دلار موجودی دارد.
اخیراً دولت ایران نیز لایحه بودجه ۸۳۷ هزار میلیارد تومانی سال آینده را که با پیش بینی کاهش عواید نفتی تدوین شده بود، برای بررسی و تصویب نهایی به مجلس فرستاد. بودجه سال آینده ایران بر اساس قیمت نفت 70 دلار و نرخ هر دلار ٢٨٥٠ تومان تنظیم شده که احتمالاً باز هم کسری خواهد داشت. با تمام این تفاصیل، لازم به ذکر است که بودجه ایران -آن‎هم با جمعیتی بیش از ٧8 میلیون نفر- به مراتب کمتر از بودجه عربستان سعودی با جمعیت حدود ٣٠ میلیون نفر می باشد.
اما دست آخر اجازه دهید تا برای جمع بندی این یادداشت، اشاره کوتاهی به پیامد کاهش قیمت نفت و فواید آن برای برخی از کشورها بنمایم.
کاهش تقریبا ۵۰ درصدی قیمت نفت، تقریباً یک جریان عظیم بازتوزیع ثروت در سراسر جهان را به راه انداخته است. به‎طوری‎که با قیمت ۱۱۰ دلار برای هر بشکه نفت، کل ارزش مالی تولید جهانی نفت ۶/۳ تریلیون دلار (۳۶۰۰ میلیارد دلار) می شود. اما کل ارزش مالی تولید جهانی نفت با قیمت نفت بشکه ای ۶۰ دلار، به ۲ تریلیون (۲ هزار میلیارد) کاهش پیدا می کند‌. این امر به معنای آن است که کشورهای مصرف‌کننده نفت رقم هنگفتی بالغ بر ۱۶۰۰ میلیارد دلار در پرداخت های خود صرفه‌ جویی می کنند و برعکس درست به همین میزان نقدینگی، کشورهای صادرکننده نفت از دست خواهند داد. پس ظاهراً بحث ایران تنها در میان نیست و منافع هزاران میلیارد دلاری در میان است که نصیب برخی از مصرف کنندگان بزرگ نفت خواهد شد.
 



۰۶/۱۰/۱۳۹۳ - ۲۳:۴۹




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 42]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اقتصادی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن