واضح آرشیو وب فارسی:فارس: چرا خانه پدری فیلم سیاهی است؟
«خانه پدری»؛ فیلمی درباره دخترکشی با چاشنی دین اسلام
هر بخش از فیلم «خانه پدری» نمادی از یک دوره زندگی اهالی خانه پدری است، اما همه این زندگی تحت تاثیر خشونت قتل فجیع سالهای گذشته قراردارد و هیچگاه زندگی از زیر بار این خشونت بیرون نمیآید.
به گزارش خبرنگار سینمایی فارس، کیانوش عیاری برای ساخت فیلم «خانه پدری» داستان راز اختفای جنایتی خانوادگی را طی پنجاه یا شصت سال از زندگی یک خانواده مذهبی ایرانی انتخاب کرده است. ماجرای فیلم با حضور ملوک - دختری با روبند - از بیرون به داخل خانه آغاز می شود ملوک مضطرب و نگران است. پدر او را به زیرزمین هدایت میکند، ملوک در زیرزمین میبیند که محتشم (برادرش) در حال کندن زمین است. او متوجه میشود که پدر چه قصدی دارد، دستپاچه مانع حضور پدر و برادر در زیرزمین میشود اما ممانعت او فایدهای ندارد، زیرا هر دو خود را به زیرزمین رساندهاند ملوک پیش از مرگ از شدت ترس کنترل ادرار خود را از دست می دهد در شرایطی که دختر به پدر گوشزد میکند که فرد دینداری است و در دیالوگی میگوید «تو وقتی روبهروی خدا میایستی چه میگویی» (نقل به مضمون) اما پدر فرصت توضیح نمیدهد و او را به زیرزمین میکشاند، این پدر متدین با قساوت سنگی بزرگ را چند بار بر سر دختر میکوبد. شوکی که عیاری با کشتن دختر به مخاطب میدهد در دوره اکران این فیلم در جشنواره سال گذشته مورد اعتراض شدید و تاثر شدید مخاطبان قرار گرفت. پدر (مهران رجبی) مردی سنتی و مذهبی است. او دختری را می کشد و مخاطب تا انتهای فیلم نمیتواند بفهمد که این بیآبرویی که پدر از آن یاد می کند چه بوده که دختر مستوجب چنین مرگی است و خانه پدری را به محلی برای این جنایتی بزرگ تبدیل می کند. محلی که یادآور عذاب است و جنایتی در آن رخ میدهد و به آن قبرستان اطلاق میشود که نسل به نسل در خانواده واگو میشود. خانه پدری که در فرهنگ ما مکان امن و مامن برای دخترانی است که آن را ترک کرده و به خانه شوهر می روند، به محلی مخوف و به قولی قبرستان بدل می شود. حتی در شرایطی که دختر از کتک زدنهای همسرش علیرضا خسته شده و به خانه پدر پناه آورده است، محتشم (ناصر هاشمی) برادر دختر نمیتواند جلوی شوهر خواهرش (علیرضا) را بگیرد زیرا این ننگ بر پیشانی او است که پدرش ملوک را کشته است و شوهر خواهرش نمیخواهد زن و فرزندانش در آن قبرستان حضور داشته باشند. نکته جالب توجه در فیلم اینکه پدر بعد از کشتن دخترش به زندگی عادی ادامه میدهد و تا زمانی که مادرش (فریبا کامران) زنده است مرگ او را کتمان میکند. پس از کشتن ملوک، عمویش برای اطمینان از مرگ دختر و پاک شدن این بیآبرویی، پسرش را مامور میکند تا از مرگ دختر عمویش مطمئن شود. او هم با شمشیر تعزیه که در یکی از صندوقهای زیرزمین مییابد سراغ قبر رفته و با شمشیر تعزیه از مرگ دخترعمویش مطمئن میشود و شمشیر تعزیه به خون دختر آغشته میشود. خانوادهای که اینگونه مذهبی و متشرع است که در تعزیه امام حسینعلیهالسلام شرکت دارد، چگونه میتواند دختری را بدون اثبات گناهش به مرگ محکوم کند و اصرار به پاک کردن این بیآبرویی مبهم دارد و جالب است که مردان متشرع بدون بازگو کردن بی آبرویی دختر تا پایان فیلم او را مستحق مجازات میدانند.
در جای جای فیلم خشونت علیه زنان دیده می شود ملوک که پیش از مرگ از شدت ترس کنترل ادرار خود را از دست می دهد در نمای دیگری تکرار می شود زمانی که دختری از ترس اعمال خشن پدر، کنترل ادرار خود را از دست می دهد. یا در جایی دیگر دختر در مراسم خواستگاری تریاک میخورد. خشونت در زمان های مختلف تکرار می شود. از نگاه فیلمساز اگر در چند دهه قبل شدت خشونت در مرگ و زندگی دختر نمود پیدا می کرد، چند دهه بعد نیز همچنان شدت خشونت علیه دختر چنان ترسی در وجودش ایجاد می کند که با شدت خشونتی که در هنگام قتل دختر اتفاق افتاد برابری میکند. بهاین ترتیب مشخص می شود که موقعیت زن در گذر زمان همچنان در معرض خطر قرار دارد و حجم خشونت علیه زنان کاسته نشده است، هر چند که شکل اعمال خشونت تغییر کرده است. گذشت زمان در «خانه پدری» به خوبی نشان داده شده است. هر بخش از فیلم نمادی از یک دوره زندگی اهالی خانه پدری است؛ اما همه این زندگی تحت تاثیر خشونت قتل فجیع سالهای گذشته قراردارد و هیچگاه زندگی از زیر بار این خشونت بیرون نمیآید. خشونتی که گرد این قتل رقم می خورد در طول زندگی پوست می اندازد، رنگ عوض میکند اما همچنان شدید باقی می ماند، به خصوص آن که در بخش انتهایی قصه محتشم مجبور میشود خانه را تخریب کند و بالاجبار با ناصر (شهاب حسینی) به آن محل میآید و قصد دارند استخوانهای جسد را به جای دیگری منتقل کنند تا بتوانند به راحتی آن خانه را ویران کرده و از نو بسازند و در نمای آخر بار دیگر این خشونت از دل خاک سر برآورده و رخ خود را عیان می کند. فیلم علاوه بر این خط داستانی، از لحاظ نشانهشناختی تفسیر تکان دهنده و کاملا ضدایرانی دارد که فعلا از بیان آن خودداری میکنیم. انتهای پیام/
93/10/01 - 12:31
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 58]