واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: برنامههاي طنز نوروزي امسال نيز كپيبرداري از برنامههاي سالهاي گذشته است. نميدانم در اين ملك چرا تا صحبت از برنامه كمدي ميشود همه چيز به ازدواج ختم ميشود، چون شكسپير كه معتقد بود همه راهها به رم ختم ميشود! به گزارش سرويس نگاهي به وبلاگهاي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در ادامه مطلب وبلاگ "اسطوره" به نشاني http://alirezagolestani.blogfa.com آمده است: رسانه ملي ميتواند از طريق پژوهش و نيازسنجي مخاطب بيشتري را جذب نمايد اما فراموش نكنيم اين نظرسنجي و نيازسنجي نيازمند اصولي است. امسال صدا و سيما بارها و بارها از مردم خواسته است تا با شركت در نظرسنجي اينترنتي، نظر خود را درخصوص برنامههاي امسال راديو و تلويزيون بيان نمايند، گويي مديران گرامي فراموش كردهاند كه راديو و تلويزيون در ميان رسانهها عامترين مخاطب را دارند، حال به جاي نظرسنجي در بين مردم از آنها ميخواهيم از طريق مراجعه به اينترنت نظر بدهند. هرچند اين نويد اتفاقات خوشي است كه رسانه اندك اندك دارد بررسي فيدبكها را در دستور كار خود قرار ميدهد، اما صرف نظرسنجي اينترنتي کافي نيست. نكته ديگر آنكه رسانه ملي اين نظرسنجي را كافي ندانسته و اكنون گزارشگران خود را جهت نظرسنجي ميان مردم فرستاده و جالب آنكه حتي يك مورد انتقاد در گفتههاي مردم وجود نداشت و همه از برنامهها ابراز رضايت ميكردند. موضوعات تكراري سريالها يادآور مجموعههاي پيشين تلويزيون است و يا اينكه در برخي سريالها برنامهسازان از توجه به تكنولوژي غافل نبودهاند و اس ام اسها وظيفه خطير ديالوگ گرداني (بر وزن بازيگرداني) را برعهده داشتهاند، به راستي آيا تكرار چنين سوژههايي براي رسانه ملي كافي نيست؟ هر سال همان سريال و همان داستان فقط گاهي اين در نقش آن است و گاه آن در نقش اين. «تهران سالاري» خصوصيت ديگر سريالها است، در كشوري با خرده فرهنگهاي متعدد و مردماني طناز چگونه است كه در هيچيك از سريالها يا مردم شهرستانها حضور ندارند و يا اينكه مردماني ساده دلند. جاي سوال است كه چرا رسانه ملي از طريق پژوهش لطايف فرهنگهاي مختلف ايران را به تصوير نميكشد؟ امسال رسانه ملي براي خندان مردم از هيچ اقدامي روي برنگرداند. كمدي و طنز سخره ناصوابي و ناراستيهاست، جالب است كه همه سريالها درخصوص ازدواج بود و عشق، آيا واقعا موضوعات ديگري نبود تا برنامهسازان بدانها بپردازند؟ از اشتغال جوانان گرفته تا مواد مخدر، انواع اليناسون و.... اگر طنز خنده آگاهانه است، پس چرا هيچيك از مشكلات جامعه در اين سريالهاي به اصطلاح طنز ديده نميشوند، بالاخره معلوم نشد، اين برنامهها هزلند يا طنز؟ كمرنگ بودن عناصر ملي در برنامهها، يكي ديگر از ايرادهاي وارد بر برنامههاي صدا و سيماست، ديگر نه از عمو نوروز خبري هست و نه از ننه سرما، آشنايي با فرهنگ اين مرز و بوم بدون شناخت سابقه تاريخي آن امكان ندارد و بخش عمدهاي از فرهنگ هر سرزمين فرهنگ عامه آن است، در كداميك از برنامهها به اين بخش از فرهنگ ما توجه شده است؟ اگر در سالهاي اخير جذابيت فيلمهاي سينمايي خارجي در نظرسنجيها از سريالهاي ايراني كمتر است، نه به خاطر ارتقاء كيفيت اين سريالها است كه ميتواند نتيجه گسترش تكنولوژي باشد چرا كه بسياري از اين فيلمها قبل از پخش از تلويزيون توسط دي وي دي فروشان پخش شدهاند، پس در چنين شرايطي ميبايستي با آگاهي بيشتر به بررسي عملكرد خودمان بپردازيم. تكرار در برنامهسازي پاسخگو نيست. پس بياييد به جاي لگد كوفتن بر گور چنگيز و تكرار قصههاي هر ساله از شکستهاي خود درس بگيريم و كمي موضوعات جديد را دستمايه توليداتمان نماييم. امسال حرفهاي امسال را ميخواهد، اين تکرار حتي از تکرار داستان گذشته است و بازيگران هم چون داستانهاي تكراري از اين شبكه در شبكه ديگر تكرار ميشدند، شايد تلويزيون ميخواهد با تكرار اين چرخه، يادآور سيكل چهار فصل و تكراري طبيعت باشد كه چنين هر سال داستانهاي مشابهي را ميبينيم كه تنها نامهاي جديدي را يدك ميكشند. فراموش نكنيم تنوع كمي و آماري به تنهايي نميتواند عامل ايجاد جذابيت باشد، اين تنوع در كيفيت نيز بايد وجود داشته باشد، تعدد برنامهها و تنوع كمي آنها در نوروز امسال قابل تقدير بود، اما اي كاش اين تنوع در محتوا و كيفيت نيز وجود داشت و اين ميسر نخواهد بود مگر در سايه پژوهش و اجازه ورود نيروهاي تازه نفس به عرصه برنامهسازي. انتهاي پيام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 168]