واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی:
منبع خانواده سبز : در مدت پخش مجموعه تلويزيوني "نرگس " اين سريال شديدا مورد توجه عموم قرار گرفت و مردمان عادي و شخصيت هاي ورزشي ، هنري و... هم نظرات خود را در مورد اين مجموعه كه رفته رفته به روزهاي پاياني خود نزديك مي شود ، بيان مي كردند تب نرگس چنان بالا گرفت كه در كوچه و خيابان همه در مورد اين مجموعه به بحث مي نشينند و نظرات خود را مي گفتند ، حتي انتقاد هم مي كردند ، اما اين حكايت زماني جالب مي شد كه شخصيت هاي سياسي كشور هم در مورد اين مجموعه نقطه نظرات خود را بيان كردند كه در ذيل به آن اشاره خواهيم داشت آنچه خواهيد خواند نظرات نمايندگان مردم در مورد اين مجموعه است كه خبرنگار ما از راهروهاي مجلس آن را تهيه كرد : حسن مرادي نماينده مردم اراك و عضو كميسيون انرژي : من اين سريال را فقط دنبال مي كنم به جهت اينكه در مسائل فرهنگي بوده ام سريال را نمي بينم فقط دنبال مي كنم مردم نياز به سرگرمي واقعي دارند مردم نياز به سريال هاي جدي و واقعي دارند كه بيانگر زندگي واقعي آنها باشد بايد بگويم كه غالب پدران جامعه ما مهربان تر از شوكت هستند نمي بايست كينه توزي را در پدر القا كرد. اگر چه تهيه كننده اين صفت را نفي مي كند ولي بهر حال پدران جامعه ما نسبت به فرزندان خود مهربان هستند . عبدالرضا مصري نماينده مردم كرمانشاه عضو كميسيون اجتماعي : سريال نرگس واقعيت هاي موجود در اجتماع است و بايد چشم خود را به روي اين واقعيت ها ببنديم . فيلم ها و سريال هاي ساخته شده در صدا و سيما داراي 2 رويكرد مي باشد كه شامل اهداف و تعاريفي است كه قبل از اكران فيلم وجود دارد و دوم آنكه پس از اكران فيلم نيز ديدگاه هاي مختلف با سلايق مختلف در جامعه به وجود مي آيد . در مورد دوم هر كسي با توجه به ديدگاه خود در مورد آن (فيلم ) اظهار نظر مي كند . زن ها از ديدگاه خود به آن نگاه مي كنند . مردان از ديدگاه خود به آن نگاه مي كنند . بازاريان از ديدگاه خود مي بينند وپرستاران هم به همين منوال . بعضا نيز ديده شده كه فيلمسازان محدوديت هاي بسيار بسيار سنگيني دارند . در مورد استفاده از لهجه ها و حرفه به آن ها تعرض مي شود . در جايي مثلا پليس خلاف كرده است اگر فيلمساز آن را نشان دهد فردا نيروي انتظامي عليه كارگردان شكايت مي كند كه چرا شخصيت فيلم پليس متخلف بوده است . البته محدوديت ها براي هنرمندان دركشور ما هم زياد است . آن چيزي كه پس از پخش انجام مي گيرد با آن چيزي كه هدف بوده است يكي نيست موقعي كه فيلم به دنبال هدف است در ذهن سناريونويس يا در ذهن كارگردان اين معنا نقش مي بندد كه آدمي در حوزه اجتماعي كوچك متعلق به خودش كه خود فرد به عنوان مرد خانواده آن را ايجاد كرده است به قدري با رفتارهاي فردي خود باعث تخريب اين حوزه شده است كه ديگر جاي آسايش رواني براي خودش در حوزه فوق وجود ندارد . او در واقع در فرا ر از خويشتن است و بدنبال آرامش در خانه ديگر با زن ديگر است . ولي آن چه كه خود او ايجاد كرده است باعث سلب آرامش از خودش شده است و در فيلم مي بينيم كه با هيچكدام از اين بچه ها نمي تواند حرف بزند و كلام همديگر را نمي توانند بفهمند در نتيجه اين فرد براي گريزو براي فرار است كه به زن دوم پناه مي برد به نظر من فيلم مي گويد همه مسائل جنسي نيست . در فيلم تا آن جايي كه من ديديم در هيچ كجا مرد به خاطر مسائل جنسي به سمت زن دوم نمي رود بلكه در اوج بحران هاي فكري و خستگي هاي رواني و در اوج چالش ها و كمشمكش ها يي كه با خودش و با دنياي اطراف خود دارد درست در زمان اوج اين مسائل او را نشان مي دهد كه در آن جا نشسته است . كارگردان مي تواند تختي را نشان دهد يا مثلا روي تخت خواب نشسته است ولي مي بينيم فيلمساز هيچ گاه اين دو را در اين فضا نشان نمي دهد بلكه آنها در فضايي مثل سالن يا اتاق نشيمن نشان مي دهد كه روي مبل نشسته اند و اين بدين معناست كه مرد به دنبال آرامش جنسي نبوده است و از ابتدا هم به دنبال آرامش رواني بوده است اگر به دنبال مسائل جنسي بود مي بايست صحنه ها غير از اين صحنه باشد . خوب اين مسائل را نمي توان تعريف كرد . برداشت مردم بلافاصله اين است كه مرد به دنبال زن دوم و مسائل جنسي است چون يك آدم متخلف ،خلاف هاي زيادي مي كند و يكي از اين خلاف ها هم داشتن زن دوم مي باشد . البته من تمام صحنه ها را نديدم ممكن است صحنه اي هم وجود داشته باشد كه بخواهد به اين مسئله اشاره كند چرا كه تمام صحنه ها را كه نمي توان در تلويزيون نشان داد ولي مي توانند فلش بزنند كه منظور چيست خوب درك عمومي هم نسبت به مسائل با درك هاي تخصصي و فني خيلي فرق مي كند. سه نفر كه فيلم را مي بينند سه نوع اظهار نظر مي كنند چون درك آنان از مسائل بر اساس داشته است نه براساس آن چيزي كه دريافت مي كنند . زن و مردي پاي تلويزيون نشسته اند و با هم سريال را مي بينند و به اين تيكه هاي فيلم كه مي رسند ممكن است زن نگاه پر معنايي به شوهرش بيندازد كه مثلا تو هم بله و تسويه حساب ها شروع مي شود يا آقايي هم تكه اي به همسرش مي اندازد و اينها درونيات خودشان را اظهار مي كنند . اما در مورد سريال نرگس بايد بگويم كه مسائل اجتماعي را جدا از هم ديده است و اصل واقعيت اين كه زن دوم در جامعه ما هست دوم آنكه ازدواجي كه مي گويند از عشق بوجود آمده است و دخترو پسري كه بي راه با هم آشنا مي شوند در واقع آنان دنبال اهداف جداگانه اي هستند كه مي تواند لجبازي با خانواده باشد در واقع دختر و پسري كه اينگونه با هم آشنا مي شوند نيز مي خواهند عقده هاي واپس زده خود را به شكل ديگري نشان دهند. در واقع اين پسر هم دنبال ضربه زدن به پدر خود مي باشد و حتي اگر با گرفتن زن باشد . پسر به نوعي به دنبال اعلام مخالفت است دختر هم با خانواده مخالت دارد و تضاد باعث نزديكي اين دو به هم مي شود اين هم يكي از ويژگي هاي اين فيلم است كه مي خواهد بگويد هر چيز توافق نيست جاذبه ها گاهي اوقات بر اساس تضاد ايجاد مي شود يعني من نوعي تضاد و يا لجبازي دارم يك دختر در يك محيط خانه اي تضاد رفتاري دارد چون فكرمي كند نفرديگري با توجه بيشتري در آن خانواده وجود دارد . پسري هم در خانواده اي ديگر بدون توجه پدر به شخصيت حقيقي او ، پدري كه هميشه فكر مي كند اوست كه همه چيز به ديگران داده و هيچ احترامي براي فرزندان و دامادها قائل نيست و همه چيز او هم در پول خلاصه شده است و داراي اهرم اقتصادي است در صورتيكه هميشه ديگران به دنبال اهرم اقتصادي نيستند چون پسرش با نشاطي كه از يك شغل تاثير پذير به دست مي آورد و لو آبدارچي باشد لذت بيشتري مي برد تا شغلي با درآمد بالا كه پدرش به او مي دهد. پسر از اينكه از آن چيزي كه خودش ايجاد مي كند راضي است و لذت مي برد لذا اگر روال عادي ادامه پيدا كند فرد راضي است مي بينيم كه صبح ها زودتر از خواب بيدار مي شود يا كسي كه تا بحال سوار ماشين پژو مي شده الان از يك موتور سيكلت لذت بيشتري مي برد چون احساس مي كند كه ديگر موتورمال خودش است و مثل ماشين پدرش نيست كه سوار آن شود و پدرش را به محل كار ببرد و يا بياورد . يا دختري كه آرزوهاي بلند اقتصادي دارد كه امكان آن در خانواده اش نبوده است براي دختر آن چيزي كه در خانواده اش بوده ديگر مهم نيست لذا در پس پرده ازدواج به دنبال آن چيزهايي است كه نداشته تضاد ها باعث نزديكي اين دو به هم مي شود و باعث بوجود آمدن يك سري ارتباطات تكراري مي شود كه انس مي آورد حال مهم نيست با چه كسي باشد اگر شما هر روز موقع خروج از منزل چهره تكراري يك فرد را ببينيد به او انس مي گيريد حتي اگر هيچ حرفي هم بين شما رد و بدل نشود . اي سريال ارتباطات تكراري كه فاقد عشق است را خيلي خوب نمايش مي دهد . تكرار كه از بين مي رود و فاصله بوجود مي آيد ديگر از آن علاقه و عشق خبري نيست پس رابطه نوعي انس بوده كه بر اثر تكرار بوجود آمده است و اين عشق نيست . من فكر مي كنم كه اگر درباره بعضي از شخصيت هاي فيلم براي مردم توضيح داده شود و اهدافي كه عوامل فيلم به دنبال آن بوده اند بهتر است تا اينكه هر كسي از ظن خود فيلم را تفسير كند در مورد صحنه هايي مثل چپ و راست خوابيدن دو خواهر در فيلم و يا اينكه با وجود بچه اي بين دو خواهر كه خود مي تواند باعث جدايي شود ولي آن دو به هم نزديك تر شده اند و فاصله كم شده است خوب است براي مردم توضيح داده شود . محتوا خوب است گر چه فيلم بسيار خسته كننده است زمان هاي زيادي را از مردم به هدر مي دهد و به وقت مردم اهميت نمي دهد . سكانس هايي كه روي چهره افراد براي مدت يك الي دو دقيقه زوم مي كند يا براي تمام درب باز كردن ها يا سوار ماشين شدن از ابتدا تا انتها فيلمبرداري شود . فيلم تجاري است چون 60 الي 70 قسمت است و مي خواهد پول اين قسمت ها بگيرد مردم مي خواهند موضوع را دنبال كنند نه آنكه وقت خود را براي صحنه هاي اضافي بگذارند گاهي اوقات فكر مي كنم اگر من بودم و مي دانستم مردن منتظرند قدم هايم را تند تر برمي داشتم تا درب را سريعتر باز كنم . بيژن شهبازخاني نماينده مردم ملاير و عضو كميسيون بهداشت و درمان: اجازه بدهيد نرگس تمام شود ، بعد در اين مورد صحبت مي كنم . خديجه نوري
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 203]