تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 30 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):خداوند عزوجل مى فرمايد: هيچ مخلوقى نيست كه به غير من پناه ببرد، مگر اين كه دستش را...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1831302983




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

خانه از پاي‌بست آباد بايد!


واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: خانه از پاي‌بست آباد بايد!


عمومي- علي گرانمايه:
به راستي به چه منظور فرزندان‌مان را راهي مدرسه مي‌‌كنيم؟

آيا فقط براي افزايش سطح معلومات و محفوظاتي كه احتمالاً قسمت عمده‌اي از آن هم در آينده كاربردي برايشان نخواهد داشت!؟ در اين صورت تفاوت يك مدرسه با بانك در كجاست؟ زيرا كه در بانك هم سپرده‌گذار حفظ و حراست از سرمايه‌اش و سپس افزايش آن را انتظار دارد؛ در حالي كه طبيعتاً و به دلايل فراوان، به دخالت در روند امور هم مجاز نيست! از اوليا انتظار مي‌رود كه فرزندان‌شان را بدون احساس مسئوليت و مشاركت‌هاي بعدي، همچون سپرده به مدارس نسپارند. اما در عوض از نظام سياستگذار و برنامه‌ريز و تشكيلات ناظر بر عملكرد مدارس يعني وزارت آموزش‌و‌پرورش چه انتظاري بايد داشته باشيم؟

اصلي‌ترين وظيفه آموزش و پرورش، به 2بخش مرتبط به هم محدود است:

1 - جذب و تربيت مربياني كارآمد، براي تربيت و آماده‌سازي پويندگان جواني كه در آينده بايد با فكر و خلاقيت، سكان هدايت جامعه را به عهده بگيرند يا با تخصص و تلاش چرخ‌هاي سنگين آن را به چرخش درآورند.

2 - پرورش انسان‌هايي تعالي‌طلب، خداجوي و حق‌پرست، اميدوار و مصمم، خوشبين،
صاحب انديشه، با روح و جسمي سالم از تغذيه‌اي كنترل شده و مناسب‌، مثبت‌انديش، نيك‌‌خواه، زيباپسند‌، قانون‌مدار‌، با اراده‌، راستگو، فعال و پرتلاش، متكي به نفس و خودساخته، ميهن‌پرست، مؤدب‌، هدفمند، كنجكاو و پرسشگر، متفكر، محقق‌،
دانايي‌محور، آرمان‌گرا، كفرستيز، فسادگريز، شجاع،مهربان، مسئوليت‌پذير و پاسخگو و نهايتاً مدير و آينده‌ساز.

اولين نكته قابل تأمل همين‌جاست!

آيا براي كساني كه بايد به تمامي اين آداب مؤدب شوند، اطلاق عنوان دانش‌آموز؛ براي شيفتگاني كه خود بايد الگو باشند، نام معلم با همه تقدسش؛ و براي مكان مقدسي كه بايد محل وقوع اين همه وقايع تاريخ‌ساز باشد، انتخاب كلمه مدرسه به معني محل درس خواندن كافي، منصفانه يا اصلاً كارشناسانه است!؟

اكثر مشكلات اجرايي هم از همين نكات به ظاهر بي‌اهميتي شروع مي‌شوند كه ريشه در تفكراتي سطحي دارند، زيرا هر وسيله‌اي را متناسب با كاربرد آن نامگذاري مي‌كنند. آيا مي‌توان زيردريايي را هواپيما و كالسكه را دوچرخه ناميد!؟ آيا باوجود همه توجيهات، نگاه برنامه‌ريزان تعليم و تربيت، آگاهانه يا ناخودآگاه، ملهم از همين نوع تفكر تك‌بعدي يعني آموزش محوري، تدوين و انشا نشده‌اند!؟ آيا مدرسه‌گريزي‌ها و هزاران معضلي كه خود بر آنها واقفيم، ريشه در همين مقدمات بنيادين نداشته و ندارند!؟

مردم و افكار عمومي پس از مدتي به لحاظ رواني از بعضي عناوين، به خصوص اگر با اهداف و انتظارات‌شان سنخيت و سازگاري نداشته باشند، خسته مي‌شوند و به‌طور ناخودآگاه به تغيير و تنوعي سازنده و منطقي تمايل مي‌يابند. البته تغييراتي كه ابتدا از اسم شروع مي‌شوند اما با تأسي از عناوين جديد، به تغيير نگرش‌هاي مثبت، دروني و زيربنايي هم منجر مي‌شوند. با تغيير نگرش به شرايط دانش‌آموز و تصحيح نام او مثلاً به پوينده (به معني جوينده و كسي كه براي رسيدن به هدفي، شتابان تلاش و كوشش مي‌كند) يا تغيير نام مدرسه، به عنوان جامع‌تر پويشكده و خلاصه با تبديل نام وزارت آموزش و پرورش به وزارت «پوياپروري» يا «بالندگي» و امثالهم، مي‌توان مقدماتي‌ترين قدم‌ها را براي جلب توجه يا حتي مشاركت مردم و سپس شروع تحولات اساسي‌تر برداشت.

قطعاً منظور اين نيست كه با تغيير چند نام يا بازي با كلمات مي‌توان مشكلات را هم برطرف كرد. بلكه جان كلام در اين است كه با تصحيح نگرش‌ها، تعاريف مناسب‌تري جايگزين خواهند شد و سپس به تدريج تحولاتي واقعي، متناسب با ديدگاه‌هاي عالمانه‌تر اتفاق خواهند افتاد. البته با برنامه‌ريزي و مرحله به مرحله، با ابزار لازم!

بنا به دلايل قابل اثبات، آنچه منطقاً بايد از وزارت عريض و طويل آموزش و پرورش انتظار داشت، فقط پرورش و تربيت صحيح آينده‌سازان است. زيرا آموزش علوم هم شاخه‌اي از پرورش براي تقويت فكر، ذهن و معلومات محسوب خواهد شد، ولاغير.

نسلي كه آموخته‌ها و دريافته‌هايش به‌طور تفكيك‌ناپذير هم به خانواده، هم به جامعه و هم به مدرسه مرتبط است، چگونه مي‌تواند در فرصت كوتاهي كه در اختيار مربيان متعدد اوست و سهم بسزايي از آن هم صرف آموزش محفوظات درسي مي‌شود، در زمينه تربيت و پرورش منحصراً به مدرسه وابسته باشد!؟ براي اين همسويي و تعامل البته به صورت برنامه‌ريزي شده و نه دلخواه، در طول ساليان چه تدابيري انديشيده شده است!؟

عمده مشكلات فعلي همه ما در مقام اوليا، مربيان يا به اصطلاح دانش‌آموزان، از زماني آغاز شد كه به بهانه در كنار‌هم قرار گرفتن تعليم و تربيت، ديواري بين آموزش و پرورش كشيده شد. اين مادر و فرزند يا ريشه و ساقه از يكديگر تفكيك شدند و با همين اولويت‌بندي‌هاي زود بازده اما غلط، نه در ادعا بلكه در عمل ارجحيت آموزش بر پرورش رقم زده شد. همه تلاش‌ها به رقابت‌ها و درآمدهاي علمي معطوف شد. همه اهداف ياد شده به فراموشي سپرده شدند و فضيلت‌هاي انساني كه مي‌توانستند منشا همه موفقيت‌ها باشند، جاي خود را به ميانگين‌هاي درسي و موفقيت در آزمون‌ها دادند.

مخاطبان مستقيم وزارتخانه‌اي كه رسالت مقدس آموزش و پرورش فرزندان ما را عهده‌دار شده است، چه كساني هستند؟

1 - پويندگان (همان توده عظيمي كه قرار است ده‌ها مهارت بياموزند و سپس سرنوشت آينده مملكت را در دست بگيرند اما فعلاً فقط به عنوان دانش‌آموز در مرحله بعدي هم نهايتاً دانشجو شناخته مي‌شوند.)

2 - مربيان (قشري كه به عنوان مهم‌ترين ابزار پرورش آينده‌سازان، قبل از هر چيز به دارا بودن صلاحيت، كسب مهارت و برخورداري از شأن واقعي اجتماعي و امكانات مكفي نيازمندند.)

3 - اوليا (آرزومنداني لازم‌التعليم كه بعضاً فاقد آگاهي‌هاي لازم از اصول و واجبات تعليم و تربيت روز هستند اما ماهيتاً هم متوقع و هم در بسياري موارد محق‌اند.)
شيوه عملكرد اين 3 قشر عظيم، به خاطر هدف مشتركي كه دارند نبايد بدون برنامه، سليقه‌اي و فارغ از يكديگر باشد.

آيا آموزش و پرورش فعلي ما (با توجه به انتظارات جامعه) براي هر 3 گروه به‌جز ده‌ها توصيه، برنامه‌اي منسجم و لازم‌الاجرا هم داشته است!؟

راه چاره‌ اجرايي و نهايي

1 - براي تربيت و تعليم پويندگان پرسشگر، بايد مربيان كارآمد تربيت و جذب كرد.
2 - براي جذب نيروها و مربيان كارآمد و ارتقاي سطح معرفت عمومي، بايد جاذبه ايجاد كرد.
3 - براي ايجاد جاذبه، بايد امكانات يا تسهيلات ارائه كرد.
4 - براي تأمين امكانات و تسهيلات، بايد علاوه بر تحصيل اعتبارات دولتي، درآمد كسب كرد.
5 - به منظور كسب درآمد، بايد اين وزارتخانه را به 2بخش توليدكننده(پولساز) و مصرف‌كننده(خدمات‌رسان) تقسيم كرد تا پس از تامين و آموزش نيروها و البته برآورده‌ساختن نيازهاي منطقي آنان، در هر 2بخش بتواند به رسالت اصلي‌اش عمل كند.

با پشتوانه طرز فكر انقلابي بسياري از مسئولان بلند پايه مملكتي و پس از برملا شدن بسياري از نقاط ضعف فعلي، با يك عظم ملي به سردمداري سياستگذاران و برنامه‌ريزان كلان، عصر حاضر مي‌تواند بهترين فرصت و مناسب‌تر‌ين بستر براي ايجاد يك تحول و انقلاب واقعي و ماندگار در حل مشكلات آموزش و پرورش باشد.

كلام آخر: بازتاب غير ارادي اين همه اخبار توليد‌كننده در ارتباط با مشكلات و كمبودهاي آموزش و پرورش كه اولين مخاطب آن فرهنگيان هستند، هرچند كه در حمايت از تلاش‌هاي صادقانه اين قانع‌ترين و شريف‌ترين اقشار جامعه باشد اما در نهايت تا مرحله‌اي به تضعيف و تخفيف منزلت آنان منجر خواهد شد كه شايد روزي آينده‌سازان نه حاضر به انتخاب اين شغل شريف و نه مايل به وصلت با نان آوري از ميان اين عزيزترين رهروان راستين راه انبيا باشند! با تغيير آيين‌نامه‌هاي اجرايي يا تعوض مسئولان عالي رتبه يا مديران مياني در اين وزارتخانه كه نتيجه‌اي جز نظرات و تغييرات عجولانه، غير ماندگار و سليقه‌اي نداشته و ندارد، راه به جايي نخواهيم برد. بايد انديشه‌ها و نگرش‌ها را متحول كنيم تا براساس آن در اجرا هم به موفقيت
نايل آييم.

اگر جوان آرزومندي خوب پرورش نيابد، اميدش را به آينده از دست بدهد و ايمانش تضعيف شود، تمام تلاش‌ها براي به راه آوردن او بيهوده خواهند بود! زيرا هر انساني قبل از اينكه آموزش ببيند، بايد آموزش‌پذير بشود.

كافي نيست كارها را درست انجام بدهيم، لازم است كارهاي درست انجام بدهيم.

تاريخ درج: 22 ارديبهشت 1387 ساعت 10:51 تاريخ تاييد: 22 ارديبهشت 1387 ساعت 13:37 تاريخ به روز رساني: 22 ارديبهشت 1387 ساعت 13:34
 چهارشنبه 25 ارديبهشت 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 196]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن