واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: دو راهی ازدواج اردبیل - ایرنا- نشریه پیام اردبیل در مطلبی با عنوان " دو راهی ازدواج " به قلم مسعود ابراهیمی به بررسی این آسیب اجتماعی پرداخته است.
" همان گونه که سال ها سئوال «علم بهتر است یا ثروت؟» ذهن جامعه ما را مشغول خود ساخته بود، اکنون نیز این پرسش که «بالا رفتن سن ازدواج ریشه های اقتصادی دارد یا فرهنگی؟»، به جان ذهنمان افتاده است. از آنجا که تجربه را تجربه کردن خطاست، حال که سرانجام پس از سال ها به ارتباط دو مقوله علم و ثروت پی بردیم و به این نتیجه رسیدیم که «ثروتی خوب است که بر پایه علم تحصیل شود»، در پاسخ به سئوال مربوط به بالا رفتن سن ازدواج نیز می توان با نگاهی جامع گفت: اغلب، این مشکلات فرهنگی هستند که مشکل تراشی اقتصادی می کنند.
در مقوله ازدواج و از حیث مسائل اقتصادی، تامین مسکن، تهیه اسباب و اثاثیه منزل و داشتن حداقل درآمد برای اداره زندگی مطرح است. بخشی از مسئولین و مردم که بخش قابل توجهی از جامعه را تشکیل می دهند، برخوردار نبودن از موارد اخیر را علت عدم گرایش جوانان به ازدواج و متعاقبا بالا رفتن سن ازدواج می دانند.
با اندکی مداقه و کنکاش در نظرات قائلین به نظر اخیر، به نکته ای حساس پی خواهیم برد که در واقع آنچه موجب به تعویق افتادن ازدواج می گردد، فقدان امکانات مالی مذکور نیست، بلکه آنچه باعث عدم گرایش جوانان و بعضا خانواده هایشان نسبت به ازدواج می شود، کیفیت مورد مطالبه در خصوص جشن ها و امکانات مالی برای شروع زندگی است. در واقع داشتن منزلی برای سکونت چندان مطرح نیست، اینکه چگونه منزلی و با چه موقعیتی باشد مطرح است. البته سلامت اخلاقی - اجتماعی محل سکونت به ویژه برای زوج هایی که در ابتدای جوانی قرار دارند، بسیار مهم و واجب الرعایه است. اما آنچه محل انتقاد است، توقعات فرا استانداردی طرفین از یکدیگر است.
در پایتخت کشورمان که به شدت در حال دست و پنجه نرم کردن با پدیده مصرف گرایی است، بسیار دیده می شود که الزام خانواده دختر مبنی بر اینکه محل سکونت می بایست در تهران باشد و نه حومه آن و در عین حال عدم توانایی پسر برای تامین این خواسته، و نیز حساسیت های مخرب نسبت به نوع و مقدار جهیزیه و... موجب عدم شکل گیری پیوند ازدواج می گردد. شاید ریشه این مشکل در این بینش طرفین نسبت به مقوله ازدواج و زندگی مشترک نهفته باشد که در حال حاضر بسیاری از خانواده ها می خواهند جوانان شان در ابتدای زندگی از امکانات و مزیت هایی برخوردار باشند که خودشان طی بیست سال زندگی مشترک و به آرامی به دست آورده اند.
با تدقیق و تامل نسبت به آنچه در بالا آمد، خواهیم دید که در بسیاری از موارد، عذرهای اقتصادی جوانان برای به تاخیر انداختن ازدواج، ریشه در نگرش ناصحیح آنان و خانواده هایشان نسبت به چگونگی آغاز زندگی مشترک دارد. مصرف گرایی، انتظارات غیر منطبق با نیاز ها، آرمانگرایی های مخرب و مسایلی از این قبیل که امروزه به موانعی سخت در مسیر ازدواج جوانان تبدیل شده اند، امراض فرهنگی هستند که درمان های اقتصادی راه علاجشان نیست. شاید بهترین تعبیر در این باره را خانم مهری سویزی، رئیس مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان و دانش پژوهان، داشته باشد که معتقد است: «بر سر راه ازدواج، مشکل اقتصادی و بر سر راه اقتصادی، مشکلات فرهنگی وجود دارد.»
یکی از چالش های پیش روی قائلین به این نظر که مشکلات اقتصادی مهم ترین علت به تاخیر افتادن ازدواج جوانان است، این می باشد که هم اکنون بسیاری از اشخاص متعلق به قشر مرفه جامعه نیز ازدواج خود را به تاخیر می اندازند. مرور خاطرات دوران جنگ نیز نشان می دهد که در آن زمان خانواده ها علی رغم کمبودهای اقتصادی ناشی از نوپایی نظام جمهوری اسلامی و جنگ، ازدواج را به تاخیر نمی انداختند.
سهولت برقراری ارتباط با جنس مخالف نیز از علل بسیار موثر در بالا رفتن سن ازدواج است. باز شدن پای تلفن همراه و اینترنت به زندگی های امروز، برقراری ارتباط با جنس مخالف را بسیار تسهیل نموده است. این امکان در کنار هجمه های فرهنگی غرب که دوران مجرد بودن را دورانی فاقد هرگونه حریم ارتباطی در زمینه های جنسی می داند، باعث شده است تا ارتباطاتی خارج از چارچوب ازدواج شکل بگیرد. این خود یکی از مهم ترین و البته ظریف ترین دلایل افزایش سن ازدواج محسوب می شود.
ذکر نظر شهید علامه مرتضی مطهری درباره ضرورت و نتایج مثبت جلوگیری و پرهیز از این قبیل روابط که در ضمن تفسیر سوره نور بیان کرده اند، خالی از لطف نخواهد بود.
ایشان می فرمایند: آنگاه که جامعه به دستور اسلام واقعاً عمل میکرد و جوانان قبل از ازدواج با جنس مخالف خود در تماس عاطفی و جسمی نبودند، ازدواج برای آنان یک آرزو بود. چون به وسیله ازدواج از محدودیت و ممنوعیت ارتباط با جنس مخالف خارج میشدند و به آزادی میرسیدند. آن ها چون همسر خود را اولین موجودی می دیدند که او را به این حظ و بهره رسانده است، الفتی محکم با او برقرار می کردند.
اما سیستم فرنگی به پسر و دختر اجازه میدهد تا زمانی که زن نگرفته اند روابط جنسیشان آزاد باشد، در حالی که پس از ازدواج، آنان را ملزم به وفاداری نسبت به همسر و عدم ارتباط با غیر می کند. نتیجه چنین فرهنگی این است که ازدواج از نظر جوانان، یک محدودیت محسوب می شود. قبل از ازدواج، آزادی داشته اند و حال که میخواهند ازدواج کنند، باید به یک نفر محدود شوند. این است که ازدواج نزد جوانان چندان مورد توجه قرار نمی گیرد آن را زندان و همسر را زندان بان می دانند.
از دیگر معضلات فرهنگی عرصه ازدواج این است که در جامعه کنونی، ازدواج و تشکیل خانواده دیگر یک ارزش محسوب نمی شود. این مسئله همانگونه که در کلام استاد مطهری اشاره شد، تا حدودی ناشی از سهولت ارتباط با جنس مخالف در دوران مجردی و قرار گرفتن تدریجی ازدواج در مقابل آزادی است. افزون بر این، پیش تر که ماهواره ها و اینترنت وارد زندگی خانواده ها نشده بودند و از لحاظ رعایت حجاب، جامعه در اوضاع مطلوبی قرار داشت، نوجوانان و جوانان به جنس مخالف خویش به چشم یک راز می نگریستند و این مسئله در آن ها موجب تولید انگیزه لازم چه به لحاظ روانی و چه به لحاظ فیزیولوژیک برای ازدواج می شد. در حالی که هم اکنون نوجوانان و جوانان پیش از سن بلوغ به بسیاری از زوایای روحی و جسمی جنس مخالف خویش از طرق مختلف دسترسی دارند."
8123/530
12/09/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 160]