پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1849881234
مجنونی از اسکاندیناوی / بزرگداشت نویسندهای که عاشق ادبیات پارسی بود
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
مجنونی از اسکاندیناوی / بزرگداشت نویسندهای که عاشق ادبیات پارسی بود فرهنگ > ادبیات - اریک هرملین نویسندهای است که شیفته و عشق ادبیات پارسی و عرفان ایرانی بود و آثاری چون منطقالطیر، تذکره الاولیا و بوستان سعدی را ترجمه کرد.
هادی مشهدی: امسال به مناسبت هفتادمین سالمرگ اریک هرملین نویسنده سوئدی بزرگداشتی برای این نویسنده در شهر کتاب برگزار شد. در این نشست ابتدا فیلمی با عنوان «مجنونی از اسکاندیناوی» ساختهی فرشاد اکتسابی، به نویسندگی و تهیهکنندگی حمید ارجمند نمایش داده شد. از آن پس، حمید ارجمند، فرشاد اکتسابی، پر لینر (دبیر سفارت سوئد در تهران)، علی اصغر محمدخانی، یوهان هرملین (برادرزادهی اریک هرملین)، و کارل یوران اکروالد، در شرح رویکردها، نظرگاهها و عملکرد اریک هرملین، سخن گفتند. مرزهای ادبیات فارسی نویسنده و تهیهکنندهی فیلم مجنونی از اسکاندیناوی، چگونگی بازتاب ویژگیهای شخصی هرملین در فیلم را تشریح کرد. او گفت: «میتوان حدس زد، اطلاعات شما از اریک هرملین، تا پیش از دیدن این فیلم بسیار محدود بوده است. اما همهی آنچه میتوان دربارهی او گفت، همان است که در فیلم گفته شد. ضعف اطلاعات دربارهی این شخصیت عزیز و دوستداشتنی، یکی از مشکلات کار ما بود. به هر حال توانستیم در محدودهی اطلاعاتی که از او کسب کردیم، این فیلم را بسازیم. همهی چیزهایی که من به عنوان تهیهکننده و نویسنده دربارهی او میدانم همان است که دیدید؛ اطلاعات بیشتری راجع به او ندارم، جز اینکه بگویم، یک شیدا، یک واله و یک عاشق بود که از شراب ادبیات فارسی نوشید و مجنون شد.» او ادامه داد: «هرملین، لحظات دیوانگی و جنون را دوست داشت. بیتوجهی به دنیا و سیر آفاق و انفس از جمله ویژگیهای افرادی چون اوست. از اینروی، میتوان حدس زد هرملین لحظاتی خوش در بازخوانی ادبیات فارسی داشته است. او به دنیا و همهی آنچه در آن است، بیتوجه بوده و پر کشیده است. هرملین، در این پرواز، شادی قابل توجهی یافت. هرملین، شیفتهی ادبیات فارسی ایران بود و آن را به خوبی از ورای مرزهای ادبیات فارسی درک کرد. مصور کردن زندگی افرادی چون او کاری بس دشوار است، که اکتسابی با زحمت بسیار، بهخوبی از عهدهی آن برآمده است.» دیوانه یا شیدا؟! اکتسابی، چالشهای اساسی در ساخت فیلم یادشده را برشمرد. او اظهار داشت: «تصویر کردن زندگی شخصی که سیوپنج سال از عمر خود را در بیمارستان روانی بوده است، بسیار دشوار و چالشبرانگیز است. هرملین بیش از دههزار صفحه ادبیات کلاسیک فارسی را به سوئدی برگردانده است؛ نمیتوان تصور کرد، بیماری اسکیزوفرنی چنین تمرکزی داشته باشد. ما مدتها در چگونگی تصویر کردن این مساله بحث و بررسی کردهایم. فیلمهایی دربارهی ایرانشناسان شناختهشدهی بسیاری ساخته شده است. وضعیت خاص هرملین بر دشواریهای کار ما افزود؛ مادامی که او در بیمارستان بستری بوده است، ناشناس بوده است؛ اطلاعات چندانی از وضعیت او در آن دوره موجود نیست و نمیتوان دریافت چگونه شخصی با این شرایط میتواند خروجیای اینچنین داشته باشد.» اکتسابی ادامه داد: «به دنبال صحبتهای متعدد دریافتیم، منظور از مجنون، دیوانهی روانی نیست، بلکه شیدا و عاشقی است که از پی شناخت هستی به چنین احوالی دچار شده است. این مساله بر دشواری کار ما افزود؛ من ابتدا در نظر داشتم فضایی مالیخولیایی برای این اثر ترتیب دهم، اما بعد به تصور اینکه از منظور اصلی دور خواهم شد، فضایی آرام ترتیب دادم؛ این برگرفته از آرامش درونی اریک هرملین است.» آدمهایی برای تقلید! محمدخانی، چگونگی آشنایی خود با اریک هرملین و ضرورت برگزاری همایشی در بزرگداشت او را تشریح کرد. محمدخانی اظهار داشت: «در خردادماه سال جاری برای شرکت در چند برنامهی فرهنگی به سوئد رفتم. در مرکز مطالعات خاورمیانهی شهر لوند، ضمن بحث و گفتگو با دانشجویان و استادان، بسیار از اریک هرملین میشنیدم؛ من تا آن روز، او را نمیشناختم؛ همانطور که در ایران بسیار کمتر شناخته شده است. وقتی دیگر، شاعری ایرانی به نام علیرضا کیا، گزیدهای از ترجمههای هرملین را به من اهدا کرد؛ از پس مطالعاتی دربارهی او دانستم، در حوزهی ادبیات فارسی کارهای بسیار کرده است. هرملین دههزار صفحه آثار فارسی را به سوئدی برگردانده است. اینکه او را نمیشناسیم، مایهی تاسف من شد؛ لذا تجلیل از خاطرهی چنین فردی را بر خود واجب دانستم؛ با دانشگاه لوند مذاکره کردم، مبنی بر اینکه امسال در هفتادمین سالگرد درگذشت او هم در شهر کتاب و هم در لوند برنامهای برگزار شود.» او افزود: «پس از بازگشت به ایران و مطالعاتی دربارهی هرملین، دریافتم سپانلو به سال ۷۲ مقالهای کوتاه نوشته است، با عنوان: «زنده باد هرملین». این مقاله در مجلهی کلک چاپ شده است. سپانلو در آنجا پیشنهاد داده است، برای پنجاهمین سال درگذشت هرملین بزرگداشتی برگزار شود. متاسفانه این بزرگداشت، پس از بیست سال برگزار میشود. البته میتوان خوشحال بود، در هفتادمین سال درگذشت او این امر صورت میگیرد.» محمدخانی خلاصهای زندگی هرملین تشریح کرد. او افزود: «او، در سال ۱۸۶۰ میلادی در شمال سوئد در خانوادهای اشرافی متولد شده و زیستی پر خم و پیچ داشته است. هرملین پس از پایان تحصیلات، به سفرهای متعددی رفته است. یک محقق سوئدی کتابی دربارهی او نوشته است، که متاسفانه هنوز چاپ نشده است؛ این اثر میباید به فارسی برگردان شود؛ که مقدمات آن فراهم شده است. در این کتاب شرح سفرها و حوادثی که بر هرملین گذشته است، درج شده است. هرملین در هندوستان با زبان و آثار فارسی آشنا شده است؛ در کتاب یادشده چگونگی تاثیرپذیری هرملین از سعدی با تعابیری از ایندست تشریح شده است: «حتا هرملین آدمهای حکایتهای سعدی را تقلید میکرد.» او ادامه داد: «دلایل گرایش هرملین به مذهب و تفکر صوفیانه نیز در این کتاب تشریح شده است. ترجمهی او از بوستان، برای اولین بار، در چهارصد نسخه چاپ شده و در ماههای نخست به چاپ دوم رسیده است. هرملین، پس از بوستان آثار دیگری چون تذکرهاولیا، مثنوی مولانا، رباعیات خیام، بخشهایی از شاهنامه، گلشن راز، خمسهی نظامی، برگزیدهای از کلیله و دمنه و شصت دو بیتی از باباطاهر را ترجمه کرده است. ترجمههای او بسیار برجسته است؛ بسیاری از نویسندگان و شاعران از آنها متاثر شدهاند. مولف کتاب یادشده در پایان اثر خود تاکید کرده است: «در تاریخ ادبیات ایران، قرن دوازدهم میلادی از پربارترین دورههای شکوفای ادبی است. در این دوران پس از عطار نیشابوری، مولوی سر بلند میکند و از پس او سعدی میآید. این حادثه در تاریخ ادبیات جهان به این مانند است که شکسپیر و گوته، معاصر دانته باشند و آثار این هر سه در سراسر اروپا مشهور خاص و عام گردد؛ اما زمانی که سرایندهی مثنوی معنوی با جهان بدرود میگوید، دانته کودکی هشت ساله است و تا تولد شکسپیر، اروپا باید دو قرن انتظار بکشد و دو قرن دیگر از پی آن، تا گوته ستایشگر حافظ شیراز در وجود آید.» صد هزار پل فرهنگی! دبیر سفارت سوئد در ایران، در معرفی هرملین اظهار داشت: «من در شهر کوچکی با پانزده هزار جمعیت به دنیا آمدهام؛ مطابق استاندارهای ایرانی به آنجا دهکده اطلاق میشود. نه چندان دور از محل تولد من، قصری قدیمی هست که مرا یاد خانهی ارواح میاندازد؛ شایع است، اگر کسی در شب اطراف آن کاخ قدم بزند، شاهد اتفاقی بد خواهد بود؛ البته من تا به حال این کار را نکردهام. هرملین در سال ۱۸۶۰، در همان کاخ به دنیا آمد. اهالی زادگاه من از شهرت هرملین بیخبر هستند؛ من خود تا قبل از آمدن به تهران او را نمیشناختم؛ هرملین، کسی است که فرهنگ پارسی را در کشورهای شمال اروپا معرفی کرده است.» او در شرح کارکردهای ادبیات در جغرافیای جهانی، تصریح کرد: ادبیات یکی از مهمترین ارکان فرهنگی است، که چون پلی ارتباطی میان فرهنگهای مختلف عمل میکند. دولت سوئد، برای آزادی بیان و حق انتشار مطالب، اهمیت زیادی قائل است. پایهی ادبی سوئد بسیار قوی است و میتوان آن را از این حیث کشوری ثروتمند خواند؛ آنچنانکه برخی از شخصیتهای ادبی سوئد بسیار شناخته شدهاند. یکی از برترین زبانها از جهت ترجمهی نسخ ادبی، زبان سوئدی است. جایزهی ادبی نوبل نشانهای بارز اهمیت سوئد به ادبیات است. سوئدیها برای ادبیات کودکان نیز اهمیت زیادی قائلاند. ٍآثار مطرح بسیاری در این حوزه، در سوئد نوشته و به زبانهای دیگر ترجمه شده است. از آنجمله «پی پی جوراب بلند است» که تا به امروز بیش از ۱۴۵میلیون نسخه از آن چاپ شده است. دبیر سفارت سوئد افزود: «به همین مناسبت، برای بزرگداشت و تشویق ادبیات کودک جایزهای سالانه در سوئد طراحی شده است؛ این جایزه، سال آینده پذیرای هفت کاندیدای ایرانی خواهد بود. ارتباط فرهنگی سوئد و ایران بسیار کهن است. جغرافیدان و جهانگردی به نام سون هدین، یکی از موثرترین افراد در برقراری این ارتباط بوده است. او در سه دوره به مدت چهل سال، در ایران زیسته است و نقشهی کویر مرکزی ایران را ترسیم کرده است. اریک هرملین نیز از دیگر افراد موثر در این حوزه بوده است. در حال، نزدیک به صد هزار ایرانی در سوئد زندگی میکنند، که خود به مثابه پلهای فرهنگی بین دو کشور هستند؛ آنها در تبادلات فرهنگی بسیار موثرند.» نمایندهای برای ابراز احترام یوهان هرملین، حضور در تهران و گفتن از هرملین را افتخاری بزرگ دانست و تصریح کرد: «من و اکروالد نزدیکترین افراد زنده به هرملین هستیم؛ هرملین پدرخواندهی من بوده است و برادر پدربزرگ من. اکروالد تلاش زیادی برای ترجمه و تفسیر آثار او انجام داده است. من بیشتر در مورد زندگی و کارهایش خواهم گفت؛ اکروالد نیزه دربارهی کارها و ترجمههای او میگوید. همانطور که در فیلم دیدیم، هرملین در ۱۸۶۰ در یک قلعه متولد شد؛ من تابستانها را به اتفاق مادربزرگم در آنجا میگذراندم. پدر او فردی قدرتمند بود که در حوزهی ملک و املاک فعالیت میکرد؛ اما مادرش شخصیتی کاملا متفاوت داشت؛ من مادر هرملین را بهخوبی نمیشناسم؛ اما پدرش (پدربزرگ مادری اریک) فردی مبلغ مذهب، و نابغهای در حوزهی زبان بود؛ او سی زبان میدانست؛ بنابراین نبوغ هرملین در حوزهی زبان از جانب مادرش است.» او افزود: «بسیاری از جنبههای زندگی اریک را میتوان از ورای زندگی مادرش تفسیر کرد. مادر او به واسطهی کار پدر (تبلیغ دین) در هند متولد شد؛ پس از آن به ترکیه، آلمان و سوئد سفر کرد؛ او در سوئد همسر خود را ملاقات کرد. اریک هرملین پس از تولد در همان قلعه و تحصیل در همانجا به استکهلم رفت و در دانشگاه اوپسالا تحصیل کرد. هرملین در خانوادهای با چهار دختر و چهار پسر متولد شد؛ رسم بر این بود که هر کدام از پسرها مقداری زمین در اختیار بگیرند و در آنها کار کنند. پس از گذشت دو سال از تحصیل در اوپسالا، پدر هرملین او را فرا خواند برای پیش گرفتن رسم خانوادگی. هرملین سعی کرد در زمینهی ملکداری پیشرفت کند، اما متاسفانه هیچ استعدادی در این زمینه نداشت.» یوهان هرملین، بخش دیگری از زندگی اریک را تشریح کرد و افزود: «خانوادهی اریک در تصمیمگیری دربارهی او سردرگم بودند. هرملین تصمیم گرفت به دنیاگردی بپردازد؛ چراکه از جانب خانوادهی مادری دربارهی جاهایی چون هند و ترکیه شنیده بود؛ لذا میخواست در اینباره تحقیق کند. او در بیستوسه سالگی در ۱۸۸۳، به آمریکا رفت. دقیقا نمیدانیم او در سال اول مهاجرت به چه کاری اشتغال داشت، تنها اینکه ابتدا به خدمت ارتش این کشور در آمد و دو سال در آن ماند. سه سال از آن پس، به اروپا برگشت؛ هرملین به ارتش امپراطوری بریتانیا ملحق شد. هنگی که او در آن خدمت میکرد به شمال هند، یکی از مستعمرات بریتانیا، فرستاده شد. هرملین در آنجا فارسی آموخت. او تاکید کرد: «اریک هرملین، پس از چند سال به اروپا بازگشت و بدون ملاقات خانوادهاش به جامائیکا مهاجرت کرد. پس از دو سال به قصر خانوادگی برگشت. من میتوانم حدس بزنم پدرش دربارهی سفرهای اریک چنین اظهار نظر کرده است: باید نشان دهی در این سفرها چه یاد گرفتهای؛ تو در اینجا ملک داری و میباید در سودآوری آنها بکوشی. اما همه میدانیم، اریک دوباره در کار اقتصادی شکست و افتضاحی بزرگ تجربه کرد. پس از آن هرملین به استرالیا رفت و ده سال در آن جا ماند. جزئیات زندگی او در استرالیا را نیز نمیدانیم، تنها اینکه به کشاورزی اشتغال داشته است.» هرملین، در شرح مقطعی دیگر از زندگی پدرخواندهاش تصریح کرد: «اریک هرملین پس از ده سال، در ۱۹۰۸ نزد خانوادهی خویش بازگشت. این زمان، هرملین وضعیت بدی داشت؛ شما مسلمان هستید، اما من باید بگویم، او در بازگشت از استرالیا به الکل اعتیاد داشت. به بیمارستان فرستاده شد، تا اعتیادش مداوا شود. دکترها میدانستند بهبودی او قدری وقتگیر است، از همینروی به بیمارستانی در شهر لوند فرستادندش. رییس آن بیمارستان، همان پزشکی است که گواهی فوت او را صادر کرد. در آن گواهی تصدیق شده است، هرملین هرگز بیمار روانی نبوده و هیچ نشانی از ایندست بیماریها در او نبوده است. من میتوانم تصور کنم، اولین سال اقامت وی در آن بیمارستان، بسیار دشوار بوده است، چراکه او پس سالها دنیاگردی در آنجا بستری شده بود، و به حتم سوالات متعددی دربارهی وضعیت تازهاش داشت. اریک در چنین شرایطی، باید وضعیتی نامطلوب میداشت، اما پس از گذشت یک سال در زندگیاش تغییراتی ایجاد کرد.» او در شرح تغییرات یاد شده اظهار داشت: اریک نه یک ملاک بود، نه یک سرباز و نه یک باغبان. او مذهبی و اهل ادبیات بود و میباید در همین فضا فعالیت میکرد؛ تغییراتی که در زندگی خود صورت داد از همین روی است. هرملین دانست باید راه خود را در زندگی پیش گیرد؛ هرملین میباید به سمت خدا میرفت چراکه مذهبی بود و این تنها راه برای او بود. شما باید بدانید، او در سی سال آخر عمرش، با ترجمه، در حال خدمت به خدا بود. یکی از کارهای هرملین ترجمهی کتاب مقدس از زبانهای مختلف به زبان سوئدی بود؛ او غالب این کار را بر اساس ترجمههای آلمانی صورت داد. هرملین برخی متون فلسفی لاتین را نیز به زبان سوئدی برگرداند. از آن پس ترجمه از ادبیات فارسی را پیش گرفت. یوهان هرملین ادامه داد: به طبع اولین کتابی که او به این منظور سراغ گرفت، بوستان بود، چراکه فارسی را به مدد آن آموخته بود. او بیست و هفت کتاب از فارسی به سوئدی برگردانده است. اریک، پس از بوستان اشعار فارسی اقبال را به سوئدی ترجمه کرد. گلشن راز محمود شبستری، رباعیات خیام، پندنامه و منطق الطیر عطار از جمله کتابهایی هستند که هرملین ترجمه کرده است. من همهی کتابهای او را در خانهام دارم، اما متاسفانه نتوانستم آنها را با خود به اینجا بیاورم. کاری که هرملین صورت داد، سی سال طول کشید؛ ترجمهی بیست و هفت کتاب در دههزار صفحه، کاری بسیار فشرده است. سفیر ایران در سال ۱۹۴۳ هرملین را در بیمارستان ملاقات کرد؛ به حتم این اتفاقی جالب توجه برای او بوده است. همانطور که در فیلم دیدیم، هرملین در نهایت سکوت درگذشت و از آن پس در قبرستان خانوادگی، در کنار، پدر، مادر و برادرش دفن شد. او در انتها تاکید کرد: «در زمان حیات هرملین، توجه چندانی به او نشد، اما پس از سالها تقدیرهای فراوانی از او صورت گرفت. مطمئنم اگر هرملین اینجا بود، بسیار خوشحال میشد، از اینکه من و اکروالد، از او میگوییم.» وقتی کودکی بازی میکند! اکروالد، ضمن شرح چگونگی آشنایی خود با ادبیات فارسی، و شکل تاثیرگذاری هرملین در آن، رویکرد او در ترجمهی آثار فارسی را تشریح کرد. وی اظهار داشت: بستگان هرملین، به دلایل واهی او را در تیمارستانی به نام تیمارستان سنت لارس در شهر لوند در جنوب سوئد بستری کرده بودند. هرملین تا موقع مرگش در ۱۹۴۴ مدت ۳۶ سال در این تیمارستان زندانی بود. هرملین دیوانه نبود. برعکس مرد فوقالعاده باهوشی بود و دید خیلی درستی داشت. مشکل این بود که زیاد مشروب میخورد؛ الکلی بود و گاهی در نتیجه مصرف الکل کارهایی باعث آبروریزی میکرد. او ادامه داد: اریک تحت قیومیت برادرش بود. تصمیمگیری دربارهی چاپ ترجمههای او با برادرش بود، و او طوری عمل میکرد، که کتابها در تیراژهای خیلی پایین منتشر میشد. منطقالطیر عطار در ۳۵۰ نسخه منتشر شد؛ ترجمه شش جلدی مثنوی مولوی فقط ۱۵۰ نسخه تیراژ داشت؛ رباعیات خیام، ۳۰۰ نسخه؛ و تذکرهالاولیاء که در چهار جلد طبع شد، ۳۰۰ دوره. اریک با این اوضاع چطور میتوانست عادی باشد؟ چطور میتوانست تحمل کند؟ وقتی روانه تیمارستانش کردند، ۴۹ سال داشت و ۳۶ سال در آنجا زندانی بود. اکروالد افزود: آنچه باعث شد هرملین این آثار را ترجمه کند، عشق به عطار، مولوی، بابا طاهر، شیخ محمود شبستری، سنایی، خیام، نظامی و ابوسعید ابوالخیر بود. عشقش به اینها بود که باعث شد دوام بیاورد و همه چیز را تحمل کند. این ترجمهها برای او نوعی فرار بود. او، وقتی مشغول کار میشد، از یاد میبرد، در آن تیمارستان زندانی است؛ وارد محیطی پر از صفا و شادی و امنیت و آرامش میشد. شعرای صوفی به خدا ایمان داشتند، و میدانستند که همه چیز دست خداست و شیطان عاقبتی جز شکست ندارد. او، به کشکولی گردآمده به همت حسین آزاد تبریزی و ترجمهی هرملین اشاره کرد و ادامه داد: چند بیت از امیر حسین هروی در این کشکول آمده است: «روزی پیرمرد فرزانهای بین کودکانی که داشتند بازی میکردند قدم میزد./ به نظرش آمد که این اطفال خردسال هیچ دلشوره و غم و غصهای ندارند./ از بود و نبود این دنیا فارغاند./ شادمانی این بچهها را که دید، اول زار زار شروع به گریه کرد، بعد لبخند زد و با خوشحالی گفت: از وقتی از این بچهها جدا شدهام، رنگ آرامش ندیدهام.» این سخنان امیرحسین هروی، تصویری است از حال مترجمی که وقتی کتابهای فارسی و لغتنامهی انگلیسی ـ فارسی عظیم اشتینگاس را باز میکرد، غرق شادی و سرور میشد. هرملین وقت ترجمه، از لغتنامهی اشتینگاس چاپ سال ۱۸۹۲ استفاده میکرد. مثل همان کودکانی که غرق بازی بودند، غرق شادی و سرور میشد. به الن ریدلیوس، یکی از اقوام نزدیکش، و روزنامهنگاری معروف بود گفته بود: «آدم وقتی کاری میکند، اگر از آن لذت نبرد، کارش به درد نمیخورد.» اکروالد، به جدیت کودکان در بازی اشاره کرد و اظهار داشت: خنده و قهقهی بچهها حین بازی، با جدیت آمیخته شده است. هرملین نیز با دقتی بینظیر کار میکرد. او معتقد بود، شعر صوفیانه از طرف خدا آمده است؛ شعرا تنها واسطهاند. بسیاری از صوفیه نیز چنین عقیدهای دارند. به نظر اریک، متون صوفیانه متون مقدسی هستند و ترجمهی آزاد یا تغییر معنای کلمات به معنای هتک حرمت این متون است. به عقیده او وزن و قافیه اهمیتی ندارد و در مقایسه با پیام دینی این آثار چیزی به حساب نمیآید. مهم این است که پیام این آثار به زبان روشن و سلیس به سوئدی برگردانده شود. وظیفهی مترجم همین است. هرملین، استاد علوم بلاغی بود و میدانست، همه انظارها و تحمیدیهها اهمیت دارد. زبان سوئدی با قلم هرملین تازگی دیگری یافت. او در ترجمهی متون صوفیانه از همهی سبکها استفاده میکرد؛ از سبک عامیانه گرفته تا سبک رسمی و جدی. خواننده میداند، شاهزادهها چطور حرف میزنند، میرغضبها چطور. اینها را موقع خواندن مولانا حس میکنیم؛ کلمات جان میگیرند، هنر جادو میکند. اکروالد ادامه داد: هرملین عربی نمیدانست. او قرآن را از ترجمهی فرانسه کازیمیرسکی و ترجمهی انگلیسی پالمر میخواند. ترجمه انگلیسی مثنوی مولوی به قلم نیکلسون را هم در اختیار داشت و مکرر به حواشی او در باب مثنوی مراجعه میکرد. نیکلسون را میشناخت و با همدیگر مکاتبه داشتند. ترجمهی جلد اول تذکرهالاولیا را که تمام کرد، نیکلسون به او نامه نوشت و به وی تبریک گفت. این در ۱۹۳۱ بود. هرملین از متن فارسی تذکرهالاولیا، تصحیح نیکلسون استفاده کرده بود؛ نیکلسون در نامه به او گفت: این اولین ترجمه از این کتاب به زبانهای اروپایی است. تذکرهالاولیا به عقیدهی من یکی از بهترین اسنادی است که در باب حیات فکری و زندگی شخصی عرفا وجود دارد. جملاتی که از قول ایشان نقل شده، در بالاترین درجه تکاندهنده است. من خود اولین بار با تذکرهالاولیا با صوفیه آشنا شدم. او در شرح احوال عرفا تاکید کرد: برخی از ایشان، حدود ۱۵۰۰ سال پیش زندگی میکردند؛ بعید نیست عدهای از آنان با وایکینگهای اسکاندیناوی ملاقات کرده باشند؛ وایکینگهایی که در کار تجارت برده بودند و از راه ولگا و دریای خزر خود را به عراق و ایران میرساندند. در سوئد، باستانشناسها بالغ بر ۳۰هزار سکه از خاک یافتهاند که بر آنها چیزهایی با حروف عربی نوشته شده و به دورهی بایزید بسطامی، رابعه عدویه، شبلی، ابوالحسن نوری و حسین بن منصور حلاج متعلق است. اکروالد، نظرگاه هرملین دربارهی دین را نیز تشریح کرد. او گفت: هرملین در قرآن خوانده بود، یهود و نصارا و اسلام دین واحدی هستند و خودش هم همین عقیده را داشت. اینها را از هم جدا نمیکرد. به این حرف رسول اکرم اعتقاد داشت که عیسی فقط فرستاده خداست. آدمیزادی است که مثل بقیه میخورد، راه میرود و میخوابد. او، متعاقب قول رسول اکرم میگوید: خیلی شنیع است، عیسی را خدا بدانیم و پرستش کنیم. عیسی، خود نیز وقتی شخصی «سبحان» خطابش کرد، به شدت اعتراض کرد و گفت: «سبحان فقط خدای تبارک و تعالی است.». به زعم هرملین دین در درجه اول نوعی برنامهی عملی برای زندگی بشر است. او، دیدگاه هرملین دربارهی عرفان و تصوف را بیشتر بسط داد و اظهار داشت: اکثر مردم تصوف را به عرفان ربط میدهند. لکن با خواندن متونی که هرملین ترجمه کرده است میتوان به این نتیجه رسید، این به اصطلاح عرفان، چیزی نیست جز چند بیتی از مولانا در مثنوی: «خدا از ما خواسته، او را عبادت کنیم و عبادت خدا همین است که خلق خدا را خدمت کنیم و طرز فکری توأم با صلح و دوستی داشته باشیم. هدف خدا، وقتی ما را از صحرای عدم به این دنیا آورد، همین بوده است.» اکروالد ادامه داد: در این سخنان صوفیانه نکتهای است که باعث شد هرملین، چهل سال زندگی در مرکز نگهداری بیماران روانی را بپذیرد و دم نزند. عطار چه خوب این نکته را با زبانی روشن و آمرانه بیان کرده است: پیش از آنکه خاک گردی، خاک شو. هرملین به این سخن عطار جواب آری داد؛ از ته دل آن را پذیرفت، و اساسا به این چیزها عادت داشت. هرملین اصلاحناپذیر بود. به معنی واقعی کلمه «خاکی» بود. خانوادهاش میگفتند: اسم تو هرملین است و حق نداری خاکی باشی. ولی معلم اخلاقی اریک هرملین عطار بود. بعدها که سر از تیمارستان درآورد، در آنجا هم خاکی بود؛ ولی خاکی فقط به معنی فروتنی نیست؛ به معنی طرد شده از اجتماع هم هست. هرملین میدانست که تبعیت از عطار برای او منفعت دارد و این منفعت را به دست آورده بود. این منفعت برای او چیزی نبود جز نوعی احساس رضایت درونی، و ترجمه شعر یازده شاعر صوفی و انتشار آنها در بیست مجلد به زبان سوئدی. با این کتابها به هموطنان سوئدیاش نوعی روشنگری درونی بخشید و گنجینهای سرشار از جواهرات گرانبها در اختیار آنها قرار داد. وی، ضمن تاکید دوباره بر کم و کیف تاثیرپذیری هرملین از ابیات عطار تصریح کرد: ترجمه برای او موفقیتی به دنبال نداشت، اما اهمیت نمیداد، چون این بیتها را در پندنامهی عطار خوانده بود: «هر که ترک کامرانی میکند/ برخلافش زندگانی میکند.» و «هر که را ذوق نکونامی بود/ خاص مشمارش که او عامی بود.» دیدگاه هرملین دربارهی اشخاص اینگونه است. او معتقد بود، هر انسانی دو گونه فهم دارد: فهم خودپسندانه و این جهانی، و دیگری فهمی که از سماوات به او الهام میشود. فهم اولی «دانش» خوانده میشود و فهم دومی «علم». ما باید این تحفه آسمانی را حفظ کنیم و برای خودمان نگه داریم و به خدا ایمان داشته باشیم: آنکه ایمان داد مشتی خاک را. اکروالد دیدگاه هرملین در باب نفس را نیز تشریح کرد و افزود: هرملین به مفهوم «نفس» توجه بسیاری نشان میدهد. اشتاینگاس نفس را ترجمه کرده: حیات حیوانی؛ روح مادی؛ امیال شهوانی؛ نوعی فردیت خودپسندانه. واضح است وقتی این شعرهای صوفیانه را میخوانیم، دوست داریم، امیال شهوانی را لگام بزنیم. هرملین نفس را ترجمه کرده است: «شخصیت خودپسندانه. شخصیتی که پر از امیال و هواهای غریزی است.» او، در انتها بر اهمیت هرملین در رویکردهای ادبی امروز سوئد اشاره کرد و گفت: هیچ شاعر سوئدی که نگاهی جدی به شعر داشته باشد، نمیتواند هرملین را نادیده انگارد؛ این دو دلیل دارد: اول- پیامی که در شعرهای صوفیانه وجود دارد، در دل شوری ایجاد میکند، افق دید را گسترش میدهد و به قوهی خیال پر و بال میدهد. دوم- شیوهای است که مترجم برای انتقال این پیامها به زبان سوئدی دارد. این زبان به قدری قوی است که نظیرش یافت نمیشود. امروز هرملین تنها به مثابه یک مترجم بزرگ نیست، بلکه خود شاعری بزرگ محسوب میشود. ویلهلم اکلوند یکی از همکاران هرملین که خود از بزرگترین استادان شعر سوئدی است، دربارهی او میگوید: شعر صوفیانه به هرملین آموخت که زندگی کند و از زندگی لذت ببرد. کمترین چیزی که درباره این مرد میتوان گفت، این است: «قوه ابداع و خلاقیتی که در او بود، در بین هیچ یک از ادبای سوئدی وجود ندارد.» 57۲۴۴
کلید واژه ها: شهر کتاب - ادبیات جهان -
یکشنبه 9 آذر 1393 - 19:32:03
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
یوسفی«عاشقانهها»ی ادبیات کلاسیک را بازآفرینی کرد -
در قالب شعر نو یوسفی عاشقانهها ی ادبیات کلاسیک را بازآفرینی کرد عاشقانهها یک مجموعه چهارجلدی از داستانهای عاشقانه ادبیات کلاسیک است که محمدرضا یوسفی در قالب شعر نوی فارسی بازنویسی و انتشارات ناردونه آن را منتشر کرده است محمدرضا یوسفی در گفتگو با خبرنگار مهر از انتشار عآیت الله سبحانی: بزرگداشت اندیشمندان حوزوی فقر علمی را می زداید
آیت الله سبحانی بزرگداشت اندیشمندان حوزوی فقر علمی را می زداید قم - ایرنا - آیت الله جعفر سبحانی از مراجع تقلید گفت بزرگداشت اندیشمندان حوزه های علمیه در جامعه کاملا اثر گذار است و سبب می شود تا نسل جوان پیشتاز راه علم و دانش شود و فقر علمی را بزداید به گزارش ایرنا این مرجع تدر دانشکدۀ زبانها و ادبیات خارجی دانشگاه تهران همایش دوسالانۀ بینالمللی ادبیات تطبیقی بهمن برگزار میشود
در دانشکدۀ زبانها و ادبیات خارجی دانشگاه تهرانهمایش دوسالانۀ بینالمللی ادبیات تطبیقی بهمن برگزار میشودهمایش دوسالانۀ بینالمللی ادبیات تطبیقی بهمنماه در محل دانشکدۀ زبانها و ادبیات خارجی دانشگاه تهران برگزار میشود به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس بهباور دکترتمدید فراخوان همایش ملی ادبیات کودک و نوجوان
چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۳ - ۰۰ ۱۳ فراخوان پنجمین همایش ملی ادبیات کودک و نوجوان و سومین جشنواره پژوهش جشنواره رسالهها و پایاننامههای برتر در قلمرو ادبیات کودک و نوجوان تمدید شد به گزارش ایسنا دکتر سعید حسامپور - دبیر علمی پنجمین همایش ملی ادبیات کودک و نوجوان - با اعلام اینکهبا موضوع ادبیات کودک و نوجوان آخرین دوره شبهای داستان برج میلاد برگزار میشود
با موضوع ادبیات کودک و نوجوانآخرین دوره شبهای داستان برج میلاد برگزار میشودپنجمین و آخرین دوره شبهای داستان برج میلاد از 15 آذر امسال با حضور پدیدآورندگان ادبیات کودک و نوجوان برگزار میشود به گزارش خبرگزاری فارس پنجمین و آخرین دوره شبهای داستان برج میلاد از 15 آذر امسال باکتاب سال دانشجویی هم با ادبیات قهر است؟
چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۳ - ۰۰ ۱۲ سالهاست این نقد به جایزه کتاب سال وزارت ارشاد وارد میشود که با زمینههای ادبیات و هنر مهربان نیست با تداوم انتخاب نشدن اثری در کتاب سال دانشجویی در این حوزهها طبیعی است این پرسش پدید آید که آیا این غیبت بهدلیل کیفیت پایین آثار منتشرشده در ایشانزدهمین شب شاعر پاسداشت محمدرضا سهرابینژاد روایت دیرپاترین مسئول جمهوری اسلامی از سهرابینژاد/ امینی: جنجال
شانزدهمین شب شاعر پاسداشت محمدرضا سهرابینژادروایت دیرپاترین مسئول جمهوری اسلامی از سهرابینژاد امینی جنجال برای سینما و فوتبال است آن را به ادبیات نکشانیدشانزدهمین مراسم شب شاعر پاسداشت محمدرضا سهرابینژاد عصر امروز با حضور مشوق کاشانی اسماعیل امینی حجت الاسلام دعایی و جمعییادی از مرحوم عبدالجبار قرایی عکاس عاشق جبهه و جنگ
یادی از مرحوم عبدالجبار قرایی عکاس عاشق جبهه و جنگ پایگاه اطلاع رسانی یزد رسا در یادداشتی آورده است من و مرحوم عبدالجبار قرایی خیلی با هم رفیق بودیم هم به لحاظ وجه اشتراک هنری وفهمیدن زبان هم وهم اینکه او ایده هایی داشت که مدیران می توانستند کمکش کنند ومن چه موقعی که فرماندارتأويلهاي سياسي در بستر داستاني عاشقانه
تأويلهاي سياسي در بستر داستاني عاشقانه خاك و مرجان اثر متفاوت مسعود اطيابي كه به سفارش شبكه جهاني سحر ساخته شده به تازگي در شبكه نمايش خانگي عرضه شده است نویسنده سپنتا امانپور خاك و مرجان اثر متفاوت مسعود اطيابي كه به سفارش شبكه جهاني سحر ساخته شده به تابزرگداشت نخستین سالگرد شهید مدافع حرم برگزار میشود
به همت هیئت الرضا و همراهی ستاد مدافعان حرم بزرگداشت نخستین سالگرد شهید مدافع حرم برگزار میشود بزرگداشت نخستین سالگرد شهید مدافع حرم محمدحسین مرادی از شهدای هیئت الرضا پنج شنبه 29 آبان ماه با حضور خانواده شهدا مردم و جمعی از مسئولان به همت هیئت الرضا و همراهی ستاد مدافعان حرماصحاب فلسفه و ادبیات پنجشنبه در شهر کتاب شهید بهشتی
چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۳ - ۱۳ ۴۸ در پاسخ به فراخوان احمد مسجدجامعی برای حضور در کتابفروشیها در روز پنجشنبه 29 آبانماه جمعی از اصحاب فلسفه و فرهنگ و مولفان و مترجمان در شهر کتاب شهید بهشتی حضور مییابند به گزارش ایسنا در این مراسم چهرههایی همچون دکتر ضیاء موحد دکتر یوسف اباذفیلمسازان جوان سراغ «یک عاشقانه آرام» میروند -
فیلمسازان جوان سراغ یک عاشقانه آرام میروند بیست و سومین نشست فیلمسازان جوان سینمای انقلاب با اکران و بررسی مستند یک عاشقانه آرام به کارگردانی مریم السادات مومن زاده و با حضور محمدتقی فهیم برگزار می شود به گزارش خبرگزاری مهر بیست و سومین نشست فیلمسازان جوان سینمای انقلدر بزرگداشت سیدعبدالله انوار بیان شد روایت کامران فانی از حاشیه نویسیهای انوار/ درخواست برای نامگذاری خیابان
در بزرگداشت سیدعبدالله انوار بیان شدروایت کامران فانی از حاشیه نویسیهای انوار درخواست برای نامگذاری خیابانی به نام انوارعضو هیأت علمی کتابخانه ملی گفت انوار شیفته کتابخوانی است و عادت دارد که بر کتابهای مورد مطالعه خود حاشیه بنویسد همان طور که بر کتاب شفای ابن سینا و اساس ادر گفتوگو با فارس عنوان شد دولتآبادی چرا به نشست بنیاد شعر و ادبیات دعوت شد؟/ قزلی: گفته بود شاید آمدم
در گفتوگو با فارس عنوان شددولتآبادی چرا به نشست بنیاد شعر و ادبیات دعوت شد قزلی گفته بود شاید آمدممدیر عامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان گفت حتما محمود دولتآبادی در برابر تکین حمزهلو پرفروش به آن معنا نیست وی در پیگیریها گفته بود نمیآیم ولی وقتی با خبر شده بود کمراسم بزرگداشت باغچه بان در رشت برگزار شد
مراسم بزرگداشت باغچه بان در رشت برگزار شد رشت - ایرنا - به مناسبت سالروز درگذشت استاد جبار باغچه بان بنیانگذار آموزش و پرورش ناشنوایان در ایران مراسم یادبودی در مدرسه ناشنوایان باغچه بان رشت برگزار شد به گزارش خبرنگار ایرنا معاون توانبخشی اداره کل بهزیستی گیلان روز چهارشنبه درکامران پارسینژاد: گسترش فرهنگ كتابخوانی به حمایتی بیش از این نیاز دارد
گفتگوی تفصیلی به بهانه آغاز هفته کتاب کامران پارسینژاد گسترش فرهنگ كتابخوانی به حمایتی بیش از این نیاز دارد پارسی نژاد معتقد است که فرهنگ كتابخوانی برای حفظ جایگاه و گسترش میان مردم به حمایتی بیش از این نیاز دارد همه ما درباره اهمیت جایگاه کتاب و کتاب خوانی بارها و بارهاعلام برنامههاي مراسم تشييع و بزرگداشت مادر شهيد بابايي
۲۶ آبان ۱۳۹۳ ۱۳ ۲۸ب ظ اعلام برنامههاي مراسم تشييع و بزرگداشت مادر شهيد بابايي برنامههاي مراسم تشييع خاک سپاري و بزرگداشت حاجيه خانم فاطمه خوئيني مادر گرانقدر سرلشکر خلبان شهيد عباس بابايي در قزوين اعلام شد به گزارش خبرگزاري موج نادر نصيري مديرکل بنياد شهيد و امور ايثارگران-