تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 2 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):دعایی که بیشتر امید اجابت آن می رود و زودتر به اجابت می رسد،‌ دعا ب...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1832084212




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

گفت‌وگوی تفصیلی فارس با اسماعیل امینی؛ پست‌های برق فشار قوی بعضی فرودگاه‌ها کار من است


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گفت‌وگوی تفصیلی فارس با اسماعیل امینی؛
پست‌های برق فشار قوی بعضی فرودگاه‌ها کار من است
در هنرستان رشته برق صنعتی خواندم. دوست داشتم ادبیات بخوانم اما برادر بزرگ‌ترم گفت باید هنرستان بروی! حدود 20 سال هم در این فضا به طور حرفه‌ای کار کردم. پست‌های برق بعضی فرودگاه‌ها مثل اصفهان و بوشهر کار من است.

خبرگزاری فارس: پست‌های برق فشار قوی بعضی فرودگاه‌ها کار من است



خبرگزاری فارس - گروه ادبیات انقلاب اسلامی؛ اسماعیل امینی از شاعران معاصر است که علاوه بر شعر، دستی نیز در نقد ادبی و کارهای مطبوعاتی داشته است. امینی هم‌اکنون علاوه بر فعالیت‌های ادبی در دانشگاه نیز تدریس می‌کند. با او در خصوص سابقه فعالیت‌ها و اقدامات و دیدگاهش به گفت‌وگو نشستیم. مشروح این گفت‌وگو طی دو بخش در خبرگزاری فارس منتشر خواهد شد که بخش نخست آن به شرح زیر از نظر می‌گذرد. ---------- آقای امینی! کی و کجا متولد شدید؟ من دی ماه 1342 در محله سلسبیل تهرام متولد شدم. محله‌ای که این روزها به خیابان رودکی معروف است ولی از آنجا چیزی یادم نمی‌آید. دو ساله بودم که خانواده از این محل نقل مکان کرده و در جنوب تهران ساکن می‌شوند. به همین علت، زندگی و بزرگ شدن من در نازی آباد گذشت. تقریبا 15 ساله بودم که انقلاب شد. دانش‌آموز سال دوم هنرستان بودم. پدرتان چه کاره بودند؟ پدرم تحصیلات حوزوی داشت و روحانی بود ولی لباس نمی‌پوشید. چند خواهر و برادر هستید؟ چهار برادر بودیم و سه خواهر. یکی از برادرانم که دو سال از من بزرگ‌تر و نظامی بود در یکی از مانورهای ارتش در دریاچه سد لتیان غرق شد. الان یک برادر بزرگ‌تر از خودم دارم و یکی هم کوچک‌تر. به همین ترتیب دو خواهر بزرگتر و یک خواهر کوچک‌تر. چه شد که به وادی شعر و ادبیات کشیده شدید؟ زبان مادری ما ترکی است. پدر و مادرم صالتا از ترک‌های خلخال هستند و در خانه ترکی صحبت می‌کردیم. فارسی را کمی در کوچه یاد و بعدها هم بیشتر در مدرسه یاد گرفتم.(خنده) وقتی مدرسه رفتم ترکی را بیشتر مسلط بودم. مردم آذربایجان رسمی دارند که خانم‌هایشان حتما باید شعر و دوبیتی‌های محلی بلد باشند. چیزی شبیه بلد بودن آشپزی و خیاطی که مهارت در آنها برای خانم‌ها یک امتیاز محسوب می‌شود و اگر کسی یاد نداشته باشد یک نقص است. در میان آذربایجانی‌ها شعر چنین حالتی دارد که اگر شعر و دوبیتی‌های محلی یاد نداشته باشند یک نقص است. از آن مهم‌تر اینکه بتوانند بدیهه دوبیتی بگویند. به همین خاطر مادر و خاله‌هایم و خانم‌های فامیل همه شعر بلد بودند و می خواندند. اگر مجلسی هم بود بخصوص مجلس عزا، نوبتی می‌خواندند و جواب همدیگر را می‌دادند. به همین جهت مردم در آذربایجان شعر را از مادر یاد می‌گیرند. پدرم هم به ترکی و فارسی، نوحه و شعر می‌گفت و تعزیه می‌خواند. در کنار این مساله من هم از همان کودکی در هیات با وزن و شعر آشنا شدم. برایم جالب بود که چیزهایی می‌گویند و همه با هم سینه و زنجیر می‌زنند. کم کم وزن را کشف کردم و بعضا شعر هم می‌گفتم.  

از همان دوران بچگی قبل از دبستان هر شعری می‌شنیدم، حفظ می کردم. به شعر علاقه زیادی پیدا کرده بودم. بعدا که مدرسه رفتم و قبل از شروع مدرسه کتاب‌های درسی برایم می خریدند اول از همه شعرهایش را می‌خواندم و حفظ می‌کردم. دوست داشتم خیلی شعر بلد باشم. هنوز هم روحیه‌ام همان طوری است. چون زیاد شعر خوانده بودم و به تدریج چیزهایی می‌گفتم منتها رویم نمی شد به دیگران نشان بدهم. دوران راهنمای بود که اشعارم را می‌بردم و به معلم ادبیات نشان می‌دادم.  می‌گفتم اینها شعرهای یکی از بچه‌هاست که خجالت می‌کشد آنها را به شما نشان دهد. شعرها را می‌دیدند و گاهی می‌گفتند بد نیست و گاهی هم می‌گفتند خوب نیست. اینجوری من می‌فهمیدم که کدام‌شان را خوب گفتم و کدام را بد. در خانواده هم به هیچکس نمی‌گفتم که من شعر می‌گویم. هیچکس نمی‌دانست. بعدها که حرفه‌ای در مطبوعات کار می‌کردم، باز هم اهل خانواده و برادرانم خبر نداشتند. یک بار در یکی از برنامه‌های تلویزیونی شعر می‌خواندم. برادرم دیده بود. تماس گرفت و پرسید مگر تو شعر می گویی؟! جواب مثبت دادم. پرسید چند سال است؟! گفتم خیلی سال، شاید 20 تا 25 سال! گفت خب ما توی خانه نباید می‌دانستیم؟!(خنده) می‌دانستند که من ادبیات می‌خوانم و در جلسات شعر شرکت می‌کنم اما اطلاع نداشتند که خودم هم شعر می‌گویم. هنوز هم همان روحیه را ندارم و علاقه زیادی برای عرضه و نشان دادن اشعارم به دیگران ندارم. خیلی جاها جلسه اداره کرده‌ام. بچه‌ها فکر می‌کرده‌اند چون معلم ادبیات هستم این کار را می‌کنم. نمی‌دانستند که خودم هم شعر می‌گویم. حتی سالهایی که در محضر قیصر امین‌پور جلسه شعر جوان را اداره می کردم، بچه‌هایی که در آن جلسات شرکت می‌کردند هم خبر نداشتند که من خودم شاعرم. روزی در اواخر دوره قیصر گفت خب امینی تو که چند سال است در این جلسه شرکت می‌کنی، خودت هم شعر بخوان! بچه‌ها تعجب کردند که مگر امینی هم شعر می گوید؟! از دوران تحصیلات دبیرستان و دانشگاه بگویید! من هنرستان رشته برق صنعتی خوانده‌ام. دوست داشتم ادبیات بخوانم اما برادر بزرگ‌ترم گفت باید هنرستان بروی! با اینکه علاقه نداشتم راهی هنرستان شدم. از همان قبل از انقلاب کار فنی هم می‌کردم و با ورودم به هنرستان هم حرفه‌ای تر آن را دنبال کردم. حدود 20 سال در این فضا به طور حرفه‌ای کار می‌کردم. پست‌های برق بعضی فرودگاه‌ها کار من است. کدام‌شان؟! فرودگاه‌های اصفهان، بوشهر حتی مرکز آموزش دانشکده هواپیمایی در همین مهرآباد را من کار کرده‌ام. علاوه بر آن در تعدادی از شرکت‌های صنعتی کار کرده‌ام. در کنارش ادبیات را هم دنبال می‌کردم. دانشگاه چه خواندید؟ سال 60 دیپلم گرفتم. زمان دانشگاه رفتن ما مصادف با انقلاب فرهنگی تعطیل شدن دانشگاه‌ها شد. سال 76 که سربازی‌ام هم تمام شده بود وارد دانشگاه آزاد شدم و لیسانس ادبیات را سه ساله گرفتم. علاقه زیادی به ادبیات داشتم. بعد هم وارد دوره فوق‌لیسانس ادبیات دانشگاه تهران شدم. آن الان هم در دانشگاه قم مشغول کار بر روی تز دکتری هستم. سوای این مسائل با مطبوعات هم به طور حرفه‌ای کار می‌کردم و سابقه همکاری با نشریاتی مثل گل آقا، سروش، روزنامه اطلاعات، همشهری، جام جم و خیلی از مجلات را دارم. در صحبت‌هایتان اشاره به آشنایی و دمخور بودن به مرحوم قیصر امین‌پور داشتید. از ایشان و حال و هوایشان بگویید! آشنایی من با قیصر از اواخر دهه 60 و جلسات شعر حوزه هنری شروع شد. بعدها هم در دفتر شعر جوان و بعدش هم دانشگاه با هم بودیم. آشنایی و دوستی با او برای من خیلی مغتنم بود. آن موقع هم این شهرت فعلی را نداشت. از قیصر نه فقط ادبیات بلکه سلوک و اخلاق و رفتار و حوصله و معلمی یاد می‌گرفتم. در دوره کارشناسی ارشد گاهی سر کلاسی که به دانشجویان لیسانس داشت می‌نشستم. یک روز گفت دانشجوی فوق لیسانس هستی چرا سر کلاس لیسانس می‌نشینی؟ گفتم دوست دارم همین طور بنشینم و فقط نگاهت کنم.(خنده) گفت نه! بلند شو برو به کارت برس! مگر بیکاری؟! گفتم شوخی کردم می‌آیم اینجا فوت و فن معلمی یاد بگیرم. گفت خب این شد یک چیزی! در دفتر شعر جوان هم خیلی کار کرد. شاید کارش خیلی بازتاب تبلیغاتی نداشت اما کار مهمی کرد. با نسل جدید برای انتقال فرهنگ و ادب و هنر ارتباط براقرار کرد و نسلی را پرورش داد که الان بعضی‌هایشان شاعر و نویسنده و مترجم‌های خوبی هستند. شاید باور نکنید خیلی از اینها بچه‌هایی بودند که قیصر برایشان معلمی کرده و به آنها چیز یاد داده و راه و رسم متفکر بودن و نویسنده بودن و شاعر بودن و انسان بودن را به آنها آموخته است! ادامه دارد... گفت‌وگو: محمدصادق علیزاده انتهای پیام/  

93/09/09 - 11:50





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 85]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن