تبلیغات
تبلیغات متنی
پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
محبوبترینها
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه می‌تواند برندینگ کسب‌وکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1851655704
به بهانه بزرگداشت مقام رقیه بنت الحسین (ع) هنوز عاشورا وامدار غربت تو در خرابه شام است + تصاویر
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: به بهانه بزرگداشت مقام رقیه بنت الحسین (ع)
هنوز عاشورا وامدار غربت تو در خرابه شام است + تصاویر
سه سالگی برای تو عمر کمی نبود تا در بردباری از عمه ات پیشی بگیری و در رسالتی خونین، انسان را به سربلندی رهنمون شوی.
به گزارش خبرگزاری فارس از قروه، دهه اول صفر که از راه می‌رسد، رنگ و بویی از خرابه‌نشینی کاروان اسرا بر چشم‌ها نقش می‌بندد و در اولین مجلس عزای صفر که بنام نامی رقیه بنت‌الحسین(ع) برپا است جاری می‌شود. کاروان خاطرات در راه بازگشت از جایی که ماتمهای سرخ و عطشهای پرپر شده‌اش هنوز هم بر دل کودکان سنگینی می‌کند، به خرابه‌ای می‌رسد که تصاویر جراحت در سوزنده‌ترین قاب بیابان و در لهیب گلگون طعنه و کینه شامیان، نگاه‌های در خون شناور و گلوهای بریده را صوتی حزین از قرآن در خود فرو می‌برد. بازماندگان حادثه تیغ و تاول، با استواری غیرقابل ترسیم خود و با گامهای شکیبایشان جادههای دراز شام را خسته کرده‌اند و اینک سر بر راه پر فراز و نشیب اربعین در انتظاری عمیق هستند تا بار دیگر به سوی خورشید به خون نشسته کربلا رهنمون شوند. در این میان کودکان عاشورایی، حال و هوای دیگری دارند، حالی از جنس غربت، هوایی برای سرهای بریده. هنوز هم‌سن و سال‌هایش سرگرم بازی بودند که او راهی شد تا رسالتی بزرگ را به جای آورد، رسالتش سربلندی انسان بود...
عاشورا بر مدار سه سالگیش می‌چرخید و در این چرخش سخت، عجب صبری داشت، نمی‌دانم این همه صبر را از چه کسی به ارث برده بود اما شنیده‌ام که روزگاری بانویی 18 ساله همین درد و رنج‌ها را تحمل کرد تا امامت بی‌ولایت نماند و اینک او با دستان کوچکش صبر و سختی را به آغوش گرفت تا فرات دیگر توان لانه کردن در چشم‌هایش را نداشته باشد... نمی‌دانم چه رازی بود در نگاه سنگین کودکان کربلا که تاریخ را برای همیشه در این برهه از خود مسخ کرده است، اما یزیدیان این نگاه شما را ندیدند ... کوفیان اجر رسالت جدت را خوب ادا کردند و چه خوش داشتند حرمت شمایی را که با قرآن از سوی والا پیامبر انسان سفارش شده بودید... راستی چه روزی خواهد بود آن روز که در کنار حوض کوثر پیامبر(ص) شما را از امتش طلب خواهد کرد. تمام دردهایش یک طرف و از دست دادن زانوانی که رویشان به خواب میرفت و نیایشهایش را میخواند، طرف دیگر... وقتی میان خون و آتش، صدای گریهاش، دل سنگ را میلرزاند و پاهای تاول‌زده‌‌اش، سختیها را گلایه می‌کرد، همه چشم‌ها کور بودند و دل‌ها سنگینتر از آن بود که بار سنگین دلش را سبکتر کند... آن شب که کوه بغض‌هایش در برابر سر بریده بابا سرباز کرد، چه رسوا شدند آنان که فکر می‌کردند حسین در کربلا ماند...
پدر، درد بزرگ مانده در سینهات را گوش خواهد سپرد؛ حتی با سر بریده. تمام ماتمت را بیرون بریز دختر آفتاب... خوب می‌دانی که سر بریده پدر همچون همیشه حرف‌هایت را می‌شنود، درد دل‌هایت با پدر تمامی ندارد، به اندازه همه دنیا برایش حرف داری، دلت بی‌تاب پدر شده، چشمان نگران بابا هم هوایی دختر سه ساله‌اش شده است، زمین بیش از این تحمل ندارد که تو را بر روی خود جای دهد، پس بال بگشا که اینک دروازه آسمان، به صدایی که تنها تو میشنوی برایت گشوده می‌شود.
زندگینامه حضرت رقیه (س) با درخشیدن حضرت رقیه(س) در سال 57 هجری قمری، خانه امام حسین (ع) و ام‌اسحق گرمای تازه‌ای یافت، حضرت رقیه(س) در اوان کودکی مادر را از دست داد و در دامان عمه‌اش حضرت زینب(س) تربیت شد. در سال 60 هجری قمری حضرت رقیه(س) به همراه کاروان راهی کربلا شد. گویند در روز عاشورا هنگام وداع حضرت امام حسین(ع) با اهل بیت، حضرت رقیه (س) خواب بود و پدر را ندید از این رو بارها از عمه‌اش زینب(س) سراغ پدر را می‌گرفت. پس از واقعه جانسوز عاشورا، کاروان اسرا به همراه سرهای مطهر شهدا ابتدا به کوفه و سپس به شام حرکت کرد. پس از ورود اهل بیت امام حسین(ع) به شام، آنها را در خرابه‌ای نزدیک کاخ یزید ملعون جای دادند. سختی‌های بسیار خرابه شام حضرت رقیه(س) را به شدت آزرده بود و یکسره بهانه پدر را می‌گرفت. یزید ملعون دستور داد سر پدر را برای او ببرند. حضرت رقیه(س) سر پدر را به دامان گرفت و درد دل‌ها با سر بریده پدر کرد و سرانجام جان به جان آفرین تسلیم نمود و در همانجا غریبانه به خاک سپرده شد. به راستی تصور این مصیبت که کودکی تنها با 3 سال سن با غم بی‌مادری و فراق بابا و تحمل آن همه مصیبت جانگداز باز هم مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرد. قلب هر موجود با احساسی را به درد می‌آورد. امروزه مرقد مطهر این نازدانه اباعبدالله‌الحسین(ع) در شهر شام در سوریه به صورت بارگاهی عظیم و آبرومندی برای زیارت مشتاقان اهل بیت پیامبر(ص) درآمده است و همه روزه هزاران نفر عاشق به کوری چشم دشمنان آن عزیز را زیارت می‌کنند.
چشم‌های بارانی کودکان به یاد کودکان کربلا ظهر امروز چشم‌های کودکان سریش‌آبادی پا به پای آسمان ابری شد و بارید بر غم‌های رقیه(س)، اگر چه کودکانی خردسال و هم سن و سال رقیه بودند، اما به وسعت سیمای کودکانه‌شان اشک می‌ریختند و برای دختری سه ساله سوگواری می‌کردند که دلیل مظلومیت پدرش بود. امروز هر مادری با کودک سه ساله‌اش به مجلس عزای یکی دیگر از خردسالان مظلوم کربلا آمده بود تا در درد بانوی صابره کربلا شریک شود. امسال هم مهدیه سریش‌آباد در روزی مکه به نام نامی باب‌الحوائج کربلا بود، غرق در سیاهی بود، اینجا جنس عزاداری با همه جا فرق می‌کند، اصلا حسین(ع) جنس غمش فرق می‌کند.... اینجا برای حسینی شدن باید از رقیه(س) اذن بگیری، اگر بانوی کوچک زهرایی اجازه داد در آخر توسلی به دستان کوچکش می‌کنی، همان دستانی که سر بریده بابا را با هزار لرز در برگرفت و برای همیشه در کنار گلویی بریده آرام گرفت. مادری که فرزند خردسالش را در آغوش دارد، می‌گوید: برای همدردی با حضرت زینب(س) آمده است و کودکش را آورده که راه و رسم حسینی بودن را بیاموزد، می‌گوید: ذهن پاک کودکان از همین سنین کودکی، آماده پذیرش پاکی‌هاست و چه جایی و مکانی بهتر از مجلس امام حسین(ع) تا بتوان روح و جان فرزندم را با محبت اهل بیت (ع) آشنا کنم. دیگری فرزندی ندارد، سال‌هاست که آغوشش در حسرت فرزند است، آمده است تا دختر کوچک امام حسین(ع) برایش واسطه شود تا شاید مهر مادری را تجربه کند، عهد کرده است اگر فرزند دختری داشت حتما نام اور را رقیه بگذارد. آن دیگری دختری نوجوان است، آمده است تا با اشک چشم حضرت زینب(س) را یاری دهد، در تحمل مصائب عظیم کربلا، آمده است تا بگوید کاش بودیم آن زمان کاری کنیم... اما امروز هم دیر نشده است، هنوز هم وقت است برای یاری امام ، ولایت همانی است که از ابتدا مهرش را به دل گرفت‌ایم، امروز حسین زمان ما ، از دیده‌هایمان غایب است، اما نایبش را خوب می‌شناسیم ،. بعض‌ها به نام آقا، برخی به نام مقام معظم رهبری و همه ما به نام امام امام خامنه‌ای (دامت برکاته). حضور کودکان در عاشورا سند مظلومیت حضرت اباعبدالله(ع) یکی از اساتید حوزه علمیه نیز در این همایش بزرگداشت مقام حضرت رقیه(س)، گفت: حماسه شکوهمند روز دهم سال 61 هجری، مملو از زیباترین طرحها و نقشهایی است که تنها خدای متعال می‌تواند آن را طراحی کند. حجت‌الاسلام نعمتی با بیان اینکه حضور کودکان در عاشورا، سند مظلومیت امام حسین (ع) و نفی جنگ‌طلبی ایشان بود که دشمنان به زاده پیامبر نسبت می‌دادنند، تصریح کرد: عاشورا چراغ همیشه درخشان فرا راه بشریت است. وی اظهار داشت: هر یک از آزادمردان و شیرزنان عاشورا، به سهم خود بر اعتلا و سربلندی این حماسه افزودند اما کربلا از حماسه کودکانی که در این سفر جاودانه هم پای ایثارگران و جانبازان عاشورا حضور داشتند، رنگ و بوی دیگری گرفت. وی خاطرنشان کرد: این کودکان اگر چه نجنگیدند، اما حضور و شهادتشان نقش مهمی در عزت و عظمت ابعاد قیام و نیز شتاب بخشیدن در فروپاشی بنیان ظلم و استبداد در جامعه اسلامی داشت. نعمتی با بیان اینکه عاشورایی بودن نباید منحصر به محرم و صفر باشد، تصریح کرد: هر روز و هر لحظه‌ای که در آن به سر می‌بریم امروز برای همه ما حکم عاشورا را دارد و نباید ذره‌ای از امام عصر خود غافل باشیم، چرا که غفلت مردم، سر امام حسین(ع) را بر دار کرد.
کاش بتوانیم در پناه چشمان معصومت کربلایی بمانیم با دستانی کوچک خورشیدی‌ترین عشق آسمانی را در آغوش خود کشید، شعاع خورشید، التیام بخش همه دردهای دلش شد و سوزش درد سیاه ستم را بر اندام کوچک و لطیف خود از یاد برد، کودک بر مهمان خود می‌بالید و زیباترین گل بوسه‌های باغ آرزو را تحفه خورشید می‌کرد. با ناز غریبانه خود ما راهم به بزم میهمانی خود و پدرت راه بده تا در عروجت از زمین تا آسمان بین‌الحرمین راه یابیم، دستان خسته‌مان دخیل دست‌های کوچکت یا رقیه (س). انتهای پیام/79009/س40
93/09/08 - 14:34
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]
-
گوناگون
پربازدیدترینها