واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: چرا با یار مهربان نامهربانیم ؟ خرم آباد - ایرنا - هفته نامه سیمره چاپ لرستان در تازه ترین شماره خود در مطلبی با عنوان " چرا با یار مهربان نامهربانیم ؟ نوشت: در هفته ی کتاب خوانی قرار داریم والبته بسیاری از مردم اساساً نمی دانند هفته ی کتاب خوانی، کدامین هفته ی تقویم است!

در ادامه این مطلب آمده است: زیرا اطلاع رسانی خیابانی در کوچه و بازار به قدر کافی نشده و طبیعی است مردمی که صبح تا شب دغدغه ی معاش داشته باشند اصولاً دنبال شنیدن چنین خبرهایی هم نروند.
در این یادداشت کوتاه می خواهم از منظر کسی که سال هاست کار رسانه می کند موانع گسترش فرهنگ کتاب خوانی در استان لرستان را تشریح کنم.
اما گفتنی هایی که باید مدنظر قرار داد:
1ـ درآمد سرانه ی مردم لرستان براساس آمار رسمی که بارها استاندار محترم هم این آمار را بیان کرده به گونه ای است که از 31 استان کشور مقام 28 را داریم؛ طبیعی است از منظر جامعه شناسی گفته می شود کسی که دغدغه ی رفع معاش دارد به سوی کتاب خوانی نمی رود.
2ـ نرخ بی کاری بالای 15 درصد موجب شده در بسیاری از موارد اولویت اول جوانان پیدا کردن جست وجوی امنیت شغلی باشد و به همین سبب طبیعی است که جست وجوی کتاب و دنبال فرهنگ کتاب خواندن رفتن به حاشیه رانده می شود؛ البته گفتنی این که در شهرهای برخوردار کشور شاید فرهنگ کتاب خواندن هم هواخواهان بیش تری داشته باشد که خود، برآیند شرایط اجتماعی/ اقتصادی توسعه یافته ی شهرهاست.
3ـ افزایش نجومی قیمت کاغذ تحریری که در دولت پیشین حادث شد و از آن جا که ارز یارانه ای به کاغذ تحریری قطع شد به یک باره قیمت این کاغذ وارداتی سیر صعودی به خود گرفت و خریدن آن برای طبقه ی متوسط و پایین جامعه ی ایرانی بسیار مشکل تر از قبل شد.
متأسفانه در طول یک سالی که دولت تدبیر و امید سیاست اجرایی کشور را عهده دار شده، فعلا اقدامات بنیادین و اساسی برای کاهش قیمت کتاب مشاهده نشده است.
دولت پاسخ گو و دولت فرهنگی رسالت دارد حامی فرهنگ کتاب خوانی باشد نه این که برنامه ریزی های منتج به افزایش نجومی قیمت کتاب را اصلاح نکند و نسبت به این موضوع مهم فرهنگی، انفعال، پیشه کند.
4ـ روز به روز فضای مجازی در جامعه ی ایران به ویژه نسل جوان ایرانی، هواخواهان بیشتری پیدا می کند و بسیاری از نیازهای معرفتی و مطالعاتی را همین فضای مجازی با سرعتی کم نظیر پاسخ می دهد. این جاست که کتاب خوانی به حاشیه رانده می شود؛ زیرا هرآن چه به عنوان اطلاعات نیاز است را می شود با یک جست وجوی چند ثانیه ای در گستره ی وسیع و بی انتهای فضای مجازی پیدا کرد.
وقتی چنین روش راحتی برای به دست آوردن اطلاعات ایجاد شده است بسیاری از کتاب خوان های سابق به فعالان فضای مجازی تبدیل می شوند که راحت تر و سریع تر و البته ارزان تر می توانند اطلاعات و دانستی های مورد نیاز خود را بیابند.
5ـ عدم تبلیغات مناسب و گسترده ی متولیان فرهنگ و کتاب خوانی در جامعه ی ما که اگر خلاف این بود به طور حتم کتاب خوانی هم چنان منزلت فراگیر (نه محدود) خود در بین مردم را حفظ می کرد.
باور کنید اگرچه در هفته ی کتاب خوانی قرار داریم اما همان گونه که در سطور نخستین این نوشتار اشاره شد بسیاری از شهروندان اساساً نمی دانند هفته ی کتاب خوانی در کجای تقویم قرار دارد!
دولت مردان مرتبط با حوزه ی فرهنگ بایستی موضوع اطلاع رسانی فراگیر و توده ای را جدی بگیرند که در این زمینه به اعتقاد من، ضعیف عمل کرده اند.
راه کار چیست؟
مهم ترین موانع کتاب خوانی را تشریح کردم اما چه باید کرد؟ شناخت معضل کافی و بسنده نیست؛ بلکه هماره باید برای رهایی از گرفتاری ها و معضلات راه حل هایی هم در آستین انتقادی خود داشته باشیم.
در این رابطه هم گفتنی هایی هست:
1ـ گسترش کتابخانه های مجازی که به اعتقاد من بایستی دولت تدبیر و امید کلید آن را در قفل سنگین کتاب خوانی سنتی بچرخاند و کتاب خوانی مجازی را نیز کلید بزند؛ نمی خواهم بگویم فعالیتی در این زمینه نشده که شده، اما این فعالیت ها در شرایطی که قرار است با فیس بوک/ وایبر/ تانگو و ماهواره رقابت کنیم قطره ای در برابر اقیانوس.
مدیران فرهنگی ما متأسفانه به اندازه ی کافی نتوانسته اند خود را به روز کنند؛ به عبارت ساده تر همیشه این گونه مدیران منتظر می مانند بلکه به اجبار ضرورت های زمانه واکنشی حداقلی نشان بدهند! درست مثل سال ها پیش که ایرانیان نه به اختیار بلکه برمعیار ضرورت آسیب شناسی شکست از روسیه در دو جنگ، مجبور شدند دنبال مدرنیسم نظامی و بعد مدرنیسم تکنولوژیک و بعد هم مدرنیسم سیاسی بروند.
انگار این خصلت تاریخی برخی از ماهاست که به ناچار و درحالت دفاعی هماره به رشد تکنولوژی واکنش نشان بدهیم؛ الان هم به درستی نتوانسته ایم رقابتی اثربخش با اینترنت و ماهواره در حوزه ی کتاب خوانی داشته باشیم.
2ـ دولت باید تلاش کند یارانه ی کتاب را احیا نماید که منظوراز یارانه ی کتاب درنظر گرفتن همان یارانه ی اختصاص داده شده به ارز کاغذ تحریری وارداتی است؛ در این زمینه هم تصمیمات مؤثری را تاکنون از دولت تدبیر وامید ندیده ایم.
3ـ تولید برنامه های فرهنگی هنری جوان پسند برای تشویق مردم به کتاب خوانی که در این زمینه هم ضعیف عمل کرده ایم؛ در برنامه های صدا و سیما ساعت ها سریال های گوناگون تولید و پخش می شود اما افسوس از تولید برنامه هایی عالمانه و هنرمندانه برای ترغیب مردم به کتاب خوانی!
این گونه نیست که فکر کنیم تولید برنامه ی هنری جوان پسند یعنی آگهی دادن به صدا و سیما برای تبلیغ کتاب خوانی. بلکه باید برنامه سازان خلاق و خوش تجربه را به میدان آورد تا برنامه های هنری خود را برمعیار خلاقیت خویش تولید کنند و این برنامه ها بی درنگ روی آنتن صدا و سیما برود.
4ـ افزایش درآمد سرانه ی مردم و کاهش فقر عمومی که البته این هدف از کارهای زیربنایی دولت هاست و شاید زمان بر باشد؛ اما باور کنید همین ترویج گزاره ی زمان بر بودن این کارها خود، قانع گرایی و تنبلی را در جامعه رواج می دهد و توجیه فریبنده ای است برای فرار کردن از برنامه ریزی برای ارتقای کیفیت زندگی شهروندان.
به هر روی، از متولیان اداره فرهنگ وارشاد اسلامی استان و مدیران نهاد کتابخانه های استان لرستان انتظار می رود برنامه ای مدون بر اساس مشورت خواهی از خردمندان اهل فن تهیه کنند که هدف این برنامه دستیابی به سرانه ی مطالعاتی بیش تر در بین مردم لرستان باشد.
سرانه ی مطالعه را چه 10 دقیقه و چه 2 دقیقه در روز بدانیم در برابر کشوری چون ژاپن که سرانه ی مطالعه ی مردمانش بیش تر از یک ساعت در روز است، بسیار ناچیز است.
پس، ای مدیران زحمت کش فرهنگی! بیایید طرحی نو دراندازیم بلکه از این «رخوت کتاب خوانی» بیرون آییم.
منبع :هفته نامه سیمره
7274
06/09/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 131]