محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1842649936
هوشنگ مرادی کرمانی، مردی که می خواست نویسنده شود
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: همراه با بزرگان ادبیات داستانی ایران؛ هوشنگ مرادی کرمانی، مردی که می خواست نویسنده شود تهران - ایرنا - کودکی که در سه سالگی مادرش را از دست بدهد و پدرش را به خاطر بیماری از او دور کنند امکان دارد در آینده به هر فردی تبدیل شود جز گوینده این جمله که «من به دنیا نیامده ام که برج بسازم یا رئیس جمهوری شوم. من به دنیا آمده ام که نویسنده شوم»، اما قهرمان ما فرق می کرد و نویسنده شد، او کسی نیست جز هوشنگ مرادی کرمانی.
مرادی کرمانی در 16 شهریورماه سال 1323 در روستای سیرچ از توابع بخش شهداد کرمان، در خانواده ای محروم و فقیر دیده به جهانی گشود که نمی دانست با تولدش در آینده چه تغییراتی قرار است در آن ایجاد کند. شرایطی همراه با محرومیت و فقر به دنیا آمد.
وی در سه سالگی مادرش (فاطمه رجبی) را از دست داد. فقر مالی و از طرفی غم از دست دادن مادر، پدرش (کاظم مرادی کرمانی) را دچار نوعی بیماری کرد و چون نمی توانست از فرزندش مراقبت کند، پدربزرگ و مادربزرگ او را بزرگ کردند.
او با کمک، هدایت و راهنمایی های عموی خود درس خواند و از هشت سالگی کار کرد و از همین دوران بود که به خواندن علاقه خاصی پیدا کرد. مرادی کرمانی در بازگویی خاطرات دوران کودکی و نوجوانی خود می گوید: «تا 15 سالگی در کرمان بودم و زندگی ام بدون پدر و مادر گذشت، زندگی پر از سختی و درد».
مرادی کرمانی تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در کرمان گذراند و پس از آن برای ادامه تحصیل به تهران آمد و همزمان مدرک کارشناسی دو رشته هنرهای دراماتیک و زبان انگلیسی را دریافت کرد.
** آغاز راه نگارش تا قصه های مجید
نخستین کتاب داستان مرادی کرمانی به نام «معصومه» حاوی چند قصه متفاوت و کتاب دیگری به نام «من غزال ترسیده ای هستم» در سال های 1349 و 1350 به چاپ رسیدند و همین چاپ آثار بود که او را در مسیری قرار داد تا زندگی اش را از راه نوشتن به عنوان شغلی حرفه ای تحت تاثیر قرار دهد.
وی درست پس از انتخاب این هدف و مسیر مهم زندگانی با نوشتن داستان «قصه های مجید» مهمترین گام را در زندگی نویسندگی برداشت. در واقع قصه های مجید انعکاس زندگی حقیقی وی است که توانست چندین جایزه را به خود اختصاص دهد.
تعدادی از کتاب هایش به زبان های آلمانی، انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی، هلندی، عربی، ارمنی ترجمه شده اند که براساس تعدادی از آنها چندین فیلم و سریال تلویزیونی و سینمایی ساخته شده و برخی نیز به کتاب های درسی راه یافتند.
وی اولین جایزه نویسندگی را به خاطر «بچه های قالیباف خانه» از شورای کتاب کودک دریافت کرد و بعدها توانست جوایز متعدد داخلی و بین المللی را به خود اختصاص دهد که از این نظر در ایران، منحصر به فرد است. مرادی کرمانی از 14 مهرماه سال 1382 عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی شد.
مرادی کرمانی نویسندگی را در سال 1339، در همکاری با رادیو محلی کرمان آغاز کرد و این همکاری با رادیو را در تهران نیز ادامه داد. اولین داستانش با نام «کوچه ما خوشبخت ها» که حال و هوایی طنز داشت در سال 1347 در مجله «خوشه» منتشر کرد. در آثار بعدی او دردها و رنج های زندگی اش با رگه هایی طنزآمیز به شکل داستان روایت شده بود. او با نوشتن قصه های مجید برای برنامه «خانه و خانواده» در رادیو توانست جوایزی را کسب نماید.
مرادی کرمانی از تأثیرگذاری برخی نویسندگان بر وی و از علایقش به آثار سینمایی این گونه گفته است که: «عامیانه نویسی را از «صادق چوبک»، شاعرانه نویسی را از «ابراهیم گلستان»، ایجاز را از «ارنست همینگوی» و «گلستان سعدی»، احساس را از «صادق هدایت» و طنز را از «چخوف» و «دهخدا» آموخته ام».
او همچنین می گوید: «نثر پردازی را از مجله «خوشه»، ارتباط با مخاطب را از «نشریات هفتگی» و گفت و گو را از «رادیو» آموخته ام».
** من نویسنده ام
از مهمترین ویژگی های آثار مرادی کرمانی استفاده از ضرب المثل ها، آداب و رسوم عامیانه، کاربرد واژگان محاوره ای، آمیختگی نظم و نثر در آنها ا ست. لمس آنچه که می نویسد از خصوصیات نثر وی است که در تمام داستان های او به خوبی قابل درک است، به گونه ای که می توان گفت مرادی کرمانی با تمام وجود می نویسد.
او نویسنده ای است که معتقد است برای نوشتن خلق شده است و به همین دلیل می نویسد و از آن و بازتاب دردهایش لذت می برد. او با مرور خاطرات خود برای نوشتن رنج و عذاب زیادی را تحمل می کند اما می گوید: «برای من رنج نوشتن زیباترین رنج ها است. من به دنیا نیامده ام که برج بسازم یا رئیس جمهوری شوم. من به دنیا آمده ام که نویسنده شوم. بهترین دوست من قلم و کاغذ است. زمانی که می نوشتم هیچ وقت فکر نمی کردم آن قدر بزرگ شوم که دیگران برای من دست بزنند یا برای گفت و گو به دانشگاه دعوت شوم. مهم آن بود که خود را با نوشتن خالی می کردم و لذت می بردم.»
** طنزی برای روایت دردها
یکی از عناصر برجسته و تأثیرگذار آثار هوشنگ مرادی کرمانی، طنز است. او طنز را به دنیای کودکان و نوجوانان آورده است. مرادی با بیانی ساده و روان، با بهره گیری از شیوه هایی مانند بزرگ نمایی، کوچک نمایی، طنز موقعیت، طنز در گفتار، مبالغه و اغراق، تضاد و بازی های زبانی- بیانی، مقایسه و تشبیه و دیگر شیوه ها، توانسته آثاری را نه تنها برای نوجوانان ایران بیافریند، که قصه هایش، به دنیای کودکان و نوجوانان، خانه ها، مدرسه ها و کتابخانه های بسیاری از کشورهای جهان راه یافته اند. طنز ملایم و نسبتاً تلخ مرادی کرمانی، خواننده را به تفکر وا داشته و خنده را بر لبان او می نشاند.
در آثاری مانند «قصه های مجید»، «بچه های قالیباف خانه»، «داستان آن خمره»، «لبخند انار»، «مهمان مامان»، «مربای شیرین» و «تنور»، بیش از سایر آثار از زبان طنز استفاده شده است اما طنز در قصه های مجید با تنوع و فراوانی بیشتری به کار رفته و توانسته آن را از ناملایمات تلخ کودکی و نوجوانی «هوشنگ مرادی کرمانی» به شکلی شیرین و جذاب جلوه دهد.
اما با تمام این حرف ها طنز در زبان مرادی کرمانی گزنده، تلخ، عصبی و همراه با نفرت و بدبینی نیست، بلکه ملایم و نسبتا تلخ است. خنده حاصل از طنز موجود در آثار مرادی، بیشتر از روی دلسوزی و ترحم است تا تحقیر و تمسخر. هوشنگ مرادی کرمانی با تمام رنج هایی که هنگام یادآوری گذشته و نگارش آنها متحمل می شود، عاشق نویسندگی است.
او در آثار خود دردها و رنج های زندگی خود را با رگه هایی طنزآمیز به داستان تبدیل می کند و این باره می گوید: «این داستان ها، حاصل چنگ زدن و تلاش من در زندگی است؛ یعنی من به زندگی خودم چنگ زدم و آن را به تصویر کشیدم و داستان هایم همه ریشه در زندگی من دارد. زمانی که دیدم مردم دردهای مرا گوش نمی دهند، سعی کردم آنها را به زبان طنز بگویم».
** خاطراتی از کودکی مرادی کرمانی
الف) اولین روز مدرسه
سرانجام پایان بخش این گزارش را با بیان خاطراتی از نوشته های مرادی کرمانی از دوران کودکی اختصاص می دهیم جایی که هوشنگ مرادی کرمانی می گوید: «سه اتفاق مهم در ذهن من وجود دارد که یکی از آنها به نخستین روز مدرسه رفتنم در سیرچ مربوط می شود. قبل از اینکه وارد مدرسه شوم، در دو، سه تا از خانه های سیرچ کلاس های درس برگزار می شد و تمام دانش آموزان این مدرسه ها 35 نفر بودند. عمویم (قاسم مرادی کرمانی) معلم مدرسه بود و من از طریق وی با مدرسه آشنا شدم زیرا عمویم قاسم در خانه ما زندگی می کرد و من صبح ها زمانی که وی می خواست به مدرسه برود، دنبالش راه می افتادم و مدرسه را می دیدم».
ب) ترس مادربزرگ از قیافه ام
مرادی کرمانی با بیان اینکه نخستین روز مدرسه رفتن وی با افتتاح مدرسه سیرچ همزمان بود، گفت: «ابوالقاسم پور حسینی رئیس وقت آموزش و پرورش شهداد، زمینی را در کنار منطقه «پیرمراد» که نزدیک قبرستان سیرچ بود، خریداری کرد و در تابستان روستاییان یک مدرسه چهار کلاسه را در این زمین ساختند. صبح زود نخستین روز مدرسه، مادربزرگم کماجدان (قابلمه) بزرگی را بر روی اجاق قرارداد و من را در آن گذاشت و تمیزم کرد و پیراهن نویی را به تنم کرد و یک مداد و یک دفتر 20 برگ را به دستم داد تا به مدرسه بروم. زمانی که به مدرسه رسیدم، موقعیت مدرسه به گونه ای بود که ما باید کار می کردیم زیرا هنوز حیاط مدرسه را درست نکرده بودند.
چهار پنج نفر بچه های کلاس اولی مدرسه بودیم که ما را مجبور کردند سنگ های روی حیاط را جمع کنیم و به بیرون از مدرسه ببریم. ظهر زمانی که می خواستم به خانه بروم، مدادم شکسته بود، پیراهن پاره شده بود و دفترم را هم گم کرده بودم و مادربزرگ قیافه ام را که دید، ترسید و در یکی از اتاق های خانه پنهان شد».
ج) کتک برای کار
وی افتتاح مدرسه هوشنگ مرادی کرمانی را سومین خاطره خوب خود از دوران مدرسه ذکر کرد و گفت: «درخت انجیری که در حیاط این مدرسه وجود دارد، من را به یاد درخت باغ کنار مدرسه در سیرچ انداخت که شاخ و برگش در مدرسه ما بود و تفریح بچه های مدرسه خوردن انجیرهای این درخت بود که به طور معمول برای این کار کتک می خوردیم». مرادی کرمانی می گوید: «اگر خاطرات مدرسه را بنویسم، از خاطرات قصه های مجید هم بیشتر می شود».
فراهنگ**9266**1601**
01/09/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]
صفحات پیشنهادی
مستند پرتره «هوشنگ مرادیکرمانی» به نمایش درمیآید
مستند پرتره هوشنگ مرادیکرمانی به نمایش درمیآیدفیلم مستند بلند قصهها که پرترهای از زندگی و آثار استاد هوشنگ مرادیکرمانی نویسنده نام آشنای ادبیات کودک و نوجوان ایران است در سالن حکمت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به نمایش عمومی درمیآید به گزارش خبرگزاری فارس ایندر نمایشگاه کتاب ترکیه صورت گرفت استقبال کودکان ترک از آثار هوشنگ مرادی کرمانی
در نمایشگاه کتاب ترکیه صورت گرفتاستقبال کودکان ترک از آثار هوشنگ مرادی کرمانینشست هم اندیشی ناشران ترک که علاقمند به نشر آثار ایران هستند هم زمان با برپایی سی وسومین نمایشگاه بین المللی کتاب استانبول عصر روزگذشته 19 آبان ماه در غرفه ایران برگزار شد به گزارش خبرگزاری فارس هم زمردی که محتاج درآمد زن خیاط بود/ درخواست طلاق پایان 2 سال خوشگذرانی شوهر
مردی که محتاج درآمد زن خیاط بود درخواست طلاق پایان 2 سال خوشگذرانی شوهر خیاطی کردن زن جوان و بیکاری شوهرش باعث شد که زندگی آنها از هم بپاشد به گزارش خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران چند روز پیش زن جوان با مراجعه به دادگاه خانواده به قاضی گفت آقای قاضی می خواهم از شوهرم جدا شومنقل قول نویسندهها در یک نقشه
یکشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۳ - ۰۰ ۳۲ با هدف گره زدن ادبیات به جغرافیا و گردشگری سایت نقشههای ادبی ایران طرحی پیاده کرده تا با یک کلیک بتوان نقل قولهای شاعران و نویسندگان درباره مکانها را خواند لیلا سیدقاسم که به همراه دو همکار دیگرش به راه انداختن سایت نقشههای ادبی ایران اقدام کردتولیت آستان حضرت معصومه (س) خواستاراستفاده وزارت ارشاد ازظرفیت های فرهنگی قم شد
تولیت آستان حضرت معصومه س خواستاراستفاده وزارت ارشاد ازظرفیت های فرهنگی قم شد قم - ایرنا - تولیت آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه س گفت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید ارتباط تنگاتنگی با استان قم داشته باشد و از ظرفیت های فرهنگی آن استفاده کند به گزارش ایرنا از روابط عمومی آستاجلالالدین دری: میخواستیم قوانین حقوقی را آموزش دهیم
گفتوگو با کارگردان سریال برابر اصل جلالالدین دری میخواستیم قوانین حقوقی را آموزش دهیم تاریخ انتشار چهارشنبه 28 آبان 1393 ساعت 12 42 | شماره خبر 1724635301968885251 تعداد بازدید 0 پ پ سریال برابر اصل به نویسندگی و کارگردانی جلالالدین دری هر شب ساعت 22 و 15 دقیقه از شنویسنده مسیحیای که عاشق امام علی(ع) بود
نویسنده مسیحیای که عاشق امام علی ع بود فرهنگ > ادبیات - دکتر هادی انصاری ساعاتي پيش جورج جورداق نويسنده وپزشك مشهور مسيحي لبناني در گذشت پيكر اورا روز جمعه از كليساي اشرفيه به زادگاهش در مرجعيه تشييع كرده ودر همانجا بهخاك ميسپارند بسياري جورج جرداق رادرخواست کارگردان شیار ۱۴۳ از رئیس جمهور
درخواست کارگردان شیار ۱۴۳ از رئیس جمهور نرگس آبیار کارگردان فیلم شیار ۱۴۳ در آستانه نمایش عمومی این فیلم خواستار حمایت روحانی از فیلمهای دفاع مقدس شد به این مطلب امتیاز دهید بهگزارش سرویس فرهنگی جام نیوز «نرگس آبیار» کارگردان «شیار 143&نویسندهای که باعث آشتی فرهنگی شد
جمعه ۲۳ آبان ۱۳۹۳ - ۰۱ ۰۵ یک عضو هیئت علمی دانشگاه گفت محمدعلی جمالزاده درک نسبتا درست و متعادلی از تقابل جدی فرهنگ در حدود سالهای 1300 داشته است محمد تقوی درگفتوگو با خبرنگار ایسنا در خراسان اظهار کرد تقابل فرهنگی در این سالها موجب شد که جمالزاده سعی بر تاکید بیشتر برچرا این نویسنده سمنانی در باره روحانی کتاب نوشت، در مورد احمدی نژاد ننوشت؟
چرا این نویسنده سمنانی در باره روحانی کتاب نوشت در مورد احمدی نژاد ننوشت فرهنگ > کتاب - ایسنا نوشت تاب «هفتاد سال همدلی» نوشته عبدالرفیع حقیقت که بخشی از آن شرح احوال دوران کودکی و طلبگی حجتالاسلام والمسلین حسن روحانی رییسجمهور است منتشرعیادت شهاب مرادی از منتقد سینما
عیادت شهاب مرادی از منتقد سینما حجتالاسلام شهاب مرادی با حضور در بیمارستان شریعتی از حسین معززینیا منتقد و نویسنده مشهور سینما و چند بیمار سرطانی بستری در بخش مراقبتهای ویژه عیادت کرد به گزارش حوزه سینما باشگاه خبرنگاران رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران روز گذشته پس امونیکا برن, نویسنده امریکایی که نظری متفاوت از دولتش درباره ایران دارد
مونیکا برن نویسنده امریکایی که نظری متفاوت از دولتش درباره ایران دارد قبل از دیدن ایران میدانستم زیبایی آن مثل گل است که فقط از دور امکان دیدن دارد رنگ و بوی آن را از دور احساس میکردم اما حالا من وسط این گل قرار گرفتم اینها جملات پر از احساس مونیکا برن نویسدر نشست «یک کتاب، یک نویسنده» فرهنگسرای امید «این وبلاگ واگذار میشود» نقد میشود
در نشست یک کتاب یک نویسنده فرهنگسرای امیداین وبلاگ واگذار میشود نقد میشودفرهنگسرای امید در هفته کتاب و کتابخوانی نشست یک کتاب یک نویسنده را به نقد کتاب این وبلاگ واگذار میشود نوشته فرهاد حسنزاده اختصاص داده است به گزارش خبرگزاری فارس فرهنگسرای امید در هفته کتاب و کتابخنویسندهی مسیحی عاشق امام علی (ع) در گذشت
نویسندهی مسیحی عاشق امام علی ع در گذشت جرج جرداق شاعر نویسنده نمایشنامه نویس و اندیشمند مسیحی معاصر که او را عاشق امام علی ع لقب دادهاند در 83 سالگی درگذشت به گزارش خبرنگار ادبیات باشگاه خبرنگاران جرج جرداق شاعر نویسنده نمایشنامه نویس و اندیشمند مسیحی معاصر که او رانویسندهای که با بردن جایزه روی ابرها رفت!
چهارشنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۳ - ۱۱ ۲۷ سرجیو رامیرز پس از شنیدن خبر کسب جایزه 250 هزار دلاری کارلوس فوئنتس گفت خیلی خوشحالم و میان ابرها سیر میکنم به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا جایزه ادبی کارلوس فوئنتس در سالروز تولد این نویسنده فقید مکزیکی به سرجیو رامیرز نویسندهتقی زاده انصاری محقق و نویسنده درگذشت
تقی زاده انصاری محقق و نویسنده درگذشت ایرنا - کرج - بدر تقی زاده انصاری محقق و نویسنده چندین عنوان کتاب روز پنجشنبه در کرج جان به جان آفرین تسلیم کرد او که اول آذرماه سال 1316 در خانواده ای فرهیخته و فرهنگدوست در نطنز متولد شد ابتدا به همراه خانواده به تهران مهاجرت کرد این نویسنویسنده کتاب «من زندهام» به «زنده باد زندگی» میآید
نویسنده کتاب من زندهام به زنده باد زندگی میآیدمجله شبانگاهی زنده باد زندگی سه شنبه 27 آبان میزبان خانواده ای تعزیه خوان خواهد بود محمدجعفر خسروی با اعلام این خبر در گفتوگو با خبرنگار رادیو و تلویزیون خبرگزاری فارس گفت با توجه به رسالت و هدف گروه برنامه ساز این برنامه که ت-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها