تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 5 فروردین 1404    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نماز، از آيين‏هاى دين است و رضاى پروردگار، در آن است. و آن راه پيامبران است. ب...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید پرینتر سه بعدی

سایبان ماشین

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

خرید از چین

خرید از چین

خرید محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

خودارزیابی چیست

رزرو هتل خارجی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

مهاجرت به استرالیا

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

خرید عسل

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

سررسید 1404

قفسه فروشگاهی

چراغ خطی

ابزارهای هوش مصنوعی

آموزش مکالمه عربی

اینتیتر

استابلایزر

خرید لباس

7 little words daily answers

7 little words daily answers

7 little words daily answers

گوشی موبایل اقساطی

ماساژور تفنگی

قیمت ساندویچ پانل

مجوز آژانس مسافرتی

پنجره دوجداره

خرید رنگ نمای ساختمان

ناب مووی

خرید عطر

قرص اسلیم پلاس

nyt mini crossword answers

مشاوره تبلیغاتی رایگان

دانلود فیلم

قیمت ایکس باکس

نمایندگی دوو تهران

مهد کودک

پخش زنده شبکه ورزش

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1869776140




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

عبیدالله بن حر چگونه به امام حسین(ع) پیشنهاد فرار داد؟


واضح آرشیو وب فارسی:الف: عبیدالله بن حر چگونه به امام حسین(ع) پیشنهاد فرار داد؟

تاریخ انتشار : شنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۳ ساعت ۱۴:۵۱
برگرفته از سخنان امام موسی صدر در نماز جمعه مجتمع آموزشی العالمیه به نقل از خبر؛«امام‌ حسین‌ بن‌ علی‌ (ع) را به‌ یاد می‌آوریم. مواضع‌ آن‌ حضرت‌ و شرایط‌ و اوضاع‌ آن‌ دوره‌ را به‌ یاد می‌آوریم. ای‌ مصیبت‌دیدگان! ای‌ رنج‌دیدگان! ای‌ کسانی‌ که‌ پیش‌ از آنکه‌ از سوی‌ دشمن‌ و بیگانه‌ مورد ستم‌ واقع‌ شوید، از سوی‌ دوستان‌ و برادران‌ ستم‌ کشیده‌اید! به‌ یاد آورید که‌ امام‌ حسین‌(ع) در آن‌ دوره‌ چگونه‌ با مسائل‌ برخورد کرد.وضعیت امام حسین(ع) پیش از وقوع عاشورادر یک‌ مرحله، امام‌ حسین‌ (ع) هنگامی‌ که‌ در راه‌ مکه‌ به‌ کربلا بود، با عبیدالله بن‌ حر جعفی‌- که‌ از قهرمانان‌ شجاع‌ و از بزرگان‌ یک‌ قبیله‌ بود- برخورد کرد و از او یاری‌ خواست. اندکی‌ بیندیشیم‌ و ببینیم‌ که‌ وضعیت‌ امام‌ در آن‌ زمان‌ چگونه‌ بود.چرا امام‌ حسین‌ (ع) در آنجا و در آن‌ منزلگاه‌ بود؟ زیرا معاویه‌ از دنیا رفته‌ بود و یزید- کسی‌ که‌ وجدان‌ مسلمانان، وجدان‌ حق‌جویان‌ و روح‌ حقیقت‌ و عدالت‌ با او مخالف‌ بود- خلافت‌ را به‌ دست‌ گرفته‌ بود و کسانی‌ را برای‌ بیعت‌ گرفتن‌ از حسین‌ (ع) به‌ مدینه‌ فرستاده‌ بود. طبیعی‌ بود که‌ امام‌ حسین‌ (ع) بگوید: «کسی‌ چون‌ من‌ با کسی‌ چون‌ او بیعت‌ نمی‌کند» و نیز طبیعی‌ بود که‌ یزید، والی‌ خود را تحت‌ فشار قرار دهد تا به‌ اجبار از حسین‌ (ع) بیعت‌ بگیرد، زیرا بیعت‌ مردم‌ با یزید نه‌ از روی‌ اراده‌ و خواست‌ خود، بلکه‌ به‌ اجبار و از سر بیم‌ و هراس‌ بود. از حسین‌ (ع) خواسته‌ شد که‌ بیعت‌ کند و آن‌ حضرت‌ نپذیرفت. از طرفی‌ ایشان‌ نمی‌توانست‌ در مدینه‌ بماند، از این‌رو به‌ همراه‌ خانواده‌ و اصحاب‌ خود به‌ مکه‌ رفت‌ و در حرم‌ امن‌ الهی‌ و در کنار بیت‌الله الحرام‌ اقامت‌ گزید.در آنجا نیز پس‌ از چند ماه‌ احساس‌ کرد که‌ این‌ حالت‌ زیاد به‌ طول‌ نمی‌انجامد و خطر او را احاطه‌ کرده‌ است؛ و هیهات‌ که‌ حسین‌ از برابر خطر بگریزد، آنگاه‌ که‌ گذشتن‌ از جان‌ موجب‌ نجات‌ انسان‌ و پایداری‌ حق‌ می‌گردد. امام‌ حسین‌ (ع) می‌خواست‌ حرمت‌ کعبه‌ و بیت‌الله الحرام‌ را حفظ‌ کند تا خون‌ فرزند رسول‌ خدا (ص) در حرم‌ ریخته‌ نشود و محرمات، مباح‌ نگردد و سرزمین‌ امن‌ الهی‌ در آینده‌ در معرض‌ تعدی‌ و تجاوز هر طغیانگر نابکار قرار نگیرد، به‌ همین‌ سبب‌ از مکه‌ خارج‌ شد.بنابراین‌ حرمین‌ شریفین‌ مکه‌ و مدینه‌ در معرض‌ تهدید قرار داشتند و حسین‌ (ع) نیز در آنجا مورد تهدید بود. به‌ کجا باید می‌رفت؟ دعوت‌ اهل‌ کوفه‌ را لبیک‌ گفت؛ آن‌ها که‌ هزاران‌ نامه‌ برایش‌ نوشته‌ و از او دعوت‌ کرده‌ بودند که‌ به‌ کوفه‌ برود. گفته‌ بودند که‌ اگر به‌ نزد آنان‌ برود، با او بیعت‌ می‌کنند و یاری‌اش‌ می‌دهند و برای‌ اقامۀ حق‌ و سرنگونی‌ باطل‌ در کنارش‌ می‌ایستند. از این‌رو حسین‌ (ع) به‌ سوی‌ کوفه‌ رفت.هدیه عبیدالله بن حر به امام و پیشنهاد فراردر میانۀ راه‌ دریافت‌ که‌ اهل‌ کوفه‌ تحت‌تأثیر سرکوب‌ یا تطمیع، بیعت‌ خود را شکسته‌اند و نماینده‌ و پسرعموی‌ حسین‌ (ع)، مسلم‌ بن‌ عقیل‌ بن‌ ابی‌طالب‌ (ع) را به‌ شهادت‌ رسانده‌اند. بنابراین‌ حسین‌ (ع) در میانۀ راه‌ فهمید که‌ آسمان‌ و زمین‌ به‌ روی‌ او در فرو بسته‌اند، مکه‌ و مدینه‌ جای‌ او نیست‌ و کوفه‌ نیز به‌ او خیانت‌ کرده‌ و از یاری‌اش‌ دست‌ کشیده، و لشگر جر‌ار اهل‌ کوفه‌ به‌ فرماندهی‌ دشمن‌ و به‌ فرمان‌ یزید- که‌ حسین‌ از بیعتش‌ سر باز زده‌- پیش‌ روی‌ اوست‌ تا راه‌ را بر او ببندد و به‌ اجبار از او بیعت‌ بگیرد و یا او را به‌ قتل‌ برساند. حسین‌ (ع) در چنین‌ شرایطی‌ عبیدالله بن‌ حر‌ جعفی‌، از مردان شجاع عرب را می‌بیند و عبیدالله از یاری‌ او خودداری‌ می‌کند، اما هدیه‌ای‌ را به‌ او پیشنهاد می‌کند و می‌گوید: «ای‌ فرزند رسول‌ خدا! اسب‌ بی‌نظیر و بی‌همتایی‌ دارم‌ که‌ با آن‌ هر که‌ را خواستم، گرفتم‌ و هر که‌ مرا خواست، نگرفت»، یعنی‌ هنگامی‌ که‌ سوار این‌ اسب‌ هستم، هر کس‌ را که‌ بخواهم، به‌ او می‌رسم‌ و از طرفی، هر کس‌ که‌ بخواهد مرا بگیرد، نمی‌تواند و من‌ قادر هستم‌ از دست‌ او بگریزم. امام‌ حسین‌ (ع) از این‌ گفتۀ عبیدالله چنین‌ استنباط‌ کرد که‌ وی‌ فرار را به‌ امام‌ پیشنهاد می‌کند، زیرا حسین‌ (ع) در موقعیتی‌ نبود که‌ بخواهد کسی‌ را تعقیب‌ کند یا بر کسی‌ بتازد، زیرا ایشان‌ در محاصره‌ قرار داشت‌ و زمین‌ خداوند با همۀ فراخی‌ بر وی‌ تنگ‌ آمده‌ بود.بنابراین‌ قرار نبود حسین‌ (ع) کسی‌ را بگیرد و تعقیب‌ کند. پس‌ بخش‌ دوم‌ گفتۀ عبیدالله مطرح‌ بود که‌ می‌گفت‌ اگر کسی‌ بر آن‌ اسب‌ سوار شود، هر کس‌ که‌ بخواهد او را بگیرد، نمی‌تواند و آن‌ سوار می‌تواند از وی‌ بگریزد. حسین‌ (ع) احساس‌ کرد که‌ عبیدالله فرار را به‌ او پیشنهاد می‌کند، از این‌رو به‌ شدت‌ آن‌ را رد کرد و فرمود: «ای‌ عبیدالله! از این‌ سرزمین‌ خارج‌ شو که‌ اگر چنین‌ نکنی، خداوند تورا به‌ صورت‌ در آتش‌ جهنم‌ می‌افکند».تو ای‌ ترسوی‌ هراسان، ای‌ ناتوان‌ بُزدل، ای‌ بندۀ مال‌ و ثروت، ای‌ ناتوان‌ در برابر دشمنان! تو به‌ حسین‌ (ع)، فرزند رسول‌ خدا (ص) که‌ تاریخ‌ را رقم‌ زد، پیشنهاد می‌کنی‌ که‌ بگریزد؟! در دنیا چه‌ اتفاقی‌ می‌افتد؟ آیا دنیا جز روح‌ و حیات‌ و جانی‌ است‌ که‌ انسان‌ روزی‌ آن‌ را‌‌ رها می‌کند؟ پس‌ بهتر آن‌که‌ آن‌ را در راه‌ مجد و عزت‌ و رضای‌ خداوند و آزادی‌ انسان‌ها تقدیم‌ کند. این‌ صحنه‌ها و صد‌ها صحنه‌ مانند آن‌ است‌ که‌ تاریخ‌ ما را مزین‌ می‌کند و حافظه‌ و روح‌ و جان‌ و اراده‌ و زندگی‌ ما را زینت‌ می‌دهد، چنانکه‌ در هر مجلس‌ و محفلی‌ می‌گوییم: یا لیتنا کنا معکم‌ فنوز فوزاً‌ عظیماً‌ (ای‌ کاش‌ با شما بودیم‌ و به‌ رستگاری‌ عظیم‌ دست‌ می‌یافتیم.) »







این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 46]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن