واضح آرشیو وب فارسی:فارس: مشاهیر فلسفه اسلامی در گذر تاریخ/6
«ابن مسکویه» فلسفه را تمرین مرگ ارادی میدانست
ابن مسکویه از افلاطون نقل میکند که فلسفه، تمرین مرگ ارادی است و دو نوع حیات وجود دارد: زندگی مطابق با عقل که حیات طبیعی است و زندگی هماهنگ با ماده که حیات ارادی است.
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، ابن مسکویه رازی (احمد بن محمد بن یعقوب) یکی از بزرگان حکمت، ریاضیات،کلام، اخلاق، لغت، ادب و تاریخ به شمار میرود. وی در تاریخ 330 یا 345 هجری متولد شد و در سال 421 هجری وفات یافت. او مصاحب وزیر معروف معزالدوله دیلمی، ابومحمد مهلبی بوده است و پس از فوت مهلبی، در سال 352 هجری، نزد ابن عمید وزیر رکن الدوله دیلمی رفت و خازن کتابخانه وی شد و مدت هفت سال در آنجا ماند. پس از نقل ابن عمید، به خدمت عضدالدوله در آمد و از بزرگترین سفیران و ندیمان او شد. درباره تحصیلات او اطلاع دقیقی در دست نیست،ولی نزد احمد بن کامل قاضی تاریخ آموخت، فلسفه را نزد ابن خمار و کیمیا را نزد ابوطیب رازی خواند. با بوعلی سینا مصاحب بود و داستان حضور ابن سینا در مجلس ابن مسکویه و افکند گردویی پیش او که مساحت گردو را مشخص کند و سپس گذاشتن کتاب طهارة الاعراق از طرف ابن مسکویه نزد ابن سینا و گفتن اینکه تو به اصلاح اخلاق محتاج تری تا من به تعیین مساحت گردو، معروف است. قضاوت بوعلی درباره او این است که با ابن مسکویه درباره مسئلهای بحث کردیم چون فهمش برای او مشکل بود، آن را ترک کردیم. این قضاوت میرساند که به نظر بوعلی ، همانند ابوحیان توحیدی، ابن مسکویه آمادگی مطالعه فلسفه نداشته است. برخی از آثار او شامل الفوز الاکبر در اخلاق، احوال الحمکاء السلف، انس الفرید، الجامع، ترتیب السعادة، تهذیب الاخلاق (مهمترین تصنیف فلسفی و اخلاقی ابن مسکویه که نام او را در مشرق زمین شناسانده، همین کتاب است). *مذهب از قراین و شواهد زیر میتوان گفت که او شیعه بوده است: در کتاب الفوز الاکبر به وجوب عصمت امام تصریح میکند. کتاب جاویدان خرد را به این صورت آغاز میکند: (و الصلوة علی محمد النبی و آله الطیبین الاخیار) و پس از سخنان امام علی،امام حسن،امام حسین و امام صادق (ع) عبارت علیه الاسلام را میآورد که از تعابیر شیعه است. *فلسفه عمده فعالیت ابن مسکویه در فلسفه، به بحث اخلاق اختصاص یافته است. کتابهای مهم او درباره اخلاق عبارتاند از: ترتیب السعادة، تهذیب الاخلاق، جاویدان خرد و کتاب الفوز الاصغر که شبیه آراء اهل مدینة فارابی است. او در بحثهای فلسفی بیشتر مدیون فارابی است و در الفوز الاصغر برای اثبات وجود خدا از طریقه محرک اول استفاده میکند که به نحوی پیروی از ارسطوست. او صفات اصلی خداوند را وحدت، ازلیت و تجرد میداند. *علم النفس مذهب روانشناسی ابن مسکویه براساس نظریه ارسطو افلاطون است ولی جنبه افلاطونی او بیشتر است. در مقابل مادیون، وجود روح را بر این اساس ثابت میکرد که انسان، صور مختلف و حتی متضاد را درک میکند و این درک کننده نمیتواند مادی باشد، زیرا ماده در لحظه معین تنها یک صورت را میپذیرد. وی براساس نظریه افلاطون معتقد است که جوهر روح،حرکت است و حرکت،حیات روح است. حرکت یکی به سوی عقل است و حرکت دیگری به سمت ماده که سیر صعودی به طرف عقل اول و سیر نزولی دوری از خداوند است. او از افلاطون نقل میکند که فلسفه، تمرین مرگ ارادی است و دو نوع حیات وجود دارد:زندگی مطابق با عقل که حیات طبیعی است و زندگی هماهنگ با ماده که حیات ارادی است. *فلسفه اخلاق به نظر ابن مسکویه، نفس ارادی سه قوه دارد: عاقله، غضبیه و شهویه که در برابر آنها سه فضیلت وجود دارد: حکمت و شجاعت و عفت با هماهنگی این سه فضیلت، عدالت به عنوان فضیلت چهارم پدید میآید. اقسام عفت شامل حیاء، سکینه، صبر، سخاء، حریت، نرم خویی، انتظام، قناعت،حسن هدایت،مسالمت، وقار و ورع است و اقسام شجاعت شامل کبر نفس، دلیری، عظم همت، ثبات، حلم و احتمال کبد و اقسام عدالت چون صداقت، الفت، صله رحم،مکافات، حسن شرکت، حسن قضاء، تودد، عبادت، ترک حقد، مردانگی، ترک تقلید از غیر عادل و بدخو و جستجو در سیرت دادگران. نظر ابن مسکویه درباره تاریخ، جنبه فلسفی و علمی و انتقادی دارد. وی میگوید: تاریخ،داستان سرگرم کننده درباره پادشاهان نیست بلکه به منزله آینهای از بنیاد سیاسی، اقتصادی و اجتماع در زمانی معین است. وی گذشته از فلسفه و اخلاق، شعر هم میسرود. به نحوی که ابوحیان که با او مخالف بود، شعرش را ستوده است. او با شعرای زمان خویش همچون بدیع الزمان مکاتبه و مشاعره داشت. انتهای پیام/ک
93/08/07 - 08:43
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 38]