تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 6 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم را رها مكن حتى اگر بعدش شعر باشد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1834478859




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

خاطرات صوتی منتشرنشده آیت‌الله مهدوی کنی/۷ مساله محرمانه‌ای که از نماز جمعه گفته شد+ صوت


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: خاطرات صوتی منتشرنشده آیت‌الله مهدوی کنی/۷
مساله محرمانه‌ای که از نماز جمعه گفته شد+ صوت
آن وقت که ما در این مورد صحبت می‌کردیم، مسئله محرمانه بود و اعلام رسمی نشده بود؛ اما ناگهان شنیدیم که آقای باریک‌بین امام جمعه‌ی قزوین در نماز جمعه‌ عنوان کرده‌اند که ایشان قائم‌مقام رهبری شده‌اند.

خبرگزاری فارس: مساله محرمانه‌ای که از نماز جمعه گفته شد+ صوت



خبرگزاری فارس-گروه کتاب و ادبیات: کتاب خاطرات آیت الله مهدوی کنی یکی از کتاب‌های بسیار پرمخاطب و خواندنی مرکز اسناد انقلاب اسلامی هم درباره این شخصیت مهم و تاثیرگذار انقلاب اسلامی و هم درباره خود تاریخ انقلاب اسلامی است. اهمیت این کتاب تا به آنجا بودکه مرکز اسناد در نظر دارد، کتابی الکترونیکی این خاطرات را منتشر کند که البته تا کنون منتشر نشده است. به مناسبت درگذشت این عالم بزرگوار خبرگزاری فارس با همکاری مرکز اسناد انقلاب اسلامی هر روز بخشی از فایل صوتی خاطرات منتشر نشده آن مرحوم با صدای خودشان را به همراه بخشی از کتاب که مربوط به صوت است، منتشر می‌کند. آنچه که امروز در ادامه خواهید خواند مربوط است به فصل چهارم،صفحه 356:  

قائم‌مقامی آیت‌الله آقای منتظری من در جریان موضوع قائم مقام رهبری و مطرح شدن جناب آقای منتظری به عنوان قائم مقام رهبری نبودم و چون عضو مجلس خبرگان رهبری نبودم از جزئیات امر کاملاً اطلاعی نداشتم، ولی از جناب آقای خامنه‌ای و آقای هاشمی برخی جزئیات را می‌شنیدم. **اصرار آقای هاشمی برای چاپ رساله آقای منتظری یادم است یک بار در محل مجلس شورای اسلامی، در نشستی با دوستان؛ [درباره‌ی] قائم‌مقامی رهبری، بحث شد و حتی در میان دوستان این مسئله مورد تأیید و تصویب قرار گرفت و آقای هاشمی دو پیشنهاد برای بهتر عملی شدن این جریان دادند؛ یکی این بود که رساله‌ی آقای منتظری به عنوان مرجع تقلید چاپ و منتشر بشود، چون در آن وقت، در شرایط رهبری در قانون اساسی مسئله‌ی مرجعیت قید شده بود که بعداً تغییر کرد و آن قید حذف شد. بنابراین مرجعیت ایشان می‌بایست در زمان امام تثبیت بشود، تا آن وقت هم رساله‌ی ایشان رسماً منتشر نشده بود. در آن زمان، به خصوص آقای هاشمی اصرار کردند که این امر انجام بگیرد و رساله‌ی ایشان رسماً منتشر بشود. عده‌ای هم حداقل، احتیاط‌های امام را به ایشان مراجعه می‌کردند، چون خود حضرت امام نیز در بعضی مسائل که نمی‌خواستند اظهارنظر بکنند آنها را به آقای منتظری ارجاع می‌دادند. من حکم ایشان را در مورد «مفسد فی‌الارض» یادم است. به‌خصوص در مورد افرادی که در رابطه با مواد مخدر دستگیر می‌شدند، افرادی که مسلحانه وارد میدان می‌شدند یا منافقین که محارب بودند و با اسلحه به جنگ نظام می‌آمدند. موارد دیگری هم بود که افراد مجرم مسلح نبودند، مثلاً قاچاق و خرید و فروش تریاک یا تشکیل مراکز فساد و از این قبیل؛ فتوای آقای منتظری در این گونه موارد این بود که محارب و مفسد‌فی‌الارض هر دو به اعدام محکومند و همان‌طور که در قرآن آمده است: «انما جزاء الذین یحاربون الله و رسوله...»   که اطلاق این حکم شامل مسلح و غیر مسلح می‌شود. نکته‌ی دوم این بود که کسی که مرجع می‌شود قاعدتاً به او آیت‌الله و آیت‌الله العظمی اطلاق می‌شود تا آن موقع امام برای آقای منتظری عنوان آیت‌الله را ننوشته‌ بودند، در نامه‌ها حجت‌‌الاسلام والمسلمین خطاب می‌کردند، قرار شد که از امام تقاضا کنند که از این به بعد نامه‌هایی که مرقوم می‌فرمایند، آیت‌الله را برای ایشان بنویسند تا قهراً در محافل علمی به خصوص حوزه‌ی علمیه‌ی قم و در میان مراجع، ایشان به عنوان آیت‌الله مقبول شود والا اگر امام آن موقع، حجت‌‌الاسلام‌والمسلمین می‌نوشتند، مرجعیت ایشان در حقیقت رد شده بود. **مساله محرمانه‌ای که از خطبه نماز جمعه گفته شد نکته‌ی دیگر هم این بود که در رسانه‌ها ایشان را به عنوان آیت‌الله العظمی ذکر کنند، بنا شد که ابتدا مراحلی از مسئله‌ی قائم مقام رهبری طی بشود و رسماً این امر، اعلام بشود، سپس آیت‌الله العظمی بگویند. آن وقت که ما در این مورد صحبت می‌کردیم، مسئله محرمانه بود و اعلام رسمی نشده بود؛ اما ناگهان شنیدیم که آقای باریک‌بین امام جمعه‌ی قزوین در نماز جمعه‌ عنوان کرده‌اند که ایشان قائم‌مقام رهبری شده‌اند و تصویب شده و این موضوع منتشر شد. اولین کسی که این موضوع را اعلام کرد، ایشان بود. ایشان جزو خبرگان بودند. این مسئله محرمانه بود، شاید احساس وظیفه کردند که این مسئله در زمانی که امام هست گفته شود. اول بعضی از آقایان اعتراض کردند که چرا ایشان این را اعلام کردند؟ اما بالاخره اتفاق افتاد و بعد در رسانه‌ها هم آمد و لذا بعد از آن، تعبیر آیت‌الله العظمی نسبت به آقای‌منتظری به کار رفت. این جریان ظاهری قضیه بود. اما از نظر محتوایی، این اشکال پیش آمد که اصلاً مجلس خبرگان چنین وظیفه و اختیاری ندارد که برای مقام رهبری قائم مقام تعیین کند، زیرا در قانون اساسی، چنین چیزی پیش‌بینی نشده بود. امام هم رسماً چنین دستوری نداده و قائم مقام، معیّن نکرده بودند. منتها خبرگان خودشان، به خاطر اینکه امام مریض و سالخورده بودند، پیش‌دستی کردند که اگر خدای ناکرده حادثه‌ای پیش بیاید نظام با خلأ روبه‌رو نشود به این جهت احساس وظیفه کردند و چنین چیزی را پیش‌بینی کردند. **تکروی آیت الله منتظری و نصیحت‌های امام اما آیت‌الله منتظری بالطبع نوعی تکروی در مسائل داشتند و نظرات خودشان را بیان می‌کردند. قائم مقام قاعدتاً باید آنچه را که رئیس اصلی می‌گوید بگوید. اگر ایشان قائم مقامی را پذیرفته بودند اقتضا داشت ببینند امام چه می‌گوید، ایشان هم همان را بگویند؛ به‌خصوص پس از اینکه رسماً به عنوان قائم مقام منصوب و معرّفی شدند و امام هم قبول کردند و حتی عنوان آیت‌الله را پذیرفتند و در برخی از مکتوبات نیز نوشتند. معنای قائم‌مقامی چیزی جز این نیست، مگر می‌شود قائم مقام، روشی یا سیاستی را اتخاذ بکند که برخلاف نظر رئیس و رهبر اصلی باشد؛ ولی جناب آقای منتظری غالباً نظرات خودشان را بیان می‌کردند، نقدهایی نسبت به مسائل سیاسی کشور از جمله سپاه، قوه‌ی قضاییه و دولت می‌داشتند. گاهی هم حتی به خود امام ـ مستقیم یا غیر مستقیم ـ اشکال و ایراد می‌گرفتند؛ به‌خصوص آنکه رسانه‌های خارجی اظهارات ایشان را بزرگ می‌کردند و به عنوان اینکه قائم مقام رهبری ایران این حرف‌ها را زده‌اند از آن سوء استفاده می‌کردند. البته من مکرر از امام می‌شنیدم که ایشان را نصیحت می‌کردند که چرا این حرف‌ها را می‌زنید. یک بار خود آقای منتظری نقل کردند که امام بنده را خواستند و به من گفتند آقای منتظری شما حرف‌هایی می‌زنید که رادیوهای بیگانه آنها را می‌گویند. رادیو بغداد اینها را می‌گوید. چرا شما حرف‌هایی می‌زنید که رادیو بغداد آنها را می‌گوید؟ این دلیل بر این است که حرف‌های شما صحیح نیست؛ یعنی به مصلحت انقلاب نیست که دشمن روی آنها مانور می‌دهد و روی آن تبلیغ می‌کند. بنابراین این حرف‌ها را نزن. حتی امام تا این حد ایشان را نصیحت می‌کردند، ولی ایشان به زعم خود احساس وظیفه می‌کردند و نهی از منکر می‌نمودند و این جریان همین‌طور ادامه داشت و تکرار و تداوم این‌ روش دیگر قابل تحمّل نبود و سرانجام امام ایشان را عزل کردند تا آنجا که امام فرمودند که من از اول هم موافق نبودم که ایشان رهبر بشوند. گاهی که به منزل ایشان می‌رفتیم، در جلساتی که مردم به دیدن ایشان می‌آمدند، مطالبی را بیان می‌کردند و گاهی به نیروهای انقلاب و نهادهای انقلاب حمله می‌کردند و می‌گفتند کارهای خلاف می‌کنند. به طور اجمال یادم است که ایشان اعتراض‌هایی زیادی به برخی نهادها داشتند و لذا در همان زمان گروه نهضت آزادی به ایشان ابراز تمایل می‌کردند، برای اینکه می‌دیدند بعضی از حرف‌هایی که آنها می‌خواهند بزنند ایشان می‌زند. آنها می‌آمدند گاهی هم خصوصی با ایشان ـ البته فقط شنیده‌ام ـ ملاقات داشتند؛ ولی قدر مسلّم این است که نقدهای ایشان را به امام و نهادهای انقلاب می‌پسندیدند. **چیزی که امام از آن می‌ترسید این وضعیت ادامه داشت تا سال آخر حیات امام، که ایشان از علمایی که در جریان انقلاب و نهضت نقش داشتند، دعوتی به عمل آوردند. مدعوین از تهران و قم بودند از جمله‌ی اینها حضرت آیت‌الله مشکینی، آیت‌الله امینی و حاج احمد آقا بودند. سران جامعه‌ی روحانیت، تعدادی از اعضای مجمع روحانیون و بعضی از اعضای دفتر امام نیز در میان آنها بودند. در این جلسه امام فرمودند من احساس می‌کنم که عمرم به پایان رسیده، البته من نسبت به روند انقلاب و ادامه‌ی جریان انقلاب هیچ نگرانی ندارم، انقلاب جای خودش را باز کرده و موتور انقلاب به پیش می‌رود و دشمن کاری نمی‌تواند بکند، ولی من از یک چیز  می‌ترسم و آن، اختلاف میان شماهاست. شما اگر با هم باشید انقلاب صدمه نخواهد خورد، البته ممکن است دشمن کارهای ایذایی انجام بدهد، ولی اگر شما با هم اختلاف پیدا کنید ممکن است انقلاب ضربه ببیند و لذا من به شما نصیحت می‌کنم از اختلاف و تفرقه بپرهیزید. پس از پایان مجلس ، امام به آیت‌الله منتظری فرمودند شما بنشینید، با شما کار دارم ـ ظاهراً همان مجلس بود ـ امام باز ایشان را به طور خصوصی نصیحت کردند. امام فرمودند شما دیگر چنین حرف‌هایی نزن، تا کجا شما می‌خواهید به این حرف‌هایی که دشمن از آن سوء استفاده می‌کند، ادامه بدهید. البته ما از آن جلسه بیرون آمدیم و ایشان به تنهایی نشستند، این را خود آقای منتظری نقل کردند، ولی پیدا بود که این نصیحت را نپذیرفته بودند. آقای منتظری می‌گفتند من احساس وظیفه می‌کنم، باید این حرف‌ها را بزنم. عملاً هم این‌طور بود که باز هم ادامه دادند و به روش سابقشان عمل کردند تا به عزل منتهی شد به نظر حقیر چنانچه ایشان به اقتضاء وظیفه شرعی نمی‌توانستند سکوت کنند می‌بایست از اول این منصب را نمی‌پذیرفتند یا پس از آن استعفاء می‌دادند تا به عزل و تبعات آن کشیده نمی‌شد. نکته‌ی دیگر آنکه حضرت امام نخستین نامه‌ای که برای عزل آقای منتظری به عنوان ایشان مرقوم فرمودند، خیلی تند بود که آقای هاشمی می‌فرمودند ما خیلی اصرار کردیم که این نامه منتشر نشود و حتی اصل آن نوشته نشود و بعد هم که نوشته شد، این نامه علنی نشود و در رسانه‌ها منتشر نشود. آقای خامنه‌ای هم در این زمینه با آقای هاشمی هم‌داستان بودند، البته نامه‌ی دومی نوشته شد که معتدل‌تر بود. در پایان این بحث برای چندمین بار تذکر می‌دهم که من قصد توهین نسبت به آقای منتظری نداشته و ندارم و در مواردی نیز از شخص ایشان دفاع کرده‌ام ولی اینها جریانی بود که به‌طور آشکار واقع شده و برای ثبت در تاریخ انقلاب ضرورت داشت و کتمان آن جایز نبود. انتهای پیام/و
لینک را کپی کنید


93/08/06 - 11:42





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 30]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن