واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: خلیجفارس،الجزیره اسپورت و كوروش!
1) در خبرها داشتیم گزارشگر تلویزیونی شبكه الجزیره اسپورت یك، در جریان پخش بازی تیمهای ذوبآهن و پوهانگ كرهجنوبی، به شدت به عنوان مسابقات لیگ برتر فوتبال ایران حمله كرده و تعجب خودش از اینكه رقابتهای مورد نظر با نام «خلیجفارس» برگزار میشود را نشان داده است! این خبر تلخ، بیش از آنكه وادارمان كند با عباراتی نظیر آب سر بالا، قورباغه و ابوعطا ضربالمثل درست كنیم، ما را به این اندیشه هزارباره فرو میبرد كه آیا ابزار و امكانات موجود در كشورمان، برای مبارزات وسیع فرهنگی با كشورهای تا بن دندان مسلح همسایه كافی است؟ مثلا آیا میتوان با این شبكه سوم محترم سیما كه تصاویر بسیاری از مسابقات پخش زندهاش را اتفاقا از همین شبكه الجزیره به سرقت میبرد و توانایی پخش یك برنامه زنده، سر ساعت اعلام شده را ندارد، به مبارزه با كمپانی غولآسایی شتافت كه اكنون بدون هیچ تردیدی تبدیل به ابرقدرت رسانههای ورزشی سراسر جهان شده است؟ مسلما نه!2) مبارزه، بیش از هرچیز دیگری امكانات میخواهد. در حال حاضر، تقریبا شبی نیست كه حداقل یكی از كانالهای تلویزیونی دولتی كشورمان به تصرف تعدادی كارشناس در حوزه مسایل اجتماعی و سیاسی در نیامده باشد؛ آدمهایی كه دارند با حرارت فراوان و البته با چاشنی غلو و اغراق، سیاستهای همه دنیا را علیه مواضع فرهنگی كشورمان تبیین میكنند و با ولع «زنگهای خطر» را به صدا درمیآورند. با این حال، شاید هیچكدام از آنان حس نكنند كه اتفاقا یكی از بزرگترین پاشنههای آشیل كشورمان در این زمینه، همین صداوسیما باشد؛ مجموعهای كه به رغم ثروت انبوهش، نه تنها رقیبی خطرناك برای موسسههای بزرگ رسانهای در سطح بینالمللی محسوب نمیشود، بلكه حتی در بسیاری از مواقع توانایی برآورده كردن نیازهای مخاطب داخلی را هم ندارد.
وقتی در حوزه ورزش بحث میكنیم، یك مثال خوب همین مقایسه توان فنی صدا و سیمای ایران با كمپانی بزرگ الجزیره اسپورت است. آیا واقعا میتوان انتظار نبردی برابر داشت میان شبكهای دولتی با هزار خط قرمز جورواجور كه هم باید انواع سریالهای حزنآور را پخش كند و هم مناظره سیاسی روی آنتن ببرد و هم گاهی مسابقه فوتبال پخش كند، با یك پكیج حیرتانگیز كه شامل 13 كانال ورزشی 24 ساعته میشود و تنها در یكی از برنامههایش، امتیاز انحصاری پخش جامجهانی را به قیمت سرسامآور دو میلیارد دلار خریداری كرد؟! با این اوصاف روشن است كه فعلا توپ در زمین آنهاست؛ آنهایی كه تمام دنیا را تحت تاثیر قدرت خودشان قرار دادهاند و موازی با سیاستهای ورزشیشان، استراتژیهای فرهنگی و سیاسیشان را هم پیش میبرند.3- وقتی هفته گذشته محمد مایلیكهن در انتقادی صریح نسبت به وضعیت حاكم بر جامجم مدعی شد میتواند شش ماهه یك صدا و سیما راه بیندازد،خیلیها به او خرده گرفتند.با این حال روشن است كه توانایی مدیریتی كشورمان در این بخش به اندازه رقتباری نازل است و تقریبا هیچ حرفی برای گفتن نداریم. در شرایطی كه ایران در ثروتهای مادی و منابع غنی زیرزمینی هیچ چیز نسبت به قطر كم ندارد، امروز شاهدیم كه شبكههای ورزشی این كشور در دنیا تركتازی میكنند و همه نگاهها را به خودشان جلب كردهاند، اما سیاستگذاران رسانهای ایران، سالهاست اندرخم كوچه راهاندازی یك شبكه ورزش ناقابل ماندهاند و در جا میزنند! سوال این است كه ما چگونه میتوانیم از تمامیت فرهنگیمان دفاع كنیم، وقتی میدان را دربست به رقبا سپردهایم!؟4- اخیرا بعد از مدتها تلاش و رایزنی، مقامات كشورمان موفق شدهاند منشور كوروش كبیر را برای مدت چهار ماه از كشور انگلستان قرض كنند(!) و به ایران بیاورند. وقتی این همه شور و شعف صاحب منصبان مملكت را برای استفاده تبلیغاتی از این اثر به غارت رفته تاریخی میبینیم، شگفتزده میشویم از اینكه جلوی چشم همین آقایان هویت ازلی و ابدی پارسی خلیجفارس به غارت میرود، اما انگار نه انگار! وقتی همسایههای «شیخنشین» زیر ایران، آنقدر در سرمایهگذاریهای ورزشیشان سخاوتمندند كه راه به راه تحت عنوان مجعول «خلیج ع ر ب ی» تورنمنت برگزار میكنند و كلی شبكه تلویزیونی رنگارنگ برای مقاصد تبلیغاتیشان راه میاندازند، چندان جای تعجبی ندارد اگر همین روزها، گستاخها اسم تهران را هم به صلاحدید خودشان عوض كنند!تنظیم برای تبیان: رضا سیگاری منبع:گل
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 346]