تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکتهای مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه میتوانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدلهای [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1804794294
![نمایش مجدد: اینجا «گور» با تو سخن میگوید + تصاویر refresh](https://vazeh.com/images/refresh.gif)
اینجا «گور» با تو سخن میگوید + تصاویر
واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: سهشنبه ۸ مهر ۱۳۹۳ - ۰۹:۱۱
حتماً شما هم داستانهایی از "سفر به تاریخ" شنیدهاید؛ از همانها که با کمک "ماشین زمان" انجام میشود و در چشم به هم زدنی آدم را میبرد در میانه حوادث و وقایعی که پیشتر تنها نامهایی از آن شنیدهای. تجربه مهیجی است وقتی یکباره خودت را رودرروی صفی از مشاهیر و نامآوران تاریخ بیابی و هر یک، هرچند برای دقایقی، حافظهات را جستوجو کنند به دنبال حادثهای و ماجرایی؛ ماجراهایی که در همین نزدیکی رخ دادهاند، جایی در تاریخ معاصر ایران. در همین نزدیکی تهران، در شهر اسطورهای و باستانی ری، آرامگاهی نامآشنا برای ایرانیان و تاریخپژوهان جهان، مشاهیری از سدهها را در خود جای داده است. در «ابن بابویه» که قدم میزنی، انگار برگهای تاریخ ایران را مرور میکنی. سنگها و نوشتههایشان، هریک تو را میبرند به دورهای و گوشه کناری از تاریخ؛ از نامداران روزهای پرهیاهوی مبارزات مشروطهخواهان تا اوج ذوق و هنرآفرینیهای هنرمندان و نویسندگانی که در این آرامگاه آرمیدهاند. این گورهای تاریخی گرچه در طول سالیان، دستخوش حوادث و فرسایشهای طبیعی بودهاند، اما حالا موزهای شدهاند از مشاهیر و برخی فرزانگان تاریخ معاصر ایران که در آنها خفتهاند. «ابن بابویه» آرامگاهی 200 ساله در دشت وسیع "ری" است که قریب به 10 هکتار وسعت دارد. ری باستانی از کهنترین شهرهای جهان است که تاریخ پیدایشش به اقوام آریایی میرسد. ری بزرگترین شهر مادها بود و میتوان نامش را در اسطورههای ایرانی یافت. بنا بر آنچه در اوستا آمده، ری سیزدهمین شهری است که در جهان ساخته شده و تاریخ سکونت در آن به سه هزار سال پیش از میلاد برمیگردد. ابن بابویه گورستان وسیعی است؛ به جز معدود علائمی که در آستانه در ورودی برای یافتن برخی از مشاهیرش نصب شده، برای یافتن سایرین باید با دقت و حوصله در بین سنگها جستوجو کرد. به سنگها که نگاه میکنی مشخصات بیشترشان حکایت از آن دارد که صاحبانشان در عهد قاجاریه میزیستهاند، گرچه آثار فرسایش و تخریب به وضوح در این آرامگاه پیداست اما سنگها هنوز حال و هوای همان دوران را با خود دارند. حکاکیها و شیوه ساخت آنها مربوط به گذشتههای دورتری است و البته کم نیستند سنگهایی که شکسته و متلاشی شدهاند و حکاکیهای رویشان کاملا از بین رفته و قابل شناسایی نیستند. بعضی از سنگها آنقدر قدیمیاند که نمیتوانی بدون اینکه عکسی از آنها برداری یا تلاش کنی رویش را بخوانی از کنارشان رد شوی. بوتههای روییده در کنار بعضی سنگها باعث خرد شدن آنها شده و بعضیهاشان را هم تبدیل کرده به تابلویی کوچک و حاشیهکاری شده با برگهای سبز. برگهای چنار، کاج و درختچههای کوچک و البته جوان این آرامگاه تنها سایهبانهایی هستند برای این سنگهای دراز کشیده در زیر تیغ آفتاب تابستان. شب جمعه که نباشد، آرامگاه بسیار خلوت است. باد در میان این درختان میپیچد و سایش برگها پچپچی ایجاد میکند. به جز دو - سه خدمهای که در رفت و آمد میبینمشان، کس دیگری در آرامگاه نیست. سراغ مشاهیر خفته در اینجا را که از آنها میگیرم، برخیشان را میشناسند و البته نام بیشترشان را نشنیدهاند. پول مختصری میدهم تا راهنمایام کنند. برای یافتن مشاهیر این آرامگاه بیراهنما، میتوانی از نمازگزاران مسنی که برای اقامه نماز به بقعه «شیخ صدوق» مراجعه میکنند هم سوال کرد. نشانیای میدهند و توضیحی، در حالیکه آشکارا از وضعیت نابسامان آرامگاه ناخرسندند. در جریان بازسازی ابن بابویه و توسعه شبستان آن، برخی سنگها جابجا و به مکان دیگری منتقل شدهاند؛ چنانکه هیچ اثری از بعضی مشاهیر آن نیست. پروژه بازسازی این آرامگاه هم که حالا دیگر به درازا کشیده هیچ رمقی برای این سنگهای فرسوده باقی نگذاشته. گرچه آستان شیخ صدوق اعلام کرده است که پیش از شروع این بازسازی، از کلیه قبور به طور دقیق نقشهبرداری و تصویربرداری شده، اما اوضاع نامناسب ابنبابویه دغدغههایی برای مراجعانش ایجاد کرده است. قرار است شبستان این مجموعه از هر طرف 20 متر توسعه یابد، بنابراین تعدادی از قبور واقع در این محدوده تخریب شدهاند. وقتی جویای محل دفن این مشاهیر از یکی از افراد مسنی که میگوید روزانه برای اقامه نماز به بقعه شیخ صدوق مراجعه میکند میشوم، میگوید از برخی از آنها نشانی نمانده است و پیش از این در همین حدود اطراف بقعه بودهاند، قرار است با پایان کار شبستان در محوطه داخلی آن نشان محل دفنشان مشخص شود. برخی از ساکنان محل هم میگویند به چند فرزندشان محل این قبور تاریخی را گفتهاند تا در صورت فوت آنها، محل دقیق قبور مشخص باشد. آرامگاههای خانوادگی و قدیمی هم در ابنبابویه کم نیستند. فضاهای خصوصی یا سنگهایی که به فراخور حال با سبک و سلیقههای متنوع و گاه عجیب و غریبی طراحی شدهاند، اتاقکهایی که برخی کهنه شده و متروکه به نظر میرسند. معلوم است قفلشان سالها باز نشده و وسوسهات میکنند نگاهی به داخلشان بیندازی. شمعدانی گذاشتهاند و عکسهایی. آرامگاههای خانوادگی در ابنبابویه پیشتر اتاقکهایی بودهاند تا حریم خصوصی صاحبانشان حفظ شود، اما امروز بیشتر آنها تخریب شدهاند تا این آرامگاه را از محلی برای تجمع معتادان دور نگه دارد، حالا آرامگاههای خانوادگی تبدیل شدهاند به سکوهایی که محدوده هر کدامشان آن را از سایرین جدا میکند. معدود اتاقکهای باقیمانده هم تنها متعلق به برخی مشاهیر یا چهرههای خاص هستند. مستندات تاریخی میگویند ابنبابویه پیش از ناصرالدین شاه باغ بسیار وسیعی بوده است، اما در پی کشف جسد سالم فردی در سرداب زیر آن باغ و بدست آمدن سنگی درون سرداب که نشان میداد پیکر متعلق به شیخ صدوق است که بیش از 800 سال پیش درگذشته، بقعه این دانشمند شیعی قرن چهارم، در آنجا احداث شد. علامه خوانساری در کتاب روضاتالجنات در این باره نوشته است: "در حدود 1238 قمری و در عهد فتحعلی شاه قاجار مرقد شریف صدوق که در اراضی ری قرار دارد از کثرت باران خراب شد و رخنهای در آن پدید آمد. به جهت تعمیر و اصلاح آن اطرافش را میکندند؛ پس به سردابی که مدفنش بود برخوردند، هنگامی که وارد سرداب شدند، با جسدی عریان مواجه شدند. این خبر به سرعت در تهران منتشر شد و به گوش سلطان وقت رسید، وی با جمعی از بزرگان و امنای دولت به جهت مشاهده حضوری به محل آمدند. جمعی از علما و اعیان دولت داخل سرداب شدند و صدق قضیه را به رأیالعین مشاهده کردند. پس از آن وی دستور تعمیر و تجدید بنا و تزئینات آن بقعه را صادر کرد." صاحب روضات که در آن زمان 12 ساله بوده آورده است: "من خودم بعضی از افراد را که در آن واقعه حضور داشتند، ملاقات کردهام." اما نوشتههای تاریخی حکایت از آن دارند که بنای نخستین این آرامگاه به دوران ساسانی برمیگردد که در مقطعی به دلیل وقوع سیل در ری ویران شده است. آرامگاه اولیه شیخ صدوق نیز در گذر زمان به خاطر حمله مغولان و جنگهای دوره خوارزمشاهیان و تیموریان و حوادث مختلف طبیعی چندین بار تخریب شده؛ به گونهای که سالها در زیر تودههای خاک پنهان میماند، اما وقتی بقعه شیخ صدوق در این آرامگاه ساخته میشود افراد زیادی در اطراف آن به خاک سپرده میشوند.
![](http://media.isna.ir/content/1410874962903_11.jpg/1)
شیخ صدوق
بقعه امروزی شیخ صدوق در نزدیکی در اصلی این آرامگاه است که در طول سالیان قبور بسیاری از عرفا و مشاهیر سیاسی، هنری و مذهبی در کنار آن قرار گرفته است. این بقعه در زمان فتحعلی شاه ساخته شد اما به جز کتیبهای که در آن آیات قرآنی به خط یکی از خوشنویسان معروف دوره قاجار نگاشته شده، هیچ اثر دیگری که نشان از قدمت آرامگاه داشته باشد، در آن وجود ندارد. محمدبن علیبنبابویه، معروف به شیخ صدوق در حدود سال 306 قمری در شهر قم و در خاندانی اهل دانش متولد شد و پرورش یافت. پدرش در زمان امام حسن عسگری (ع) و غیبت صغرای امام زمان(عج) و در دوره نیابت خاصه حسین بن روح زندگی کرده است. از آنجا که در 50 سالگی هنوز صاحب فرزندی نشده بود در نامهای به امام عصر(عج) میخواهد برایش دعا کند. نامه به نایب امام رسانده میشود و در پاسخش تولد شیخ صدوق را به او بشارت میدهند. شیخ صدوق در کتاب "اکمالالدین" در تشریح بخشهایی از زندگیاش به ماجرای دعای حضرت ولی عصر(عج) اشاره کرده است. او در خردسالی از محضر مشایخ آن شهر بهره برد و علاقه و استعدادش در علمآموزی زبانزد بود. شیخ صدوق بنا به خواست یکی از حاکمان سلسله دیلمیان - رکنالدوله دیلمی - به ری هجرت کرد. گرچه شیخ صدوق سفرهای بسیاری انجام داد اما بر اساس همه اسناد تاریخی، در ری درگذشته است. بیشترین تلاش شیخ صدوق صرف جمعآوری، تدوین و نشر احادیث و نگارش کتب مختلف شد که با توجه به موقعیت زمان او و نبود یا کمبود امکانات نگارشی و تحقیقی در آن عصر، اهمیت ویژهای یافته است. مشهورترین و بزرگترین اثرش، کتاب چهار جلدی "من لا یحضره الفقیه" است که یکی از کتب اربعه روایی شیعه به شمار میرود. این کتاب در بردارنده نزدیک به شش هزار حدیث است که بر اساس موضوعات مختلف فقهی تدوین شده است. مهمترین کتاب شیخ صدوق که خود نیز نامی از آن برده است و تا زمان پدر شیخ بهایی، مورد استفاده عالمان دینی بوده و آن را یکی از پنج کتاب مبنا در بیان احادیث دانستهاند، کتاب ده جلدی "مدینة العلم" اوست که متأسفانه مفقود شده است و با وجود تلاشهای فراوان علامه مجلسی و دیگران اثری از آن به دست نیامده است. شیخ صدوق در اواخر عمرش کتاب "کمالالدین و تمامالنعمة" را تالیف کرد. این کتاب در زمانی نوشته شد که ایرادهایی درباره موضوع غیبت امام مطرح میشد. او در مقدمه این کتاب نوشته است «به دلیل حیرانی شیعیان در امر غیبت، اندوهگین بودم تا این که شبی در عالم خواب حضرت ولی عصر(عج) را دیدم که بر در خانه کعبه ایستاده است و من، با دلی مشغول و حالی پریشان، به او نزدیک شدم. آن حضرت، در چهره من نگریست و راز درونم را دانست. بر او سلام کردم و پاسخم را داد. سپس فرمود چرا در باب غیبت کتابی تألیف نمیکنی تا اندوهت را زایل سازد؟ عرض کردم: یا ابن رسولالله! درباره غیبت چیزهای تالیف کردهام. فرمود: نه به آن طریق. اکنون تو را امر میکنم که درباره غیبت، کتابی تألیف کنی و غیبت انبیا را در آن بازگویی. از خواب برخاستم و تا طلوع فجر به دعا، گریه و درد دل و شِکوِه پرداختم. چون صبح دمید، تألیف این کتاب را آغاز کردم.» شیخ صدوق در سال 381 هجری دیده از جهان فانی فرو بست.
![](http://media.isna.ir/content/1410875354417_74.jpg/1)
ابوالحسن جلوه
* در جوار بقعه شیخ صدوق و در فاصله نزدیکی از در ورودی این آرامگاه بنای حرم دیگری قرار گرفته که متعلق به حاج ابوالحسن جلوه (طباطبایی) است. گرچه این قبر معماری زیبایی دارد و به سایبانی مزین شده اما این سایهبان که خود بیانگر هویت تاریخی این آرامگاه است، نتوانسته سنگ این مزار را از تخریب دور نگه دارد. بقعه او را که شامل یک ایوان و طاق بوده "میرزا احمدخان بدر نصیرالدوله" و "شاهزاده سلطان میرزای نیرالدوله" ساخته بودند. این مجموعه امروزه خراب شده و به جای آن بقعهای با هشت ستون ساخته شده که بنایی شبیه آرامگاه حافظ در شیراز دارد. چند پله بالا میروی و مزار شیخ و شاگردانش را که در زیر این ایوان در کنار هم دفن شدهاند میبینی. در پای این ایوان و گرداگرد آن، فرزندان و شاگردان بیشتری از حاج ابوالحسن جلوه دفن شدهاند. محمدطاهر تنکابنی و حاج شیخ محمدتقی آملی از شاگردان بنام دفنشده در جوار آرامگاه حاج ابوالحسن جلوه هستند. حکیم میرزا ابوالحسن جلوه یکی از دانشوران جهان تشیع است، او نزد علمای بنام آن زمان به تحصیل علم و حکمت پرداخت. مدرسهای که در تهران، جلوه برای اقامت برگزید دارالشفا نام داشت که ابتدا به دستور فتحعلی شاه برای بیمارستان ساخته شد ولی بعدها به صورت مدرسه درآمد. جلوه 41 سال در این مدرسه به تدریس حکمت، فلسفه و ریاضیات مشغول بود و شاگردان بسیار تربیت کرد. سمت چپ در ورودی آرامگاه اداره تربیت بدنی شهرستان ری، سازهای را برای استراحتگاه دوستداران جهانپهلوان غلامرضا تختی بنا کرده است. آرامگاه تختی بعد از بقعه شیخ صدوق، تنها آرامگاهی است که نوسازی شده و ظاهر مدرنتری دارد. علاوه بر سایبانی که برای استراحتگاه و تجمع دوستدارانش در نظر گرفته شده، سنگ آرامگاه با شیشهای محافظت میشود و شرحی از زندگی او و مدالهای ملی و جهانیای که کسب کرده نیز در این مکان نصب شده است.
![](http://media.isna.ir/content/1410875741952_70.jpg/1)
غلامرضا تختی
* به فاصله نزدیکی از سنگ قبر او، افراد دیگری نیز به خاک سپرده شده و در سایهبان ویژه تختی قرار گرفتهاند که روشن نیست آیا نسبتی با غلامرضا تختی داشتهاند یا خیر. تختی دیماه 1346 در ابن بابویه به خاک سپرده شده است. او 5 شهریور 1309 در خانیآباد تهران متولد شد. یکی از نزدیکان او نقل کرده است که پدرش خواربار فروشی بود که در دکانش بر روی تختی مینشست و به همین دلیل در میان اهالی خانی آباد به حاجقلی تختی شهرت یافت و همین نام بعدها به نام خانوادگی آنها تبدیل شد. تختی در دوران زندگی حرفهایاش رکورددار شرکت در المپیکها و کسب بیشترین مدال در کشتی بود. او به لحاظ جوانمردی، منش و سجایای اخلاقی نیز شهرتی در میان مردم یافته بود. نقل شده یکی از جاهایی که تختی همیشه میرفت، گلفروشی رز نزدیک چهارراه تختجمشید (طالقانی کنونی) بود. او گلهای باغچه خانهاش را میچید، دسته میکرد و میبرد گلفروشی رز که فروش برود. اما مردم دور و برش را میگرفتند و با او گرم حرف زدن میشدند. تختی برای جبران مهربانیها به آنها گل میداد. همین بود که از دهتا دسته گل، یک دسته هم به گلفروشی نمیرسید. بچههای مدرسه به ماشین بنز سفیدش تکیه میزدند و کنار او عکس یادگاری میگرفتند. گلفروش با حرص و جوش از تختی میخواست خودش را از بچهها و مردم پنهان کند. او گوش نمیکرد و میگفت: مردم برای دیدن من آمدهاند؛ چرا باید خودم را پنهان کنم؟
![](http://media.isna.ir/content/1410875646324_67.jpg/1)
غلامرضا تختی
تختی در 37 سالگی درگذشت. اختلاف نظرهای زیادی درباره دلایل مرگ او که در دوره خود به یک اپوزوسیون سیاسی محبوب و با گرایشهای ملیگریانه تبدیل شده بود وجود دارد. چند دقیقهای زیر سایهبان آرامگاهش نشستم؛ در کنار چند نفری که معلوم است از دوستدارانش هستند. تسبیح میچرخانند و فاتحه میخوانند. اغلب کسانی که به این بابویه میروند سری هم به مزار تختی میزنند. کمتر میتوان مزارش را خالی از دوستدارانش دید، آنها یا فاتحهای میخوانند، یا سخن کوتاهی از او میگویند و شاخه گلی هدیهاش میکنند. * از بین معدود تابلوهای راهنمای آرامگاه، یکی هم مربوط به محل دفن شیخ رجبعلی نکوگویان (خیاط) است؛ مزاری که در آرامگاهی خانوادگی "حاج علیاکبر سپاسگزار" قرار دارد. مشخص است که صاحبان این آرامگاه خانوادگی به احترام حضور نکوگویان، تابلوی سردر این آرامگاه را تغییر دادهاند. بر روی تابلویی نوشتهاند "مقبره عبد صالح خدا؛ جناب شیخ رجبعلی نکوگویان (خیاط)" و آن را نصب کردهاند بر روی تابلوی قدیم که میگفت اینجا آرامگاه خانوادگی "حاج علی اکبر سپاسگزار" است.
![](http://media.isna.ir/content/1410875819609_64.jpg/1)
شیخ رجبعلی خیاط
رجبعلی خیاط سال 1262 هجری شمسی، در تهران متولد شد. خودش گفته بود احسان و اطعام یک ولی خدا توسط پدرش موجب شده خداوند چنین فرزندی به وی عنایت کند. از کودکی او اطلاعات چندانی در دست نیست اما خانه خشتی و حجره ساده خیاطی شیخ که از پدرش به ارث برده بود در خیابان مولوی کوچه سیاهها (شهید منتظری) قرار داشت و تا پایان عمر در همین خانه محقر زندگی میکرد. شوق بهرهگیری از مواعظ علما و شنیدن آیات قرآن، رجبعلی را که در 12 سالگی پدرش را از دست داد به حرم شاه عبدالعظیم میکشاند. از تقوا، وارستگی، سادهزیستی و عظمت روح او حکایتهای زیادی نقل کردهاند. او به دیگران توصیه میکرد انسان باید برای خدا خوشاخلاق باشد و با مردم خوشرفتاری کند. آرامگاه او اتاقکی است تمیز و آراسته که کلیددارش با خوشرویی حاضران را میپذیرد. از او درباره شیخ که میپرسم آنچنان با اشتیاق پاسخ میدهد که علاقه او به شیخ نکوگویان را به خوبی نشان میدهد. باید کفشها را درآورد تا بتوان وارد اتاق شد. در هوای گرم تابستان داخل اتاقک برای مراجعهکنندگان بسیار خنک نگه داشته شده. با وجود اینکه در این آرامگاه خانوادگی افراد دیگری نیز دفن شدهاند اما اتاق کاملا فرش شده و پشتیهایی برای راحتی دوستداران شیخ قرار داده شده است. سنگ قبر با پارچه سبز رنگی پوشانده شده و عکسی از شیخ روی آن به حاضران لبخند میزند. منبر ساده و قدیمی رجبعلی خیاط در کنار کتابهای چیده شده قرآن، احادیث و ادعیه که عموما وقف شده قرار گرفته است و علی نکوگویان، یکی از فرزندان او نیز در کنار مزارش دفن شده است. شیخ رجبعلی در 79 سالگی و در شهریور 1340 هجری شمسی، در این آرامگاه دفن شده است.
![](http://media.isna.ir/content/1410877061372_1.jpg/1)
هادی اسلامی
* روبروی مقبره شیخ نکوگویان، چند ردیف جلوتر، هادی اسلامی مدفون شده است. او از بازیگران تئاتر، سینما و تلویزیون ایران است که مردادماه 1372 در این آرامگاه به خاک سپرده شده است. اسلامی، زاده تهران بود و از زمان تحصیل در دبیرستان به بازیگری در تئاتر پرداخت و پس از اتمام تحصیلات متوسطه در سال 1346 نمایشنامه "زیرگذر لوطی صالح" را که شخصا نوشته بود به صحنه برد که با موفقیت فراوان روبرو شد. او پس از انقلاب در فیلمهای بسیاری به ایفای نقش پرداخت و در چهارمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر در سال 1364 در تهران، برنده جایزه بهترین بازیگر مرد برای فیلم اتوبوس شد. اسلامی علاوه بر سینما در چند سریال تلویزیونی از جمله "مرغ حق" (در نقش شهید مدرس) بازی کرده بود. او در سال 72 بر اثر سکته قلبی درگذشت و در این آرامگاه به خاک سپرده شد. * چند متر دورتر از آرامگاه شیخ خیاط، آرامگاه خاندان دهخدا قرار گرفته است. این آرامگاه در مقایسه با بسیاری از آرامگاههای خانوادگی که به شدت فرسوده و یا تخریب شدهاند مرتبتر به نظر میرسد. نمای آجری آرامگاه به تازگی رنگ شده است. در ورودی آن همیشه قفل است و تنها میتوان از پنجره سرکی به داخلش کشید و مزار علی اکبر دهخدا را که سنگ بزرگتری در مقایسه با سنگهای اطراف دارد دید. علامه علیاکبر دهخدا 1257 در تهران و اسفند ماه 1334 در سن 77 سالگی در منزل خود در خیابان ایرانشهر درگذشت. پس از درگذشت دهخدا، خانهاش به دبستانی با نام خودش تبدیل شد. اما در سالهای پس از انقلاب نام او را از روی دبستان برداشتند. او ادیب، لغتشناس، سیاستمدار و شاعر ایرانی و نیز مؤلف و بنیانگذار لغتنامهای با نام خودش بود.
![](http://media.isna.ir/content/1410876549425_62.jpg/1)
علیاکبر دهخدا
![](http://media.isna.ir/content/1410876284053_78.jpg/1)
علیاکبر دهخدا
* مزار شیخ محمدحسین زاهد در آرامگاه خانوادگی دیگری است که با قالیچههایی مفروش شده است. او استاد اخلاق بسیاری از کسانی بوده که در عصر ما خود به عنوان استاد اخلاق شناخته میشدند. شیخ زاهد 40 ساله بود که در مسیر طلب علم و فضیلت گام برداشت. او نفتفروشی بود که گاه به گاه در درس مرحوم آقا سیدعلی مفسر حاضر میشد. در شرح زندگی او آمده است روزی که با چرخ نفتفروشی گذارش به کنار مسجد جامع تهران افتاده بود، دقایقی در پای درس آیتالله مفسر نشست و در آن جلسه تصمیم گرفت به فراگیری علوم دینی بپردازد. مدتی در مشهد و تهران به علمآموزی پرداخت تا جایی که در میان مدرسان تهران، یکی از بهترین و دقیقترین مدرسان ادبیات عرب به حساب میآمد. حکایات بسیاری از فضایل و کمالات شیخ زاهد که عمری در مسیر تقوا و تذهیب نفس تلاش کرد و شاگردان بسیاری داشت نقل شده است. بر در این اتاقک نیز قفلی زدهاند و تنها میتوانی نگاهی از پشت شیشه به داخل بیندازی. اتاق پر است از پرچمهای سبز رنگی که روی بیشتر آنها نامی از امام حسین (ع) و حضرت ابوالفضل ثبت شده است. سنگ مزارش را با شیشه پوشاندهاند و رحل قران، شمعدان و گل و عکسی روی آن قرار داده شده است.
![](http://media.isna.ir/content/1410877340550_60.jpg/1)
محمدحسین زاهد
* مزار دکتر سیدحسین فاطمی نیز تقریباً در میانه این آرامگاه قرار گرفته است. سنگ مزار او و خواهرش «سلطنت فاطمی» حدود نیم متر بلندتر از سنگهای اطرافشان ساخته شدهاند که به یافتنشان کمک میکند. بر روی سنگ مزارش نوشته شده "وزیر خارجه دکتر محمد مصدق و مدیر روزنامه باختر امروز؛ شهادت: سحرگاه 19 آبانماه 1333 ". و شعری بر ضلع سیمانی مزارش حک شده که: "بر سر تربت ما چون گذری همت خواه/ که زیارتگه رندان جهان خواهد بود." پدرش سیدعلی محمد، معروف به سیفالعلماء از روحانیون طراز اول نایین بود. روزنامه "باختر امروز" را پس از شهریور 1320 و آزادتر شدن فضای سیاسی منتشر کرد که بعدها ارگان جبهه ملی شد. در دولت مصدق از کلیدیترین وزیران کابینه و تندروترین مخالف استعمار انگلیس و سلطنت بود. فاطمی در جریان نهضت ملی شدن نفت از همکاران نزدیک مصدق بود. به گفته مصدق، او نخستین کسی بود که پیشنهاد ملیشدن صنعت نفت در سراسر ایران را ارائه داد.
![](http://media.isna.ir/content/1410875907562_57.jpg/1)
حسین فاطمی
پس از کودتای 28 مرداد، مدتی نزد تعدادی از دوستانش در خفا بود. فاطمی 6 اسفند دستگیر شد. برخی نوشتهاند در ابتدای دستگیری تصمیم گرفته میشود در حین دادرسی در دفتر فرمانداری نظامی تهران که آن زمان داخل کاخ شهربانی - ساختمان شماره نه امروزی وزارت خارجه - بود، طی یک حرکت به ظاهر خودجوش مردمی به دست شعبان جعفری(شعبان بیمخ) و مریدانش به قتل برسد، اما وی و خواهرش در این سوء قصد مجروح میشوند. فاطمی7 مهرماه 1333 پس از محاکمه غیرعلنی در دادگاه نظامی به دلیل اقدام برای برکناری شاه و اقدام علیه سلطنت در سحرگاه آبان 1333 اعدام و در کنار شهدای قیام 30 تیر به خاک سپرده شد. * مزار شهدای قیام 30 تیر کمی پایینتر از مزار فاطمی است و نظم و چینش خاص سنگهایشان و کتیبه تخریب شده در مقابل آنها به اولین نگاه توجه ام را جلب میکند. 25 تن از شهدای 30 تیر در سکویی کنار هم دفن شدهاند. روی سنگ قبر همه آنها نوشته شده "شهید راه وطن"؛ عنوانی که مجلس وقت بعد از قیام 30 تیر 1331 و احیای دولت مصدق برای آنها تصویب کرد. چهار سنگ اما در بین این سنگها فقط عنوان شهید راه وطن را دارند و معلوم است که از جمله شهدای گمنام این واقعهاند. اغلب آنها در سنین جوانی شهید شدهاند. از کشتگان 30 تیر آماری در دست نیست. گفته میشود بیشتر آنها در تهران و در این گورستان دفن شدهاند. محوطهای که شهدای 30 تیر دفن شدهاند متعلق به فرد دیگری بوده که مصدق در زمان دفن این شهدا این قطعه زمین را از او خریداری کرده است. شب هفتم دفن آنها، مصدق بر مزارشان حاضر شده، شاخه گلهایی هدیهشان کرده و آنقدر اشک ریخته که حالش بد شده و زیر بغلش را گرفته و بردهاند. در مقابل این سکو نیز کتیبهای قرار دارد که میگویند مصدق به نشانه شهدای 30 تیر در آن مکان نصبش کرده است. نگاشتههای این کتیبه به دلیل واژگونی آن اصلا مشخص نیست و نمیتوان آنها را خواند. با اینکه این کتیبه بر روی زمین نصب شده اما مشخص نیست کی و چگونه واژگون شده است. اگر ندانی که این سازه سنگ و سیمانی کتیبهای بوده است، ممکن است به سادگی از کنارش رد شوی.
![](http://media.isna.ir/content/1410946672254_9.jpg/1)
آرامگاه شهدای 30 تیر
مصدق نیز وصیت کرده بود که او را در کنار این شهدا دفن کنند اما با مخالفت شاه این کار انجام نشد. شاه گفته بود "در همان احمدآباد خودش دفن شود". پیکر مصدق از آن زمان تا کنون در روستای احمدآباد به امانت مانده تا روزی در کنار شهیدان 30 تیر قرار گیرد. * در میانههای قبرستان ابن بابویه، آثار کهنگی و تخریب آرامگاه بیشتر دیده میشود. بیشتر خاندان قاجار، متنفذان و متمولان آن دوره در آن حوالی و بر روی سکوهایی دفن شدهاند. از کنار مزار شهدای 30 تیر که سر برمیگردانی یکی از این سکوها را میتوانی ببینی. سه پله به بالای سکو میخورد و بر روی سکو که حالا به تلی از خاک تبدیل شده تعدادی سنگ دیده میشود. روی یکی از سکوها حدود 9 سنگ که بیشترشان جنس و حکاکی متفاوتی با سایر سنگها دارند و از جایگاه سیاسی و اقتصادی ویژه صاحبان آنها نشان دارند قرار گرفتهاند. هر چه این سنگها کیفیت بالایی دارد، اما اطراف این سنگها کاملا تخریب شده و در نگاه اول اصلا به نظر نمیرسد آنجا قبری قرار گرفته باشد. یکی از این قبور متعلق به اشرف الملوک فخرالدوله، دختر دهم مظفرالدین شاه و مادر علی امینی است. او سال 1261 شمسی متولد شد و در 14 سالگی به عقد محسنخان امینالملک (امینالدوله) پسر علی خان امینالدوله درآمد. پیش از این او را برای محمد مصدق (پسرخالهاش)، خواستگاری کرده بودند اما شاه تمایل داشت دخترش با خاندان متنفذتری وصلت کند، به همین دلیل خواستگاری عبدالحسین میرزا فرمانفرما را رد کرد.
![](http://media.isna.ir/content/1410947133562_18.jpg/1)
فخرالدوله
فخرالدوله از جمله زنان مشهور تاریخ معاصر ایران است. او از چنان جایگاه سیاسی برخوردار بود که واسط بین خاندان قاجار و رضاشاه بود و شاه نیز شخصا به او احترام میگذاشت. فخرالدوله نخستین کسی است که در تهران موسسه تاکسیرانی به راه انداخت. او قصد تاسیس یک مسسه بورس ملی را در ایران داشت که به علت فراهم نبودن شرایط موفق نشد. از جمله کارهای فخرالدوله تاسیس یک آسایشگاه برای سالمندان در املاک موروثیاش واقع در کهریزک بود. بنایی که آغازگر ساخت بزرگترین بنیاد کمکرسانی به از کار افتادگان و سالمندان شده است. محله الهیه در تهران زمانی باغ ییلاقی فخرالدوله بود. او با وجود همه فراز و نشیبهای انتقال قدرت به پهلوی و عزل پدر همسرش تلاش کرد اموال خانوادگی خود را حفظ کند. فخرالدوله سرپرستی 28 فرزند یتیم را برعهده گرفت و امکان تحصیل را برای آنان فراهم کرد. او بانی مسجد فخرالدوله که در محله دروازه شمیران تهران قرار دارد، است؛ مسجدی که روبروی خانهاش ساخته شد و بنای آن در فهرست آثار ملی ایران قرار دارد. فخرالدوله مورد تحسین رجال سیاسی زمان خود بود. مشهور است که رضاشاه دربارهاش گفته بود قاجاریه دو مرد دارد، یکی فخرالدوله و دیگری آقامحمدخان! فخرالدوله در اواخر عمر بر اثر از دست دادن پسرش حسین امینی، دچار اندوه فراوان شده بود. او پس از این واقعه اوقات خود را در باغ الهیه میگذراند و از مراوده با اشخاص خودداری میکرد. مدتی پیش از مرگش خواسته بود او را گورستان ابن بابویه در کنار مزار پسرش به خاک سپارند. او دیماه 1334 در سن هفتاد و سه سالگی در پی یک سکته قلبی درگذشت. در کنار قبر فخرالدوله که کارهای خیر زیادی انجام داده، قبر محمدحسین خان امینی ملقب به امینالدوله نیز وجود دارد، بر روی آن نوشته شده که محمدحسین خان امینی "در پاریس به رحمت ایزدی پیوسته است". سنگی که مشخص است مربوط به اعیان دوره قاجاریه بوده است. * به نظر میرسد سکوی قاجارها، بزرگترین سکوی این آرامگاه است. کمی آن سوتر دو فرزند عبدالحسین فرمانفرمائیان قرار گرفته است. فیروز میرزا (نصرتالدوله) و نظامالدین فرزندان شاهزاده عبدالحسین میرزا فرمانفرما از دیگر قاجاریان مدفون در این گورستان است. فیروز میرزا از نوجوانی به کار سیاست پرداخت، در جریان انعقاد قرارداد ۱۹۱۹ وزیر امور خارجه کابینه وثوقالدوله و یکی از سه امضاءکننده قرارداد بود.
![](http://media.isna.ir/content/1410946817537_12.jpg/1)
فیروز میرزا
وقتی رضاخان روی کار آمد به او نزدیک شد و مدتی در حکومت او وزیر بود. سپس مورد غضب واقع و بازداشت شد. با وساطت مستوفیالممالک آزاد شد و مدتی در خانه تحت نظر بود. رضاشاه پولی را که او برای موافقت با قرارداد 1919 از انگلیسها گرفته بود پس گرفت. فیروز پس از بازداشت دوباره به سمنان تبعید شد و آنجا تحت نظر قرار گرفت. او در سال 1316 در تبعیدگاهش به قتل رسید. سنگ قبر "احترام فیروز" (برزین)، همسر فیروز میرزا نیز در کنار او قرار گرفته است. * روی همین سکو و در کنار این دو سنگ، همسر امیرکبیر نیز خفته است. ملکنساء خانم معروف به عزتالدوله یا ملکزاده خانم دختر محمدشاه قاجار و مهد علیا بود از دیگر اعضای خاندان قاجار است که در این آرامگاه مدفون است. او خواهر ناصرالدینشاه محسوب میشد و پس از مرگ محمدشاه، مهدعلیا 45 روز و تا ورود موکب ناصرالدین میرزای ولیعهد از تبریز نیابت سلطنت را بر عهده داشت. او در این مدت میرزا آقاخان نوری را در اداره امور بسیار به کار گرفت و او را نامزد صدر اعظمی کرد. با ورود شاه جوان متوجه شد شاه میرزا تقیخان امیرکبیر را به عنوان صدر اعظم خود را انتخاب کرده است این موضوع باعث شد میرزا آقاخان نوری رابطه خوبی با امیرکبیر نداشته باشد. به ابتکار ناصرالدین شاه، عزتالدوله به ازدواج امیرکبیر درآمد تا شاید خویشاوندی بتواند این رابطه را بهبود بخشد. ملکزاده با وجود ناخرسندی مهد علیا 27 بهمن 1227 به همسری امیرکبیر درآمد که حاصل این ازدواج دو دختر به نامهای تاجالملوک و همدمالملوک بود که آنها نیز با پسرداییهای خود مظفرالدین میرزا و مسعود میرزا ازدواج کردند.
![](http://media.isna.ir/content/1410947069274_15.jpg/1)
همسر امیر کبیر
پس از عزل امیر و قتل فجیع وی، عزتالدوله که هنوز در مرگ شوهر سیاهپوش بود، به فرمان مادر ابتدا با میرزا کاظم خان (پسر میرزا آقاخان نوری) و سپس با شیرخان اعتضادالدوله و بعد از آن با یحیی خان مشیرالدوله ازدواج کرد. ملکنساء در اواخر عمر گفته بود: یک موی گندیده آن بچه آشپز، میارزید به تمام هیکل این بچه اعیانها! * در میانه این آرامگاه سنگ قبری به نام دکتر امیراعلم حک شده است. آرامگاه خانوادگی امیر اعلم که همسر و تعدادی از بستگان و فرزندانش نیز در اطراف او دفن شده اند. سنگی زردرنگ دارد که سادگی تنها ویژگی برجستهاش است والبته شعری بلند بالا که برای او گفته شده است: دانشور گرامی دانا پزشک نامی، استاد اوستادان دکتر امیر اعلم / دارالشفای مشهد از او گرفت بنیان، بنیاد شیر و خورشید از او شده است محکم ... امیراعلم فرزند میرزا علیاکبرخان قزوینی (معتمدالوزرا) سال 1256 در تهران دیده به جهان گشود. پدرش رایزن فرهنگی ایران در بغداد بود. امیر اعلم تحصیلات ابتدایی و متوسطهاش را در ایران، ترکیه و سوریه به پایان رساند و در دانشکده پزشکی فرانسوی بیروت، مشغول تحصیل طب شد. او تحصیلات خود را در مدرسه نظامی لیون فرانسه در رشته پزشکی به پایان رساند.
![](http://media.isna.ir/content/1410875970586_05.jpg/1)
امیراعلم
وی که در دوره احمدشاه قاجار زندگی میکرد، به نمایندگی از ایران در تعدادی از کنفرانسهای بینالمللی در حوزه بهداشت و پزشکی شرکت کرد. امیراعلم در مدرسه طب به استادی تشریح انتخاب شد و به عنوان عضو مجلس "حفظ الصحه" برای گذرانیدن قانون آبلهکوبی عمومی و ایجاد اماکن مجهز قرنطینه در سرحدات تلاشهای زیادی کرد و قوانین لازم برای آن را از تصویب مجلس شورای ملی گذراند. او سه دوره در مجلس شورای ملی به عنوان نماینده انتخاب شد و قانون طبابت را با کمک پزشکان دیگر به تصویب مجلس رساند؛ امیراعلم با رتبه سرتیپی به ریاست بهداری ارتش انتخاب شد و برای ارتش بهداری مرتب و منظم طبق اصول جدید تأسیس کرد. وی درآمد مطب خود را برای تأسیس بیمارستانی مجهز برای ارتش اختصاص داد، این بیمارستان با وسایل کامل در سال 1303 رسماً افتتاح شد. امیراعلم پس از سه سال تلاش بیمارستان زنان و کودکان را تأسیس کرد. او یک دوره نیز به عنوان وزیر فرهنگ منصوب شد، برای به مصوب شدن قانون آبلهکوبی عمومی بسیار تلاش کرد. امیراعلم در سال 1302 پس از 17 ماه کوشش جمعیت خیریه شیر و خورشید سرخ را دایر کرد و نایبرییس آن شد. این جمعیت توانست در چند زلزلهای که باعث ویرانیهای زیادی شد نقش فعالی در امدادرسانی به مردم آسیبدیده ایفا کند. او در سال 1340 و در 84 سالگی درگذشت. اکنون بیمارستان امیراعلم تهران در خیابان سعدی به نام اوست. * در میان قبور آرامگاه ابن بابویه، مزار میرزاده عشقی معماری خاصی دارد که در نگاه اول توجه را به خود جلب میکند. عکس و اشعاری از او روی این سنگ حک شده است و بیشتر کسانی که به این آرامگاه مراجعه میکنند سری هم به مزار این شاعر معاصر ایران میزنند. در بنای مزارش، سنگی به کار رفته که کمتر برای قبور از آن استفاده میشده. برچسبهای نصبشده برای گرامیداشت نودمین سالگرد شهادتش، حکایت از آن دارد که دوستدارانش سری به مزار او میزنند. سیدمحمدرضا کردستانی معروف به میرزاده عشقی، در 1273 در همدان متولد شد. شاعر دوران مشروطیت، روزنامهنگار و نویسنده جسوری که سرانجام 12 تیر 1303 شمسی، در 31 سالگی و در دوره نخستوزیری رضاخان در تهران ترور شد. او "روزنامه عشقی " را در همدان منتشر کرد. در مجلات و روزنامهها اشعار و مقالاتی منتشر میکرد که عموما مضامین وطنی و آزادیخواهانه داشت.
![](http://media.isna.ir/content/1410954360961_22.jpg/1)
میرزاده عشقی
عشقی از مخالفان سردار سپه بود و با صراحت لهجه و نکتهبینی به بیان انتقادات خود میپرداخت. آثارش در جامعه تاثیر زیادی در بین مردم و نخبگان میگذاشت. علاقه و اشتیاقش به موضوعات اجتماعی او را از دنیای شعر و شاعری به روزنامهنگاری هم رساند. عشقی نشریه "قرن بیستم" را منتشر کرد که البته در دوره انتشار سهسالهاش، شمارههای آن از 20 شماره افزونتر نشد. خودش گفته بود که در زمان انتشار تنها دو مشترک داشته است. نخستین آثار نیما یوشیج، پدر شعر نو پارسی، برای نخستین بار توسط وی در روزنامه قرن بیستم چاپ شده است. عشقی در شماره اول روزنامه قرن بیستم، کاریکاتورها، اشعار و طنزها و مقالات تندی در انتقاد از جمهوری و جمهوریخواهان اختصاص داد. او جمهوری رضاخان را جمهوری قلابی توصیف و مخالفت خود را با آن اعلام کرد که بلافاصله از طرف شهربانی، شمارههای آن، جمع و سانسور شد. گفته میشود عشقی به دلیل انتشار این مقالات، در 12 تیر 1303 شمسی به دست دو ناشناس کشته شد. قاتلان عشقی گریختند و تنها مردم توانستند یک نفر از آنها - ابوالقاسم بهمن- را دستگیر کنند؛ فردی که با وجود تشکیل پرونده، سرانجام تبرئه شد. مرگ او تا مدتی فضای رعب و هراس را در روزنامهنگاران زمانش ایجاد کرد. این شعر معروف بر کنار سنگ قبر وی حک شده است: خاکم به سر، ز غصه به سر، خاک اگر کنم / خاک وطن که رفت، چه خاکی به سر کنم؟ من آن نیم به مرگ طبیعی شوم هلاک / وین کاسه خون به بستر راحت هدر کنم معشوق عشقی ای وطن ای عشق پاک من/ ای آن که ذکر عشق تو شام و سحر کنم بر مزارش نوشتهاند که : "در راه آزادی قربانی گردید." * در ردیفهای کناری این آرامگاه مزار استاد حسین بهزاد قرار گرفته است؛ مینیاتور و نقاش مشهور ایرانی که در کنار همسرش آرمیده است. سنگ قبر بهزاد کمی بلندتر از همسرش طراحی و نصب شده است. از نکات جالب توجه درباره آنها این است که همسرش نیز چند ماه بعد از درگذشت بهزاد از دنیا رفته است. حسین بهزاد در سال 1273 در تهران متولد شد. دوران کودکی او به دلیل درگذشت پدرش در مشقت و رنج گذشته است. در جایی گفته بود گاهی نان خالی هم گیرش نمیآمد و مجبور بود گرسنه بخوابد. اما عشق به طراحی و نقاشی او را زنده نگاه میداشته و گاهی نیمهشب در نور مهتاب نقاشی میکرده است. پدرش میرزا فضلالله اصفهانی نقاش و قلمدانساز بود. هفت ساله بود که پدرش او را به شاگردی در دکان استاد قلمدان ساز گذاشت. بعد از مدت کوتاهی پدرش و استاد ملاعلی هر دو به مرض وبا درگذشتند. بهزاد که از سن 18 سالگی کارگاه مینیاتوری مستقلی دایر کرده بود، مینیاتورهایی برای چندین موزه کشید و پس از آن به شهرت رسید. او برای مطالعه در آثار نقاشی جدید و قدیم هنرمندان اروپایی، بارها از اروپا دیدن کرد و در موزه لوور بر آثار قدیمی مینیاتور ایران مطالعه کرد. بهزاد 17 نمایشگاه در داخل و خارج کشور برگزار کرد، چندین جایزه و مدال گرفت. هنرمندان ایرانی و خارجی به علت هنر و اخلاق انسانیاش بسیار او را دوست داشتند. مرحوم ملکالشعرای بهار در مدح او شعری سرود. او که سالها کارمند فنی اداره کل باستانشناسی و استاد مینیاتور هنرستان هنرهای زیبای تهران بود، در مدت زندگی خود قریب 400 کار هنری به وجود آورد و هنر مینیاتور را به اوج خود رساند.
![](http://media.isna.ir/content/1410946322283_8.jpg/1)
حسین بهزاد
"ژان کوکتو" نویسنده و هنرمند معروف فرانسوی درباره وی گفته است: بهزاد پیغمبر افسونگری است از مشرقزمین داستانسرا. اگر همیشه مشرق زمین به قصههای هزار و یک شب و کاخهای طلایی و کنیزکان زیبایش برای ما داستانها میگفته این بار، مردی با موهای سفید و چشمان با نفوذ و اندامی با خطها و رنگهایش اشکال افسونکننده در مقابل چشمان ما گسترده است. بدون شک در مینیاتور قرن ما، یک استاد از جهت قدرت طرح و رنگآمیزی وجود دارد که او حسین بهزاد هنرمند ایرانی است. دو سنگ قبر جدا افتاده از سنگهای دیگر، خاطره گلهها و انتقادهای برادرزاده این نقاش چیره دست را به یادم میآورد. او در جایی گفته بود استاد بهزاد با میرزاده عشقی دوستی صمیمانهای داشت. میرزاده عشقی بسیار به حجره محل نقاشی و کارگاه استاد بهزاد میآمد و آنجا همدیگر را میدیدند. آنها از نظر فکری خیلی به هم نزدیک بودند. استاد بهزاد از ترور میرزاده عشقی به شدت متاثر شده بود و بسیار گله میکرد. رفت و آمدها به مزار عشقی آنقدر زیاد شد تا اینکه استاد بهزاد در سالهای بعد آرامگاهی را در گوشه شمال غرب ابن بابویه نزدیک قبر میرازده عشقی خرید و با نظر و دید هنرمندانه خودش دستور داد که آن را بسازند. ساخت این آرامگاه حدود سال 1334 همزمان با خرید خانه محل زندگیاش در خیابان نوفلاح تمام شد. او گفته بود: این آرامگاه شبیه یک ویلا به سبک آن دوره بود. شیروانی قدیمی داشت. اتاق بزرگ و یک آشپزخانه و سرویس بهداشتی. چاهی هم در آن زده بودند. وقتی استاد فوت کرد او را در این آرامگاه به خاک سپردند، نزدیک یک ماه بعد همسرش از دار دنیا رفت و او را هم کنار عمویم در این آرامگاه به خاک سپردند. سه سال بعد هم پدر من، برادر استاد فوت کردند و در این آرامگاه دفن شدند. شهرداری برای تخریب آرامگاه حتی از ما اجازه نگرفت. وقتی ما خبردار شدیم که با لودر آمدند و آرامگاه را فرو ریختند؛ آرامگاهی که بهزاد با سلیقه و وسواس آن را ساخته و تزیین کرده بود. وقتی من رسیدم سنگ قبر پدرم و استاد و همسرش شکسته و روی هم ریخته شده بود. برادرزاده بهزاد انتقاد کرده بود که این مکان را تخریب کردند و 15 سال است که بازسازی آن به نتیجهای نرسیده است. امروز هم محدوده آرامگاهی که بهزاد ساخته بود از فضای خالی اطراف سنگ قبر او و همسرش پیداست. در فاصله 12 متری از این سنگ هیچ سنگ دیگری نیست. هیچ گوشهای از این آرامگاه را نمیتوان این گونه که این دو سنگ قرار گرفتهاند یافت؛ دو سنگ در کنار دیوار و فضای خالی در اطراف آن. در این آرامگاه چاههای آبی هم کنده شدهاند که یکی از آنها نزدیک آرامگاه پیشین بهزاد بوده است. ساکنان این منطقه میگویند بیشتر این چاهها هنوز آب دارند و به همین دلیل روی آنها را با ورقههای چوبی پوشاندهاند. خادمان ابن بایویه از این چاهها برای آبیاری درختان آن استفاده میکنند. * در ضلع شمالی آرامگاه، مزار "ابراهیم ناهید" قرار گرفته است. سنگ سیاهرنگی که رویش نوشته "مدیر روزنامه ناهید"؛ از آن سنگهایی که اتفاقی میتوان پیدایش کرد. جزئیاتی از زندگی میرزا ابراهیم ناهید شیرازی منتشر نشده است. تنها در همین اندازه که او در 1300 شمسی روزنامه "ناهید" را در تهران تاسیس و منتشر کرد که اولین روزنامه کاریکاتوریستی و انتقادی - اجتماعی بوده که از 22 فروردین 1300 تا 20 اردیبهشت 1312 با وقفههایی در تهران منتشر میشده است. از آنجا که مقالات آن به زبان ساده عوامفهم نوشته میشد، مورد استقبال عموم مردم قرار میگرفت.
![](http://media.isna.ir/content/1410954535432_27.jpg/1)
مدیر روزنامه ناهید
نخست ارگان طنزآمیز هواداران سردار سپه بود و با مخالفان او در میافتاد و به آنان ناسزا مینوشت، اما در طول عمر ده - دوازده سالهاش با مخالفان همراه گشت و بارها توقیف شد و عاقبت اداره روزنامهاش را به آتش کشیدند و به عمرش پایان دادند. باستانی پاریزی در کتاب «نای هفتبند» درباره این روزنامه نوشته است: ناهید (ستاره صبح) مهمترین روزنامه فکاهی است که بعد از کودتا به مدیریت میرزا ابراهیم ناهید منتشر میشد. ... اثر این روزنامه و کاریکاتورهای جالب آن در جامعۀ آن روز کاملاً آشکار است و بسیاری هنوز هستند که از آن خاطراتی دارند و مبارزات و زدوخوردهای او مشهور است. اینکه باستانی نام "ستاره صبح" را میآورد، به این دلیل است که ناهید هر گاه توقیف میشد، به نامهای دیگری، از جمله "ستاره صبح"، منتشر میشد. دفتر روزنامه ابتدا در خیابان چراغ برق کوچه عظیمی قرار داشت، ولی بعدها محل آن به خیابان لالهزار انتقال یافت و در همین محل بود که آن را به آتش کشیدند. یک سال پس از انتشار این شماره در اثر حریق ناگهانی اداره روزنامه ناهید با خاک یکسان شد و بعضی حریق را عمدی دانسته و به تیمورتاش، وزیر دربار وقت، نسبت دادهاند. میرزا ابراهیم سرانجام در تهران درگذشت. * از مزار مرشد چلویی که سراغ می گیرم، جایی در ضلع شمالی آرامگاه را نشان می دهند. محل دفن او در ردیف های نزدیک به ضلع شمالی این آرامگاه و در محدوده صحن امامزاده هادی قرار گرفته است که به واسطه قرار گرفتن در ارتفاع بالاتر از محدوده ابن بابویه متمایز میشود.
![](http://media.isna.ir/content/1410954994728_23.jpg/1)
حاج مرشد چلویی
حاج میرزا احمد عابد نهاوندی، مشهور به مرشد چلویی، یکی از عرفای بنامی بود که در بازار تهران جنب مسجد جامع، طباخی داشت و برای عموم سخنرانیهای هفتگی برپا میکرد. چون با مردم با زبان شعر و پند و اندرز برخورد میکرد به "حاج مرشد" معروف بود. تنها نسخه دیوان اشعار عرفانی ساعی در زمان خود در آتشسوزی مغازهاش سوخت؛ از این رو پس از تدوین اشعار به جا مانده به «دیوان سوخته» مشهور شد. او اجازه چاپ اشعار خود را نمیداد، پس از درگذشتش تا کنون چندبار چاپ شده است. حاج مرشد از دوستان نزدیک شیخ رجبعلی خیاط و حاج اسماعیل دولابی بود. وی سال 1357 و در نود سالگی در تهران درگذشت. قبر وی در امامزاده هادی در جنب ابن بابویه قرار گرفته است. * در این آرامگاه مزار رحیم مؤذنزاده اردبیلی اذانگوی مشهور ایران و جهان اسلام در مقایسه با سایر قبوررنگ تازگی دارد. "حی علی الصلوه" بر دیوار طراحی شدهای که در جوار این مزار قرار گرفته نشان از مدفن پدر و پسری دارد که هر دو از اذانگویان مشهور ایران بودهاند. رحیم موذنزاده اردبیلی در 1304 در اردبیل متولد شد. او در آواز بیات ترک و در گوشه روحالارواح اذان سر میداده است. این اذان در سال 1334 در استودیو یک رادیو ضبط شد. سال 1387 اذان رحیم مؤذنزاده �
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 48]
صفحات پیشنهادی
سخنرانی روحانی در سازمان ملل+ تصاویر
سخنرانی روحانی در سازمان ملل تصاویرحسن روحانی رییس جمهوری در شصت و نهمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد به ایراد سخنرانی پرداخت 1393 07 04تصاویر/ اینجا شهید آباد است
تصاویر اینجا شهید آباد است روستای تروجن از توابع شهرستان بهشهر استان مازندران است در دوران دفاع مقدس اهالی این روستا 51 شهید 8 آزاده و 187 جانباز به انقلاب هدیه کردند و نام این روستا به شهید آباد مزین شد عکس مهر ۰۶ ۰۷ ۱۳۹۳ - ۰۷ ۵۰موضع گیری گورباچف نسبت به سخنان ضد روسی اوباما
موضع گیری گورباچف نسبت به سخنان ضد روسی اوباما بین الملل > اروپا - تشنیم نوشت رئیس جمهوری شوروی سابق ضمن رد همه انتقادات آمریکا به روسیه در مجمع عمومی سازمان ملل گفت که تنها یک تب عمده و اساسی در دنیا وجود دارد و آن آمریکا و ادعای رهبری آن است به گزارش گروه بین الماعتراض فعالان آمریکایی مراسم سخنرانی لیبرمن را متوقف کرد+تصاویر
اعتراض فعالان آمریکایی مراسم سخنرانی لیبرمن را متوقف کرد تصاویرتعدادی از فعالان گروه کدپینک با حضور در مراسم سخنرانی لیبرمن وزیر خارجه اسرائیل در آمریکا با قرمز رنگ کردن دستان خود و سر دادن شعار علیه جنایات رژیم صهیونیستی این سخنرانی را متوقف کردند سایت جبهه جهانی مستضعفین نوشدختر ۶ ماههای که سخن میگوید! +عکس
دختر ۶ ماههای که سخن میگوید عکس ایزابلا اونیشیک نوزاد انگلیسی تباری است که از بدو تولد با نوزادان دیگر تفاوت داشت این دختر کوچولو که تنها شش ماه دارد به راحتی صحبت می کند هنگام گرسنگی از مادرش تقاضای شیر کرده و حتی می تواند آهنگ بنوازد او نابغه است ایزابلا اونیشیک نوزادوبلاگ آفتاب راه ایست! اینجا بسیجیها ایستادهاند+تصاویر
وبلاگ آفتاب راهایست اینجا بسیجیها ایستادهاند تصاویردشمنان کشور ما سعی میکنند با تبلیغات سوء این طور القا کنند که بین آرمانهای جوانان امروز و جوانان دهه 60 ایران اسلامی جدایی افتاده است اما باید به آنها گفت ایست لطفاً تند نروید اینجا بسیجیها همچنان ایستادهاند به گزارش سرتصاویر / جشنواره شادی و همدلی
تصاویر جشنواره شادی و همدلی جشنواره شادی و همدلی صبح جمعه با شعار دوستی و مهربانی در شهر زیر آب شهرستان سواد کوه استان مازندران با حضور گسترده مردم و خانواده معظم شهدا برگزار شد تاریخ انتشار ۲۹ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۲ ۰۰منچستری ها در تعطیلات + تصاویر
منچستری ها در تعطیلات تصاویربازیکنان فن خال می توانند از نیمه هفته تعطیلات بهره ببرند در شرایطی که منچستریونایتد این فصل را در جام قهرمانان اروپا حضور ندارد بازیکنان فن خال می توانند از نیمه هفته تعطیلات بهره ببرند کاپیتان وین رونی به همراه همسرش کولین به رستوران مشهوری درکدام شرکتهای بزرگ تکنولوژی حقوق بیشتری به کارکنان خود می دهند؟ + تصاویر و میزان حقوق
کدام شرکتهای بزرگ تکنولوژی حقوق بیشتری به کارکنان خود می دهند تصاویر و میزان حقوق شرکت های بزرگ تکنولوژی و فناوری معمولا از نظر مالی تا جای ممکن کارکنان خود را پشتیبانی می کنند و حقوق های خوبی به آنها پرداخت می کنند همیشه یکی از داغترین و پر حاشیهترین مسائلی که در مورد شرکسخنگوی هیأت مدیره باشگاه پرسپولیس در گفتوگو با فارس: نوع امتیازگیری تیم نشان داده شوک وارد شده مثبت بوده است/
سخنگوی هیأت مدیره باشگاه پرسپولیس در گفتوگو با فارس نوع امتیازگیری تیم نشان داده شوک وارد شده مثبت بوده است برای تقویت تیم منتظر نیاز کادر فنی هستیمسخنگوی هیأتمدیره باشگاه پرسپولیس گفت نوع امتیازگیری پرسپولیس در این دو بازی نشان داده که شوک وارد شده به تیم مثبت بوده است مهدیاسکاتلندی ها در غم + تصاویر
اسکاتلندی ها در غم تصاویر ناراحتی طرفداران استقلال اسکاتلند از رای منفی اکثریت مردم این منطقه به ادامه اتحاد با بریتانیا شهر ادینبورو مرکز اسکاتلند ناراحتی طرفداران استقلال اسکاتلند از رای منفی اکثریت مردم این منطقه به ادامه اتحاد با بریتانیا شهر ادینبورو مرکز اسکاتلند فردامخلق تصاویر هنرمندانه با شن و صدف های ساحلی
خلق تصاویر هنرمندانه با شن و صدف های ساحلی منبع باشگاه خبرنگاران تاریخ انتشار ۲۹ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۲ ۲۰تصاویر/ افتتاحیه مسابقات آسیایی اینچئون
تصاویر افتتاحیه مسابقات آسیایی اینچئون مراسم افتتاحیه مسابقات هفدهمین دوره بازیهای آسیایی اینچئون بعد از ظهر دیروز در شهر اینچئون کره جنوبی برگزار شد تاریخ انتشار ۲۹ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۲ ۰۲ملاقات روحانی و اوباما به نفع آمریکا و به ضرر ایران است/ روحانی در حمایت از غیرنظامیان در سازمان ملل سخنرانی ک
سیاسی دولت شیخ الاسلام در گفتگو با مهر ملاقات روحانی و اوباما به نفع آمریکا و به ضرر ایران است روحانی در حمایت از غیرنظامیان در سازمان ملل سخنرانی کند مشاور بین الملل رئیس مجلس شورای اسلامی ضمن ارائه پیشنهاداتی جهت محور سخنرانی رئیس جمهور در شصت و نهمین مجمع عمومی سازمان مللامروز به روایت روزنامه ها 93/06/29 + تصاویر
امروز به روایت روزنامه ها 93 06 29 تصاویرعناوین برخی روزنامه های صبح 29 شهریور ماه در زیر آمده است 1393 06 29اتومبیل و تیپ جدید بالوتلی + تصاویر
اتومبیل و تیپ جدید بالوتلی تصاویرماریو بالوتلی از زمانی که دوباره به لیگ برتر انگلیس برگشته بیشتر از قبل مورد توجه رسانه ها قرار دارد مهاجم ایتالیایی لیورپول که همین چند روز پیش نخستین گلش برای این تیم در لیگ قهرمانان اروپا را زد این روزها با اتومبیل جدیدش بر سر تمرینات می رودتصاویر اسکان دانشجویان دکتری دانشگاه تهران در سالن مطالعه!
حوزه و دانشگاه به دلیل کمبو خوابگاه صورت گرفت تصاویر اسکان دانشجویان دکتری دانشگاه تهران در سالن مطالعه کوی دانشگاه تهران برخی از دانشجویان دکتری دانشجویان پسر کوی را در سالن های مطالعه 4 خوابگاه اسکان داد به گزارش خبرنگار مهر کوی دانشگاه تهران با آغاز سال تحصیلی جدید 94-93-
گوناگون
پربازدیدترینها