واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: تنهایی همراه با عشقی عمیق در شعر امیلی دیکنسون
عزیزم من را با دو میراث از خود تنها گذاشتی یکی از عشق خدا راضی خواهد بود آیا این را تقدیم من خواهد کرد؟
مرا تنها گذاشتی اثری از امیلی دیکنسن (Emily Dickinson): تحلیل و بررسی
نویسنده: گری گمبر (Garry Gamber)
عزیزم من را با دو میراث از خود تنها گذاشتی
یکی از عشق
خدا راضی خواهد بود
آیا این را تقدیم من خواهد کرد؟
من را تنها گذاشتی با مرزهایی از درد و عذاب
وسیع به وسعت دریا
بین جاودانگی و زمان
آگاهی تو و من
من را تنها گذاشتی یک شعر کوتاه خارقالعاده است. این شعر بین دو ایدهی وسیع در دو قطعهی چهار بندی ارتباط برقرار میکند.
مشخصا امیلی دیکنسن (Emily Dickinson) این شعر را دربارهی شخصی که دوست داشته نوشته است. مشخص نیست که شعر در مورد شخصی است که خیلی از او دور بوده است یا اینکه آن شخص مرده است. هر دوی اینها در زندگی امیلی وجود داشته است. طبیعت شعر به گونهای است که میتواند بدین معنی باشد که هر دو حالت برای او اتفاق افتاده باشد یا اینکه همراه با جدایی فیزیکی و احساسی آن دو شخص نیز باشد.
این شعر احتمالا در سال 1862 سروده شده است در زمانی که دیکنسن بیشترین اشتیاق را برای نوشتن شعر داشته است. در این سال او نزدیک به 362 شعر را سرود.
بهترین دوست او چارلز (Reverend Charles Wadsworth) او را در سال 1862 به مقصد سانفرانسیسکو ترک کرد. و بیشترین احتمال برای شخص دوم در این شعر به او برمیگردد. دیکنسن اولین بار او را در سال 1855 در فیلادلفیا دید و بعد از آن فقط دوبار او را به طور شخصی دید که یکی از آنها درست قبل سفر چارلز به سانفرانسیسکو بود. اگرچه وابستگی احساسی امیلی به چارلز برای همیشه در او باقی ماند و او نامههای زیادی برای چارلز نوشت. امیلی او را عزیزترین دوست زمینی خود صدا میزند. متاسفانه اکثر نامههای او به دست چارلز نرسید و نامههای چارلز نیز به درخواست امیلی بعد از مرگش سوزانده شد.
اولین بخش شعر "من را تنها گذاشتی" به معنی تنهایی همراه با عشقی عمیق است، عشقی که حتی خداوند نیز از آن راضی خواهد بود. این جمله معنای تاثیرگزاری دارد و نیاز به توضیح اضافه ندارد.
قسمت بعدی شعر درمورد بیهودگی و پوچی باقیمانده است. مشخصا درد و رنج زیادی برای اوست. به بزرگی دریا و تا ابدیت. این میراث با میراث قبلی به طور قابل توجهی در تضاد است.
قطعه سوم برای اینکه سردرگمیها را بهم گره بزند نوشته نشده است. در آخرین خط قطعه دوم "آگاهی تو و من" به نظر میرسد که به طور موثری خواننده را از دو ایدهی ذکر شده به وجود دو انسان واقعی نیز آگاه میکند.
قطعات کاملا رسمی و به صورت یک تصنیف عاشقانه نوشته شدهاند. هجای موکد در شعر با یک هجای غیر موکد همراه شده است. قافیهها نیز در خط دوم و چهارم هر قطعه با دقت بهکار رفتهاند. هیچ قافیهی نزدیکی در این شعر بهکار نرفته است. و همچنین استفاده از تکرار عبارت "من را تنها گذاشتی" در شروع هر قطعه به ساختن یک شعر رسمی بسیار کمک کرده است.
یک نتیجهگیری برای این ویژگی شاعرانه این است که دیکنسن توانسته یک شعر کوتاه پرمعنا را که به آسانی قابل فهم است خلق کند. مهارت و بصیرت او هر دو قابل تحسیناند.
**********
گری گمبر معلم یک مدرسهی عمومی و موسس یک شرکت است. مقالههای او درمورد سیاست، املاک و ساختمان، سلامتی و تغذیه و سرویسهای ملاقات اینترنتی است. او مالک سایت Advisor.com و سرپرست Radio.com میباشد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]