واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: شنبه ۵ مهر ۱۳۹۳ - ۰۰:۵۵
محمدرضا یوسفی گفت: خلق رمانهای نو بر اساس اسطورهها و افسانههای کهن متناسب با شیوههای تازه نگارشی نیازمند پشتیبانی و حمایتهای جدی است که در جامعه ما صورت نمیگیرد؛ بنابریان عجیب نیست که نامی از شخصیتهای اسطورهیی ما در میان آثار پژوهشی جهان نباشد. این نویسنده ادبیات کودک و نوجوان در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در ادامه اظهار کرد: این در شرایطی است که کشور ما در قیاس با کشورهایی همچون عراق و افغانستان به لحاظ فرهنگی و صنعتی جلوتر است و در حالیکه فرهنگستان فولکلوریک در این دو کشور وجود دارد، اما در کشور ما بحث جمعآوری آثار فولکلور به صورت خودجوش و مردمی انجام میشود. نویسنده مجموعه «افسانههای شاهنامه» افزود: اگر چه افرادی همچون دکتر قنواتی و وکیلیان کارهایی را در این زمینه انجام دادهاند اما هنوز اتفاقی نیفتاده است؛ چرا که حمایتی در این زمینه از سوی دولتمردان ما صورت نمیگیرد. اگر بنیاد نیشابوری وجود دارد که از جیب خود هزینه میکند تا بخشی از فرهنگ را ماندگار کند، این کار صرفا توسط عشاق انجام میگیرد و میدانیم که این افراد از نظر مالی و امکانات در مضیقه هستند. یوسفی یادآور شد: حمایت دولتی باعث میشود تا در کشورهایی همچون عراق و افغانستان، آثار فولکلوریک هر دهه جمع آوری شود، در حالیکه 50 سال است که اثار فولکلوریک ما به همین شیوه که تا کنون جمعآوری شده جمعآوری شده است، یعنی کار جدی نیازمند امکانات جدی است؛ امکاناتی که هرگز توسط بخش دولتی تأمین نشده است. او با بیان اینکه در ایران هیچ مرکز آماری وجود ندارد تا در زمینه انتشار آثار ادبی در قالبهای متنوع اعم از رئال، فانتزی، سوررئال و غیره اطلاعات قابل اتکایی را در اختیار پژوهشگران و مخاطبان قرار دهد گفت: شورای کتاب کودک به عنوان یکی از مراکز مهم در این زمینه نشان داده است که طی سال گذشته 30 تا 40 درصد آثار بازنویسی ادبیات کودکان و نوجوانان بیشتر شده است. این رویکرد عمدتا در افسانهها و اسطورهها بوده است. در حالیکه بازآفرینی این آثار تعداد کمتری را نشان داده است. نویسنده فیلمنامه سریال «افسانه زال» افزود: علت این است که نویسنده برای نگارش هر اثری نیازمند پشتوانه و حمایت جدی است. هر کسی نمیتواند در زمینه اسطورهها به کار بازآفرینی بپردازد. تنها کسانی در این زمینه موفق خواهند شد که بر روی اسطورهها مطالعات میدانی انجام داده باشند. اما این موضوع بدیهی است که رویکرد افسانهها و اسطورهها در جامعه ما مثبت بوده است و این به شرایط اجتماعی جامعه برمیگردد. نگارنده «وقتی گنجشکی جیکجیک یاد میگیرد» تاکید کرد: در دوران کلاسیسمها در اروپا و بعد از قرون وسطا بحث هویتیابی برای آحاد مردم حائز اهمیت قرار گرفت و در جریان صنعتی شدن اسطورههای نوین از دل اسطورههای کهن خلق شدند، یعنی در دوران مدرن با بازگشت به اسطورههایی همچون اودیسه، اسطورههای دیگری شکل گرفتند. در جریان تغییر و تحولات اجتماعی از یکسو اندیشهها بیدار میشوند و از سوی دیگر آثار کهن بازتولید. این نویسنده گفت: رویکرد ما به اسطورهها قوی است. امروز و در دو دهه اخیر رغبت نسل جوان به آثار باقیمانده از کوروش و داریوش شاهنامه و دیگر آثار کهن به مراتب بیش از گذشته است. من زمانی که دست به نگارش افسانه شیر سپید زدم نمیدانستم چه کسانی این اثر را خواهند خواند، در حالیکه میدانستم آموزش و پرورش نسبت به این اثر هیچ علاقهای را نشان نمیدهد. یا زمانی که اردشیر بابکان را در دست نگارش داشتم میدانستم که مخاطبان آن نسل جوان جامعه خواهند بود. این اتفاق یعنی رویکرد به گذشته به شیوه عمیق در جامعه ما شکل گرفته است. محمدرضا یوسفی تصریح کرد: حوزه اسطورهشناسی ایران با حضور استادانی همچون ندوشن و زرینکوب در حوزه نظری رو به گسترش است. طبیعتا در چنین شرایطی که علاقه به اسطورهها نسبت به پیش از انقلاب چندین برابر شده است حوزه ادبیات کودک و نوجوان نیز نمیتواند و نباید نسبت به این گنجینههای کهن بیتفاوت باشد. از همینروست که شاهدیم ناشران بنامی همچون افق، پیدایش و قدیانی فایلی از فایلهای خود را به اسطورهها و ادبیات کهن اختصاص دادهاند. حتی بخش دولتی مستقل یعنی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نیز نسبت به این مقوله بیتفاوت نیست و اگرچه مجموعه کارهای استاد علیاکبر صادقی از دهه 70 هنوز گرد و خاک میخورد اما مجموعه شاهنامه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان راهی بازار شده است. این نویسنده تاکید کرد: اما اینکه چرا اسطورههای نوین تولید نمیشود، من معتقدم این کار به حمایت مالی جدی نیازمند است و کار پژوهشی عمیق و دقیق میخواهد. راستی چرا در شرایطی که عراق و افغانستان دارای فرهنگستان فولکلوریک هستند، پژوهشگران ما نتوانستهاند چنین تشکلی دست داشته باشند. در حالی که پستمدرنیسم تفکر غالب جهانی است و تلاشهای فردی به تجربه ثابت کرده است که نمیتواند پاسخگوی نیاز جامعه در چنین شرایطی باشد. یوسفی همچنین گفت: من مجموعه چندجلدی شاهنامه را نوشتهام. این کار من یک کار ذوقی بود و اگر دو استاد دانشگاه کار من را نقد میکردند و مورد بررسی قرار میدادند چه بسا کار بهتر و شکیلتر و عمیقتر میشد، اما در جامعهای که کتاب ماه آن تعطیل میشود و جایی برای نقد پویا نمانده است و پژوهشنامه کودک و نوجوان آن به زحمت منتشر میشود چه جای صحبتی از این حرفهاست؟ این نویسنده یادآور شد: یعنی مشکلات ما فراتر از مشکلات ممیزی نشر است. جامعه ما نیازمند کارهای کلانی است که هرگز همتی در بین دولتمردان ما نداشته است. در حوزه اسطوره ما نیازمند کسانی هستیم که مباحث اسطورهیی را تئوریزه کرده و براساس نمادها نیازهای اسطورهیی را مرزبندی کنند؛ در حالیکه برای خیلی از دولتمردان ما این هنوز مسأله نشده است که چرا اسطورههای ایرانی به اندازه اسطورههای رومی شناخته نشدهاند. بسیاری از اسطورهشناسان عصر حاضر نسبت به اسطورههای ایرانی ناآگاه هستند، یعنی بحث تحریم نه تنها در حوزه اقتصاد بلکه در حوزه فرهنگ هم نار خود را کرده است؛ بنابراین میبینیم که اگر چه اثری همچون مجموعه مستند «زنان مقدس» بتانی هیوز وارد بازار جهانی میشود در آن نامی از زنان ایرانی نیست. انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 66]