واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: رویدادهای سرنوشتساز جنگ در قالب کارهای مستند به نمایش درآمدند
فیلمهای مقاومت؛ چشم دربرابر چشم
تاریخ انتشار : پنج شنبه 3 مهر 1393 ساعت 08:30 | شماره خبر : 1652242503410104104 تعداد بازدید: 1
فیلمهای مقاومت نهتنها پس از جنگ جهانی دوم، که در زمان جنگ هم وجود داشت. اما شکل و شمایل این آثار در دو دوره هنگام و پس از جنگ متفاوت بود. فیلمهای مقاومت در دوران جنگ، به دلیل حال و هوای خاص جنگی، تبلیغاتی و هیجانانگیز بود. از آنجا که صنعت فیلمسازی در دوران جنگ جهانی اول هنوز به موقعیت ویژه و متفاوتی نرسیده بود، فیلمهای مقاومت هم در آن ایام از شرایط خاص برخوردار نبود.
اما زمانی که جنگ جهانی دوم رخ داد و اکثر کشورهای دنیا را به صورت مستقیم و غیرمستقیم درگیر خود کرد، فیلمهای جنگی و همچنین فیلمهای مقاومت هم خود را به شکل کامل به نمایش گذاشت. هنرمندان کشورهای مختلف (بخصوص آنها که جنگ را از نزدیک تجربه میکردند) دوربینهای خود را روی دوش گذاشته و همراه سربازان راهی جبهههای جنگ شدند. آنها مقدار زیادی فیلم خبری و مستند از رویدادهای مهم و سرنوشتساز جنگ گرفتند. این فیلمها در قالب کارهای مستند روی پرده رفت و بعدها از شبکههای مختلف تلویزیونی به نمایش درآمد.
در عین حال، همین فیلمها منبع الهام فیلمسازان شد تا براساس آنها، فیلمهای درام و داستانی تولید و خلق کنند. وقتی صحبت از فیلمهای مقاومت میشود، بیش از هر کشور دیگری نام اتحاد جماهیر شوروی(سابق) به یاد دوستداران فیلم میآید. شوروی تنها کشوری نبود که مورد هجوم نیروهای ارتش آلمان هیتلری قرار گرفت، اما این کشور را باید جزو معدود کشورهایی دانست که در آن زمان صاحب یک صنعت سینمای قوی بود. در آن ایام، فیلمسازانی مثل سرگئی آیزنشتن و آلکساندر داوژنکو مشغول فعالیت هنری بودند که در سطح بینالمللی از آنان بهعنوان پیشگامان صنعت فیلم اسم میبردند. صنعت سینما پس از وقوع انقلاب چپگرای سال 1917 به صورت یک صنعت ملی درآمده بودند و روسها تلاش داشتند خود را به عنوان سردمدار جریان هنری سینما معرفی کنند. جنگ شوروی و آلمان (که خود روسها از آن به عنوان جنگ کبیر میهنی یاد میکنند) باعث خلق فیلمهای مقاومت و جنگی در سطح بینالمللی شد. در آن دوران فیلم داستانی زیادی در ارتباط با جنگ ساخته نشد و فیلمسازان مطرح این کشور برای ساخت فیلمهای خبری و مستند، راهی جبهههای جنگ شدند. در حقیقت فیلمهای مقاومت شوروی پس از پایان جنگ و در دوران بازسازی کشور بود که شکل کاملی به خود گرفت و به صورت یک ژانر خود را به جهانیان معرفی کرد. سرگئی آیزنشتن سال 1938 فیلم «الکساندر نوسکی» را ساخت که به نظر منتقدان سینمایی، واکنشی نسبت به جنگ بود و تلاش داشت روحیه مردم شوروی را در قبال حمله آلمانیها بالا ببرد. فیلمهای مقاومت شوروی در سالهای پس از جنگ، حال و هوایی ضدجنگ پیدا کرد. قصه و مضمون عمده فیلمهایی که توسط فیلمسازان مطرح و فعال روسی در این دوران ساخته شد، جنگ و مصیبتهای مربوط به آن را محکوم میکرد و شعار صلح میداد. حتی فیلمهای مستقل و غیرمتعارفی مثل «کودکی ایوان» ساخته آندره تارکوفسکی هم از چنین حال و هوایی برخوردار بود. تعدادی از فیلمسازان روسی دست به ساخت فیلمهایی در ستایش ارتش شوروی زدند که برخی از آنها به عنوان کارهایی تبلیغاتی برای حزب کمونیست شوروی ارزیابی شدند. در این بین، فیلمهایی مثل «عروج» اثر لاریسا سپیتکو جایگاه ویژهای پیدا کردند. بسیاری از منتقدان این فیلم را نقطه مقابل سینمای مقاومت و جنگی اتحاد شوروی معرفی کردند. جنگ و مسائل مربوط به آن در دوران حاکمیت حزب کمونیست شوروی بر کشور، یکی از سوژههای اصلی صنعت فیلم شوروی بود و همیشه بخش مهمی از تولیدات تصویری کشور به فیلمهای این ژانر اختصاص داشت. در بین این فیلمها، آثار اندکی پیدا میشد که بتوان به آنها لقب یک کار ارزشمند و ماندگار را داد. توضیح و توجیه دولت مرکزی برای تولید بالای فیلمهای جنگی این بود که نسلهای مختلف کشور نباید خاطره تلخ دوران جنگ (و رشادتهای ارتش برای مقابله با تهدید خارجی) را از یاد ببرند. در دوران ریاست میخائیل گورباچف بر کشور، لحن فیلمهای جنگی و فیلمهای مقاومت تغییر مهمی کرد و در کنار محکوم کردن تهاجم خارجی، به سهلانگاریهای دولتمردان داخلی هم اشاره شد.
«بیا و بنگر» ساخته الیم کلیموف، یک از نمونه از اینفیلمهای جنگی و انتقادی است. پس از فروپاشی اتحاد شوروی و استقلال جمهوریهای خودمختار از آن، رقم تولید محصولات جنگی در کشور روسیه به حداقل خود رسیده است. توضیحی که در این رابطه داده میشود روی دو نکته تامل میکند؛ اول پرخرج بودن این نوع فیلمها و دوم استقبال نکردن تماشاگران از آنها. در بین کشورهای بزرگی که جنگ و مقاومت را به عنوان مضمون مهم محصولات خود انتخاب کردند، باید از کشور چین اسم برد. این کشور در دوران جنگ جهانی دوم از سوی ارتش ژاپن مورد حمله قرار گرفت و بخشهایی از آن اشغال شد. هنوز هم با آنکه بیش از 50 سال از پایان جنگ و تسلیم ژاپن میگذرد، زخمهای کهنه چینیها باز نشده و مرمت پیدا نکرده است. با وجود تغییرات جدی در سیاست داخلی و خارجی چین در دو دهه اخیر (و تلاش برای برقراری روابط نزدیکتر با غرب) زمانی که بحث دوران جنگ پیش میآید، چینیها برآشفته میشوند و از ژاپن به عنوان جنایتکار جنگی اسم میبرند. صنعت فیلم چین همزمان با این موضوع، فیلمهایی تهیه و تولید کرده که در ژانر فیلمهای مقاومت جای میگیرند. «کشتار مردم منطقه نانجینگ»، یکی از مضمونهای اصلی فیلمهای مقاومت چین است. «بازگشت به 1942» ساخته ژیائوگنگ فنگ (ملقب به استیون اسپیلبرگ چین) که اتفاقا هفته پیش از تلویزیون ایران پخش شد، یکی از محصولات تصویری مقاومت این کشور آسیایی است. در چین هم مثل شوروی، نگاه به جنگ و فیلمهای مقاومت به دو دسته سینمای مستقل و تبلیغاتی تقسیم میشود؛ البته تولید فیلمهای تبلیغاتی طی دو دهه اخیر که حزب کمونیست به هنرمندان و روشنفکران آزادیهای نسبی اعطا کرده، کاهش یافته است. ژانگ ییمو، مطرحترین فیلمساز چینی دو سال قبل «گلهای جنگ» را ساخت که در مقایسه با محصولات جنگی چینی، رنگ و بوی دیگری داشت. (کیکاووس زیاری/ ضمیمه قاب کوچک)
تاریخ انتشار :
پنج شنبه 3 مهر 1393
ساعت 08:30
|
شماره خبر :
1652242503410104104
تعداد بازدید:
1
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]