تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 4 فروردین 1404    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):سنگهاى زیربناى اسلام سه چیز است: نماز، زکات و ولایت که هیچ یک از آنها بدون دیگرى درست ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید پرینتر سه بعدی

سایبان ماشین

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

خرید از چین

خرید از چین

خرید محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

خودارزیابی چیست

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

مهاجرت به استرالیا

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

خرید عسل

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

سررسید 1404

قفسه فروشگاهی

چراغ خطی

ابزارهای هوش مصنوعی

آموزش مکالمه عربی

اینتیتر

استابلایزر

خرید لباس

7 little words daily answers

7 little words daily answers

7 little words daily answers

گوشی موبایل اقساطی

ماساژور تفنگی

قیمت ساندویچ پانل

مجوز آژانس مسافرتی

پنجره دوجداره

خرید رنگ نمای ساختمان

ناب مووی

خرید عطر

قرص اسلیم پلاس

nyt mini crossword answers

مشاوره تبلیغاتی رایگان

دانلود فیلم

قیمت ایکس باکس

نمایندگی دوو تهران

مهد کودک

پخش زنده شبکه ورزش

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1869317759




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

کارگردانی که خرمشهر یا حیفا برایش تفاوتی نداشت


واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: سه‌شنبه ۱ مهر ۱۳۹۳ - ۱۲:۵۸




1411463260750_01.jpg

دوم مهرماه مصادف با سالروز تولد زنده‌یاد «سیف‌اله داد» است، مدیر خوشنام سینمایی و کارگردانی که همه خاطرات خوشی از او به یاد دارند و همیشه از دوران مدیریتش به عنوان یکی از بهترین ایام سینما نام برده می‌شود. به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، فیلم «بازمانده» سیف‌اله داد هنوز هم یکی از بهترین آثار ساخته شده در خصوص نشان دادن مقاومت ملت مظلوم فلسطین است که در آن وقایع سال 1948 و اشغال این کشور توسط رژیم صهیونیستی به تصویر کشیده شده است. به بهانه سالروز تولد سیف‌اله داد و برپایی جشنواره فیلم مقاومت به بازخوانی گفت‌وگوی این فیلمساز درباره «بازمانده» می‌پردازیم که در گزارش فیلم درج شده بود. چه شد که فلسطین و وقایع سال 1948 را انتخاب کردید؟ انتخاب این موضوع به مطالعه من در زمینه ادبیات کشورهای مختلف برمی‌گردد، به خصوص که از ادبیات کشورهای عرب به ویژه ادبیات مدرن آن‌ها مطالب زیادی نمی‌دانستم. برای همین تعدادی کتاب ترجمه شده از نجیب محفوظ، غسان کنفانی و دیگر نویسندگان عرب را خواندم و از میان آن‌ها به داستان بازگشت به حیفای غسان کنفانی برخوردم. از خط کلی قصه خوشم آمد. کنفانی یک نویسنده فلسطینی‌الاصل است که سال 1978 در جریان یک بمب‌گذاری کشته شد. او با این داستان برنده جایزه بهترین نویسنده عرب زبان شده است. من بعد از خواندن داستان تصمیم به ساختن آن گرفتم. در همین زمان شنیدم فیلمی براساس این داستان ساخته شده، پس قصه اولیه را تغییر دادم، در اصل 99 درصد از فیلم متمایز از قصه اصلی است. این فیلم با قصه کنفانی چه تفاوت‌هایی دارد؟ آنچه از آن قصه در فیلمنامه باقی ماند، جا ماندن یک بچه در جریان اشغال است. داستان اصلی به دو بخش تقسیم می‌شود، یک بخش آن در سال 1948 می‌گذرد و بخش دیگر آن در سال 1967. سال 1948 از نظر تاریخی سال اشغال تعدادی از شهرهای فلسطین است، و سال 1967 غزه هم به اشغال درمی‌آید و عملا کسانی که در این شهر هستند، جزو اسرائیل به حساب می‌آیند و می‌توانند به شهرهای مختلف سفر کنند. داستان کنفانی با سفر یک مرد و زن 40 ساله از غزه به حیفا پسرشان را در حیفا جا گذاشته‌اند. پسر توسط خانواده‌ای یهودی، بزرگ شده و خود را متعلق به آن‌ها می‌داند. کنفانی این قصه را در سال 1970 نوشته، سالی که دیگر نوار غزه هم به اشغال درآمده و فضای حاکم بر روشنفکرهای آن زمان فضایی یأس‌آور است. به همین دلیل بر این قصه هم دیدگاهی تلخ و سیاه حاکم است. کنفانی بیشتر، فلسطینی‌های سال 1948 را ملامت می‌کند که چرا آن زمان شهر خود را ترک کردند و یا بحث انسانیت را پیش می‌کشد و اینکه اسرائیلی‌ها بیست سال است در این منطقه زندگی می‌کنند. این دیدگاه همان زمان هم با انتقادهای زیادی مواجه شد. به هر حال من از ایده قصه خوشم آمد و شروع به مطالعه جانبی در مورد تاریخ فلسطین کردم، به ویژه در مورد وقایع سال 48 و پیش از آن، هراس عمومی و دیدگاه‌های مطرح شده در داستان. خاطرات زیادی را هم خواندم، در سفر بازبینی در خانه یک مسیحی، کتاب خاطرات یکی از مبارزین فلسطینی به قلم خودش را پیدا کردم، خاطرات ابوعیاد، جرج حبش و کتاب‌های تاریخی دیگر را خواندم و به این نتیجه رسیدم که دیدگاه و نظرات کنفانی منصفانه نیست، در واقع سعی کردم با توجه به واقعیت‌ها، فیلمنامه را بنویسم، آن‌هایی هم که آن را خواندند، متوجه تفاوت دیدگاه شدند و اذعان داشتند، دیدگاه فیلمنامه گرچه سینمایی است اما به واقعیت نزدیک‌تر است. جدا از این مسائل علاقه ذاتی و تاریخی که بین ما و فلسطینی‌ها وجود دارد را نمی‌توان انکار کرد. فکر می‌کنم سال 1353 بود که مسابقه فوتبالی بین اسرائیل و ایران برگزار شد. وقتی ایران دو به یک اسرائیل را برد، انگار یک پیروزی ملی به دست آمده بود. و یا یک پیروزی ملی به دست آمده بود. و یا موضع‌گیری‌هایی که در دهه چهل نسبت به مسئله فلسطین در ایران می‌بینیم و آن جماعی که بعدها به مبارزین فلسطینی پیوستند، یکی از آن‌ها حتی 15 سال اسیر شد. پس بی‌مناسبت نیست اگر درباره آن‌ها فیلم بسازیم. به خصوص که امروز، بعد از سال‌ها آوارگی، اصل مسئله در جریان پیچیده کردن‌های سیاسی و شرایط عجیب و غریب، کم کم به فراموشی سپرده می‌شود. البته مهمترین انگیزه علاقه من به این داستان بود، حتی اول می‌خواستم آن را آدابته کنم ولی بعد دیدم چنین ماجرایی در ایران اتفاق نمی‌افتد و در کل بحث اشغال و تغییر هویت را در شکل فعلی بهتر و راحت‌تر می‌توانم بیان کنم. به هر حال به نظر من تفاوتی نمی‌کند که در خرمشهر فیلم بسازم یا در حیفا. چرا همه این حرف‌ها را در قالب ملودرام گنجاندید؟ به ملودرام علاقه دارم. ملودرام اگرچه متن خیلی ناب و درجه اول هنری، مانند کمدی یا تراژدی نیست؛ اما از نظر نحوه ارتباط با مردم و مخاطب موقعیت بهتری را فراهم می‌کند. از طرف دیگر ملودرام با اینکه بعضی اوقات مسائل را پررنگ‌تر جلوه می‌دهد اما در کل به جنبه‌های واقعی زندگی نزدیک‌تر است، البته استفاده از قابلیت‌های آن به توان فیلمساز هم بستگی دارد. برای مثال تعدادی از فیلم‌های فورد یا هیچکاک ملودرام هستند، توانایی آن‌ها این قالب را به حد اعلای بلوغ و شکفتگی می‌رساند. ما هم سعی کردیم به اندازه توانمان از این قالب استفاده کنیم. کلا جنبه‌های خانوادگی این فیلم برای من پررنگ‌تر بود، البته فیلم چند خط دارد که به هم منتهی می‌شوند. از جمله تبدیل مبارزه خانواگی به مبارزه سیاسی. شخصیت‌های اصلی فیلم بیشتر به فکر خانواده و نجات آن‌ها هستند و این در اصل ترجمان واقعیت در شرایط بحرانی است، این ترجمان را در شخصیت‌های فیلم می‌بینیم؛ آدم‌هایی که این استعداد را دارند که تنها به خودشان فکر نکنند، به ملت و سرزمین‌شان فکر کنند و مسئولیت جمعی را بپذیرند. «بازمانده» داستان افرادی است که سعی می‌کنند از پس ناممکن‌ها برآیند. ناممکن‌هایی که به سرنوشت ملی آن‌ها برمی‌گردد البته وقتی می‌گویم ملی، مقصودم شعارهایی نیست که قرار است تأثیر ملی بگذارند. طرح مسئله باید ابعاد ملی داشته باشد، سینما هم به عنوان یک اثر هنری و در چارچوب غیرمقاله‌ای، باید بتواند چنین موقعیتی را طرح کرده و روحیه‌ها را تقویت کند. این فیلم می‌خواهد بگوید، فلسطینی‌ها با هر ملت دیگری می‌توانند از پس ناممکن‌ها برآیند. خاطراتی که خواندید، چقدر روی پرداخت شخصیت‌ها تأثیر گذاشت؟ رگه‌هایی از «صفیه» که نقش اول فیلم را هم بر عهده دارد، از خاطرات ابوعماد گرفته‌ام و با نقش «رشید» -همسر صفیه- را از شخصیت چند روزنامه‌نگار فلسطینی الهام گرفتم. حتی سعی کردم در فیلم نسبت به مسیحیان هم ادای دین بکنم. مسیحیان در تاریخ فلسطین تأثیر بسیار داشته‌اند. آدم‌های ملی گرایی که در حال حاضر هم در سازمان‌های آزادی‌بخش فلسطین فعالیت دارند، افرادی چون جرج حبش. پس خاطرات امیل قوری را خواندم، روزنامه‌نگاری او را به رشید و مسیحی بودنش را به همسایه سعید دادم، که شخصیت بسیار دلنشینی دارد و مدتی در غیاب آن‌ها از مجید نگهداری می‌کند. کار در سوریه چطور بود؟ در ابتدا کشورهای لبنان، سوریه و مصر را در نظر داشتم. در سفر اول سوریه و لبنان را دیدم و فکر کردم فیلم را در سوریه می‌توانم بسازم، اما بعد از فیلمبرداری متوجه شدم سوریه تنها کشور و بهترین مکان برای ساختن این فیلم بود. سوریه با وجود اینکه کشور بزرگی نیست از نظر جغرافیایی، آب و هوایی و معماری بسیار متنوع است. به ویژه که تعدادی از ساختمان‌ها و محله‌های قدیمی آن هنوز پابرجاست. مثلا خانه‌ای که ما در آن کار می‌کردیم در سال 1950 ساخته شده بود، تمام خانه‌های آن محله هم به جز چند خانه به سبک مدرن به دهه 50 و 60 تعلق داشت، از سویی دیگر سوریه تنها کشور عربی است که می‌توانید در آن مجموعه‌ای از اتومبیل‌های قدیمی در حال حرکت را پیدا کنید. علاوه بر تمام این‌ها، میزان همکاری ارگان‌ها و سازمان‌های ذیربط و غیرذیربط با فیلم بسیار عالی بود. ما به مدت دو هفته از بهترین ایستگاه قطار دمشق که جنبه موزه‌ای دارد و در طول روز یک خط از آن عبور می‌کند، استفاده کردیم. در کل کاری نبود که بخواهیم و نتوانیم آن را انجام دهیم، از انفجارهای مختلف در محله‌های مسکونی بگیرید تا همکاری پلیس در جلوگیری از سروصدا برای صدابرداری سرصحنه. پس اگر بگویم ساختن این فیلم در ایران محال بود، جمله اغراق‌آمیزی نگفته‌ام. برای کار با بازیگران سوریه‌ای به خاطر زبان یا اختلاف‌های فرهنگی دچار مشکل نشدید؟ از نظر فرهنگی تفاوت اساسی با هم نداریم. بیشتر تفاوت‌ها به مسائل سلیقه‌ای یا تعابیر متفاوت ما از بیان‌های چهره‌ای و... برمی‌گردد. تقریبا یک ایرانی در سوریه خود را غریب احساس نمی‌کند. در مورد کار با بازیگران هم تعدادی از آن‌ها انگلیسی می‌دانستند و به همین دلیل مشکل ارتباطی نداشتیم. در بقیه موارد هم از مترجم انگلیسی به عربی یا فارسی به عربی استفاده می‌کردیم. از نظر قدرت بازیگری، بازیگران این فیلم اغلب تئاتری هستند و توان بازیگری‌شان بالاتر از حدی است که الان از آن استفاده می‌شود، آن‌ها بازیگران قدرتمندی دارند اما به علت تعداد کم فیلم‌ها و مجموعه‌های تلویزیونی روی این مسئله دقت چندانی نمی‌کنند، آن‌ها در فیلم «بازمانده» با توان بالایی ظاهر شدند. انتهای پیام
کد خبرنگار:







این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن