واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: فرهنگسازي بدون عمل يعني هيچ!
مسئله فرهنگسازي يكي از مقولات مهم هر جامعهاي است كه توسط آن جامعه با كمترين هزينه به سمت اهداف مورد نظر خود پيش ميرود، اما يادمان باشد فرهنگسازي مقولهاي نيست كه تنها به دوش رسانهها سنگيني كند هرچند وظيفه دارند تا در اين عرصه فعال باشند، اما بايد همزمان عملگرايي و برنامهريزي قوانين درست نيز حول محور موضوع مورد نظر وجود داشته باشد.
نویسنده : معصومه طاهري
مسئله فرهنگسازي يكي از مقولات مهم هر جامعهاي است كه توسط آن جامعه با كمترين هزينه به سمت اهداف مورد نظر خود پيش ميرود، اما يادمان باشد فرهنگسازي مقولهاي نيست كه تنها به دوش رسانهها سنگيني كند هرچند وظيفه دارند تا در اين عرصه فعال باشند، اما بايد همزمان عملگرايي و برنامهريزي قوانين درست نيز حول محور موضوع مورد نظر وجود داشته باشد.
متأسفانه در جامعه با اين مسئله زياد مواجه هستيم كه يا عملگرايي بدون فرهنگسازي را شاهديم يا فرهنگسازي بدون عمل؛ در حالي كه اين دو بايد پابهپاي هم قدم بردارند و البته فرهنگسازي يك قدم جلوتر باشد تا بينش و تفكرات جامعه را نسبت به يك هدف بسازد. وقتي در عمل به بعضي امور در جامعه نگاه ميكنيم، ميبينيم اين اتفاق كمتر رخ داده است. اينجاست كه بايد گفت حرف و عمل دوتا ميشود و اين خوب نيست. براي مثال بحث فرزندآوري؛ چندين ماهي است كه رسانههاي مختلف در حال تبليغ روي اين قضيه مهم هستند و از همان ابتدا مسئولان از رئيسجمهور گرفته تا نمايندگان مجلس از آن صحبت ميكنند اما تازه ميبينيم قوانيني كه مروج فرزندآوري كمتر هستند يا درحال اصلاحند يا در حد سؤال براي مسئولان مطرح شدهاند.
تا همين چند وقت پيش رسماً به فرزند چهارم دفترچه بيمه يا حتي هزينه يارانهها به فرزنداني كه تازه به دنيا آمدهاند تعلق نميگرفت كه چند روز پيش اين مبحث به صورت جدي دنبال شد. اين يعني ناهماهنگي بين حرف و عمل كه ماحصل آن هرز بودجههاي فرهنگي و شعاري بودن فعاليتهاي فرهنگي است، درصورتيكه از مدتها قبلتر از اقدام رسانهاي كردن يك مسئله بايد مشكلات و جوانب آن حل شود. در بحث حجاب و عفاف هم همين موضوع مطرح است. ما هنوز بعد از اين همه سال چادر را از كشورهاي شرقي وارد ميكنيم و قيمت آن را به دست دلالان ميسپاريم تا اينقدر گران شود كه خريد آن سنگين گردد اما در مقابل مانتوهاي ناجور به قدري فراوان است كه قابل مقايسه با قيمت چادر نيست. اينجاست كه ديگر بايد گفت كار فرهنگسازي منحصر به فعاليتهاي رسانهها و فرهنگسازي آنها نميشود و نيازمند تأمين زيرساختهاي اصلي آن است. وقتي شما براي خريد يك پوشش مناسب در بازار مشكل داريد، نميتوانيد همان پوشش را ترويج و فرهنگسازي كنيد، زيرا آن پوشش خوب به سختي در دسترس است يا مثلاً وقتي ميبينيم رسانه ملي بودجههاي كلاني را براي معرفي محسنات سادهزيستي هزينه ميكند اما در عمل راه ديگري را ميرود، اينجاست كه مصداق آب در هاون كوبيدن ميشود.
وقتي مجري برنامهاي دم از سادگي ميزند اما شما را به ديدن برنامهاي دعوت ميكند كه مملو از تجملات و زرق و برق است يا در برنامه ديگري خانه همان آقا يا خانم مجري را ميبينيم كه هيچ رنگ و بويي از سبك زندگي اسلامي ندارد و سادگي شعاري كه ميگويد در خانهاش نيست، ديگر نميتوانيم انتظار فرهنگسازي در جامعه را داشته باشيم و آنچه اتفاق ميافتد، اتلاف بودجه است. براي فرهنگسازي قبل از هر چيز بايد زمينههاي زيرساختي آن مسئله حل شود تا بتوان قدم بعدي را برداشت و هدفي را كه ميخواهيم رسانهاي كنيم به تصوير بكشيم. براي مثال وقتي راهنمايي و رانندگي بودجههاي زيادي هزينه ميكند تا به مردم بگويد از خط عابر پياده رد شويد يا اتومبيلها پشت خط عابر پياده بايستند، قبل از هر چيز بايد خط عابر پيادهاي وجود داشته باشد و مردم با خط عابر پياده آشنا باشند تا قوانين را فرهنگسازي كنيم و بعد از آن اعمال قانون داشته باشيم. متأسفانه همين مصداق خط عابر پياده در بيشتر نقاط كشورمان يك مسئله ملموس است. در خيلي از خيابانها خطكشي درستي وجود ندارد اما از مردم انتظار داريم حدود اين خطوط را رعايت كنند در حاليكه هيچ زيرساختي براي رعايت مسئله وجود ندارد. اميدواريم اگر ميخواهيم فرهنگسازي مطلوبي داشته باشيم در عمل هم آن را جدي بگيريم و بسترسازي مناسبي داشته باشيم.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۱ شهريور ۱۳۹۳ - ۲۱:۴۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 45]