تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835979667
آزاده نامداری: همیشه او را بیش از خودم دوست داشتم!
واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: آزاده نامداری: همیشه او را بیش از خودم دوست داشتم!
کاش سی و هفت، هشت سال بیشتر عمر نکنم! ابدا از خدا عمر طولانی نمی خواهم. دوست دارم در خواب بمیرم. مثل فیلم «مادر»...
اولین باری که جلوی دوربین نشست، مجری نبود. یک شاعر جوان بود، مهمان یکی از برنامه های شبکه جام جم. هیچ فکر نکرده بود از تابستان 84 هر روز باید روبروی دوربین یک برنامه تلویزیونی اجرا کند.
روبروی دوربین شبکه «زاگرس» (کرمانشاه) و برنامه «خط مستقیم» در شبکه تهران تا به «تازه ها» برسد؛ به برنامه ای که چهار سال آن را اجرا کرد و اسم او را سر زبان ها انداخت.
حالا همه از دختر جوانی به نام «آزاده نامداری» حرف می زدند که به سبک عادل فردوسی پور اجرا می کند. با همان تندتند حرف زدن ها و خنده ها و حرکت دست ها. خودش هم می گفت شاید 10 سال بیدار ماندن در دوشنبه شب ها و تماشای «نود» روی او تاثیر گذاشته یا شاید هم ژنتیکی باشد!
خودش اما نمی خواست مجری باشد. فارغ التحصیل رشته مدیریت صنعتی بود اما دلش می خواست پشت صحنه کار کند. متن و نمایشنامه بنویسد اما از همان «تازه ها» تصمیم گرفت مجری باشد و «غیرمنتظره» و «جمع ما» را هم اجرا کرد.
در روزهای غیبت اجرای اجباری در تلویزیون، برنامه هم ساخت و از نویسندگی و اجرا تا تهیه کنندگی «خانمی که شما باشی» را تجربه کرد. خانم مجری هنوز به اندازه همان روزها تند تند حرف می زند اما دنیای آرام تری را تجربه می کند و از یک رشته فنی به تحصیل در رشته روانشناسی رسیده. اینها جواب هایی است از دنیای این زن در آستانه 30 سالگی با 10 سال سابقه اجرا در تلویزیون.
طولانی ترین روز زندگی تان کی بود؟
یک روز صبح در دانشگاه که بابام بهم زنگ زد. بابام همیشه انرژی مثبت و خبر خوش دارد ولی آن روز گفت بابابزرگم فوت شده. بابابزرگم تهران نبود و من هم در یک سال گذشته اش به دلیل گرفتاری های شخصی نرفته بودم بهشان سر بزنم. هر روز می گفتم می روم سر می زنم ولی هر روز هم این موضوع را به تعویق می انداختم.
هیچ وقت از فکرم عبور نمی کرد که فرصتم تمام شود. تا بروم خانه لباس عوض کنم و سوار ماشین شوم و در جاده به خانه اش برسم، احساس می کنم آنقدر طول کشید که بیشتر از 12-10 ساعتی بود که توی راه بودم. تلخی آن روز هنوز در ذهنم مانده. خواب پدربزرگم را هم زیاد می بینم. در خواب هم دقیقا همین را می بینم که مواظبش نبوده ام. احساس می کنم او به مراقبت و کمک نیاز داشت و من نبودم. وقتی کاری از دستم برنمی آید، خیلی غم انگیز است.
اگر آخرین بازمانده زمین باشید، چکار می کنید؟
از الان زمین مال من است. پس احتمالا شروع می کنم به سیاحت و گشتن. سر می زنم به همه سوراخ سنبه هایی که وقتی همه بودند، نمی توانستم در آنها سرک بکشم. همه وقتم را می گذارم برای گشت و گذار. احتمالا اولین مقصدم مکه است چون وقتی تنها باشم احتمالا بیشتر از تفریح، به چیزی نیاز دارم که نترسم. رفتن به جایی مثل رم هم خوب است اما آنجا آدم فقط می تواند چرخی بزند و برگردد ولی احساس امنیت نمی کند. تنها جایی که فکر می کنم آرامش دارم، مکه است. خود مسجدالحرام.
هواپیمای شما دارد سقوط می کند، آخرین لحظه عمر چی از فکرتان می گذرد؟
جمله همیشگی ام این است که «خدایا ببخشید. خیلی زیاد» چون ممکن است سهوا و وقت هایی که از دایره کنترلم خارج بوده، آدم ها را ناراحت کرده باشم. خدا کسی مثل «حر» را بخشیده، پس ما را هم می بخشد اما به این فکر می کنم که پس از آن لحظه ها، به جای خوبی می روم؛ چون همیشه اینجا احساس تنگی و در فشار بودن دارم. اگر خدا من را ببخشد، جایی که می روم بهتر است و حالم خوب تر.
اگر دوباره دنیا می آمدید، همین مسیری را که الان طی کردید، انتخاب می کردید؟
نه، دلم می خواهد چیزهای جدیدی را امتحان کنم؛ اگر من یک کارمند بانک یا خانم نقاش بودم، زندگی ام چه شکلی می شد یا اگر در هلند به دنیا می آمدم چی. الان در آستانه 30 سالگی اعلام می کنم در این دنیا هیچ خبری نیست!
تجربه اولین عشقتان چطور بود؟
فوق العاده خوب. از صمیم قلب دلم برای کسی که نمی تواند عشق داشته باشد، می سوزد. بزرگترین نیاز یک انسان در زندگی عشق است.
عشق مثل آب حیات می ماند. آدم می تواند عاشق مادر و کار و کتاب خواندن و هر چیز دیگری باشد اما عشق به معنای عامیانه اش، یعنی انسان دیگری را دوست داشتن هم باید در زندگی آدمی اتفاق بیفتد. به قول حضرت حافظ «هر آن کسی که در این حلقه نیست زنده به عشق/ بر او نمرده به فتوای من نماز کنید» ممکن است آدم در کل زندگی اش زمان هایی سکوت عاطفی داشته باشد اما عشق یک اتفاق فوق العاده است که آدم باید تا آخر عمرش داشته باشد.
آدم ها در سنین مختلفی این عشق را تجربه می کنند، من هم اولین باری که یک آدم را در زندگی ام دوست داشتم، همیشه او را بیش از خودم دوست داشتم. می خواستم همه چیز او خوب باشد. اگر من و او روی زمین تنها بودیم و فقط یک پرس غذا داشتیم، حتما می گفتم «تو بخور، من نمی خورم». به خاطر همین فکر می کنم خیلی آدم خوشبختی هستم که این احساس را تجربه کردم.
دوست دارید جای کدام کاراکتر فیلم های عاشقانه باشید؟
جای رویا (هانیه توسلی) در فیلم «شب های روشن». یا جای زهرا سادات (نگار جواهریان) در «طلا و مس». همیشه دوست داشته ام چنین زنی باشم. اگر بخواهم زنی بسازم، حتما چنین زنی می سازم؛ زنی که به خانواده و همسر و بچه هایش تعلق خاطر دارد و خوشبخت است و عاشق.
چیزی که دکمه عشقتان را فشار می دهد چی است؟
بو. در موقعیت های عاطفی بیشتر از هر چیزی، بو را به ذهن می سپارم. به خاطر همین ممکن است مثلا وقتی دارم سبزی پلو و ماهی می خورم، یکهو اشکم دربیاید! اما ممکن است یک آهنگ عاشقانه پخش کنید و هیچ حسی نداشته باشم. اساسا آدم عاشق پیشه ای نیستم.
بیشتر از هر چیزی، سرکشی در من نمایان است و تا زمانی که چیزی را تجربه نکنم، حرف دیگران را گوش نمی کنم. وقتی دست و دلم سوخت، حرف کسی را باور می کنم. این نقطه ضعف بزرگ من است.
تلخ ترین و شیرین ترین خوابی که تا حالا دیدید چی بوده؟
در زندگی ام روزهایی را تجربه کردم که اگر خواب بود، وقتی بیدار می شدم صدقه می دادم و می گفتم کابوس بود اما این روزها را با چشمانم دیدم و خواب نبود و از خواب هم تلخ تر بود اما خواب های خوبم بیشتر و عمیق تر از خواب های بدم بوده اند.
اگر حق داشتید از خدا یک سوال بپرسید، چی می پرسیدید؟
جایی در فیلم «از کرخه تا راین» هست که علی دهکردی کنار رود راین نشسته و می گوید «خدایا چرا من؟ چرا اینجا؟ چرا چشم هام رو از من گرفتی؟ چرا چشم هام رو بهم پس دادی؟» من آن تکه فیلم را خیلی دیدم. بعدش هم صدای این دیالوگ را داشتم و بارها توی ماشین به آن گوش می دادم. لحظه هایی در زندگی ام بوده که کنار اتوبان و پارک این صدا را بلند کرده ام و عین او گفته ام «خدایا چرا من؟ چرا من را اینجوری امتحان می کنی؟»
یک اعتراف کنید.
به نظر آدم زبل و بچه پررویی می آیم اما حرف آدم ها را زود باور می کنم. از همه دوستان و اطرافیانم خواهش می کنم به من دروغ نگویید و از اینکه حرف هایتان را زود باور می کنم، لذت نبرید!
می توانید جایی/ کسی/ چیزی را نام ببرید که زندگی تان را به دو قسمت قبل و بعد تقسیم کرده باشد؟
تلویزیون. من وقتی 20 ساله بودم مجری برنامه «تازه ها» بودم. کم کم در موقعیتی قرار گرفتم که متوجه شدم دیگر نمی توانم راحت باشم چون زیر نگاه آدم ها هستم. آدم ها به لباس ها، حرف ها، دوستان و جاهایی که می روم، نگاه می کنند. به خاطر همین دیگر نمی توانستم آنقدر سرخوش و کودکانه رفتار کنم و خلوتم را از دست دادم. قبل از آن روزها بیشتر خودم بودم و بعدش کمتر خودم بودم.
دوست داشتید استعداد چه کاری را داشته باشید که الان ندارید؟
آدرس پیدا کردن! من اصلا آدرس ها را خوب پیدا نمی کنم. اگر گذری بخواهم جایی جز مسیرهای هر روزه بروم، باید 5 بار بروم تا بتوانم دفعه بعد پیداش کنم! همیشه به آدم هایی که با یک آدرس به کوچه پسکوچه ها می رسند حسادت می کنم. در رانندگی خدا را شکر همه تجربه های جذاب مثل چپ کردن و تصادف کردن را دارم اما هوش آدرس پیدا کردنم هیچ وقت قوی نمی شود.
دوست دارید چطوری بمیرید؟
کاش سی و هفت، هشت سال بیشتر عمر نکنم! (البته امیدوارم مامانم ناراحت نشود!) ابدا از خدا عمر طولانی نمی خواهم. دوست دارم در خواب بمیرم. مثل فیلم «مادر». دوست دارم وقتی می میرم، مردم جای خالی ام را حس کنند. مثل آقای معدنی، مربی والیبال که همین روزها فوت کرد. او در روزهایی فوت کرد که والیبال در اوج بود و برای مردم مهم.
خدا چقدر یکی را دوست دارد که در چنین روزهایی فوت می کند و نبودن آنها حسرت دارد. کاش من هم وقتی می میرم، بگویند «آخی، مرد». کاش نبودن من حس شود. به خاطر همین خواهش می کنم وقتی مردم، شب اول من را تنها نگذارید.
به نظر شما آخرش چی می شه؟!
دنیا بدون ما هم می چرخد. دوست دارم آخرالزمان حضور داشته باشم چون می گویند در دوران ظهور، احوال خوبی بر زمین حاکم است. خدا وعده داده که آخرش خوب است و من به این وعده ایمان دارم. من خودخواه هم هستم و دوست ندارم دنیا بعد از من ادامه داشته باشد! چون اگر بعد از من کیف کنید، ناراحت می شوم!
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 32]
صفحات پیشنهادی
نخستین گفتههای فرزاد حسنی پس از خبر جدایی از آزاده نامداری
نخستین گفتههای فرزاد حسنی پس از خبر جدایی از آزاده نامداری نخستین گفتههای فرزاد حسنی پس از خبر جدایی او و آزاده نامداری بخوانید نخستین گفتههای فرزاد حسنی پس از خبر جدایی او و آزاده نامداری آمار و ارقام ثبت احوال نشان می دهد در سال های اخیر رشد طلاق افزایش یافته و متاسفانه ح«آزاده نامداری» در کنار خانه خدا/ عکس
آزاده نامداری در کنار خانه خدا عکس تاریخ انتشار دوشنبه 10 شهریور 1393 ساعت 07 26 | شماره خبر 1627669437820025504 تعداد بازید 3 آزاده نامداری مجری تلویزیون که چند سال پیش به سفر حج مشرف شده به تازگی عکسی از خودش را در کنار خانه خدا منتشر کرده است نامداری در توضیح این عکسآزاده نامداری: هر وقت حالم خوب نیست به آنجا می روم!
آزاده نامداری هر وقت حالم خوب نیست به آنجا می روم یک فروشگاه شهر کتاب نزدیک خانه مان است که هر وقت حالم خوب نیست به آنجا می روم آیتم تازه ها که به سیمای خانواده آمد یک مجری تازه گرم و خوش برخورد هم به تلویزیون اضافه شد آزاده نامداری از آن روزهای شبکه یک پربیننده شد وآزاده نامداری و شبنم مقدمی در ساحل خلیج فارس/ عکس
آزاده نامداری و شبنم مقدمی در ساحل خلیج فارس عکس تاریخ انتشار شنبه 15 شهریور 1393 ساعت 07 20 | شماره خبر 1633857428207263149 تعداد بازید 5 آزاده نامداری ارسلان قاسمی و شبنم مقدمی را در این عکس می بینید نامداری مجری تلویزیون با انتشار این عکس در اینستاگرامش نوشت اینجا خکل کل آزاده نامداری و فرزاد حسنی بعد از جدایی! |عکس|
کل کل آزاده نامداری و فرزاد حسنی بعد از جدایی |عکس| آخرین نیوز گویا آزاده نامداری و فرزاد حسنی پس از جداییشان کل کل کی از اون یکی شادتره راه انداخته اند پنج شنبه 06 شهریور 1393 ساعت 23 08دوست دارم در پرسپولیس باشم اما خودم را تحمیل نمی کنم
دوست دارم در پرسپولیس باشم اما خودم را تحمیل نمی کنم مهاجم پیشین تیم فوتبال پرسپولیس گفت که برای کسب آمادگی میخواهد کنار این تیم تمرین کند به این مطلب امتیاز دهید به گزارش سرویس ورزشی جام نیوز محسن خلیلی در مورد بحث حضورش در تمرینات پرسپولیس گفت چند روز پیش خبرنگاری از من پرسآزاده نامداري در كنار دو هنرمند در «خليج فارس» |عکس|
آزاده نامداري در كنار دو هنرمند در خليج فارس |عکس| آزاده نامداری ارسلان قاسمی و شبنم مقدمی را در این عکس می بینید نامداری مجری تلویزیون با انتشار این عکس در اینستاگرامش نوشت اینجا خلیجی است که مال ماست تاهمیشه مال ماست ارسلان قاسمی و شبنم مقدمی برای شرکت در برنامه زنعکس : آزاده نامداری در کنار پیرترین بازیگر مرد سینمای ایران
عکس آزاده نامداری در کنار پیرترین بازیگر مرد سینمای ایراناردشیر کاظمی متولد سال 1299 در بندر انزلی می باشد و 94 سال سن دارد و در سریال پژمان و فیلم دایره زنگی بازی کرده است آزاده نامداری که به همراه شقایق دهقان و محراب قاسم خانی به دیدن تئاتر آرسنیک و تور کهنه رفته بود بعد از پعکس: آزاده نامداری در دوران کودکی
عکس آزاده نامداری در دوران کودکی آزاده نامداری در دوران کودکی آزاده نامداری در دوران کودکیمطالب مرتبط آزاده نامداری در کنار خانه خدا عکسپادرمیانی یک مجله برای آشتی آزاده نامداری وفرزاد حسنی عکس جدیدترین عکس آزاده نامداری در میان مردم تصویر عکسی از فرزاد حسنی که تا امروز منتشسند راهبردی علم و فناوری ارتش ابلاغ شد/بیش از همیشه اثباتشده که
امیر سرتیپ موسوی سند راهبردی علم و فناوری ارتش ابلاغ شد بیش از همیشه اثباتشده که جانشین فرمانده کل ارتش گفت امروز با حوادثی که شاهد آن هستیم بیش از همیشه بر همه اثباتشده که قدرت لازمه حیات یک ملت است و مؤلفه نظامی قدرت یکی از تعیینکنندهترین مؤلفههای آن است به گزارش حآزاده نامداری مهریه خود را به اجرا گذاشت
آزاده نامداری مهریه خود را به اجرا گذاشت گویا خبرها و حواشی جدایی زوج مشهور تلویزیون هنوز پایان نگرفته است چرا که برخی رسانهها خبر از توقیف خانه و کارت بانکی فرزاد حسنی همسر سابق آزاده نامداری دادهاند و گفتهاند نامداری مهریه خود را نیز به اجرا گذاشته است برخی جزئیات دیگر رآزاده نامداری در کنار پیرترین بازیگر مرد سینمای ایران +عکس
آزاده نامداری در کنار پیرترین بازیگر مرد سینمای ایران عکس اردشیر کاظمی روزنامه نگار و تاریخدان و بازیگر متولد سال 1299 در بندر انزلی می باشد و 94 سال سن دارد و در سریال پژمان و فیلم دایره زنگی بازی کرده است در متن اینستاگرامی آزاده نامداری آمده است امشب خاطره پدربزرگم برایم زندبیش از همیشه اثبات شده که قدرت لازمه حیات یک ملت است
سیاسی نیروهای مسلح بیش از همیشه اثبات شده که قدرت لازمه حیات یک ملت است امیر سرتیپ موسوی جانشین فرمانده کل ارتش گفت امروز با حوادثی که شاهد آن هستیم بیش از همیشه بر همه اثبات شده که قدرت لازمه حیات یک ملت است و مؤلفه نظامی قدرت یکی از تعیینکنندهترین مؤلفه های آن است به گزاآزاده نامداری و برادر جدیدش+عکس
آزاده نامداری و برادر جدیدش عکس آزاده نامداری و ارسلان قاسمی در کنار هم به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران تاریخ انتشار ۱۶ شهريور ۱۳۹۳ - ۰۰ ۵۰آزاده نامداری: آدم زبل و بچه پررویی هستم! گفتگویی جذاب +عکس
آزاده نامداری آدم زبل و بچه پررویی هستم گفتگویی جذاب عکس آزاده خودش نمی خواست مجری باشد فارغ التحصیل رشته مدیریت صنعتی بود اما دلش می خواست پشت صحنه کار کند متن و نمایشنامه بنویسد اما از همان تازه ها تصمیم گرفت مجری باشد و غیرمنتظره و جمع ما را هم اجرا کرد اولین باریگلمحمدی: باید از خودمان بیشتر عرضه نشان دهیم/ فدراسیون از ابتدا هم کیروش را نمیخواست
سهشنبه ۱۱ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۱ ۲۴ سرمربی تیم فوتبال ذوب آهن میگوید بازیکنانش باید بدانند که فقط خودشان میتوانند مشکل تیم را حل کنند و نباید از دیگری انتظار داشته باشند یحیی گلمحمدی در گفتوگو با ایسنا با تشریح وضعیت کنونی ذوب آهن در لیگ برتر اظهار کرد کیفیت بازی و شیوه کار مارئیس پلیس فتای آذربایجانشرقی: آسیبپذیری از دوستان ناباب در فضای مجازی بیشتر از فضای حقیقی است
رئیس پلیس فتای آذربایجانشرقی آسیبپذیری از دوستان ناباب در فضای مجازی بیشتر از فضای حقیقی استرئیس پلیس فتای آذربایجانشرقی گفت آسیبپذیری از دوستان ناباب در فضای مجازی بیشتر از فضای حقیقی است به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز محمد قاسملو ظهر امروز در جمع خانوادهها سازمان اتکا د-
سینما و تلویزیون
پربازدیدترینها