واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: ستاره هالیوود در ونیز: آنقدر شادم که بیشتر از این نمیشود!
من خودم را فردی 50 ساله نمیبینم بلکه درون خودم، خودم را 40 ساله تصور می کنم. این وقتی است که ساعت متوقف شد. اگر بخواهم شادترین زمان بودن را انتخاب کنم، 40 سالگی است.
امسال بدون شک بزرگترین ستاره ونیز بازیگر 74 ساله جهان سینما، آل پاچینو است. او شاهد نمایش اولیه دو فیلم جدیدش در جشنواره فیلم ونیز بود. این دو فیلم برای اولین بار در آمریکای شمالی در جشنواره تورنتو نیز به نمایش در میآیند.
«تواضع» یک فیلم نرم برای این بازیگر بود که با اقتباس از رمان فیلیپ راث ساخته شد. بری لوینسون کارگردانی این پروژه را انجام داد. پاچینو در این فیلم در نقش سیمون آکسلر بازی کرده است، یک بازیگر پا به سن گذاشته تئاتر که ناگهان دچار تزلزلهایی می شود. او بازنشسته میشود و کشورش را ترک می کند تا شاید بتواند دوباره زندگی نرمالی را در پیش بگیرد، اما یک رابطه جدید پر سروصدا همه زندگی او را فرا می گیرد.
آل پاچینو در این گفتگو درباره تنهایی، احساس پیر شدن و اقتباس از رمانی از فیلیپ راث صحبت کرده است.
*به نظر می رسد شما به طور کلی فرد خوشحالی هستید. چه چیزی شما را جذب می کند تا در نقشهای غمگین بازی کنید؟
- به نظر میرسد؟! باید امروز صبح مرا در اتاقم میدیدید، من به شادی فکر نمیکنم، آنقدر شادم که بیشتر از آن نمیشود.
من کارم را به عنوان بازیگر با نقشهای کمدی شروع کردم و عاشق این نقشها هستم، اما گاهی فکر می کنم متنهای نقش های دراماتیک به طور کلی خیلی جالبتر هستند. آنچه برای من در فیلم «تواضع» اتفاق افتاد این بود که به نظرم یک کمدی تراژیک بود.
*آیا با این تنهایی نقش ارتباط برقرار کردید؟
- اساسا با آنچه در این نقش با آن به خوبی ارتباط برقرار کردم این ایده است که یک بازیگر که در حاشیه قرار گرفته چطور اشتیاق و تمایل خود را از دست داده است. فکر می کنم در کارهایی که می کنیم، اشتیاق و تمایل اثر عمیقی دارد. هر چه او پیرتر میشود، شروع به از دست دادن ها می کند و برخی از تواناییهایش، ابزارهایش را از دست میدهد، مثل این است که یک ورزشکار رفلکسهایش را از دست بدهد.
این برای او غیرقابل تحمل است که روی صحنه کلماتی را که باید ادا کند فراموش کند. این تحقیرآمیز است و او شروع می کند به سلسلهای از دست دادن ها و می خواهد به یک زندگی آرام برگردد، که البته هیچوقت نداشت.
*واکنش فیلیپ راث وقتی شما کتاب او را انتخاب کردید چه بود؟
- نمی دانم. فیلیپ راث یک فرد مستقل است. ما آدمهای رسانههای متفاوتی هستیم. یک کتاب یک فیلم نیست و چیز شگفت انگیز این است که بری (لویسنون) و باک (هنری) خیلی خوب توانستند کتاب را به فیلم برگردانند. فکر می کنم برای فیلیپ راث باور کردنی نباشد که بتوان کمدی در متن پیدا کرد.
*«تواضع» بیشتر بر پیر شدن تمرکز دارد. شما هم این ترس را احساس کردهاید؟
- نه. من در سن مناسبی هستم. من خودم را فردی 50 ساله نمیبینم بلکه درون خودم، خودم را 40 ساله تصور می کنم. این وقتی است که ساعت متوقف شد. اگر بخواهم شادترین زمان بودن را انتخاب کنم، 40 سالگی است. این سن عالی است.
*شخصیتی که بازی کردید یعنی سیمون آکسلر با بسیاری چیزها روبه رو شده است. سختترین چیزی که شما در زندگی با آن روبه رو شدید چه بود؟
- مرگ مادرم و پدربزرگم در یک سال. مثل هر فرد دیگری، ما هم تقریبا با صدها چیزی که در زندگی برای همه مان پیش می آید روبه رو می شویم.
من نمیخواهم درباره فیلم یا چیزی که می خواهد بگوید حرف بزنم، چون نمیخواهم این مفهوم را به کسی تحمیل کنم، اما چیزهای شگفتانگیز در تلاشی که ما می توانیم با آن ارتباط برقرار کنیم هست، مخصوصا وقتی کسی نوعی تعصب درباره سن یا مسایل کلیشه ای دارد، نمیفهمم چرا، اما این جالب است.
اگر کسی به من بگوید می خواهم برای کریسمس چه کار بکنم، من می گویم یک صندلی راکی. بعضی وقت ها فکر می کنم دوست دارم از واکر هم استفاده کنم. اما به جز از این چیزها، من خوبم.
*طاقتفرساترین نقشی که بازی کردید چه بود؟
- نمی دانم. باید درباره اش فکر کنم. اما، اما فکر می کنم «منگلهورن» هم یکی از آنها بود، یک مکان عجیب و غریب. عادت ندارم جایی فیلم بازی کنم که با آنجا آشنایی نداشته باشم. دوست دارم در تختی بخوابم که مال خودم باشد.
یک فیلم دیگر هم بازی کردهام ، «دنی کالینز» سال دیگر اکران میشود و درباره یک ستاره راک است با آنت بنینگ، بابی کاناواله و کریس پالمر و آنهم یک کم عجیب بود، اما فیلم سرگرم کننده ای است- بامزه است. درباره یک خواننده است، یک ستاره راک که زبان اول من نیست، اما انجام دادنش جالب بود.
بعضی از چیزهای بار اولی در زندگیام سخت بودند، چون برای ارتباط من با فیلم، باید به فیلم عادت میکردم و فیلم ها واقعا وقتی من را به خودشان جذب کردند که یک کم سنم بالاتر رفت و فیلمهایی را که خودم دوست داشتم بازی کردم و کشف من، این بود که احساسم نسبت به فیلم عوض شد.
1393/06/16
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]