واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: جمعه ۱۴ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۳:۰۶
عصر ایران نوشت: خواب نبودیم. بیدارِ بیدار. زل زده بودیم به مسابقات دوستانه ای که در سراسر دنیا انجام می شد. زل زده بودیم به نمایش دوباره آلمان ها و آرژانتینی ها. مثل همه بازیکنان ملی پوش یا کسانی که مدعی پوشیدن پیراهن تیم ملی فوتبال هستند. به گزارش ایسنا، در ادامه گزارش عصر ایران آمده است: آنها هم درست مثل ما دیشب لم داده بودند پای تلویزیون. چای میخوردند. تخمه میشکستند و احتمالاً اخبار بازیهای دوستانه قطر و امارات را دنبال می کردند. حریفان ما در جام ملت ها آسیا که دی ماه همین امسال باید روبرویشان بازی کنیم. حتی عمان می رود با ایرلند بازی دوستانه انجام می دهد اما ما هنوز نمی دانیم سرمربی تیم ملی مان حسین فرکی می شود یا کارلوس کی روش؟ محمد مایلی کهن یا ... دردناک است. این همه سهل انگاری برای هدر دادن فرصت ها آزاردهنده است. چهار ماه دیگر تیم ملی ایران باید برای صید جامی خیز بردارد که چند دهه است رنگ آن را ندیده ایم. جوان ترین نسلی که آن بازی ها را یادشان می آید حدود نیم قرن عمر کرده اند! آنوقت داعیه دار این هستیم که چرا در جام جهانی نتیجه نمی گیریم؟ چرا ایجنت های حرفه ای به جای صید بازیکن های ژاپنی نمی آیند ستاره های فوتبال ما را بغل کنند ببرند بوندس لیگا، لالیگا و لیگ برتر جزیره... موضوع ساده است. ما به این خواب خوش عادت کرده ایم. وقتی دانش آموز بودیم هم معجزه را در شب امتحان جستجو می کردیم. همه سال درس نمی خواندیم و فردای امتحان از زمین و زمان و معلم و مدیر و وضعیت بد جوری شاکی بودیم که چرا امتحان مان را خراب کرده ایم! توقع داشتیم با خوردن صبحانه ای که گردو قاطی اش بود مغزمان بتواند انتگرال ها را بی هیچ زحمتی حل کند. وقتی نمی توانستیم، باغبان درخت گردو را هم نفرین می کردیم! وقتی کار و فعالیت اجتماعی مفید جایش را به دلالی و فرصت طلبی و «تیزبازی» می دهد، طبیعتاً پیشرفت و موفقیت ملی و فرانسه و آلمان و ژاپن شدن رویا می ماند. تکراری و نخ نماست. حوصله تان سر می رود اما برنامه ریزی، هدف گذاری، تلاش و تن دادن به کار در وجودمان مُرده است. از راننده تاکسی بگیر تا کارمند اداره گاز، از قصاب تا نماینده مجلس، از پزشک متخصص تا تصمیم گیران فدراسیون فوتبال! فوتبال یکی از واگن های قطار یک جامعه است. برای راه افتادن این قطار، برای حرکت موزونش روی ریل، برای سقوط نکردن یک واگن، برای لنگ نزدن باید موتور کار کند و بایدهای دیگر ... نمی توان با ذهنیتی مغشوش سینمایی درخشان داشت، با افکاری متشنج نوبل ادبیات را فتح کرد، یا با روحیه « حالا یه چیزی میشه» قطب صنعت شد. با لم دادن پای تلویزیون و قلیان چاق کردن در فرحزادهم هیچ کس هیچ جام درخشانی به فوتبال ما نمی دهد. درست وقتی که ما و بازیکنان تیم ملی فوتبال ایران تخمه می شکستیم، رقیبان برنامه ریزی می کردند، عرق می ریختند و می خواهند جام ملت ها را به خانه خودشان ببرند. خیلی زود برف از راه می رسد و آن وقت بعد از شکست تیم ملی در شبی سرد آه، دود می کنیم و به چای و قرص های خواب آور پناه می بریم و داور و کج بودن زمین و شانس را عامل شکست می دانیم و شاید مثل بازی با آرژانتین کسانی به خیابان بیایند که روی کاغذ نوشته بودند: مرگ بر لیونل مسی! .... یعنی تقصیر همه حتی بازیکن حریف است که ما شکست خوردیم جز خودمان! ... ما خیلی خوبیم! انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]