واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: دوشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۳ - ۰۱:۵۲
جواد مجابی با بیان اینکه جنگ همواره میتواند موضوع طنز باشد و خود جنگ طنزآمیز است، میگوید اما کشته شدن بیگناهان و دفاع از میهن اموری بسیار جدی است که باید با احتیاط با آنها برخورد کرد. این شاعر و طنزپرداز در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، درباره اینکه آیا طنز نوشتن درباره فجایعی مثل جنگ، قتل یا سقوط هواپیما کار درستی است، اظهار کرد: طبیعتا طنزپرداز هم مثل سایر نویسندگان میتواند به موارد خاصی مثل سقوط هواپیما و کشته شدن انسانها بپردازد ولی برای طنزنویس همواره محدودیتهایی وجود دارد. او ادامه داد: طنزپرداز میتواند در مورد سقوط هواپیما خلبان را سوژه طنز قرار دهد که متوجه اهمیت زندگی سرنشینان نبوده است یا به هواپیما، خطوط هوایی و تورهای مسافرتی بپردازد، اما حق ندارد مرگ یک عده بیگناه را مورد تمسخر قرار دهد. طنزپرداز هم مثل بقیه افراد به دنبال همدردی با ستمدیدگان است. کسی همدردی انسانی، عشق، محبت، صلح و زیبایی را به تمسخر نمیگیرد، اما در عین حال موضوع سقوط هواپیما میتواند بدون لطمه وارد شدن به احساسات انسانی سوژه طنز باشد. مجابی اضافه کرد: هوشمندی نویسنده و طنزپرداز است که باعث میشود او از زاویهای به قضیه نگاه کند که به اخلاق جامعه توهین نشود. کسی که مثلا در مورد جنگ غزه آدمهای بیگناه را مورد تمسخر قرار دهد، اینکاره نیست. چنین فردی از نویسندگی بهره نبرده است. مگر میشود نسبت به فاجعه انسانی به جای همدردی با تمسخر برخورد کرد؟ او همچنین اظهار کرد: جنگ همواره میتواند موضوع طنز باشد. خود جنگ طنزآمیز است. عدهای در اتاقهای مطمئن و امن تصمیم میگیرند جنگ شود و عدهای سرباز و آدم هم کشته میشوند. این سوءاستفاده از نادانی مردم در مسیر منافع یک عده خاص است. درباره جنگ از زمان افلاطون طنز نوشته شده و این موضوع به مسخره گرفته شده است. جنگ مسخره و غیرانسانی است. آنچه مهم است دفاع از میهن است. جنگ مسألهای است که بهراحتی میشود به تمام قضایایش پرداخت، اما کشته شدن بیگناهان و دفاع از میهن اموری بسیار جدی است که باید با احتیاط با آنها برخورد کرد. این نویسنده ادامه داد: جنگ همیشه در طول تاریخ موضوع نگارش طنزپردازان از عبید زاکانی تا دهخدا بوده است. اما فکر نمیکنم کسی دفاع مردم ایران از مملکتشان یا دفاع مردم فلسطین از خودشان را جدی نگیرد. این امری جدی است و یک جور ممنوعیت در ورود به آن وجود دارد. اما یک طنزپرداز میتواند زوایای تازهای کشف کند، البته هجو و دستانداختن بیربط است. او همچنین اظهار کرد: من در رمانی به نام «شب ملخ» با موضوع جنگ، شکلهای مختلف جنگ را مطرح کردم. برخی مسائل خندهدار است و در عین حال غمانگیز. مثلا در دوره جنگ ایران و عراق زمانی در تهران اعلام شد که میخواهند تهران را بمباران شیمیایی کنند. مردم در آن زمان درک درستی از بمب شیمیایی نداشتند و به آنها به اندازه کافی اطلاعرسانی نشده بود. زمانی موشک به کارخانه آرد اصابت کرده بود و مردم فکر میکردند این بمباران شیمیایی است. این موضوع در عین حال که خندهدار است اندوهی عمیق از ناآگاهی و ضعف اطلاعرسانی به همراه دارد. آنچه اکثر مردم به آن اعتقاد دارند این است که طنزپرداز باید با هوشیاری، دقت و احتیاط با قضیه برخورد کند. مجابی سپس گفت: بهرام صادقی با خیلی چیزها شوخی کرده است اما آگاهانه. او درباره مرگ و بسیاری از آیینها و آداب و رسوم طنز نوشته است، اما چون نویسندهای قوی بوده، از پس این کار بهدرستی برآمده است. دهخدا هم با اعتقادات مردم دوره خودش شوخی کرده است، اما آن اعتقادات خرافی بودهاند نه مسائل اساسی. او در ادامه اظهار کرد: ما باید ابتدا مشخص کنیم که طنز چیست، حدود آن چیست، طنزنویس کیست، جامعه چقدر پذیرای طنز است و موضوعاتش تا کجا ادامه دارد. طنز یک مسأله اساسی است و در همه جوامع به آن توجه میشود. اما به هر حال مهم این است که تعریف درستی از طنز داشته باشیم. گاه طنزپردازی با فکاهه و هجو اشتباه گرفته میشود. گروهی هم تفاوت طنز ادبی و مطبوعاتی را نمیدانند. مجابی سپس تفاوت طنز ادبی و طنز مطبوعاتی را تشریح کرد: طنز مطبوعاتی محدودیتهایی دارد و طنز ادبی گستردهتر است. دهخدا یک ادیب و نویسنده درجه یک است که در مطبوعات مینویسد. او به طنز ادبی ایران مسلط بوده و تمام شوخیهای متون ادبی را دیده و در مطبوعات هم کار میکند، اما کسی مانند ابوتراب جلی فقط طنز مطبوعاتی مینویسند، البته در سطح بسیار خوبی هم مینویسد. چون خود مطبوعات تیراژ گستردهای دارند، عوامل قدرت بر طنز مطبوعاتی محدودیتهای بیشتری اعمال میکنند. در ادبیات تیراژ محدودتر است و تخیل گستردهتر، بنابراین دست طنزپرداز بازتر است. انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 61]