واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: روايتي متفاوت از زخمهاي جنگ
حمدحسن لطيفي كه قبلاً تجربه ساخت سريال در خارج از مرزهاي ايران را داشته و...
نویسنده : رهام يعقوبزاده
محمدحسن لطيفي كه قبلاً تجربه ساخت سريال در خارج از مرزهاي ايران را داشته اين بار قدم در فيلم سينمايي پاريس تا پاريس ميگذارد تا قصه يك جانباز جنگ تحميلي را روايت كند كه براي درمان به فرانسه ميرود. قصه، بازخواني و روايتي ديگر از فيلم «از كرخه تا راين» ابراهيم حاتميكياست كه به نوعي كشمكش دروني قهرمان قصه بين زمين و آسمان را در يك سفر آفاقي پي ميگيرد تا سفري انفسي را روايت كند. آنچه بستر و بهانه اين كش و قوسهاي دروني ميشود رابطه عاطفي قهرمان قصه با دخترش است. در اينجا نيز با شخصيت جانبازي مواجه هستيم كه دوران درمان را در يك كشور غريب ميگذراند. در اين فيلم بستر انتخابي براي اين دوران گذار، احياي رابطه جانباز با خواهرش ليلا است كه دور از خانواده در آلمان زندگي ميكند و زمينهاي فراهم ميشود، تا آنها اين فاصله چند ساله را در فرصتي كوتاه به نوعي جبران كنند، اما در فيلم لطيفي اين بستر به نوعي با عشق قديمي قهرمان به يك زن فرانسوي برجسته ميشود كه همچون گرهاي باز نشده باقيمانده است. گشايش اين گره در رابطه مرد با زني كه تنهايش گذاشته تا به وطن خود بازگردد و در جنگ شركت كند، در مسير دوران حاد درمان شكل ميگيرد. اگرچه پاريس تا پاريس در بستر يك ژانر دفاع مقدسي روايت ميشود اما كارگردان تلاش كرده تا زيست جهان متفاوت يك رزمنده را در دو بستر جبهه و شهر مورد بازخواني قرار دهد، آن هم در وسط پاريس و مهد مدرنيته. البته اين رويكرد و موقعيت را كه بيشتر به تراژدي نزديك است، ميتوان در شخصيتهاي فيلمهاي حاتميكيا جستوجو كرد. در «پاريس تا پاريس» لطيفي داستان را از اين موقعيت ترسيم كرده و به تصوير ميكشد. اين نگاه متفاوت را پيش از اين در «روز سوم» شاهد بوديم كه لطيفي آن را به يك فيلم متفاوت جنگي تبديل كرده بود. به قول رخشان بنياعتماد آدم تجاوز دشمن و ورود او به خانه و زندگي خود را احساس ميكرد. در اينجا نيز فارغ از تعابير سياسي/ ايدلوژيك از جنگ و پيامدهاي آن مخاطب با حسين ياري به عنوان يك هموطن همذاتپنداري و همدلي كرده و غربت او در وطن را با گوشت و پوست خود لمس ميكند. شايد سفر به پاريس و انتخاب كشوري بيگانه به عنوان لوكيشن و بستر جغرافيايي قصه در راستاي بازنمايي حسي و فرافكني رفتاري مخاطب صورت گرفته باشد تا درك غربت قهرمانهاي جنگ در زندگي شهري و روزمرگيهاي كشنده آن بهتر تبيين شود. ملموستر و به دور از اغراق و شعارزدگي. «پاريس تا پاريس» آسيبشناسي جنگ نيست، آسيبشناسي آدمهاي جنگ است كه به واسطه تجربه فضاي متفاوت از عادتها و روزمرگيهاي زندگي به درك تجربهاي معنوي رسيدند كه حالا ماديگرايي جهان شهري آنها را آزار ميدهد. پاريس تا پاريس به نوعي روايت تنهايي آدمهاي جنگ و زخمهايي است كه روح آنها را در انزوا ميخورد و ميتراشد. نمايش اين واقعيت است كه هميشه در پايان هر جنگ كساني وجود دارند كه خواسته يا تصادفاً تأثيرات ماندگاري از آن گرفتهاند. تأثيراتي كه معمولاً زندگي آينده خودشان و اطرافيانشان را دگرگون ميكند. واقعيت اين است كه قياس از پاريس تا پاريس با از كرخه تا راين صرفاً بر مبناي شباهت ظاهري قصه است اما زمان تاريخي «پاريس تا پاريس» با آن فيلم فرق كرده و قطعاً اين تجربه متفاوت تاريخي شخصيتهاي اصلي دو فيلم را در دو موقعيت متفاوت قرار داده است. مقتضيات زمان و شرايط تاريخي را بايد به عنوان مؤلفه مهمي در پس زمينه درام در نظر گرفت. اين رويكرد در واقع همان لحاظ كردن تكست و كانتكست در بزرگنمايي و بازخواني قصه است كه كمك ميكند تا ما تمايزهاي مفهومي دو اثر مشابه را تشخيص بدهيم. فيلم «پاريس تا پاريس» داستان جانبازي شيميايي به نام اسماعيل حقيقت است. او سالها بعد از جنگ و مرگ همسرش بالاخره تصميم ميگيرد براي مداوا به پاريس برود و در اين سفر، دخترش و عروسك او را هم به همراه ميبرد. او در پاريس دوستي به نام ايرج از دوران دانشجويي دارد. با شروع جنگ و بازگشت اسماعيل به تهران، ايرج با دوست مشتركشان كه دختري فرانسوي است و هنوز عشق اسماعيل را با خود دارد، ازدواج كرده و حالا آنها صاحب دو فرزند و خانه و شغل مهمي در بيمارستان هستند ايرج با اعتراضهاي همسرش در را به روي پدر و دختر باز نميكند. دست تقدير، پدر و دختر را كه گرفتار دزد هم شدهاند، از گوشه پارك به خانه يك ايراني باغيرت كه سالها است در پاريس زندگي ميكند ميبرد. بستري شدن اسماعيل در بيمارستان، با اتفاقاتي در بيرون همراه است. يلدا عروسكش را گم ميكند و آن را پيش يك خانواده ارتشي آسيبديده از جنگ جهاني پيدا ميكند. يلدا اين زوج كهنسال فرانسوي را به ياد دخترشان مياندازد كه در جريان جنگ جهاني دوم كشته شده است. اين فيلم تمايز خود را با فيلمهاي ديگر سينماي دفاع مقدس از همين نگاه متفاوت دارد؛ نگاه صلحدوستانهاي كه به دنبال حقيقت و آرماني است كه در اين فيلم مورد تحسين قرار گرفته است. درواقع آرمان، وجه جدانشدني از هر جنگي است. طرفين جنگ آرمانهاي خودشان را دارند و در واقع پيروزي در هر جنگي بيشتر از آنكه به قدرت سلاحهاي جنگي هر كدام مربوط باشد، به پايبنديشان به آرماني كه برايش ميجنگند، وابسته است. پاريس تا پاريس تلاش ميكند تا بازنمايي آرمانها و زيست جهان رزمندگان ما در بستر جهان غرب، انديشههاي انساني و صلحدوستانه آنها را به نمايش گذاشته و تصوير واقعي آنها را به جهانيان نشان دهد. انتخاب چنين فيلمي براي پخش از شبكه جهاني سحر انتخابي هوشمندانه بود و از طريق زبان سينما و نمايش و درام كه زباني بينالمللي و تأثيرگذار است جهانيان با واقعيت جنگ ما و آدمهايش و تفاوتشان با جنگهاي ديگر آشنا شده و حتي با فلسفه جهاد در آيين و مذهب ما آشنا ميشوند. فلسفهاي كه در آن دفاع، مقدس است نه جنگ.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۵ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۶:۲۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 45]