واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: دستمزدهاي نجومي براي نوستارههاي سينما
سينماي ايران ستاره زياد دارد؛ سوپراستار اما يكي دوتا، شايد، خوشبينانه. سوپراستار در قالب تعريف جهانياش...
نویسنده : محسن محمدي
سينماي ايران ستاره زياد دارد؛ سوپراستار اما يكي دوتا، شايد، خوشبينانه. سوپراستار در قالب تعريف جهانياش به معناي بازيگري كه حضورش، صرفاً حضورش، فارغ از فيلمنامه، كارگردان، ساير بازيگران و ديگر عوامل، فروش يك فيلم را بتواند تضمين كند و تماشاگر را به سالنهاي سينما بكشاند. در سينماي امروز ما كمتر ميتوان از بازيگري سراغ گرفت كه از چنين توانايي و ظرفيتي برخوردار باشد. با اغماض و ارفاق شايديكيدو نفر را بتوان در قامت يك سوپراستار تصور كرد كه دومي اتفاقاً سالهاست كه كمكار است و پروسواس در بررسي و سبك و سنگين كردن پيشنهاداتش. خبرهايي كه اين روزها رسانهاي ميشود از درخواستهاي نجومياي كه برخي از ستارگان سينماي ايران بابت بازي در يك فيلم طلب ميكنند، هوش را از سر ميبرد و انسان را دچار بهت و سرگيجه ميكند. شنيده ميشود كه يك ستاره جوان نه چندان مستعد درخواست 500 ميليوني كرده و در نهايت به 300 ميليون رضايت داده است يا كف انتظار برخي از نوستارگان سينما حول و حوش 200 ميليون دور ميزند. درخواست اين دستمزدهاي چند صد ميليوني در سينماي تقريباً ورشكسته ايران، مصداق اين ضربالمثل است كه گل بود، به سبزه نيز آراسته شد. همه ميدانيم كه چرخ هنر هفتم در گيشه سالهاست كه به خوبي نميچرخد و عوايد با هزينهها همخواني ندارد. در طول يكسال تنها معدود فيلمهايي هستند كه در اكران آنچنان ميفروشند كه هزينههاي ساخت خود را جبران كنند. فيلمي مانند «شهر موشها» كه به گفته تهيهكنندهاش 5/7 ميليارد تومان هزينه ساختش شده، چقدر در گيشه بايد بفروشد تا با كسر سهم سينماداران و... سرمايه اوليه خود را بازگرداند. فيلمهاي ديگر نيز وضعيت بهتري ندارند. درخواستهاي نجومي ستارگان براي حضور در يك فيلم اگر هم با موافقت تهيهكننده همراه شود، ظلم و اجحافي است بر سينما و چرخه اقتصادياش. به يقين، تهيهكننده بايد براي تأمين چنين خواستههاي غيرمنطقي و بيحساب و كتابي از دستمزد ساير عوامل فيلم كم بگذارد و اصطلاحاً كلاه به كلاه كند تا بتواند هزينهها را مديريت و كنترل كند. از سوي ديگر، يك رقابت و چشم و همچشمي كور و فاقد بينش ميان خود ستارگان به راه خواهد افتاد كه خويش را از بورس نيندازند و جلوي يكديگر كم نياورند. تهيهكنندگان و سرمايهگذاران هم براي عقب نماندن از اين قافله و به اميد بالارفتن فروش فيلمشان وارد بازي خواهند شد و با تن دادن به پرداخت دستمزدهاي نجومي، ستارگان را ترغيب خواهند كرد به حضور در پروژههاي سينماييشان. در اين ميان، سينماي ايران است كه بزرگترين لطمهها را ميبيند از اين بازار كاذب و حباب توخالي. دستمزدهاي غيرمنصفانه و غيرواقعبينانه بازيگران به خصوص در پروژههاي تلويزيوني و فيلمهايي كه سرمايهگذار دولتي دارند حساسيت افكار عمومي را هم برخواهد انگيخت؛ همچنان كه مردم اين روزها حساس شدهاند بر روي حقوقهاي ميلياردي بازيكنان فوتبال شاغل در تيمهايي كه از بيتالمال ارتزاق ميكنند. دود واكنشهاي عمومي و بروز حاشيهها در وهله اول به چشم خود ستارگان سينما خواهد رفت و قدرت مانورشان را در جلوي دوربين تحتالشعاع قرار خواهد داد. و باز اين هنر هفتم ايران است كه ضرر ميكند در واقع. سينماي ايران فارغ از قوتها و ضعفهايش بايد بر اساس يك تناسب و هارموني مسير خود را بپيمايد؛ دستمزد بازيگرانش هم بايد متناسب و همگون با پتانسيلهايش باشد. بازيگري ميتواند طالب دستمزد چند صد ميليوني باشد كه حضور و جاذبه هنرياش فروش يك فيلم را تضمين كند و تاريخ گواهي ميدهد كه سينماي ايران كمتر آكتوري در اين حد را به خود ديده است. خوشبينانه و سادهانگارانه هم كه بنگريم، شايد معدود بازيگراني در حال حاضر از چنين توانايي و قدرتي برخوردار باشند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۵ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۶:۳۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 49]