تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 25 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هرگاه كسى مستحق دوستى خداوند و خوشبختى باشد، مرگ در برابر چشمان او مى آيد و آ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829822280




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

داستان زیبای اعتماد (2)


واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:



داستان زیبای اعتماد (2)




به این مطلب امتیاز دهید

  به گزارش سرویس کودک جام نیوز،  تو این شماره می خوایم ادامه داستان رو بخونیم خب، کجا بودیم؟ آهان .. دوباره سر جایم نشستم کمی گذشت. دیدم کسی در حیاط را باز کرد. اول فکر کردم مامان است، ولی خیلی زود بود که مامان بر گردد، یکدفعه در اتاق باز شد و مژده وارد شد. گفتم: «تو چطوری آمدی؟» گفت: «یواشکی کلید شما را برداشتم و آمدم. زود باش بیا برویم بازی.»
خیلی دوست داشتم بروم، ولی فکر کردم، اگر کمی صبر کنم، مامان به من اعتماد پیدا می کند. گفتم: «نه،
من نمی آیم، تو برو!»
مژده وقتی دید نمی تواند مرا راضی کند، گفت: «اشکالی ندارد، من هم می روم با زهرا بازی می کنم.»
آن قدر دلم می خواست همراهش بروم که اندازه نداشت! اما گفتم: «تو برو من نمی آیم» مژده با دلخوری رفت. من ناراحت و خسته سرجام نشستم. دیگر تحمل نداشتم. فکر کردم همین حالاست که بلند شوم و در اتاق بدوم یک بار وقتی در اتاق می دویدم؛ پایم به گلدان خورد. گلدان برگشت و روی فرش پر از خاک شد، بعد از آن هر وقت از جایم بلند می شوم، مامان می گوید: «مواظب گلدان باش!»
با احتیاط بلند شدم و به آشپزخانه رفتم. ظرف های صبحانه توی آشپزخانه بود، مامان نمی گذاشت من ظرف بشورم. می گفت ظرفها را می شکنی. ولی آن قدر حوصله ام سر رفته بود که شروع به شستن ظرف ها کردم. خیلی آرام استکان ها را بر می داشتم و با احتیاط می شستم. ظرفها را شستم و آشپزخانه را مرتب کردم. آرام به اتاقم رفتم و یک کتاب داستان آوردم. کلمه های کتاب سخت بود و نمی توانستم بخوانم همین طوری ورق می زدم و عکسایش را می دیدم. صدای در حیاط را شنیدم و بعد مامان، سراسیمه وارد اتاق شد و فریاد زد: «سیما کجایی؟» وقتی مرا دید که در اتاق نشسته ام، تعجب کرد. گفتم: «سلام مامان، چی شده؟!»
مامان گفت: «هیچی! دیدم پنجره باز است، گفتم نکند از پنجره افتاده باشی.»
گفتم: «نه مامان، داشتم مشقهایم را می نوشتم.» و بعد دفترم را نشان دادم. مامان با دیدن پنجره باز آن قدر نگران شده بود که متوجه قفل نبودن در اتاق نشد. مژده یادش رفته بود در را قفل کند. مامان گفت: «چرا در باز بود؟ چیزی نگفتم و به کتابم نگاه کردم. مامان دوباره پرسید: «نشنیدی؟ در را کی باز کرده؟»
گفتم: «مژده آمده بود اینجا.» مامان جوری به دور و بر اتاق نگاه کرد که انگار می خواست سر نخ پیدا کند. گفت: «مثل اینکه شیطنت نکرده ای. حداقل چیزی به هم نریخته.»
بعد مامان به آشپزخانه رفت. با دیدن آشپزخانه مرتب و ظرف های شسته، گفت: «دخترم دیگه خانم شده! فکر نمی کنم دیگر لازم باشد در را به روی تو قفل کنم.»
گفتم: «مامان، می توانم بروم توی حیاط بازی کنم؟»
مامان گفت: «برو، ولی مواظب باش! بعد خندید و گفت: «نه نه، تو خودت مواظب هستی، لازم نیست من بگویم! برو دخترم، برو بازی کن!»   شیاچیلدرن/ 2006   «برای ارسال نقاشی های زیبای خود این قسمت را کلیک کنید»




۲۹/۰۵/۱۳۹۳ - ۱۹:۱۰




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 54]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن