تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 27 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):روزه ماه شعبان، وسواس دل و پريشانى‏هاى جان را از بين مى‏برد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1806686204




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

داستان زیبای تدبير موش(1)


واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:



داستان زیبای تدبير موش(1)




به این مطلب امتیاز دهید

  به گزارش سرویس کودک جام نیوز، شيري شکار مي‏کرد و روباه و گرگ و کفتار و کرکس و... از اين شکارها بي‏ بهره نبودند تا اينکه روزي شير با يک کرگدن درگير و زخمي شد و در گوشه‏ ي لانه‏ اش استراحت مي ‏کرد تا زخمش خوب شود. او هر چه روباه و گرگ و کفتار و کرکس را صدا زد تا کمکش کنند و غذايي برايش بياورند هيچ‏کدام جوابي ندادند و هرکدام به راه خود رفتند با اينکه همسايه‏ ي شير بودند و خبر داشتند او ديگر نمي ‏تواند شکار کند.


در اين ميان، موشي در همسايگي شير بود که به کمک او آمد و هر روز به اندازه‏ي زور و توانايي که داشت براي شير تکه گوشتي مي‏ آورد و شير از او تشکر مي‏کرد و مي پرسيد:
- تو که هيچ وقت از من کمکي نخواستي و من کاري براي تو انجام نداده‏ ام. چرا به من کمک مي‏کني؟ موش جواب داد: تو هميشه، همسايه‏ ها را در شکار خود شريک مي‏کردي و حالا تو همسايه ‏ي من هستي بايد براي تو کاري انجام دهم.


شير با همان مقدار کم گوشت که خورد، جاني گرفت و خوب شد و باز هم شکار را شروع کرد، اما اين بار، شکار را به طور پنهاني به لانه ‏اش آورد. ولي روباه، گرگ، کفتار و کرکس پيدا شدند و شروع به خوردن کردن و شير چيزي به آنها نگفت. چون اين را دور از ادب مي‏دانست که کسي سر سفره‏اش بيايد و او نگذارد که لقمه ‏اي بردارد و اين همسايه‏ ها خوردند و سير شدند و رفتند و شير تنها ماند و به فکر فرو رفت.   در اين موقع موش آمد و پرسيد: - چرا در فکري؟
شير گفت : از دست اين همسايه ‏ها.
موش پرسيد: مگر چه شده؟
شير گفت: تا ديروز که من احتياج داشتم به من کمک کنند، حتي به من سري نزدند ولي حالا تا شکار کردم آمدند و خوردند و رفتند.
موش گفت: اگر دلت نمي ‏خواهد آنها بيايند من راهي به تو نشان مي‏دهم.
شير پرسيد: راهش چيست؟

ادامه دارد ...   2006   «برای ارسال نقاشی های زیبای خود این قسمت را کلیک کنید»




۲۷/۰۵/۱۳۹۳ - ۰۹:۱۰




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 50]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن