واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: گام مثبت در شبيهسازي تراول
ابوي ميگويد: امروز ميخواهم برايت كلاس آموزشي بگذارم. آخر بد است كه در اين مملكت زندگي ميكني و با تقلب آشنايي نداري! آدم بايد از همان لحظه كه چشم باز ميكند بفهمد كه اصل چيست و اصلتر چه؟
ميگويم: تقلب در چه؟ در استانداردهاي خودرو؟ در استانداردهاي لبنيات؟ در استانداردهاي پرواز؟ در...
ميگويد: در راههاي شناسايي اصل از فرع!
ميگويم: اصل و فرع چه؟ شما هم عين جدول كلمات متقاطع شدهايد. كلاستان لابد پولي هم است. چند تا تراول صد هزار توماني بايد بدهم. هر بار به يك بهانهاي جيب ما را ميزنيد. اين خانه و اين ستون ديگر امن نيست.
ميگويد: تراول صد توماني ندهي يك وقت. مال بد بيخ ريش صاحبش.
ميگويم: حالا يك چيزي گفتم مگر توي اين دو ماه كه تراول را بيرون دادهاند، رنگش را هم ديدهايد. شتر در خواب بيند پنبه دانه!سه تا يارانه را سر جمع كنيد به تراول ميرسيد تازه.
ميگويد: همين است كه ميگويم آموزش، براي اولين بار در تاريخ اسكناس تقلبي و اصلي با هم همزمان وارد بازار شده است. فكرش را بكن با زور به آن برسي و بيزور شوي وقتي بفهمي كه نفهميدهاي تقلبي است.
ميگويم: بودار است. يك وقت كلاه سرمان نرود.
ميگويد: مواظب باش چون برخي بانكها، اسكناسهاي تقلبي را از مشتري گرفته و باطل ميكنند اما برخي به مشتري بر ميگردانند تا مشتري به يك مشتري ديگر قالبش كند. يكصد هزار تومان است. علف خرس كه نيست. يعني با يكصد هزار تومان علف خرس هم نميشود خريد. ولي خب پول است ديگر.
ميگويم: اي جانم به اين تقلبات اصيل. يك بسته خروج از اجناس تقلبي هم بگذاريم با پنل اختصاصي با حضور افتخاري ابوي. اصلاً يك اسم تقلبي هم روي اين تقلب بگذاريم.
ميگويد: گذاشتهاند. اسكناس شبيهسازي شده! مثل انسان شبيهسازي شده؟ هواپيماي شبيهسازي شده، اعتدال شبيهسازي شده و...
ميگويم: تا باز به خاكي نزدهايد كلاس آموزشيتان را برگزار كنيد. اصلاً همايش بگذاريد، ناهار هم ندهيد.
ميگويد: هفت خان رستم را كه شنيدهاي روي اين تراول فوق مدرن طراحي كردهاند. بهترين راه براي تقلب همين راه بوده كه انتخاب كردهاند يعني همزمان هر دو به بازار بيايند.
ميگويم: هركول پوآرو! آگاتا كريستي! شرلوك هولمز! واتسون! كمپيون! كجك!... كلاس نگذاريد، كلاس بگذاريد.
ميگويد: بسيار خب! به اين هفت طريق ميتوانيد شبيهسازي شده را از شبيهسازي نشده تشخيص بدهيد:
اول: واتر مارك، فردوسي و يك ميليون ريال.
دوم: نخي با نوشته بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران.
سوم: نخ امنيتي پنجرهاي.
چهارم: طرح مخفي.
پنجم: طرح ناقص در دو طرف چك.
ششم: تشخيص ايران چك واقعي با دماي بدن.
هفتم: گل و تخت جمشيد با مركب فولادي.
ميگويم: اينها واقعاً كلاس آموزشي ميخواهد. شفاهي نميشود. كلاس برگزار كنيد تا بياييم ياد بگيريم. اندازه يكصد هزار تومان تكنولوژي خرج كردهاند در اين اسكناس و باز هم تقلبياش راه به راه دارد زاييده ميشود.
ميگويد: من هم بلد نيستم. خود بانكيها هم ماندهاند. بايد در تلويزيون برنامه آموزشي بگذارند اما خجالت دارد لابد. شايد هم بايد پول تبليغش را بدهند به تلويزيون. شايد هم بايد يكي مكدر شود تا بعد همه مثل فرفره كاري بكنند و اوضاع دو مرتبه بشود فضاي پس از تكدر. تكرر تكدر.
ميگويم: تا اطلاع ثانوي از كسي تراول نگيرم پس؟
ميگويد: بالاخص از بانكها!
نویسنده : اولاد آدم
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۹ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۷:۱۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 38]